تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816525499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز - بخش اول حضور امامزادگان و سادات در قفقاز


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز - بخش اول
حضور امامزادگان و سادات در قفقاز
ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است.

خبرگزاری فارس: حضور امامزادگان و سادات در قفقاز



  چکیده حوادثی که در مسیر سرنوشت یک ملت به وقوع می پیوندد گاهی داستان هایی شگفت انگیز و دردآلود به وجود می آورد که برای آیندگان، هم درس عبرت است و هم مایه تأسف و اندوه. ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است و آنگاه که بدانیم سبب این تقطیع ها و تجزیه ها علاوه بر قهر و غلبه دشمن متجاوز، خیانت بیگانه پرستان نیز بوده، بسی دردناک تر است. نوشتار حاضر مختصری از پژوهشی تاریخی و تحلیل و بررسی فرهنگی درباره یکی از بخشهای مهم جدا شده از سرزمین سرافرازمان، ایران بزرگ است که نخستین بار در نشست علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز» ارائه شد. کلیدواژه: قفقاز، عالمان دینی، مقاومت، دوقرن. قفقاز کجاست؟ سرزمینی که بین دریای سیاه و دریای مازنداران از غرب به شرق واقع شده و رودهای «کوبان» و «تِرِک» در شمال، و «کور» و «ارس» در جنوب آن را در بر می گیرد، قفقاز نام گرفته است. قفقاز از نام قَبق و قبخ یا قبج در دوران اسلامی گرفته شده که خود آن از «تاپ کوه» فارسی میانه مأخوذ است.1 در شاهنامه فردوسی کوه «قاف» آمده است.2 و در اصل، نام رشته کوه هایی است که از شبه جزیره «آنایا» در شرق دریای سیاه تا شبه جزیره «آبشوران» در غرب دریای مازندارن به طول 1100 کیلومتر از جهت شمال شرقی به جنوب غربی این سرزمین امتداد داشته و بلندترین قله آن «البُرس» به ارتفاع 5633 متر است. در اصطلاح جغرافیایی، قفقاز به دامنه های شمالی و جنوبی این رشته کوه ها نیز گفته می شود. حاکمیت درقفقاز منطقه قفقاز دست کم از آغاز حکومت هخامنشیان (530 ـ 559 ق) در قلمرو ایران بزرگ جای گرفته و همواره در ادوار مختلف تاریخی تحت حاکمیت سلسله های ایرانی بوده است. پیوستگی فرهنگی، دینی و سیاسی و سایر شئون زندگانی مردمان این سرزمین با دیگر بخش های ایران در طول تاریخ، سندی غیر قابل انکار بر این مدعاست. چه بسیار شاعران و عالمان بزرگی، همچون نظامی گنجوی و خاقانی شیروانی که از این سامان برخاسته به ایرانی بودن خویش مباهات کرده و به خود بالیده اند. گرچه قفقاز به سبب بهره مندی از مواهب طبیعی و موقعیّت خاص جغرافیایی و سیاسی، همواره مطمع نظر رقبای ایران بوده و متجاوزان گاه و بیگاه به بخش هایی از آن تاخت و تاز می کردند، اما هرگز بیش از چند صباحی تحت سیطره بیگانگان باقی نمی ماند و علقه های عاطفی، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مردم منطقه از سویی، و تعلق خاطر پادشاهان ایرانی و مردم ایران به این سرزمین که آن را تحت اشغال می دیدند از سوی دیگر، قفقاز را به ایران باز می گرداند. جنگ های ایران و روس در آغاز دهه های نخستین قرن سیزدهم هجری و نوزدهم میلادی و سپس تحمیل معاهده های ننگین گلستان در سال 1228 ق/1813م و ترکمانچای 1243ق/1828م، سرآغاز اشغال طولانی مدت قفقاز را که گویا هدف تلاش های مستمر بیگانگان شمالی و غربی ایران در سده های گذشته بود، محقق ساخت و آنان را به اجرای تراژدی تجزیه ایران موفق کرد و داغ جدایی هفده شهر قفقاز را برای همیشه بر دل ایران و ایرانیان نهاد. اکنون نزدیک به دویست سال است که سرنوشت قفقاز به گونه ای دیگر از آنچه بر کشور ایران می گذرد، رقم می خورد و مردمان این خطّه، حوادثی رنج آور و گاه شگفت انگیز پشت سر می گذارند. ازجمله این حوادث دردآلود، ماجرایی است که بر دین و دین داران و عالمان دینی در این مدت رفته و مقاومتی است که عالمان دینی در سنگر پاسداری از ارزش های مذهبی از خود نشان داده اند و این موضوعی است که اهمیت بسزایی دارد، و به جاست که پژوهش های گسترده ای در این خصوص صورت گیرد، چرا که در دو قرن اخیر تمام همّ و تلاش دشمن، تجزیه فرهنگی قفقاز پس از تجزیه سیاسی آن بوده و نابودی هویت ملی و دینی مردم این سامان را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده اند و دقیقاً وظیفه متقابل ما احیا و تثبیت هویت اصیل دینی و ملی این سرزمین است؛ وظیفه و تکلیفی که علاوه بر جهات معنوی و الزامات دینی، منافع ملی و حفظ استقلال میهن مان آن را اقتضا می کند ولازم می شمرد. متأسفانه به علل متعددی از جریان پایداری جبهه دین داری و مظلومیتی که بر عالمان دینی تحمیل شده، گزارش های اندکی در دسترس است. از جمله این علل و اسباب می توان به اموری چند اشاره کرد: 1. بی توجهی به تاریخ نگاری و ضبط و ثبت حوادث توسط سربازان جبهه مقاومت دینی که گاه به سبب رعایت اخلاص در جهاد، و گاه به علت بی توجهی به عواقب نگارش نیافتن سیر حوادث و تحلیل آن، و کم اهمیت تلقی نمودن چنین حوادثی و نوشتن کم و کیف آن، صورت گرفته است. 2. روزگار سیاه رفته بر دین داران و عالمان دینی که مجال هر گونه فعالیت علمی، از جمله نگارش وقایع را از آنان گرفت و اگر کسانی در میان آنان توجه به اهمیت ثبت و ضبط حوادث داشت، آن چنان در گیرودار و کشمکشِ بود و نبود خود گرفتار بودند که فرصت انجام چنین وظیفه ای عملاً از آنان سلب می شد. 3. بایکوت شدید خبری توسط جریان سکولار و ضد دین که با اعمال خفقان وحشت زا امکان هر گونه انعکاس اخبار مربوط به جبهه مقاومت دینی را از افراد گرفت که این فصل نیازمند بحث گسترده و ارائه شواهد و مستندهای فراوانی است و مجالی دیگر می طلبد. در قفقاز در موارد بسیاری، افراد به صرف انتساب به عالمی دینی و انجام عمل اندک و کوچک عبادی، توسط دژخیمان کمونیست به زندان و تبعید و حتی به اعدام محکوم می شدند. پیشینه فرهنگ دینی قفقاز به نظر نگارنده، سخن از پیشینه فرهنگ دینی قفقاز همانند سخن گفتن از دیگر نقاط ایران بزرگ است که برای هر برهه زمانی و نقطه مکانی آن هزاران شاهد و سند می توان ارائه کرد. مؤلفه هایی که در خراسان و آذربایجان و اصفهان و سیستان و بلوچستان و دیگر ایالات ایران، تشکیل دهنده هویت ایرانی است، دقیقاً در قفقاز نیز موجود است که به اختصار به چهار مورد آن اشاره می شود: الف: دین در قفقاز اسناد و شواهد تاریخی به روشنی دلالت دارد بر اینکه بیشتر مردم قفقاز قبل از ظهور اسلام، مانند دیگر مردمان ایران، پیرو آیین زردشتی بوده و در بخش هایی نیز دین مسیحیت داشته اند. پس از ورود اسلام به ایران در سال 22ق به تدریج به اسلام گرویدن و به جز بومیان گرجستان (مسیحی) و ارمنیان مهاجر از هند و اروپا که از سده هفتم میلادی به این سرزمین کوچیده بودند، عمده مردم قفقاز، به ویژه قفقاز شرقی (ارّان، شروان و مغان) به اسلام روی آورده و هماهنگ با دیگر نقاط ایران دین واحد داشتند. ب: حضور امامزادگان و سادات یکی از عوامل مهم ترویج و تبلیغ معارف اسلامی در سرزین های فتح شده توسط مسلمانان، به ویژه ایران، مهاجرت و حضور امامزادگان و سادات علوی بوده که تاکنون توجه بایسته به این موضوع نشده است و جای پژوهش و بررسی فراوان دارد. امامزادگان و سادات که در واقع حاملان پیام قرآن و اهل بیت(ع) و نماد اسلام ناب محمدی(ص) بودند، به موازات حضور در جای جای ایران، در قفقاز نیز حضور داشته اند که نام بسیاری از آنان در کتاب های تبارشناسی وجود دارد، مانند: 1. جناب حسین بن علی بن محمدبن علی بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) که در قرن سوم هجری در تفلیس زیسته و همانجا توسط صفاریه به شهادت رسید.3 2. ابو اسماعیل طباطبا در کتاب معروف خود منتقلهالطالبیه اسامی جمعی از فرزندان امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل العبّاس(ع) را آورده که به شهر بردعه (مرکز وقت قفقاز شرقی) وارد شده و در آنجا اقامت گزیده اند. از آن جمله از فرزندان حسن بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب و از فرزندان عمر بن حسن افطس بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب و حمزه بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب(ع).4 3. فاطمه صغرا، مشهور به بی بی هیبت، امامزاده مشهوری که مرقدش در ورودی شهر بادکوبه قرار دارد و از قرن سوم هجری توجه ویژه عموم اهالی منطقه را به خود جلب کرده است. از ایشان در منابع متعددی یاد شده و در ادوار مختلف تاریخی، به ویژه در دوران پادشاهان صفوی، عنایت خاصی در مرمّت و تولیت بقعه او مبذول شده است.5 علاوه بر مواردی که ذکر شد در جای جای قفقاز، مراقد امامزادگان و سادات، همچون امامزاده ابراهیم در شهر گنجه، بی بی حکمیه در نارداران و امامزاده شهر شاماخی و... و نیز خاندان های فراوان سادات وجود دارند و کارکرد مهم فرهنگی، در اشاعه و استمرار باورهای دینی، به خصوص در دوران حاکمیت ملحدان کمونیسم داشته اند. ج: راویان حدیث و عالمان دینی به موازات گسترش اسلام و حضور امام زادگان و سادات، از قرن دوم هجری راویان حدیث و عالمان دینی بی شماری از جای جای قفقاز برخاسته اند، به گونه ای که هیچ کتاب تاریخ، تراجم و رجالی را نمی توان یافت که در آن دانشمندانی با نسبت بادکوبه ای و لنکرانی و گنجوی و دربندی و ایروانی و ... در آن نباشد و این خود، نشان دهنده عمق نفوذ اسلام در روح و جان با استعداد و آرمان خواه و پاک طینت مردم منطقه است.6 در اینجا تنها نام چند تن از آنان را یاد آور می شویم: 1. مفضل(الفضل) بن ابی قرّه تمیمی. وی در اصل آذربایجانی بوده و از آنجا به تفلیس کوچ کرده است. او از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است که در نیمه دوم قرن هجری می زیسته و کسانی چون احمد بن محمد بن یساری و ابراهیم بن سلیمان سهمی و از تفلیسیان شریف بن سابق از او روایت کرده اند.7 2. بیان بن حمران تفلیسی امامی که از اصحاب امام صادق(ع) است.8 3. عبدالله بن حمّاد تفلیسی (اواخر سده دوم).9 4. محمد بن عبدالکریم تفلیسی.10 د: عارفان و صوفیان صرف نظر از نقد و نظر درباره عرفان و تصوّف و عارفان و صوفیان، تأثیر آنان در گسترش فرهنگ دینی غیر قابل انکار است، از این رو، نمی توان نقش آنان را در بررسی پیشینه و زمینه رشد و تعالی فرهنگ دینی از نظر دور داشت. قفقاز نیز به مثابه دیگر مناطق ایران در امتداد تاریخی خویش شاهد نشو و نمای عارفان و صوفیان در بستر جریان فرهنگی خود بوده است که تنی چند از این مقوله ذکر می شود: 1. شیخ حسن باکوی یا شیخ حسن باکو، از عرفای قرن چهارم هجری که مکرر از او در اسرار التّوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، یاد شده است. وی در خراسان زیسته و همانجا رحلت کرده است. 2. شاگردان شیخ زاهد گیلانی (م700 ق). 3. فضل الله نعیمی و عمادالدین نسیمی (مقتول در 810ق) سردسته حروفیان که در قرن هشتم و نهم نهضتی عرفانی و فلسفی را به وجود آورده اند. 4. سید جلال الدین باکوی یا سیدیحیی شیروانی (813ـ867ق) از عرفای نامدار قرن نهم هجری قفقاز که مریدان بسیار داشته و صاحب آثار متعددی در عرفان است. او در عصر خویش در ایران و برخی سرزمین های اسلامی آوازه داشته است. قبر او در مجموعه کاخ شیروان شاهان شهر قدیمی باکو موسوم به «ایچری شهر» قرار دارد. با توجه به موارد یاد شده، علاوه بر روشن شدن پیشینه فرهنگ دینی مردمان قفقاز، دلایل گرایش به مذهب تشیع هم زمان با روی کار آمدن دولت صفوی نیز آشکار شود؛ چرا که هر کدام از موارد یاد شده، نقش اساسی در بسترسازی برای پذیرش و اعلام مذهب رسمی شیعه ایفا کردند. حیات فرهنگ دینی منطقه قفقاز بدین منوال ادامه یافت تا آنکه گاهِ فراق در رسید. ضعف و آشفتگی دولت قاجار، دشمنان دیرینه و همسایگان زیاده خواه و آزمند ایران را گستاخ کرد و آنان را جرأت تجاوز داد. جنگ های ایران و روس آغاز شد و فرجام تلخ و غم انگیز را رقم زد. قفقاز در پی عهدنامه ها یا به عبارت بهتر، ستم نامه های تحمیل شده در تاریخ های مذکور (گلستان 29 شوال 1228 ق/1813م و ترکمنچای 5 شعبان 1243 ق/1828م) از ایران جدا و دستخوش طوفان سهمگین ظلم و کفر تزاری و سپس بلشویکی شد. دو برهه زمانی مبارزات قصه پر غصّه دین و دین داری در قفقاز را دراین دوران 205 سال (با مبدأ قرار دادن تاریخ معاهده گلستان 29 شوال 1228 ق تاکنون 1433ق) به دو برهه زمانی تقسیم کرده و به بررسی اجمالی آن می پردازیم؛ چرا که این دو برهه، تفاوت های عمده ای از جهات مختلف دارند که ضمن بحث به بیان آن پرداخته خواهد شد. برهه نخست: از سال 1228 تا 1335 ق / 1813 تا 1917 م. (106 سال قمری و 104 سال میلادی) دوره پیروزی انقلاب بلشویک ها و حاکمیت دولت کمونیستی. برهه دوم: از سال 1335 ق/1917م تا فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی درسال 1411 ـ 1412 ق/1991م. (77 سال قمری و 74 سال میلادی). برهه اول ( 1228-1335ق) برهه زمانی اول که 104 سال میلادی و 106 سال قمری را در بر می گیرد، بخشی از دوران حاکمیت خاندان رومانف بر روسیه است. خاندانی که بیش از 303 سال بی هیچ قید و شرطی مالکیت سرزمین پهناور و اقوام مختلف مردم روسیه را در اختیار خود داشت و تزار در صدر این حاکمیت بود و حکومتی مطلق العنان و کاملاً استبدادی را اداره می کرد. در آغاز این مقطع زمانی، مردم مناطق به اشغال درآمده قفقاز چنان تحت فشار و تعدّی متجاوزان روس قرار گرفتند که طی نامه های فراوان دست تظلّم به سوی مراجع وقت شیعه دراز کرده و از آنان استمداد طلبیدند که این خود نشانه امید بازگشت مردم منطقه به دامن کشورشان بود. فتوای جهاد مرجع وقت شیعه حضرت آیت الله سید محمّد مجاهد و دیگر مراجع و فقها و حضور آنان در جبهه جنگ، فتح و پیروزی های درخشانی در پی داشت. اما خیانت و سستی عده ای از دولتمردان و شاهزادگان قاجار شکستی دردناک تر به ایران تحمیل کرد و معاهده ننگین دوم منعقد شد و علاوه بر مناطق پیشین، نقاط دیگری به تصرّف دشمن درآمد. سرخوردگی حاصل از این شکست ها از سویی، و ضعف و آشفتگی فلاکت بار پادشاهان قاجار از سوی دیگر، موجب شد نه امیدی برای مردمان آن سوی ارس برای الحاق به سرزمین مادری باقی بماند، و نه انگیزه و قوایی برای بازپس گیری مناطق اشغالی از دست دشمن برای مردم سایر مناطق ایران فراهم شود. بدین سان چون مادری که مرگ فرزند را باور کند و بر اندوه آن صبوری پیشه گیرد، مردم ایران شکست را پذیرفته و بر فراق ساخته و سوختند. الف. مقاومت مسلحانه به رغم آنکه دولت روس تزاری سیاست همسان سازی فرهنگی را در پیش گرفت و درصدد نابودی هویت دینی و ملی مناطق تحت اشغال برآمد، اما طوبای اندیشه و هویت شیعی ـ ایرانی، به ویژه در قفقاز شرقی تناورتر و ریشه دارتر از آن بود که به سهولت از جا کنده شود. در این دوران، مردم مسلمان منطقه به رهبری عالمان دینی به شیوه های مختلف هوّیت خود را پاس داشته و از مرزهای اعتقادی خود به دفاع برخاستند، حتی عده ای از عالمان دینی دست به سلاح برده و مقاومت مسلحانه را برگزیدند که عبارت اند از: 1. آیت الله میرزا احمد لنکرانی محقق فرزانه تاریخ معاصر ایران، استاد علی ابوالحسنی «منذر» -رضوان الله تعالی علیه- یکی از این موارد را به نقل از مرحوم آیت الله شیخ حسین لنکرانی چنین گزارش می کند: نیای بزرگ و جدّ ثانی لنکرانی، شادروان آیت الله مجاهد حاج ملا میرزا احمد مجتهد در شیروان از توابع لنکران سکونت داشت و از احترام عمومی برخوردار بود. با شروع جنگ های معروف ایران و روس تزاری در عصر فتحعلی شاه او پا به عرصه ستیز با تجاوزات ارتش گذاشت و در جریان همین مبارزه، از شیروان خارج و در اثر تقاضای مصرّانه علما و مردم مسلمان و شیعه قفقاز همراه خانواده پرجمعیت خویش به لنکران رفت که در آن موقع نسبت به قفقاز موقعیت قم امروز را نسبت به ایران داشته است. بنا به این نقل استاد ابوالحسنی پس از تحمیل معاهده های ننگین و برقراری صلح، آیت الله میرزا احمد لنکرانی از جهاد باز نایستاد و به مبارزه مسلحانه ادامه داد تا آنکه: «چون مراجعات مکرر مأموران سیاسی و نظامی روس برای انصراف آن عالم مجاهد از مبارزه به نتیجه نرسید و ترور یا حبس آن مرد بزرگ هم به علت شهرت و نفوذ فوق العاده ایشان برای دولت روس سهل و آسان نبود، ناگزیر نامه ای از سوی امپراطور روس به فتحعلی شاه نوشه شد و خواسته شد که به حاج میرزا احمد توصیه کند دست از مبارزه و رهبری جنگ مسلحانه علیه روس ها بردارد. فتحعلی شاه به حاج میرزا احمد مجتهد نوشت: «جهاد فی سبیل الله شما که حکم اسلام است، ایجاد محذور کرده و آن را به ما نسبت می دهند و شاید با صلحی که به وقوع پیوسته، خلاف مصلحت باشد.» حاج میرزا احمد پس ازوصول نامه از شدت تأثّر ناشی از قرار گرفتن در این محذور دردناک، یک روز بیشتر طاقت نیاورد و پس از فراخواندن یازده فرزندش که یکی حاج شیخ حسین، جدّ مرحوم آیت الله شیخ حسین لنکرانی بوده و همه مجتهد بوده اند، پس از تذکر تکالیف مهم ایشان پس از مرگ خود و وصیت به اینکه بعد از او نخست، فرزند ارشد وی حاج شیخ عبدالعزیز و سپس حاج شیخ حسین و سرانجام سومین فرزند مجتهدش امور مسلمین را اداره کنند، در حال سجده نماز صبح روح بزرگش به اعلی علّیین پیوست و در جوار رحمت حق منزل گزید. پس از مرگش مردم قفقاز مرقد و بقعه ای برای او بنا کردند که تا امروز زیارتگاه مسلمانان آن دیار است. پس از میرزا احمد، حاج شیخ عبدالعزیز فرزند ارشد وی مدتی جنگ با ارتش تزاری را ادامه داد تا اینکه تدریجاً با تغییر شرایط و کاهش توان مقاومت در مقابل فشار دولت روس قفقاز، همراه با پنج برادر خود، از جمله حاج شیخ حسین، جدّ مرحوم آیت الله لنکرانی و پانصد تن از نزدیکان و باقی گذاشتن بقیه برادران به عنوان گروگان مجبور به ترک قفقاز و مهاجرت به سوی ایران شد.»11 2. آیت الله شیخ عبدالله کلوَزی لنکرانی یکی دیگر از عالمان دینی که به دفاع مسلحانه و پایداری برخاست، آیت الله شیخ عبدالله کلوَزی لنکرانی است. وی از علمای صاحب نام منطقه لنکران بوده است. پدر و اجداد وی و همچنین فرزندانش از عالمان برجسته و مجاهدند که تا آخر عمر، عَلَم مبارزه را افراشته داشت و سلاح جهاد را کنار نگذاشت و با گردآوری مسلمانان غیرتمند و جوانان متعهّد، جبهه مقاومت تشکیل داد و به دفاع از ارزش های دینی همّت گماشت. احتمال دارد در گذشت ایشان در اواخر قرن سیزدهم هجری رخ داده باشد. پس از ایشان فرزندانش حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد و سپس نوه او آیت الله میرزا عبدالحسین واعظی لنکرانی راه پدر را ادامه دادند که در بخش دوم به آنها پرداخته خواهد شد. ب: مقاومت فرهنگی عرصه مقاومت فرهنگی وتلاش برای جلوگیری از نفوذ افکار و اخلاق دشمن متجاوز، عرصه ای وسیع تر بود، به ویژه آنکه رفته رفته نسل های بعدی از گذشته خود فاصله گرفته و تحت تأثیر افکار و رفتار بی بند و بار روس ها واقع و از ارزش های اسلامی دور شدند. هرگز سخن به گزاف نیست اگر بگوییم روحانیت و عالمان دینی در این دوران، یگانه حصن مستحکم مقاومت در برابر این تهاجم فرهنگی دشمن بود، چراکه گرچه قفقاز به لحاظ سیاسی از ایران جدا شده بود، اما از لحاظ فرهنگی و هویت دینی و ملی، همچنان در قلمرو ایران محسوب می شد و تجزیه ای صورت نگرفته بود. هنوز در عمده مناطق قفقاز، دین اسلام و مذهب تشیع تنها آیین رایج بود و در مناطقی هم که مسیحیت رایج بود، تعلّق خاطر عمیقی به ایران وجود داشت. هنوز مردم قفقاز با الفبای عربی و فارسی می نوشتند و قرائت قرآن و بوستان و گلستان سعدی و نصاب الصبیان و خلاصه الحساب و تاریخ نادری کتاب های متداول مکتب خانه های قفقاز بود. هنوز نویسندگان به فارسی می نوشتند و می خواندند، شاعران، اشعار خود را به فارسی می سرودند و دیوان شاعران بزرگی، همچون سعدی و حافظ، مولوی، نظامی گنجوی، خاقانی، انوری، بیدل، صائب و .... در میان مردم رایج بود. هنوز حوزه های علمیه دایر بود و روحانیان و عالمان دینی در حلقه های درس خود صرف و نحو و بیان و بدیع و منطق و فقه و اصول و فلسفه و کلام و حدیث و تفسیر را به شاگردان خود می آموختند. هنوز مجالس و منابر دایر بود و زیباترین و عاشقانه ترین نغمه صوت دل انگیز روضه خوانان بود که دنیایی از شور و عشق و احساس و اعتقاد و ایمان و ایثار و از خودگذشتگی در راه حق را در بازگویی حوادث کربلا به مردم منتقل می کردند. در آن زمان، واعظان وخطیبان مشهوری، همچون حاج میرصالح تاج الذاکرین اردبیلی و ملا غلامعلی آلاپالاز اوغلی و دیگران از اردبیل و دیگر شهرهای ایران به باکو و لنکران وگنجه و سالیان می رفتند و به وعظ و ارشاد می پرداختند. هنوز مرثیه سرایان بسیاری بودند که به زبان آذری و فارسی نوحه های جانسوز درسوگ اهل بیت(ع) و اشعار در مدایح آنان می سرودند. هنوز مردم عاشقانه به زیارت مکه و مدینه و قبرستان بقیع و عبتات عالیات و مشهد مقدس می شتافتند و فرزندان خود را راهی حوزه های علمیه ایرن و عراق می کردند تا جایی که در حوزه علمیه نجف اشرف مدرسه ای تحت عنوان «بادکوبه ای ها» دایر بود و اکنون نیز وجود دارد.  بدین لحاظ در این دوران به رغم تنگناهای به وجود آمده توسط حکومت تزاری هنوز شهرها و روستاهای قفقاز شاهد حضور مجتهدان بزرگ و روحانیان بافضیلت و برجسته بود و همانند شهرهای ایران تحصیل کردگان نجف و قم و مشهد و اصفهان و دیگر حوزه های علمیه، حضوری پررنگ در شهرهای قفقاز داشتند.12 برخی از چهره های شاخص مقاومت فرهنگی در این برهه زمانی که با حضور خویش مایه دلگرمی مؤمنان می شدند و آنان را در برابر دشمن استوار می ساختند، عبارت اند از: 1. آیت الله میرزا ابوتراب بادکوبه ای* وی در سال 1817م/1232ق در باکو متولد شد. در مدرسه میرزا حسیب قدسی باکو مقدمات را آموخت و در نجف اشرف به درس آیت الله شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهر) و
سید ابراهیم قزوینی و شیخ محمد حسین رازی اصفهانی حاضر شد و به مقام اجتهاد رسید.
چند سالی نیز در مدینه اقامت گزید و از علمای آنجا بهره یافت، سپس به زادگاهش بازگشت و به خدمات دینی اشتغال ورزید. ایشان را از برجسته ترین عالمان عصر خود در قفقاز به شمار آورده اند که تکیه گاه معنوی مردم بوده است. او در سال 1910م/1328ق دار فانی را وداع گفت و در باغ شخصی خود در قصبه «مردکان» از توابع باکو به خاک سپرده شد و اکنون قبر شریفش زیارتگاه مردم است. 2. آیت الله شیخ محمد امین مجتهد ناردارانی وی در سال 1837م/1252ق در قصبه «نارداران» (از توابع باکو) که اهالی آن به تدیّن و شور انقلابی مشهورند، متولد شد. مقدمات را نزد روحانیان منطقه آموخت و مراتب اجتهاد را در نجف اشرف در محضر شیخ مرتضی انصاری و میرزا حبیب الله رشتی و مولی محمد فاضل ایروانی پیمود. پس از 43 سال اقامت در نجف به زادگاه خویش بازگشت و پناه معنوی مردمان دیار خود شد. در سال 1923م/1341ق دار فانی را وداع گفت. 3. آیت الله شیخ جواد علیزاده بادکوبه ای در سال 1864م/1280ق در باکو ولادت یافت و مقدمات را در مدرسه میرزا حسیب قدسی آموخت. در جوانی به نجف اشرف رفت و در دروس آیات عظام مولی محمدفاضل ایروانی، میرزا حبیب الله رشتی، فاضل شربیانی، و در سامرّا در درس میرزا محمدحسن شیرازی حاضر شد و به مقام اجتهاد رسید، آنگاه به تهران رفت و علوم عقلی را نزد استادان آنجا فراگرفت. حدود سال 1900م به زادگاه خود بازگشت و به انجام رسالت روحانی خود اشتغال ورزید و سرانجام در سال 1918م/1336ق درگذشت و پیکرش در مقبره سامیه
قصبه «بوزونا» از توابع باکو، زادگاه آبا و اجدادیش به خاک سپرده شد که اکنون زیارتگاه
مردم منطقه است. 4. آیت الله شیخ عبدالغفار قُبائی وی در سال 1850م/1266ق در لنکران متولد شد و مقدمات را در حوزه علمیه لنکران آموخت. در جوانی به نجف رفت و ملازم درس و بحث حضرات آیات عظام، شیخ اعظم مرتضی انصاری، سیدحسین کوه کمری، مولی محمد فاضل ایروانی، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ محمد حسن مامقانی شد و به مقام اجتهاد رسید، آنگاه به زادگاه خود بازگشت و مدتی در لنکران توقف کرد و سپس شهرستان قُبا را برای سکونت برگزید و به فعالیت های دینی پرداخت. وی را از عالمان بزرگ روزگارش دانسته اند که جایگاهی رفیع در میان مردم داشته است. در گذشت او در خلال سال های 1917 ـ 1919م/1335 ـ 1337 ق رخ داد و در قبرستان شهرستان «قبا» به خاک سپرده شد. در این میان، جمعی از علما و نیز تجار و مردم متدین از شدت وخامت اوضاع و تنگناهای به وجود آمده، ناگزیر جلای وطن نموده و به شهرهای ایران اسلامی مهاجرت کردند، از جمله: 1. آیت الله سید علی ایروانی (1258 ـ 1324ق / 1842 ـ 1906م) که به تبریز مهاجرت کرد. 2. آیت الله شیخ ابراهیم حائری لنکرانی (1230 ـ 1314 ق / 1815 ـ 1896م) که در نجف اشرف اقامت گزید و از استادان و مراجع آنجا شد. آنچه به اختصار بیان شد حکایت صد سال نخست دو قرن اخیر است که عالمان و روحانیان با تمام فراز و فرودها و تنگناها و گرفتاری ها، در سنگر دین مقاومت کرده و چراغ ایمان و رستگاری را فروزان نگاه داشتند. پی‌نوشت‌ها: 1. دایره المعارف تشیع، ج13، ص250، به نقل از: حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، (چ مسکو)، ج3، ص240. 2. همان. 3. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص555. 4. منتقله الطالبیه، ابواسماعیل طباطبا، ص88. 5. علی‌اکبر مهدی‌پور، آستانه مبارکه بی بی هیبت، در: محمد ملکی، سفیران رستگاری(سی مقاله درباره امام زادگان)، ص27-33. 6. در مجموعه‌ای با عنوان «فرزانگان قفقاز» از این قلم در معرّفی این بعد از فرهنگ دینی قفقاز تلاش شده است. 7. نجاشی، رجال، ص308؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص166 و 253. 8. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج2 ص451. 9. همان. 10. درباره برخی از اصحاب ائمه(ع) که اهل تفلیس بوده‌اند ر.ک: دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص14-15. 11. ر.ک: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک، مقدمه. منابع اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی تا. ایمیس، مارتین، استالین مخوف، ترجمه حسن کامشاد، نشر نی، 1382ش. طباطبا، ابواسماعیل، منتقله الطالبیه، نجف، المکتبه الحیدریه، بی تا. دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1387ش. دائرهالمعارف تشیع، زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1388ش. طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد رامیار، مشهد، دانشگاه مشهد، 1351ش. خطیب بغدادی، احمد بن علی بن ثابت، تاریخ بغداد(مدینه السلام)، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1422ق. مهدی پور، علی اکبر، «آْستانه مبارکه بی بی هیبت» در: سفیران رستگاری(سی مقاله درباره امام زادگان)، محمد ملکی، بی جا، سازمان اوقاف و امور خیریه، 1386ش. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک، بی جا، وزارت اطلاعات، 1383ش. نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی، رجال، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی تا. عادل مولایی: دانش‌آموخته سطح چهار حوزه علمیه قم و مدیر سابق بخش پژوهش دفتر نمایندگی ولی فقیه در قفقاز.       فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش شماره 32- سال نهم، ادامه دارد...

http://fna.ir/OZ4DM5





94/10/19 - 00:21





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن