واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قصه هندي محبوبه چيني!
نویسنده : اولاد آدم
اولاد آدم حالا كارش شده است روز تا شب فكر كردن و شب تا روز، فكر نكردن! يعني زندگي كردن برايش سخت شده است و زندگي نكردن سختتر! او مانده است كه با اين همه فكري كه ميكند، چرا شاهد هيچ تغييري در بهبود وضعيت زندگي مردم نيست؟ نگوييد كه دارم خودم را با مقامات اقتصادي قياس ميكنم و گوش شيطان كر خودم را گذاشتهام به جاي نعمتزاده و سيف و ربيعي و نهاونديان و نوبخت! نه! اگر اينطور در مورد اولاد آدم فكر ميكنيد، اولاد آدم به خودش اميدوار شود كه اگر افكارش، زندگي شما را تكان نميدهد، لااقل زندگي خودش را تكان ميدهد! بعدش هم چه كسي گفته كه افكار آنها، چيزي را عوض نكرده! تازه شايد آنها بيشتر از اولاد آدم، تفكر كنند. شايد شب تا صبح هم فكرشان مشغول باشد. اصلاً براي اينكه بفهميد كار كردهاند، به شما بشارت بدهم كه به عنوان نمونه ما در پرتو اين تفكرات، شاهد كاهش 34 درصدي ارزش مبادلات تجاري ايران و چين در سال 2015 بودهايم! و اين يعني شكستن طلسم و شكستن شاخ غول و شكستن شيشه عمر دلالانِ تاجر مسلك نان به نرخ روز خورِ بنجل خر!
يك دقيقه صبر كنيد! بنا نيست كه با يك كاهش رقم مبادلات، آن هم روي كاغذ گمركچيها، اولاد آدم انتقام تك تك شما خوانندگان عزيز در يك دهه جولاندهي آنها را از آنها بگيرد و هر چه ميخواهد بگويد و بنويسد تا شما را بخنداند و پيش خودتان بگوييد كه چه خوب معركهاي گرفته است اين اولاد آدم! بگذاريد با صبر و حوصله با هم برويم روي ميز تشريح تا ببينيم در زير ميز چه خبر است!
البته شايد مثال بدي زدهام! آخر وقتي ميگويند شاهد كاهش 34 درصدي ارزش مبادلات تجاري ايران و چين در سال 2015 بودهايم، نبايد زياد دلتان را صابون بزنيد كه اين كاهش ارزش مبادلات، پيرو يك استراتژي و تدبير اقتصادي توسط مقامات، براي جلوگيري از خريداري و ورود اجناس بنجل چيني به بازار و تقويت توليد داخلي بوده است، چراكه به رغم اين اتفاق، آن اتفاق نيفتاده و هنوز آت و آشغالهاي رندگي روزانه خود را از چين وارد ميكنيم! هنوز هم نعل اسب براي شانس و خلال براي برنج لاي دندان و دسته بيل براي كلنگ و پارو براي برف نباريده و دستمال سفره براي سفره خالي و سبيل مصنوعي براي صورت نتراشيده و... را از چين وارد ميكنيم!
شايد بپرسيد كه اي اولاد آدم پس چرا اين تجارت، دو سومش دود شده و رفته به هوا؟ چگونه دلشان آمده يار غار و حبيب و مونس شبهاي تار را رها كنند و غم فراغش را شاهد باشند و دم برنياورند كه قصه عشق تجار ايراني و چيني، شهره آفاق بود و انفس از اين ديدن و شنيدن اين حكايت هندي رابطه چيني، هميشه روحشان شاد و پرصلابت و سلامت ميشده و... رقيب تابهحال هر كاري كرده بود نتوانسته بود جاي محبوبه چيني را بگيرد و.... الان خداي نكرده در اين دوري اتفاق افتاده، شاهد خودكشي يكي يا هر دو نباشيم!
عارضم به حضورتان مگر ما كشور عمانيم كه وقتي دست به گريبان مشكلات اقتصادي است، دو سوم هزينههايش را كاهش ميدهد؟ ما ايرانيم و كشور گل و بلبل و هر چه پيش آيد، خوش آيد! حالا عمانيها آمدهاند و دارند دولتشان را كوچك ميكنند و تكليف يارانههايشان را مشخص ميكنند به ما چه! شايد آنها آيندهنگرند و ما نيستيم! شايد آنها منافع ملي دارند و ما نداريم! شايد آنها شعار نميدهند و ما ميدهيم! شايد آنها به فكر مردمشان هستند و ما نيستيم! شايد...
لابد ميپرسيد پس اين كاهش 34 درصدي مبادلاتمان اگر استراتژي و تاكتيك و تدبير نبوده، چه بوده؟ جوابش آسان است: كاهش قيمت نفت! اما فكر ميكنيد كه چينيها مثل ما دست روي دست ميگذارند كه ضرر بكنند؟ نه! همين الان رئيسجمهور چين دارد بار و بنديلش را جمع ميكند تا بيايد ايران و هر چه كه تا به حال چينيها از ايران درنياوردهاند، دربياورد و اين سفره اگر پهنتر نميشود، لااقل در حد و قوارهاي باب طبع آنها باقي بماند. آنها اينبار براي فتح راهآهن، بنادر و مناطق آزاد ميآيند! مبارك است. حالا نفتمان ارزان شده، ميتوانيم چيز ديگري به آنها بدهيم. (مگر در پروژه آزادراه تهران شمال كه چينيها آمدند، ضرر كرديم؟ الان بيست سال از شروع پروژه گذشته و هنوز نميدانيم كه بالاخره آزادراه داريم يا نه؟) بله! اگر نفت ارزان بود، به آنها خاك و معدن و بندر و منطقه آزاد و راهآهن و... را ميدهيم. هنوز همه چيز داراي ارزش است. آنها ميدانند و ما نميدانيم!
تتمه: در 30 سال گذشته تراز بازرگاني ايران و چين به نفع ايران مثبت بوده و سال گذشته اولين سالي بوده كه اين تراز به نفع چينيها شده است. حالا كه ديدهاند مثبت شده، گاز را گرفتهاند كه مثبتترش كنند. كاش ما هم برويم و قول نعمتزاده را اجرايي كنيم. برويم و چند مدير يا مديره اقتصادي از چين وارد كنيم تا جان به لب نشويم!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]