واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محقق داماد در همایش «حکمت و معنویت»:
معنویت عنصر اصلی دینداری است/ در جامعه بیدینها هم خصلت خوب یافت میشود
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: دین چاقوی دو بر است، اگر درست درک شود، انسان به «اعلی علیین» میرسد و اگر کجاندیشی کند، انسان در سیر نزولی به «اسفل السافلین» میافتد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، همایش روز جهانی فلسفه با عنوان «حکمت و معنویت» عصر روز گذشته (دوشنبه، 25 آبان) با حضور حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، غلامحسین ابراهیمیدینانی چهره ماندگار فلسفه، آیتالله حسن رمضانی استاد عرفان حوزه علمیه، آیتالله سیدمصطفی محقق داماد استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی، حجتالاسلام حسین غفاری و سیدحسن شهرستانی از اعضای مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و تنی چند از اساتید حوزه حکمت و فلسفه با همکاری انجمن و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. محقق داماد در این نشست در بحث از «جایگاه معنویت در الهیات اسلامی» گفت: بنده به دو سؤال در این فرصت کوتاه پاسخ میدهم؛ نخست اینکه آیا به نظر الهیات اسلامی مراد از معنویت تقید به عمل و احکام شریعت است؟ بدین معنا چنانچه کسی به همه احکام الهی عمل کند و رفتار اجتماعی خود را منطبق شریعت کند، مصداق یک شخص معنوی است؟ و سوال دوم اینکه آیا مراد از معنویت همان اخلاق است یعنی شخصی اگر متخلق باشد معنوی است؟ وی افزود: مطالعه در ادبیات الهیات اسلامی اینطور نشان میدهد که پاسخ هر دو سوال منفی است، به نظر میرسد پیش از ورود در بحث اجمالًا معنویت را تعریف کنم. معنویت در الهیات اسلامی چیزی است که میتوانیم آن را عنصر اصلی دینداری قرار دهیم، از نظر الهیات اسلامی هدف اصلی از بعثت انبیاء عمل به شریعت و اخلاق صرف نیست. در قرآن مجید و سایر منابع اسلامی ما تعبیرات زیادی داریم که افرادی عامل به شریعت چون فاقد عنصر اصلی دینداری هستند مورد نکوهش قرار گرفتهاند و نمونه آن در سوره ماعون و فرقان دیده می شود. محقق داماد با اشاره به اینکه خداوند در برخی آیات این سورهها میفرماید که برخی افراد شکل نماز را توجه دارند ولی راز آن را توجه ندارند اینها خوب نماز میخوانند ولی معرفت نسبت بدان ندارند، اظهار داشت: در یکی از این آیات تعبیری به نام عبادت کورانه و کرانه وجود دارد، حال باید ببینیم این نوع عبادت چیست؟ فقدان جوهر اصلی عبادت نخست این است که آثار خوب دینداری را انسان مشاهده نمیکند و بالاتر از آن به تعبیر قرآنی اگر ما گوهر اصلی دینداری را پیدا نکردیم و دیندار شدیم مصداق آیه «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا» خطرش از بی دینی خیلی بیشتر است. وی همچنین یادآور شد: دین چاقوی دو بر است، اگر درست درک شود، انسان به «اعلی علیین» میرسد و اگر کجاندیشی کند، انسان در سیر نزولی به «اسفل السافلین» میافتد، در حالی که در جامعه بیدینها خصلتهای خوبی هست در این جوامع شوالیه هایی هستند که جوانمردیهای زیادی از آنها می بینیم. از سویی در جامعه دینداران کجاندیش و دُگم، رحم و مهربانی نیست و تصور میکنند که در جوار رحمت حق هم قرار دارند. نوه مؤسس حوزه علمیه قم اظهار داشت: امام فخر رازی در مفاتیح الغیب در ذیل آیه والعصر میگوید که سالها در معنی خسر مانده بودم که روزی در بازار یخ فروشی را دیدم که فریاد میزند مردم یخ بخرید که اگر نخرید من در خسر قرار میگیرم، فهمیدم خسر آن چیزی است که انسان از مایه از دست بدهد. خسران یعنی روز به روز عقبگرد کردن. قرآن تعبیر دیگری «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللهُ مَرَضًا» دارد برای مرض، یعنی آمدن در جامعه ایمانی با قلب مریض هر روز رجزش بیشتر می شود. وی با بیان اینکه ما همیشه از خدا باید بخواهیم که اگر دین را درست نمیفهمیم کاری کند که ما بیدین شویم، اظهار داشت: یعنی از نظر قرآن فضیلت بی دین در این جهت بسیار بیشتر از دیندار بدون فهم از راز دینداری است. این راز به تعبیر قرآن کریم حبل الله و عروة الوثقی است. جنایاتی در تاریخ ادیان اتفاق افتاده که قبل از دین ابداً وجود نداشت، مثلاً در اسلام نظیر واقعه عاشورا سابقه نداشته است. *کلمه معنویت در قرآن کریم نیامده است این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: کلمه معنویت در قرآن کریم نیامده است اما عنصر اصلی ایمان، اتصال و ایمان به غیب است. انسانی که خود را به ساحت قدسی یک منبع میرساند به معنویت می رسد زمانی که قبول میکند این جهان، جهان دیگری دارد و آن هم عالم غیب است و خودش را متصل این ساحت میبیند، به راز دینداری رسیده است پس اگر تمام اعمال را انجام دهد معرفت را نداشته باشد راز دینداری را گم کرده است فلذا آغاز قرآن کریم ایمان به غیب تنها امر قلبی نیست بلکه احساس این اتصال است. تجربه اتصال به عالم غیب به نظر بنده مفهوم معنویت در الهیات اسلامی است. وی همچنین تأکید کرد: راز و تفاوت دیندار و غیر دیندار همین ایمان به غیب است مؤمن به غیب دیندار و غیر مؤمن به غیب، دیندار نیست. اتصال انسان به غیب در قیام، قنوت، خواب، بیداری و ...راز دینداری و عنصر معنویت موجود است. محقق داماد با اشاره به اینکه تمام اعمالی که گفتیم رازش تعقل و معرفت است، افزود: مثالی بزنم از مولا علی (ع) در کتاب احتجاج طبرسی آمده کسی که عبادت میکند اما فکر و معرفت به این عبادت ندارد مثل حیوانی است که برای گرفتن روغن کنجد به دور خود میچرخد مدام دور میزند اما رشدی ندارد. در نهایت از وضع این آیات و روایات برمیآید که معنویت در ادبیات اسلامی تعابیر مختلف دیگری نیز دارد مثلا در ادبیات اسلامی کلمه بصیرت مطرح شده است. وی افزود: با راز معنویت باید بدانیم که متصل به عالم دیگری باشیم بهترین تشبیه برای معنویت آدمی است که اهل ذوق هنری است و در برابر یک تابلو زیبای نقاشی ایستاده و به وجد آمده است، انسانی که خود را در برابر ساحت قدسی مبدأی میبیند اهل معنا است و معنویت و ایمان به غیب دارد بقیه عباداتش هم باید مبتنی بر اینها باشد. انتهای پیام/ک
94/08/26 - 09:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]