واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
یک شب همراه با هنرمندان و مردم حاضر در «سوگ چامهها» رویش معنویت پای هندسه آهن و سیمان سالها پیش وقتی با یکی از مدیران فرهنگی کشور به گفتوگو نشسته بودم، جملهای گفت که تا همین امروز گاه گاه و بخصوص در ایام عزیز و ارزشمند ماه محرم ذهن و فکرم را درگیر خودش میکند، این روحانی فرهنگی در آن گفتوگو به ضرورت طراحی منسجم و جدی برای روزهای محرم اشاره کرد و با دیدگاهی متفاوت گفت: «سینما و هنر را باید به جایگاهی برسانیم که حتی در روز عاشورا هم برای آن دسته از افرادی که به هر دلیلی نتوانسته بودند در مراسم عاشورا و سوگواری سنتی شرکت داشته باشند، باز باشد و بروند وقایع و حواشی عاشورا را به شکلی دیگر و مدرن ببینند.»
حالا حکایت این روزهای سوگواری در یکی از مدرن ترین فضاهای شهری کشور همین رویکرد است، صحبت از برج میلاد است، برجی که می توان آن را نماد جامعه مدرن و توسعه شهری نامید و خوشبختانه در طول این سال ها کم و بیش سعی کرده است به قول سهراب سپهری در کنار این «رویش هندسی سیمان، آهن و سنگ» از عنصر هنر و فرهنگ هدفمند و ارزش محور بهره بگیرد. کرنانوازی و فانوس گردانی این شب ها هم وقتی وارد محوطه برج میلاد و گذرگاه آن می شوید، اولین چیزی که شما را غافلگیر می کند حضور پررنگ چهره هایی است با پوشش سنتی اقوام و مردم خوب دیگر شهرها و استان های کشورمان که از ساعت 6 بعدازظهر ساز و ادوات مرتبط با محرم ولایت خود را به این برج سربه فلک کشیده آورده اند و هریک به فراخور حال مشغول نمایش سوگواری برای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هستند. این آیین ها شامل کرب زنی، کرنا نوازی، مشال پلیته، دهل نوازی، فانوس گردانی، دمام و سنج، شروه خوانی، گهواره گردانی و... است که هر کدام مدت زمان کوتاهی در صحنه پیش بینی شده برای آن اجرا می شود. اما سینه کش پله های برقی را که بالا می روی، ناخودآگاه توجه ات را پرهای سبزرنگ و کلاهخودهایی جلب می کند که از سقف با نخ های نامرئی آویزان شده اند، نوعی رهایی هنگام بالا رفتن که شاید مهم ترین هدف از چنین طراحی همین رها شدن، اوج گرفتن و رسیدن به کمال را با سرهای جدا شده القا می کند. اما شاید غافلگیری اصلی چه در طراحی و چه در نماسازی هنگامی باشد که وارد محوطه اصلی و دورادور برج می خواهی بشوی، یک علم بزرگ 23 تیغه طوری جانمایی شده است که دقیقا عمود بر برج خودش را به رخ می کشد، علم با انواع طراحی های سنتی اش که معجونی از هنرهای فلزکاری، میناکاری، مینیاتور و... است با شمایل امام حسین(ع) محکم و استوار سینه ستبر کرده است مقابل مظهر مدرنیته امروز و مخاطبی که قرار است عظمت برج سر به فلک کشیده تحت تاثیرش قرار دهد، پیش از آن که چشمش گره بخورد با این غول سیمانی و سنگی سر در آسمان کشیده در اولین برخورد پرتاب می شود به نمادهای عاشورایی و فرهنگ اصیل سوگواری برای مظلوم ترین شهید تاریخ. برج میلاد یا بازار وکیل اینجا انگار نه انگار که برج میلاد است، احساس می کنی در یکی از خیابان ها و کوچه های بازار تبریز یا بازار وکیل شیراز داری قدم می زنی، آن طرف تر بساط نذری هم به راه است، چای زغالی و چند منقل بزرگ که در این سرما حرارتش جان یخ زده مردم را سر حال می آورد، اما کیست که نداند هیچ گرمایی گرم تر و باوفاتر از عشق اهل بیت نمی شود و اگر در این فضا معنویت و گرمایی هست، بی تردید زیر سایه نام متبرک این عزیزان است. راستی تا یادم نرفته است بگویم اصل داستان چیست، اینجا «سوگ چامه ها» است، نام دیگرش اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر است که امسال برای دومین بار برگزاری اش تجربه می شود. «سوگ چامه ها» ده خیمه را دربرمی گیرد، در هر خیمه هنرمندان رویدادهای هنری مرتبط با عاشورا مانند خیمه های نقاشی قهوه خانه ای، ساخت پرچم و کتیبه، وسایل و ادوات تعزیه، اجرای تعزیه، نقالی و شب شعر را به نمایش می گذارند و اجرا می کنند. یکی از این خیمه ها به اجرای تعزیه و مقتل خوانی هنرمندان سینما و تلویزیون اختصاص دارد. خیمه ای که شاید بیشترین بازدیدکننده را دارد و اغلب مردم به اصطلاح مشتری آن هستند. در این خیمه از حدود ساعت 6 عصر رسول نجفیان هر شب نقل موسیقیایی می کند و پس از آن هنرمندان سینما و تلویزیون به مقتل خوانی می پردازند. ازجمله هنرمندانی که تاکنون در این خیمه سوگواری کرده اند می توان به داریوش ارجمند، سیاوش طهمورث، دانیال حکیمی، فرهاد آئیش و حسام الدین سراج اشاره کرد. ارجمند: عشق به حسین تمام شدنی نیست واقعا این جنس از سوگواری تا چه حد تاثیرگذار است و این هنرمندان چه حسی از چنین برنامه ای دارند، داریوش ارجمند که او را مالک اشتر سینمای ایران می دانند در شبی که برای اجرای برنامه آمده بود در این باره این چنین توضیح داد: مقتل خوانی و تعزیه بخشی از فرهنگ ما ایرانیان در طول هزاران سال بوده است. جنسی متفاوت از سوگواری که بیشترین ارتباط را با هنرهای نمایشی مدرن امروزی دارد من امیدوارم فرهنگ مقتل خوانی هیچ وقت در این سرزمین تاریخی و فرهنگی نمیرد و باید با اجرای برنامه های هنری و فرهنگی جلوی مرگ مقتل خوانی را گرفت. او افزود: متاسفانه در روزگاری اجرای این مراسم ها در عزاداری های سیدالشهدا(ع) کمرنگ شده بود که امروز با اجرای برنامه هایی از این دست مانند سوگ چامه ها مردم می توانند با این فرهنگ سنتی آشنا شوند. به گفته ارجمند، فرهنگ ما ایرانیان از هزاران سال گذشته فرهنگ کیفی بوده است نه کمی، اگرچه دنیای امروز دنیای کمیت هاست، اما همواره فرهنگ ما روی کیفیت تاکید داشته و دارد و این راز ماندگاری فرهنگ و تمدن هزار و اندی سال ما ایرانیان است. این بازیگر همچنین در ابتدای اجرایش خطاب به حاضران گفت: می خواهم امشب روایتی گسترده شده از حضور حبیب ابن مظاهر را اجرا و قرائت کنم، من امشب با عشق و علاقه به اینجا آمدم و برایتان مقتل خوانی می کنم و باید بگویم و از صمیم قلبم باور دارم ادای دین به سیدالشهدا(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) تمام شدنی نیست. عمو گِلی در یکی از خیمه ها روحانی پرانرژی ای نشسته است، روحانی ای که چند کودک و حتی بزرگسال دور میزش حلقه زده اند و او به هر کدام یک تکه گِل می دهد تا با آن نقشی و طرحی بیافرینند، کنجکاو می شوم و جلوتر می روم. تعارف می کند تا بنشینم و من هم تکه گلی بردارم و گل بازی کنم، می نشینم و بیشتر تماشا می کنم دست هایش هنرمندانه گل ها را ورز می دهد و به سفال هایی منقش به اسامی بزرگان و اولیاءالله و طرح های سنتی تبدیل می کند. نامش حجت الاسلام زراعتیان است، اما خودش می گوید من را «عمو گِلی» صدا می کنند، شماره اش را می گیرم و قرار گفت وگویی می گذاریم که ان شاءالله بزودی در همین صفحه منتشر خواهد شد. بامداد محمدی جام جم
 
چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 02:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]