واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پاسداشت «باغبان هنر انقلاب»/14
خصوصیتی که سرقفلی آن به نام آقا مرتضی حک شده است
از همه خصوصیات خوب مرتضی سرهنگی که بگذرم، خصوصیاتی در او یافتهام که مختص خود اوست. به قول معروف سرقفلی آن را به نام آقا مرتضی حک کردهاند و آن اخلاص و بیادعایی او در کار راه اندازی و اداره دفتر ادبیات و هنر مقاومت بود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، اصغر آب خضر قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به مناسبت نکوداشت مرتضی سرهنگی با عنوان «راوی عشق» یادداشتی را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد که در ذیل منتشر میشود؛ بسم الله الرحمن الرحیم ... همین روزها به نظرم باید جشن آشنایی چهل سالگی خود را با آقا مرتضی سرهنگی در ذهن مرور کنم. رفاقتی که به سالهای 54 و 55 قبل از انقلاب برمیگردد. آن سالها که نشاط و شور جوانی از یک سو و از خوش روزگار، همدورهای خدمت سربازی من با ایشان در دانشکده افسری شده بود مرتضی سرهنگی مهربان و متدین. شاید برای هر جوانی در آن سالها، دغدغه اصلیاش هزینه کردنهای شور جوانی بود اما آنچه بر رفاقت ما رقم خورد، رفاقتی از نوع دیگر بود. روزهای پیروزی انقلاب آقا مرتضی را کمتر میدیدم. انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، آقا مرتضی را دوباره دیدم و این بار در روزنامه جمهوری اسلامی و از همان سالها تا کنون تلاش کردم که مسیر این رفاقت، هیچگاه تعطیل نشود. هرچند در این بازی رفاقت همیشه من برنده بودم که از توشه معرفت و اخلاق او، بهرهها بردهام. سالهای جدایی از روزنامه جمهوری اسلامی و پیوستن به حوزه هنری و آن هم به بهانه راه اندازی دفتر ادبیات و هنر مقاومت به سالهای 68 برمیگردد و همان سالهایی که حقیر هم در دفتر مرکزی سازمان تبلیغات اسلامی مشغول انجام وظیفه بودم و این هم بهانهای شد تا این رفاقت بیشتر گره بخورد. شاید بیراه نباشد آقای سرهنگی را «پدر ادبیات پایداری» در کشور نامگذاری کنیم. روزهایی که در کانکس دفتر ادبیات مقاومت، آقا مرتضی مینشست و با رزمندگانی که شاید خیلی از آنها الفبای نویسندگی را هم نمیدانستند، اما خاطرات فراوان از سالهای دفاع مقدس داشتند آقا مرتضی با حوصله همه آنها را میشنید و به نظرم شاید خالق ادبی بسیاری از آن آثار منتشره خود آقا مرتضی سرهنگی بود که با اخلاص و معرفت و روحیه دادن به رزمندگان، آنان را تشویق به نوشتن میکرد و با مردان مرد دفاع مقدس با حوصله فراوان خط به خط خاطرات را تمرین میکردند و مینوشتند. این روحیه لطیف او بود که درباره نوشتن از جنگ میگوید؛ «وقتی تا حدودی به این دنیا راه پیدا کردم متوجه شدم این دنیا چقدر زیبا و شگفتانگیز است و چقدر به من کمک میکند، چیزهایی درباره جنگ یاد بگیرم». او معتقد بود «اگر جنگ ما هشت سال طول کشید و البته هر سال این دوره، وقایع مهمی در خود داشته. اگر بتوان این وقایع را به سال تقطیع کرد، میتوان ب آن مسلط شد و به تشریح و توضیح این وقایع پرداخت» و اینچنین بود که مرتضی سرهنگی جدی به این عرصه قدم گذاشت و جدیتر، سالها شنید و نوشت... بیشک، مرتضی سرهنگی از بنیانگذاران ادبیات پایداری در ایران بوده است. همچنان که یار و برادر جدا نشدنی او، هدایت الله بهبودی چنین کرد. دوقلوهای ادبی و دوست داشتنی. و سایر دوستان و برادرانی که"پا به پای باران" باریدند و مزرع پر معنی ادبیات مقاومت را غنایی دیگر دادند. از همه خصوصیات خوب مرتضی سرهنگی که بگذرم، خصوصیاتی در او یافتهام که مختص خود اوست. به قول معروف سرقفلی آن را به نام آقا مرتضی حک کردهاند و آن اخلاص و بیادعایی او در کار راه اندازی و اداره دفتر ادبیات و هنر مقاومت بود. کم حرف میزند و بیشتر کار میکند. «کار ادبی آن هم از نوع دفاع مقدس» اولین و آخرین دغدغههای همیشگی او بوده است. همین روحیه او در نگارش کتاب "گردان عاشقی" به کمک من آمد و چنین شد که این کتاب را در وصف عملیات بیتالمقدس و شهدای گرانقدر آن نگاشتم و تا کنون که پنجمین چاپ آن منتشر شده، همیشه خود را وامدار معرفت، اخلاص، و نگاه تیزبین و نکته سنجش در انتشار خاطرات میدانم. انتهای پیام/و
94/08/21 - 12:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]