تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831248229




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدیران می‌گویند سالی۵۰۰ میلیون تئاتر به صحنه می‌بریم/وداع بی‌وداع


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نشست «هیچ کس نبود بیدارمان کند» -۱
مدیران می‌گویند سالی۵۰۰ میلیون تئاتر به صحنه می‌بریم/وداع بی‌وداع

نشست نمایش هیچ کس نبود بیدارمان کند


شناسهٔ خبر: 2959028 - شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۸
هنر > تئاتر

کارگردان نمایش «هیچ کس نبود بیدارمان کند» با اشاره به لغو بدون دلیل اجرای این اثر در مجموعه نمایش‌های آیینی صبا، یادآور شد: لذت وداع با نمایش در آخرین شب اجرا از گروه ما دریغ شد. خبرگزاری مهر - گروه هنر: نمایش «هیچ کس نبود بیدارمان کند» نوشته مشترک محمد امیریاراحمدی و پیام دهکردی است که با کارگردانی دهکردی در نیمه اول سال جاری در تماشاخانه باران به صحنه رفت. این اثر که داستانی معاصر و ایرانی دارد به نقد اجتماعی و سیاسی بخشی از تاریخ معاصر ایران می‌پردازد. «هیچ کس نبود بیدارمان کند» قرار بود بعد از پایان اجرای عمومی خود در تماشاخانه باران در یکی از سالن‌های تئاتر مجموعه نمایش‌های آیینی صبا به اجرای خود ادامه دهد اما این اتفاق رخ نداد و اجراهای نمایش تداوم پیدا نکرد. این روزها گروه اجرایی «هیچ کس نبود بیدارمان کند» در شهر اصفهان به سر می‌برند و قرار است این اثر نمایشی در مجموعه فرهنگی و هنری فرشچیان اصفهان به صحنه برود از این رو با حضور کارگردان و تعدادی از بازیگران نمایش، در خصوص دلایل اجرا نشدن «هیچ کس نبود بیدارمان کند» در مجموعه نمایش‌های آیینی صبا و همچنین حرکت به سوی اجرای آثار نمایشی شهر تهران در شهرهای مختلف کشور، گفتگویی در خبرگزاری مهر برگزار شد که در ذیل بخش اول این نشست آمده است.

* «هیچ کس نبود بیدارمان کند» بعد از اجرای عمومی در تماشاخانه باران قرار بود در مجموعه نمایش‌های آیینی صبا هم به اجرای عمومی خود ادامه دهد اما این امر میسر نشد، چرا؟

پیام دهکردی: واقعیت این است که اینجا سیاره ایران است، به این معنا که هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست و حتی با پشتوانه علمی، دلی و حتی اقتصادی نیز تضمینی برای به انجام رسیدن برنامه‌ها و کارها نیست. زمانی که پیش‌بینی اجرا در مجموعه صبا شد برای من جای مباهات بود زیرا حدود ۱۱ سال آرزوی راه‌اندازی این سالن را داشتیم و مایه فخر و مباهات بود که با این اجرا، مجموعه نمایش‌های آیینی صبا به تئاتر ایران اضافه می‌شود. آنچه در ذهن داشتم این بود که چون در سیاره ایران هیچ چیزی به یکدفعه به سامان نمی‌شود و اگر منتظر باشیم تا کل مجموعه صبا به یکباره راه‌اندازی شود خیال باطلی است با خود گفتیم با راه‌اندازی یک فاز و حضور مردم، فازهای دیگر مجموعه نیز به راه خواهد افتاد. از این رو بازدیدی از مجموعه داشتم و دیدم که هنوز نواقص زیادی دارد اما با توجه به همدلی اعضای گروه، می‌شد این سختی را به جان بخریم و «هیچ کس نبود بیدارمان کند» را در بلک‌باکس مجموعه نمایش‌های آیینی صبا به صحنه ببریم.

همه چیز بر اساس برنامه‌ریزی پیش رفت و حتی گروه در سالن حضور پیدا کرد و به همراه آقای رضا حیدری طراح نور در سالن کار کردیم. صبح روزی که قرار بود اجرا داشته باشیم با من تماس گرفته شد که آیا امکان دارد به دلیل حجم هنرمندان، مسئولان و خبرنگاران دعوت شده برای آیین گشایش سالن، نمایش را در دو نوبت اجرا کنیم که من با توجه به شناختی که از گروه داشتم، پاسخ مثبت دادم. حدود ساعت ۲ بعدازظهر بود که با من تماس گرفته و اعلام شد که اجرا منتفی است. این اتفاق آنقدر سریع افتاد که من دلیل‌اش را نفهمیدم و تا امروز هم هنوز دلیل محکمی در این خصوص پیدا نکرده‌ام.

ارزیابی من این است که در ساز و کار اجرایی و اداری شهرداری تهران مجموعه‌های معاونت فرهنگی و اجتماعی، سازمان فرهنگی و هنری و سازمان توسعه فضاهای فرهنگی که درگیر فعالیت‌های فرهنگی در شهرداری تهران هستند نیازمند وحدت رویه هستیم. تحلیل من این است که اختلافاتی در این زمینه وجود داشته است و گمان می‌کنم اگر تماسی با مسئولان گرفته شود پاسخ آن‌ها در خصوص این اتفاق این است که هنوز مجموعه آماده پذیرایی از هنرمندان نیست.

هدف مشترک ما ارتقای فرهنگ اجتماع است که یکی از راه‌های ارتقای فرهنگ، تئاتر است ولی این رکن مهم از ارکان جامعه ما همچنان قربانی است. وضعیت فرهنگ خوب نیست و باید کاری جدی انجام دهیم. وقتی به مدیران میانی مراجعه می‌کنیم این آمار ارائه می‌شود که در سال گذشته ۸۵۰ هزار جشنواره، ۵۰۰ میلیون تئاتر و ۱۸ میلیارد تماشاگر مختلف داشتیم؛ یاوه‌ای که به هیچ درد فرهنگ این مملکت نمی‌خورد. تجربه ثابت کرده که در سال‌های گذشته هر جا نگاه‌مان در حوزه فرهنگ آماری بوده شکست خورده‌ایم زیرا ما نیاز به بروز فعالیت داشتیم به شرط اینکه این فعالیت یک زیرساخت درست علمی و اسلوب‌مند و پژوهش محور داشته باشد که نداشتیم. صرفا فضاهای فرهنگی یک رفتار شورمندی شده که مثل یک جرقه شهابی است که آمده و درخششی داشته و رفته است. مثال این مدعا تمام جشنواره‌هایی است که از شدت کثرت بنده توان شمردن آن‌ها را ندارم.

دلم می‌خواهد اینجا از بغض گروهم حرف بزنم مبنی بر اینکه یکی از لذت‌های گروه خلسه لذت‌بخش شب وداع با اجرای نمایش است. همیشه استادم حمید سمندریان در آخرین شب اجرا می‌گفت «امشب شب آخر است و هر چیز که بگویی برای آخرین بار گفته‌ای»، گویی که آموزه‌ای عجیب و غریب است نسبت به فانی بودن زندگی و تئاتری که از دل این زندگی بر می‌آید. لذت این شب آخر از گروه من سلب شد، لذت اینکه گروه من در شب آخر اجرا در گوشه‌ای بنشیند و بغض کند و اشک بریزد و دلتنگ نقش خود شود. وقتی این موضوع را با برخی مدیران مطرح کردم پاسخ‌شان به من این بود که سالنی را در اختیار گروه قرار می‌دهند تا این وداع را انجام دهم و من نمی‌دانم چه پاسخی باید به این حرف بدهم!

وظیفه خودم می‌دانم که بگویم خودم و اعضای گروه خیلی دلشکسته شدیم زیرا فکر می‌کردیم بعد از اجرای عمومی در تماشاخانه باران در مجموعه صبا به اجرای خود ادامه می‌دهیم و در آخرین شب اجرا در آن‌جا این وداع را خواهیم داشت اما این لذت از گروه دریغ شد. شاید برخی بگویند که این رفتاری سانتیمانتالیسم است اما واقعیت این است که تئاتر برای من ترجمان همه این چیزها است. اگر این سانتیمانتالیسم و احساس گرایی است اشکالی ندارد، من احساس‌گرا هستم.

نطفه اولیه شکل‌گیری تئاتر «هیچ کس نبود بیدارمان کند» هم‌گرایی بود و این نکته در اجرای نمایش در تماشاخانه باران رخ داد. در تمام این سال‌ها کمتر یاد دارم که تئاتری طیف‌های مختلف فکری به تماشای یک اثر بنشینند و راضی از سالن بیرون بروند؛ تئاتری که دغدغه‌اش هویت و فرهنگ زخم خورده است. چنین تئاتری باید مورد حمایت قرار بگیرد ولی این اتفاق نمی‌افتد.

 * طی سال‌های اخیر گروه‌هایی بوده‌اند که آثار خود را چندین بار به صحنه برده‌اند که از آن به عنوان بازتولید یاد می‌شود. حفظ شرایطی که گروه بتواند این استمرار را برای اجرای یک نمایش داشته باشد، بسیار سخت است. خانم پاوه‌نژاد و آقای دهکردی حفظ این اتمسفر و شرایط بر اساس دغدغه‌های شخصی نسبت به یک اثر، شکل می‌گیرد یا دلایل دیگری دارد؟

الهام پاوه‌نژاد: بیشتر از دغدغه به نظر من در جهان امروز یک جنون است. من به عنوان بازیگر به هر دلیلی وقتی در یک مجموعه هستم، آنقدر دلم برای نقش می‌تپد که رضا نمی‌دهم این نقش را بازیگر دیگری ایفا کند. به همین خاطر در جهان امروز این روند ناشی از جنون است تا دغدغه. راجع به اجرای یک نمایش در شهرستان تنها این عشق و جنون است که یک گروه را راغب به این کار کند. من به اجرای در شهرستان به این تفکر اعتقاد دارم و در خصوص اجراهای متعدد یک نمایش در نقاط مختلف شهر تهران موافق نیستم.

البته در خصوص نمایش‌هایی که چندین سال قبل اجرا شده و نسل جدید آن‌ها را ندیده، اشکالی ندارد که حتی با همان بازیگران اجرای قبل بازتولید و اجرا شود، این اتفاق خوب است اما در خصوص اجرای آثاری که ۲ یا ۳ ماه از اجرای عمومی آن‌ها گذشته و تنها برای فروش گیشه بیشتر مجددا به صحنه می‌روند، به نظر من اتفاق خوبی نیست. این روند ناشی از این ذهنیت است که گروه در راند اول اجرای عمومی اثر خود مخارج و هزینه‌های تولید نمایش را تأمین کرده و حالا در راند دوم نفع مالی را خواهد داشت.

نظر من این است که چرا باید این قطع در اجرای عمومی آثاری که هر شب با استقبال مخاطبان به صحنه می‌رود، وجود داشته باشد بلکه باید اجرای اثر تا زمانی که مخاطب دارد و استقبال می‌شود، استمرار داشته باشد. وقتی حمایت مالی به شکل کامل از تئاتر برداشته شده و عملا تئاتر شکل خصوصی دارد، این روند نامناسب شکل می‌گیرد که گروه به فکر اجرای اثر در نقاط دیگر شهر تهران می‌افتد.

طبق سابقه ۲۴ ساله خود در تئاتر و نگاهی که دارم، معتقدم نمایش «هیچ کس نبود بیدارمان کند» مناسب سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر بود نه در سالنی با کمترین امکانات و بدترین نوع صندلی‌هایی که تماشاگر را خسته می‌کنند. این روند یعنی کیفیت فدای سخت‌افزار می‌شود. این‌ها آسیب‌هایی است که نمی‌دانم چه کسی قرار است پاسخگوی آن‌ها باشد.

 * این روند که در سال‌های اخیر پر رنگ‌تر شده در تصمیم‌‌گیری‌های شما به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای تئاتر تا چه حد تأثیرگذار است؟

پاوه‌نژاد: بزرگ‌ترین و بدترین لطمه‌ای که این شرایط وارد می‌کند این است که من را در مقابل اعضای خانواده تئاتری خودم قرار می‌دهد زیرا من به این فکر می‌افتم که قرار است چقدر دستمزد بگیرم. زمانی ما بعد از تلاش‌های بسیار به قرارداد تیپ رسیدیم که از طرف مرکز هنرهای نمایشی حمایت می‌شد و عوامل همه در آن سنجیده می‌شدند ولی متأسفانه حالا حذف شده است. یادم نمی‌آید در تئاتر به این موضوع اشاره کرده باشم که سابقه و کار من در چه حد و اندازه‌ای است اما حالا در جریانی می‌افتیم که باید مانند یک پروژه تصویری برای حضور در یک تئاتر هم باید چرتکه بیندازیم. این با روح شخصی من که تئاتر برای من جایگاه دیگری داشته است، رنج مضاعف است. این شیوه که ما تئاتری‌ها را در مقابل هم قرار می‌دهد، شیوه غلطی است.

دهکردی: سال‌هاست که می‌گویم تئاتر ایران در نهایت خجالت و شرمندگی تبدیل به تئاتر تهران شده که این یک فاجعه فرهنگی است. وقتی به تاریخ مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که تئاتر اصفهان، آذربایجان، گیلان، خراسان و بوشهر هویت و شناسنامه دارند. مثلا ببینیم در بوشهر در دهه ۵۰ جایگاه تئاتر و کار معروف استاد صغیری کجا بوده است. ای کاش بخشی از اتفاقی که در فوتبال می‌افتد در تئاتر هم رخ می‌داد و تئاتر را حفظ می‌کردیم. اسباب تأسف است تا اتفاقی رخ می‌دهد نوک پیکان یا به سمت هنرمندان گرفته می‌شود یا مسئولان؛ ما در یک گناه دسته‌جمعی سهیم هستیم. این جمله‌ای که ۳ سال است روی آن تأکید می‌کنم و به آن ایمان دارم.

خروجی این غفلت عمومی، مجموعه «تئاتر شهر طفلکی» است. در فوتبال قواره تیم‌های شهرستان نظیر سپاهان و تراکتورسازی جهانی است ولی در تئاتر اینگونه نیست. من همیشه گوشه ذهنم داشته‌ام که اگر تئاتری را حتی در مقام بازیگر به صحنه می‌برم، در شهرهای مختلف نیز اجرا می‌کردم زیرا این وطن، تن ما است و باید آن را دوست داشته باشیم. من هرگز خودم را تهرانی ندانسته و نمی‌دانستم و برای من مایه فخر و مباهات است که در شهری کوچک به دنیا آمده ام. البته تئاتر تهران جایگاه خود را دارد ولی نباید شرایط به گونه‌ای باشد که شهرها از نخبه‌ها خالی شود و هنرمندان به تهران کوچانده شوند.

جدی‌ترین تئاتر کشور ما به نظر من که برخی هنرمندان با این نظر مخالف هستند و من برای آن‌ها احترام قائل هستم، در بحث مدیریت و چرخه اقتصادی تئاتر آزاد است.

 * حتی در رابطه با مخاطب  ...

دهکردی: حتی در رابطه با مخاطب. به همین خاطر سختی‌های این اتفاق را به جان می‌خرم و نمایش خود را به اصفهان و شهرهای دیگر هم می‌برم. باورم بر این است تا زمانی که این داد و ستد شکل نگیرد هیچ مسیری در مقابل ما باز نخواهد شد و خوشبینانه‌ترین حالت، اجرای نمایش‌هایی با ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مخاطب می‌شود که بخش اعظمی از این مخاطبان دانشجویان تئاتر و همکاران تئاتری ما هستند. وقتی نسبت جمعیت تهران را به نسبت جامعه تئاتری بررسی می‌کنیم، نتیجه تلخ و فاجعه است.

علیرغم این شرایط نامطلوب، سالن‌هایی را که درشان بسته است هم باید اضافه کرد؛ سالن‌هایی که با هزینه‌های میلیاردی نظیر سالن‌های ساخته شده در جنوب تهران، ساخته می‌شوند اما درشان بسته است و هیچ تئاتری در آن‌ها اجرا نمی‌شود. چرا نباید چراغ این مجموعه‌ها روشن باشد و در آن‌ها تئاتر اجرا شود. نسل جدید با خون دل و در پلاتویی کوچک نمایش خود را اجرا کنند و با این همه سختی در نهایت تعداد مخاطبان‌شان از انگشتان دست هم کمتر است. وقتی حرف می‌زنیم، می‌گوییم که فضاهای تئاتر خصوصی را گسترش داده‌ایم اما کدام تئاتر خصوصی؟ تئاتر خصوصی تعریف دارد. اروپا ۵۰۰ سال تجربه مستند تئاتر خصوصی دارد ولی ما هنوز تئاتر خصوصی را تجربه نکرده‌ایم بلکه فضاهای خصوصی نظیر تماشاخانه باران داریم.

از این رو تئاتر برای من به مثابه تجارتخانه نیست و برای گسترش اجراهای تئاتری در شهرهای مختلف، آثاری که تولید می‌کنم در شهرستان‌ها اجرا شوند.

»هیچ کس نبود بیدارمان کند» بر اساس قرارداد تیپ خانه تئاتر ساخته و اجرا شده است که در شرایط فعلی اتفاقی مثال‌زدنی است. معتقدم قانون بد داشتن بهتر از بی‌قانون بودن است به همین خاطر تمام کسانی که در این نمایش حضور داشتند بر اساس نص صریح قرارداد تیپ خانه تئاتر دستمزد گرفته‌اند. بر این اساس و طبق قرارداد تیپ خانه تئاتر دستمزد بازیگری من، دستمزد تیپ یک است اما چون به لحاظ کارگردانی و طبق قرارداد تیپ، سابقه بالایی ندارم، دستمزد کارگردانی‌ام بسیار ناچیز بوده است و این برای من افتخار است.

این مسیر را من دنبال کردم و همچنان هم ادامه می‌دهیم. من بلد نیستم که وارد گفتگوها یا تعاملاتی بشوم که فضا را به سمت پر شدن سالن ببرم در حالی که سالن پر نیست و اشتیاق حیرت‌انگیزی را در فضای مزاجی نه مجازی، ایجاد کنم که مردم دهان به دهان بگویند که بلیت این تئاتر تمام شده ولی وقتی به گیشه مراجعه می‌کنند، ببینند که در گیشه بلیت موجود است. آن چیزی که من از استادم حمید سمندریان آموختم این است که تئاتر کاسبی نیست. مگر می‌شود ژست فرهنگی بگیرم و بگویم که برای فرهنگ و بسترسازی، تئاتر کار می‌کنم ولی بعدها مشخص شود که ۴۰ میلیون تومان پول در جیب خود گذاشته‌ام و به بازیگرانم بگویم که هیچ قرارداد و پولی در کار نبوده است.

چند سالی است که کوشش کرده‌ام با خودم روراست باشم که اگر این چنین شود، مسیر ما شکل دیگری خواهد شد. فراموشی فقط و فقط این نیست که تاریخ معاصر را فراموش کنیم بلکه فراموشی این است که فراموش کنیم که برای چه دلیلی آمده بودیم تا تئاتر کار کنیم.

بر اساس مجموعه این شرایط اگر قرار است بازتولیدی شکل بگیرد باید تابع یک سرفصل‌ها و قواعد درست باشد. اگر کسی بگوید که برای کسب درآمد قصد بازتولید اثری نمایشی را دارد، برای من قابل احترام است زیرا با خودش روراست است. اجراهای آثار نمایشی در شهرستان‌ها هم اگر زیرساخت‌های مناسب آن فراهم شود، اقدام بسیار تأثیرگذار است زیرا به نظر من اجراهای بین‌المللی می‌تواند تأثیرگذار باشند اما جریان حیاتی، اجراهای در شهرهای مختلف ایران است زیرا ما باید خودمان قد کشیدن را تجربه کنیم.

ادامه دارد ...









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن