تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803726649




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

محمد محمدرضایی: فلسفه عنصر کلیدی فرآیند تحول علوم انسانی است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محمد محمدرضایی:
فلسفه عنصر کلیدی فرآیند تحول علوم انسانی است
مدیر گروه فلسفه دین دانشگاه تهران گفت: علوم انسانی کنونی بر اساس روش علم گرایی و تجربه گرایی، شکل گرفته که به دلیل انحصارگرایی و اتکای صرف به تجربه و کنار گذاشتن عقل و دین ناقص است و بشر را از دیگر حوزه‌های شناخت محروم می‌کند.

خبرگزاری فارس: فلسفه عنصر کلیدی فرآیند تحول علوم انسانی است



به گزارش خبرگزاری فارس، محمد محمدرضایی، مدیر گروه فلسفه دین و فلسفه اسلامی پردیس فارابی دانشگاه تهران درباره ضرورت تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی، گفت: اگر بخواهیم درباره علوم انسانی کنونی صحبت کنیم باید بستر شکل گیری این علوم را مورد بحث قرار دهیم تا بدانیم بر اساس کدام مبانی فلسفی، کلامی و معرفت شناختی شکل گرفته‌اند. وی با اشاره به بروز و ظهور دو مکتب فکری تجربه‌گرایی و عقل گرایی بعد از رنسانس اظهار کرد: تجربه گرایی معتقد است که معرفت از تجربه حاصل شده و به تجربه نیز ختم می‌شود. این مکتب به چیزی جز داده‌های تجربی اعتقاد ندارد و دیگر منابع شناخت اعم از عقلانیت، شهودهای عرفانی و آموزه‌های وحیانی را نادیده می‌گیرد، به گونه‌ای که دیوید هیوم از فلاسفه برجسته تجربه‌گرایی معتقد است اگر کتابی به من دهید که نتوانم آن را تجربه کنم (نظیر مباحث متافیزیک) باید آن را در آتش سوزاند. این یعنی تمام آموزه‌های غیرتجربی را موهوم و خرافه می‌دانستند. محمدرضایی ادامه داد: تجربه گرایان اصل علیت را انکار کردند چرا که تجربه را واقعیت دانسته و نتوانستند رابطه درونی بین علت و معلول را درک کنند. برای مثال چون رابطه بین آتش و سوختن را تجربه نمی‌کردند، آن را انکار کردند و کسی نظیر هیوم این رابطه را به تداعی معانی و عادت ذهنی روانشناختی تعبیر می‌کند. رییس کمیسیون فلسفه دین و کلام جدید شورای تحول علوم انسانی تصریح کرد: اگرچه تجربه گرایی منبعی برای شناخت بود اما به شکّاکیت منتهی شد تا جایی که حتی قوانین کلی و ضروریِ علم را نمی‌توانستند توجیه و تبیین کنند چرا که اگر قانون علّی از علم گرفته شود دیگر معنایی نخواهد داشت. آنها توجه نداشتند که حتی علوم تجربی مبانی غیرتجربی دارد. آنها نتوانستند جهان خارج را نیز اثبات کنند و این چنین بنیان علم فرو ریخت. وی با بیان اینکه تجربه گرایی در خود، علم گرایی را پروراند، ابراز کرد: روش علمی جهان را مانند ماشین در نظر می‌گیرد که هر چه در جهان رخ می دهد معلول علت سابق بر خود است و بالضروره حاصل شده است، افزود: از این رو، لاپلاس فرانسوی طرحی به ناپلئون ارائه کرد که در آن برای خدا جایگاهی قائل نبود، یعنی آنچه بعد از رنسانس در جهان حاکم شد تجربه گرایی و علم گرایی بود و غیر از این هر چیزی مثل اخلاق، اختیار، امور ماوراء تجربه و علم، در این دایره جایی نداشت. سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی «فلسفه دین» ادامه داد: پس از این دانشمندان هر چه جز این را علم ندانسته و بشر را از دین و ماوراء طبیعی محروم کردند تا جایی که در حوزه علوم انسانی نیز این اتفاق رخ داد، برای مثال کسانی مثل فروید و دورکیم مبانی و امور دینی و ماوراءالطبیعه را بر اساس روش طبیعی تبیین می‌کردند. وی افزود: بر اساس روش علم گرایی و تجربه گرایی، علوم انسانی کنونی شکل گرفت که به دلیل انحصارگرایی و اتکای صرف به تجربه و کنار گذاشتن عقل و دین ناقص است و بشر را از دیگر حوزه‌های شناخت محروم می‌کند. به گفته وی اگرچه در کنار و به موازات تجربه گرایی، عقل گرایی نیز ایجاد شد و رشد کرد اما این تفکر سعی داشت تا از ایده ذهنی، ایده‌ای دیگر را نتیجه گیرد، اما از آنجا که می‌خواست با تحلیل‌های عقلانی از امور نتیجه‌گیری کند تجربه را کنار گذاشت. سردبیر فصلنامه «قبسات» با بیان اینکه به طور کلی تجربه گرایی تسلط بیشتری در غرب داشت، گفت: علوم انسانی رایج محصول این روش است و برای همین در هر حوزه‌ای کارایی ندارد و همه چیز را با آن نمی‌توان توجیه کرد. باید توجه داشت آموزه‌های وحیانی حقایقی را در اختیار انسان می‌گذارد که قابل تبیین با تجربه صرف نیست. از این رو، تحول علوم انسانی وسعت بخشیدن به قلمروی شناخت و استفاده کردن از دیگر منابع برای درک حقیقت است. محمدرضایی درباره تاثیر فلسفه اسلامی بر تحول علوم انسانی بیان کرد: هر کاری که انسان بخواهد انجام دهد مبتنی بر فکر و فلسفه‌ای است، حتی تجربه گرایی هم فلسفه خاص خود را دارد یعنی اینطور نیست کارهای انسان حتی در حوزه اخلاق بدون فلسفه باشد. بنابراین مشکل علوم انسانی کنونی به دلیل فلسفه نادرستی است که در آن اتخاذ کرده‌اند. این نظریه پرداز برتر تاکید کرد: هر کاری پشتوانه‌ای فلسفی دارد؛ اینکه می‌گوییم تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی، یعنی بر اساس فلسفه‌ای درست نه مادی گرایانه یا تجربه گرایانه، بنابراین فلسفه عنصر کلیدی پروسه تحول علوم انسانی است. وی درباره ظرفیت مکاتب فلسفه اسلامی برای کمک رسانی به تحول علوم، بیان کرد: در اسلام سه مکتب مشایی بر اساس استدلال و منطق، مکتب اشراق بر اساس کشف و شهود و حکمت متعالیه با اعتقاد به اینکه یافته های فلسفی با تعالیم و یافته‌های دینی و کشفیات اشراقی هماهنگ اند، وجود دارد. محمدرضایی ادامه داد: حکمت متعالیه معتقد است استدلال و شهود و تعالیم دینی حرفشان یکی است پس باید کوشید تا این محصول و حرف مشترک را با یکدیگر منطبق کرد. از این رو، اگر بتوان روش درستی پیش گرفت که این سازگاری نمایان شود، می‌توان در مسیر تحول علوم انسانی از آن بهره گرفت. البته ممکن است حکمت متعالیه نیز ایراداتی داشته باشد اما اساس آن مناسب است و می‌تواند برای تحول مفید و موثر باشد. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره تاثیر پژوهش‌های کاربردی بر تحول علوم انسانی گفت: این تحول بر اساس چهار اصل صورت می‌گیرد: اسلامی سازی، بومی سازی، کارآمدی و نهایتا به روز بودن؛ پس باید همه تحقیقات را بر اساس این چهار اصل ساماندهی کنیم. وی با تقدیر از تلاش‌های صورت گرفته در راستای تحول علوم انسانی، تصریح کرد: تحول علوم انسانی یک جهاد علمی را می‌طلبد. از این رو، باید مسئولان نظام در حوزه‌های مختلف هدفمند و دارای جهت حرکت کنند. اکنون شاید چند ده هزار دانشجوی دکتری، چند صد هزار دانشجوی ارشد و صدها هزار تحقیق و پژوهش در حوزه علوم انسانی داشته باشیم اما تاثیرگذاری آنها بر جامعه نیازمند نظارت یک اتاق فکر است. محمدرضایی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه بسیاری از پایان نامه‌های دوره دکتری و ارشد به درد جامعه نمی‌خورد، از این رو، باید دستورالعملی وجود داشته باشد تا هر تحقیقی که در دستور کار قرار می‌گیرد با نگاه به نیازهای جامعه باشد. نمی‌توان با حضور افراد معدود و بودجه کم انتظار تحول را داشت بلکه باید بودجه، تصمیمات و افراد هدفمند باشند تا به مطالبات این حوزه پاسخ داده شود. انتهای پیام/ک



94/08/04 - 10:26





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن