واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دبیر علمی کنگره علوم انسانی اسلامی:
علوم انسانی رایج با فلسفه اسلامی تعارض دارد
دبیر علمی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی گفت: علوم انسانی رایج در فضای دانشگاهی با فلسفه اسلامی زندگی در تعارض است. برای مثال زندگی بر اساس دین اسلام دارای وجوه فرامادی و الهی است در حالی که فلسفه اصلی علوم انسانی کنونی مادی است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ستاد خبری سومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، عطاءالله رفیعی آتانی، دبیر علمی این کنگره درباره اینکه آیا میتوان با فلسفه اسلامی زمینه تولید علوم انسانی اسلامی را فراهم کرد، عنوان کرد: علوم انسانی مبتنی بر یک فلسفه خاص است. نظریههای علوم انسانی بر پیش دانستهها و مفروضاتی استوار است که در حین تولید دانش در چارچوب آن علم، مسلم گرفته شده و مورد بحث قرار نمیگیرد. وی اظهار کرد: برای مثال میتوان مفروضاتی که در علم اقتصاد، مسلم قرار گرفتهاند را در دانش جامعه شناسی مورد استفاده قرار داد که این امر به دانش پایه منجر میشود. فلسفه، نقطه آغاز دانش بشری و مادر علوم است. علوم انسانی مبتنی بر یک مکتب فلسفی است، از این رو میتوان با نگاه فلسفی مختلف به این مفروضات نگریست اگرچه ممکن است یک نگاه این مفروضات را تایید، نگاهی دیگر آنها را رد کند و نگاهی به اصلاح آنها بپردازد. رفیعی آتانی ادامه داد: به تعبیر امروزی این پارادایمهای فلسفی هستند که ظرفیت علوم انسانی را تعیین میکند. از این رو مبانی فلسفی علوم انسانی میتواند در چارچوب هر مکتب فلسفی قرار گیرد. بنابراین فلسفه اسلامی میتواند دیدگاههای خود را در قلمرو فلسفه علوم انسانی بیان کند. رییس کمیسیون فلسفه و روش شناسی کنگره علوم انسانی اسلامی، تصریح کرد: این بیان دیدگاه دو دستاورد دارد؛ نخست چارچوبی برای نقد علوم انسانی موجود مشخص میشود و همچنین میتواند منبع و مبدایی برای نظریه پردازیهای جدید باشد. هر چه این نظریهها بر مبنای فلسفه اسلامی باشد به همان اندازه که از آن ارتزاق میکند به فلسفه اسلامی نیز قابل انتساب خواهد بود و از این منظر همان قدر که فلسفه ، اسلامی است علوم انسانی نیز اسلامی خواهند بود. وی درباره اینکه چطور و به چه میزان میتوان در ارتقاء و اثرگذاری علوم انسانی از فلسفه بهره گرفت، ابراز کرد: فلسفه اسلامی میتواند در قلمرو مفروضاتِ نظریات علوم انسانی اظهار نظر کند. بنابراین سنگ بناها، مبانی، مفروضات، اصول موضوعه و... علوم انسانی میتواند بر اساس فلسفه اسلامی شکل و تداوم یابد. عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت درباره آسیبها و کاستیهای علوم انسانی رایج در فضاهای علمی دانشگاهی که به پروسه تحول ضرورت میبخشد، بیان کرد: نمیتوان با علوم انسانی رایج جامعه را اداره کرد، چراکه با استناد به آن نه می توان مسائل جامعه را توضیح داد و نه پیش بینی و توصیه مطابق با واقع و مفیدی را داشت. علوم انسانی نمیتواند مسائل مربوط به زندگی اسلامی ما را پاسخ دهد؛ مسائلی مانند ابعاد زندگی خانوادگی، نظام بانکی، سیاست ورزی، مشکلات روانشناختی، حجاب و ... وی تاکید کرد: علوم انسانی رایج در فضای دانشگاهی با فلسفه اسلامی زندگی در تعارض است. برای مثال زندگی بر اساس دین اسلام دارای وجوه فرامادی و الهی است در حالی که فلسفه اصلی علوم انسانی کنونی مادی است. مدیر گروه اقتصاد دانشگاه بینالمللی المصطفی (ص) در پاسخ به این سوال که آیا پژوهش از شروط لازم پروسه تحول علوم انسانی است یا خیر؟ ادامه داد: مسئله تحول علوم در جامعه علمی ایران از جنبههای مختلف در حال بررسی و پیگیری است؛ دیدگاه نخست علوم انسانی در جامعه ایرانی و دیگر جوامع بدون کاربرد میداند و به لزوم تحول در آن اشاره دارد. دیدگاه دیگر، با توجه به اقتضائات و زیست بوم فرهنگی ایران، علوم انسانی را بومی نمیداند و به واکاوی نیازهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تربیتی جامعه ایرانی تاکید دارد. رفیعی آتانی گفت: دیدگاه سومی نیز وجود دارد که دینی بوده و به دنبال این است که مبانی علوم انسانی و دستاوردهای آن با معارف و آموزه های دینی فاصله نداشته باشد، از این رو، از منظر دینی تحول علوم انسانی را ضروری میداند. سردبیر مجله «کتاب نقد» در پاسخ به این سوال که کدامیک از فلسفههای اسلامی میتواند در تحول علوم کارگشا و اثرگذار باشد، گفت: در میان فلسفههای موجود، فلسفه صدرایی اوج حکمت اسلامی و نقطه تلاقی و درهم تنیدگی همه دستاوردهای فلسفه اسلامی است، اما پاسخگویی به سوالات فلسفی در قلمروی علوم انسانی از منظر قرآن کریم راه کار اصلی است. آنگاه می توان به مبانی فلسفی علوم انسانی با معارف وحیانی پاسخی صحیح داد. وی اظهار کرد: حوزه های علمیه و دانشگاهها که رسالت تولید علم متناسب با نیازهای جامعه را دارند باید چنین رویکردی داشته باشند که این حرکت نوعی خدمت به علم بشری است. برای مثال اگر در حوزه روانشناسی مبتنی بر نظریات اسلام بتوانیم روش های مفیدتر و کارآمدتری عرضه کنیم آنگاه این نتایج دیگر مختص ما نیست بلکه جهانیان نیز می توانند از آن بهره بگیرند. پس در پروسه تحول هم باید نیازهای خودمان با خدمت به جامعه بشری را مدنظر داشته باشیم. رفیعی آتانی درباره تاثیر برگزاری کنگره در هدایت فضای علمی کشور به مسیر تحول علوم انسانی خاطرنشان کرد: برگزاری کنگره چند نقش دارد، نخست آنکه زمینه تضارب آراء را فراهم میکند به گونهای که زمینه بروز و ظهور دستاوردهای علمی را فراهم میسازد و موجب شناخت و آشنایی پژوهشگران با دیدگاهها و تازههای علمی این حوزه میشود. علاوه بر این سیاستگذاران و برنامه ریزان این حوزه امکان دیدن همه دستاوردها به صورت یکجا را مییابند، همچنین جریان سازی و گفتمان سازی صورت گرفته و خدمات این حوزهها دیده می شود و در نهایت افرادی که ممکن است در مراکز علمی و نهادهای رسمی نباشند، فرصت نشان دادن خود را پیدا کنند. انتهای پیام/ک
94/07/27 - 14:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]