واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: روزی نامه ها مردم را از خواندن روزنامه فراری داده اند!! روزنامه تماشا در شماره 808 خود یادداشتی با عنوان " روزی نامه ها مردم را از خواندن روزنامه فراری داده اند!!" به قلم مهدی آماده سردبیر این روزنامه منتشر کرده است.
در این یادداشت آمده است: روزگاری که روزنامه ها در ایران متولد شدند، به دلیل نو و تازه بودن این پدیده و حضور افرادی توانمند در این عرصه همانند میرزا صالح شیرازی کازرونی (که دوره روزنامه نگاری را در انگلستان گذرانده بود)، میرزا تقی خان امیر نظام، میرزا ابوالحسن خان نقاش باشی و ... روزنامه یا بهتر بگوییم کاغذاخبار آن زمان با اقبال مناسب مردم مواجه شد.هر چند که بسیاری از کارشناس های تاریخ معتقد هستند روزنامه در دوران باستان ایران نیز مخصوص دربار شاهان وجود داشته اما اولین روزنامه ای که با شکل و سیاق نزدیک به روزنامه های امروزی منتشر شده باشد در دوران قاجار و توسط میرزا صالح شیرازی در یکصد و هشتاد و سه سال پیش نشر یافته است.در زمان قبل از مشروطه وقتی مردم ایران به دنبال شکل گیری مجلس شورای ملی بودند تا اولین قدم های لرزان خود را در جاده دموکراسی طی کنند، روزنامه ها که اکنون رکن چهارم دموکراسی نامیده می شوند در روشن نمودن اذهان آنها، یادآوری حق و حقوق مردم به مردم نقش تاریخی خود را ایفا نمودند.در دوره مشروطیت روزنامه ها نقش انکار ناپذیری در بیداری افکار عمومی داشتند و نفوذ آنها در بین آحاد مردم سبب شد تا اندیشه هایی نوین شکل بگیرد و مردم بفهمند که حق و حقوقی دارند حتی آنهایی که از لحاظ اجتماعی در سطح پایین قرار دارند و اینگونه روزنامه ها زمینه ساز سرعت و شدت یافتن رشد و تعالی افکار عمومی شدند.در آن سال ها روزنامه هایی همانند صور اسرافیل ، ایران نو، مساوات و مجلس با تیراژ های پنج هزار نسخه، هفت هزار نسخه، سه هزار نسخه، ده هزار نسخه و روزنامه انجمن ملی با پنج هزار نسخه منتشر می گردید. در واقع این تیراژ ها برای یکصد و چند سال پیش اعداد بزرگی بودند چون هم اکنون روزنامه های محلی زیادی هستند که با تیراژ های حدود هزار یا هزار و پانصد نسخه منتشر می شوند و حال آنکه در یکصد سال قبل جمعیت ایران بیست و پنج درصد جمعیت کنونی نیز نبوده است و همانند امروز همه با سواد نبودند!پس از فرمان مشروطیت روزنامه ها که نقش تاریخی خویش را در شکل گیری مشروطه ایفاء نمودند، با سرعت قابل ملاحظه از لحاظ کمیت رشد کردند و تعداد بیست روزنامه و نشریه ای که در ایران منتشر می گردید بعد از اعلام فرمان مشروطه در فاصله زمانی چند ماه به نود و دو روزنامه و نشریه تبدیل شد که 64 عنوان آن در تهران، 9 عنوان در اصفهان، 6 عنوان در تبریز، 4 عنوان در همدان، هر کدام دو عنوان در لاهیجان و ارومیه و در شهرهای شیراز، مشهد، کرمانشاه، بندر انزلی و شهر ری هر کدام یک عنوان انتشار می یافت.درحالی که این پدیده در حال رشد بسیار مطلوبی بود، متأسفانه روزنامه های ایران خیلی زود با مشکل سانسور مواجه شدند که در زمان رضاخان این سانسور به اوج رسید و شاه ایران اجازه نداد روندی که بر روزنامه نگاری در کشورهای اروپایی یا حتی برخی کشورهای آسیایی و آمریکایی حاکم گردید در روزنامه نگاری ایران نیز پدید آید.در هر حال این خفقان سیاسی با درصدی کمتر در دوران پهلوی دوم نیز دنبال شد و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بار دیگر روزنامه ها مخاطب های بسیاری بدست آوردند و این مهم تنها به دلیل آزادی روزنامه ها در نگارش مطالب مختلف سیاسی ایجاد شده بود چون در آن روزها مباحث سیاسی خوانندگان بسیاری داشت.این روند در کشور دنبال شد تا دوران دفاع مقدس و آغاز جنگ تحمیلی که آرام آرام روزنامه های کشور تعدادشان بیشتر بیشتر شد و پس از پایان جنگ بجز یکسری روزنامه های قدیمی همانند کیهان، رسالت، ایران و جمهوری اسلامی روزنامه های جدیدی تأسیس شدند و حتی برخی ارگان های دولتی و شبهه دولتی همانند شهرداری تهران نیز روزنامه تأسیس نمودند. اینگونه برخی افراد حقیقی نیز که هیچ سابقه مطبوعاتی یا رسانه نداشتند وارد این عرصه خاص شدند و مجوز انتشار روزنامه یا هفته نامه گرفتند و روزنامه های مختلف در استان ها شروع به انتشار یافت.در این عرصه نیز همچون هر فضای دیگری افراد خوب و بد حضور داشته و دارند و بدهایی که از بدحادثه!! صاحب روزنامه شده بودند از این ابزار قوی برای کسب منافع شخصی بیش از آنچه قانون اجازه داده بهره بردند و از رانت رسانه در مسیر ثروت اندوزی استفاده کردند تا ملک و املاک خویش را وسیع تر، ارتفاع ساختمان هایشان را بیشتر، سرمایه گذاری خارج از کشورشان را افزون تر نمایند!!!صد البته که بیش از90 درصد روزنامه ها متعلق به بخش خصوصی هستند و بخش خصوصی نیز باید تراز مالی مثبت داشته باشد تا بتواند به فعالیت ادامه دهد اما بیشتر بودن درآمد نسبت به هزینه ها یک چیز است و قرار گرفتن در مسیر رانت رسانه ای چیز دیگر و اینگونه شد که معدود صاحبان روزنامه ای که دغدغه های انجام رسالت روزنامه نگاری را نداشته و تنها برای کسب ثروت و قدرت از ابزار رسانه استفاده می کنند، روزنامه را تبدیل به روزی نامه کردند و نوع نگارش مطالب مثبت در حمایت از بعضی جریان های ناکارآمد در این روزی نامه ها، حضور مستمر در کانون حزب باد!! ، نداشتن خط فکری ثابت، داشتن بیزنس های مختلف توسط صاحبان این روزی نامه ها که همه از شکم روزنامه بیرون آمده و ... نشانه های شناختن آنها است و این روزی نامه ها مردم را از روزنامه ها نیز فراری داده است و حس بی اعتمادی در خصوص مطالب منتشر شده در روزنامه ها را در بین بسیاری از مردم شکل داده اند. صاحبان این روزی نامه که نوشتیم از بدحادثه به این عرصه آمده اند حتی پس از چندسال فعالیت در این وادی توان نگارش یک یادداشت ساده را هم ندارند و به نیروهای زیر دست خود می گویند به نام آنها مطلب بنویسند و اسم خود را پای مطلب می گذارند غافل از اینکه هرفردی یک سبک نگارش خاص دارد و همه اهل فن متوجه می شوند مطلبی که بنام صاحب روزی نامه چاپ شده با همان قلم فلان ستون نویس روزی نامه است!!!در هرحال ضربات جبران ناپذیر این روزی نامه ها در کنار وجود روزمرگی بین بیشتر روزنامه ها و نداشتن برنامه برای بهتر شدن کمی و کیفی یا تحول در مطالبی که منتشر می کنند سبب کاهش چشمگیر خوانندگان شده است اما در همین هزاره سوم که شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی بیداد می کنند و صدها عنوان روزنامه یا سایت خبری وجود دارد، هستند روزنامه ها یا هفته نامه و ماهنامه هایی که با تیراژ بالا منتشر شده و بدلیل داشتن مطالب تحلیلی ناب، نوع نگاه خاص به صفحه آرایی و ... برگشتی بسیار اندکی دارند. ک/12027/ 5054
18/07/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]