واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
رامبد جوان دارت باز خوبی است
باید قبول کرد که تلویزیون ایران سال ها بود در رقابتی پیش باخته از شبکه های جهانی جا مانده بوددر حالی که میلیونها بیننده ایرانی از قهری همیشگی با رسانه ملی سخن می گفتند و با افتخار اعلام می کردند كه تلویزیون ایران را نمی بینند.
روزنامه قانون - نفیسه قانیان: باید قبول کرد که تلویزیون ایران سال ها بود در رقابتی پیش باخته از شبکه های جهانی جا مانده بوددر حالی که میلیونها بیننده ایرانی از قهری همیشگی با رسانه ملی سخن می گفتند و با افتخار اعلام می کردند كه تلویزیون ایران را نمی بینند، سریال هایدرجه چندم و برنامه های سرگرم کننده آن رسانه ها توانسته بود قریب به اتفاق جامعه ایرانی را مرعوب خود کند. این روزها اما رسانه ملی هم توانسته است، موجی شبیه آنچه «بفرمایید شام» یا «آکادمی»در میان مردم ما ایجاد کرد، به راه بیندازد و مهم تر آن که در فضای تلویزیون ایران و با قبول تمامی چارچوب هادر این مسیر موفق بوده است.
در موفقیت خندوانه همین بس که این آشتی مردمی را با رسانه ملی ایجاد کرده است. کسانی را سراغ دارم که آخرین تجربه آنان از تماشای تلویزیون ایران به سال های کودکی و نهایتاً نوجوانی باز می گردد.
حالا همان آدم ها فقط و فقط به نیت تماشای خندوانه، گیرنده دیجیتال می خرند یا نتایج رأیگیری های خندوانه را مصرانه دنبال میکنند و به گمان ميرسد راز موفقیت این برنامه یک نکته باشد؛ توجه به تکنیک های برنامه سازی حرفه ای؛ آنچه عطش مردم بود و رسانه ملی به آن نیازداشت و سال ها از کمبود آن رنج می برد. فارغ از همه موفقیت های خندوانه در استفاده از عروسک جناب خان و شخصیت پردازی های دقیق و مبتکرانه ای که روی این کاراکتر انجام شده است، می توان نقاط قوت بسیاردیگری را نیزدر ساختار این مجموعه دید.
1-ایده پردازی:
خندوانه یک تیم ایده پردازدارد. از ذکر نام اسامی تیم ایده پردازدر تیتراژ برنامه هم مشخص است که بسیار به این موضوع اهمیت داده میشود. مثل هر فرآینددیگری ایده خوب، محصول خوب داشته است و البته در این میان نباید فراموش کرد که ایده ها چقدر خوب پرورانده شده اند. ردپای این ایده پردازی را میتواندر تمامی رگههای برنامه مشاهده کرد. از طراحی مسابقات گرفته تا سؤال ها و برنامه ریزی هایی که برای کنشگرا کردن هر چه بیشتر برنامه مورد استفاده قرار می گیرد.
2-برندسازی:
توجه تیم هنری مجموعه به برندسازی، باعث می شود به نگاه حرفه ای برنامه سازان این گروه، بیش از پیش اطمینان پیدا کنیم.در بُعد ظاهری، خندوانه لوگو و ترکیب رنگ خاص خود رادارد، این لوگو و ترکیب رنگ هم قطعاً از یک اتاق فکر بیرون آمده است. این برندسازی بصری در آیتمهای میان برنامه، مسابقه پیامکی،دکور برنامه، پاکت هایی که به مهمان برنامه داده میشود، زیرنویس ها و تمامی جزییات دیگر لحاظ و به این اصل مهم توجه شده است که جزییات، کلیت را می سازند و بی توجهی به جزییات می تواند کل فرآیند را شکست دهد.
خندوانه در گونه دیگری از برندسازی که بیشتر محتوایی است و جنبه بصری ندارد، نیز موفق عمل کرده است. به عنوان نمونه، تنظیم ترانه و موسیقی های خاص برای برنامه، اختصاص آهنگ ویژه ای برای موسیقی کمدین یا حتی مسابقه پیامکی یا تکرارهایی مانند همان «بریم و بیاییم» گفتن های ساده، روند سلام و احوالپرسی های ابتدای برنامه و ... همه این ها بهره هوشمندانه ای است که برنامه از هوش و حافظه شنیداری مخاطب خود برده است تا با اتکا به تکرار و خاص بودن،در ذهن مخاطب خود محبوبیت پیدا کند.
3- رویکرد محور بودن:
خندوانه، رویکرد محور است، هدف اصلی اش را می شناسد و سردر گم نیست. این رویکرد را بر اساس نیازسنجی واقعی جامعه مخاطبدر نظر گرفته است.در شرایطی که به قول تیتر یکی از روزنامه ها« رسانه ملی، سوژه آکادمی را رها نمی کند» و چندین برنامه کپی شده از روی این برنامه ساخته می شود، خندوانه راه خودش را باز کرده و اگر هم ایده اولیه آن در برخی بخش ها کپی است، خلاقیت های منحصر به فرد خودش را هم به آن افزوده است تا طعم کپی های دست چندم تلویزیونی را به زور به مخاطب نچشاند.
4-چند بعدی بودن:
خندوانه یک برنامه چند بعدی است که بُعد فرهنگ سازی و شادی،در محوریت تمامی ابعاد قراردارد. مثلاً فرهنگ و آداب استفاده از مترو، فرهنگ بستن کمربند که به شکلی تیزبینانه و غیرمستقیم با حرکت نمایشی بستن کمربنددر ابتدای برنامه آموزش داده می شود و علاوه بر آن که حس پر انرژی و پر سرعت بودن برنامه را القا و بیننده را برای برنامه ای پر تکاپو آماده میکند، به ترویج فرهنگ استفاده از کمربند ایمنی هم توجه داردو یا ترویج فرهنگ کتابخوانی که با طراحی مسابقه هایی فکر شده و نه سرسری، به پیش می رود.
5-پويايي ريتم
خندوانه یک برنامه نمایشی نیست. کاملاً زنده و پویا ست. رامبد جوان، خوب بلد است چگونه حتی مجری صحنه اش( شاه حسینی) را به بازی بگیرد. تا جایی که حالادیگر شاه حسینی هم برای مردم، چهره ای شناخته شده است. همان گونه که می داند چگونه اسپانسرش را به شکلی ظریف ودقیق، در همه قسمت های برنامه دخالت دهد بی آن که گل درشت بودن حضور اسپانسر توی ذوق بزند.
حامی برنامه از نظر تیم خندوانه یک عنصر خلاقه است نه یک عامل تحمیل شده از بیرون؛ مثلاً شما می بینید که یکی از اسپانسرها چگونه به خوبی دردیالوگهای طنز «نیما» جامی گیرد و خود، لایه ای از طنز می شود. نتیجه این است که حامی برنامه نقشه راه دارد ودر مسابقه کتابخوانی، رأی دادن به کمدینها و کمپین قطره و قطره، نقش محوری پیدا می کند و جهت دهی می شود.
6-جریان ساز بودن:
خندوانه جریان سازی می کند. رامبد جوان با ترفندهایی ساده اما مبتکرانه، نه تنها مخاطب که مهمان خود را حتی پس از حضوردر برنامه، همراه ساخته و او را به قسمت های بعد میکشاند تا هم موضوع ودغدغه حضور او برای مردم فراموش نشود و هم مانند بسیاری ازدیگر برنامههای تلویزیونی، خاطره و تأثیر حضور مهمان به محض بلند شدن او از روی صندلی، تمام نشود. به عنوان نمونه مهمانی که به برنامه می آید به انتخاب خود، قولی میدهد که بر مبنای آن باید برای خنداندن مردم پس از برنامه کاری انجام دهد.
خندوانه بادوربینش به سراغ مهمان می رود و اجرای قول او رادر قسمت های بعدی پخش میکند، از مهمان درباره بازتاب حضورش پرسیده می شود و چیزهایی از این دست؛ خندوانه در حرکت هایی مانند اهدای عضو، اهدای خون، ورود به مترو با لبخند، صرفه جویی در مصرف آب، کتابخوانی، فرهنگ رانندگی و مانند آن به معنای واقعی در حال جریان سازی است.
در یک کلام باید گفت گروه خندوانه، رسانه و جنس رسانه را به خوبی می شناسد و نیازهای مخاطب امروز این رسانه هم؛ به خلاقیت فکر میکند و به هماثرگذار بودن.
خندوانه؛ نشاط اجتماعی، این نیاز مبرم مردم ایران و نقاط کمرنگ شده فرهنگی را نشانه گرفته است. رامبد جوان،دارت باز خوبی است، خوب نشانه رفته و به درستی به هدف زده است. لابد شما همدیده اید.
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]