تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819690016




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت و گوی هفته نامه صدای آزای با مشاور استاندار کرمانشاه در امور جوانان


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گفت و گوی هفته نامه صدای آزای با مشاور استاندار کرمانشاه در امور جوانان هفته نامه صدای آزادی چاپ کرمانشاه در شماره جدید این هفته خود مصاحبه خبرنگار این نشریه محلی را با روح الله باقرآبادی مشاور استاندار کرمانشاه در امور جوانان منتشر کرده است.


متن کامل این مصاحبه بدین شرح است: سخت است با روزنامه نگاری که سالها مصاحبه کننده ای حرفه ای بوده، روبرو شوی و به قولی «خیاط را در کوزه بیندازی».روح الله باقرآبادی را با همین کلماتِ گاه رندانه و نیمه شفاف نمی شناسم و این جملات نمی تواند شخصیت واقعی او را به مخاطبان نشان دهد. چرا که او امروز مشاور جوان استاندار کرمانشاه است و باید به دفاع ذاتی خود از مدیرش بپردازد. سابقه فعالیتش در مطبوعات کرمانشاه نشان از روزنامه نگاری موفق و اخلاق مدار دارد به همین خاطر است که قاطبه ی رسانه ای های کرمانشاه او را محترم می دارند. شاید اگر بر صندلی مخملی مشاور تکیه نداده بود، جنس حرف های امروزش تفاوتی اساسی می یافت. حضورش در کاخ سفید استانداری، مؤثر و خبرساز بوده و حالا به طور غیررسمی مشاوری تمام قد در حوزه های مختلف برای استاندار امروز کرمانشاه است آنچه پیش روی شماست، یقیناً خواندنی است:- اولین تجربه مدیریتی تان در سیستم دولتی با استانداری گره خورد، آن هم در دوره ای که یک غیر بومی ناآشنا در استان سکاندار استان تاریخی کرمانشاه شد چه اتفاقی افتاد که شما از یک روزنامه نگار محبوب به یک مشاور جوان تغییر رویه دادید؟سپاس از لطف شما من هنوز هم خودم را یک روزنامه نگار میدانم و البته خواهم دانست روزنامه نگاری با هیچ تجربه ی دیگری قابل قیاس نیست اما اتفاق مهم 24خرداد 92 و ضرورت حراست از آن مسئله ای بود که ذهن من را به خود مشغول کرده بود این را هم بگویم که هیچ تلاشی برای ورود به دولت انجام ندادم نه درخواستی داشتم و نه از کسی خواستم برایم لابی کند. فکر می کردم دغدغه ها و نگرانی هایم را می توانم از دریچه ی یک روزنامه نگار مطرح کنم، تا اینکه پس از یک سال از پیروزی دولت پیشنهاد این سمت شد و من نیز با بررسی به این نتیجه رسیدم که می شود برای پیگیری دغدغه ها و دیدگاه هایم می توانم از این فرصت استفاده کنم.- اگر بخواهید ورودتان را به این سیستم در یک بند روایت کنید، چه خواهید گفت؟روزنامه نگاری که می خواهد از کنار گود برخیزد و وارد گود شود.- بازوی لاغر یک مشاور جوان در گودی که بیشتر تشریفاتی است، چقدر می تواند به مهمترین دغدغه های جوان امروز این استان بپردازد و پنجه در پنجه ی غول هایی همچون بیکاری بیندازد؟من نگاه صفر و صدی به اتفاقات پیرامونی ام ندارم، برای همین هم هست که ناامیدی برایم معنا ندارد.اما در باره تشریفاتی بودن عنوان، واقعیت این است که مشاور جوان می تواند تشریفاتی باشد یا نباشد، بستگی به مسئولش دارد، با توجه به چند بعدی بودن مسائل مرتبط با بیکاری به این حوزه ورود نکردم، بیش از هر چیزی به دنبال حوزه های فرهنگی و اجتماعی رفته ام، حوزه اقتصاد و اشتغال در دولت به اندازه کافی متولی و صاحب نظر دارد.من هم با عینک سیاه و سفید بینی نگاه نمی کنم اما این متولیان در این استان محروم، اتفاق ویژه ای رقم نزده اند، یا حداقل هیچ نمود خاصی از تدبیر و امید در خروجی کار این تیم دیده نشده است، شما مشکل را در کجاها می بینید ؟کرمانشاه که همیشه این پسوند محروم را داشته، اتفاق تازه ای نیست. ما نباید دل خوش رقم خوردن اتفاق ویژه باشیم چون دوره قهرمان و قهرمان سازی گذشته است. ضمن اینکه هدر رفت منابع انسانی و مادی این سرزمین در دوران هشت ساله احمدی نژاد رمق ها را برای رقم زدن اتفاقات معمولی هم گرفته است. دولت روحانی حاضر به چاپ کاغذ بدون پشتوانه به نام اسکناس نیست. در نتیجه محدودیت اعتبارات دارد، این قضیه در تمامی استانها وجود دارد مدیران ارشد دولت از جمله در استان با دستان خالی به جنگ بیکاری رفته اند به تعبیر دکتر جهانگیری امسال بدترین سال بودجه ای تاریخ دولت است، با این حال مدیریت ارشد استان در حال تلاش و کار است. توان و انگیزه و وقتی که استاندار برای توسعه استان می گذارد چند برابر یک جوان است، از 7 صبح تا پایان روز و حوالی 11 و 12 شب پیگیر جلسات و کارهاست.بین اتفاق ویژه و «قهرمان سازی » فرق بسیار است، شک نباید کرد که بودجه امسال هم به دلیل تحریم ها و … در حالتی نابسامان قرار دارد اما جدای از همه ی اینها هیچ تکاپوی خاصی مثل استانهای دیگر در کرمانشاه به چشم نمی آید.- خروجی جلسات 15 ساعته لااقل بایستی نمودی چشمگیر باشد اما اگر واقع بینانه نگاه کنیم، (حداقل در گزارشهای مدیر ارشد که خلاصه فعالیت های اوست،) نکات امیدبخشی دیده نمی شود.فاصله گرفتن چند پله ای از قعر استانهای بیکار، بهبود شش پله ای فضای کسب و کار در استان، رشد 304 درصدی سرمایه گذاری در استان، رتبه برتر کشور در امر توسعه روستاها بسیار امیدبخش هستند.در شرایطی که به دلیل رکود و تحریمها حوزه صنعت با مشکلات عدیده مواجهند توجه ویژه استاندار به بخش تجارت و بازرگانی و خدمات بسیار خوب و هوشمندانه است حتی اگر تحریمها برداشته شود باز هم می توان از این ظرفیتی که استاندار پیگیر آن است یعنی بازارچه های مرزی و مناطق ویژه اقتصادی استفاده ویژه برد. این نکته را هم اضافه کنم که در همین مدت و با این شرایط سخت 41 واحد صنعتی راکد و تعطیل شده احیا شدند.- این آمارهایی که شما و سایر مدیران ارشد می گویند، مرا به یاد آمارهای «احمدی نژاد» می اندازد، این رشد چند پله ای نباید در جامعه احساس شود؟ یا کارخانه های راکدی که احیا شده اند، نباید اسامی شان در رسانه ها بیایند، البته معضل عمده ای که بر معضلات استانداری کرمانشاه افزوده شده، ناتوانی روابط عمومی است که حتی اگر گامی برداشته می شود بازخورد حرفه ای رسانه ای در آن دیده نمی شود …چرا وقتی مرکز آمار می گوید کرمانشاه بالاترین نرخ بیکاری را دارد دیده می شود و کسی یاد احمدی نژاد نمی افتد اما همین که همان مرکز آمار گزارشی از بهبود اوضاع می دهد دیگر قابل استناد و اتکا نیست؟ اسامی واحدهای صنعتی احیا شده هم به گمانم توسط اداره کل صنعت و معدن و تجارت اعلام شده می توانید از آنجا بگیرید.اما اینکه این رشد احساس نمی شود ناشی از تلنبار شدن مشکلات و چالشها تا سال 92 است، مثال ساده ای بزنم. میلیاردها تومان صرف برداشتن میدان امام حسین و احداث این پل شد. اما آخرش چه شد؟ آن هزینه های میلیاردی نه تنها کمکی نکرد بلکه معضلی بر دیگر معضلات شهری افزود.در دوره پبش از من گروهی بیش از 70 نفره از جوانان را تحت عنوان مشاوران جوان به سفر کیش برده و برای هر یک بیش از هفت میلیون تومان هزینه کرده اند یعنی هزینه تفریح و گشت و گذار، اول اینکه اگر ما الان از این کارها انجام دهیم که مدعیان ارزشها کفن پوش می شوند در ثانی دیگر از این پولها نیست. الان بعد از کلی چانه زنی برای یک نشست با کیفیت و پربار 400 نفره به زور 5 - 6 میلیون می دهند. یعنی آن زمان این قدر پول بدون حساب و کتاب بود که نیم میلیارد خرج تفریح 70 نفر می شد و الان برای 400 نفر جوان تحصیل کرده حامی دولت 6 میلیون تومان هزینه می شود، این مسئله برای روابط عمومی هم صادق است یکی از مشکلات عمده روابط عمومی همین کمبود بودجه است.- آمارهای رنج و بیکاری که «اظهر من الشمس» است و ملموس و قابل رد و تشکیک نیست به همین خاطر کسی به آنها شک نمی کند اگر پولی در دستان شمایان می بود، سفرهای خاطره انگیزتری را پیش بینی و برنامه ریزی نمی کردید؟تردیدی در این نیست که کیفیت زندگی مردم تغییر کرده و رفاه و شاخصهایش جایی جدی در احساس فقر و مشکل داشتن مردم باز کرده است اما کم شدن اعتبارات ربطی به مدیریت استان ندارد این چالشی جدی و عمومی است و کل کشور متاثر از آن.در زمینه بیکاری هم کسی منکر بالا بودن آمار بیکاری نیست تمام حرف من این است که آمارهای اعلام شده ی جدید امیدوارکننده است.از کاهش نرخ بیکاری آن هم در شرایطی که نرخ مشارکت اقتصادی با افزایش 1٫3 درصدی همراه بوده تا بهبود فضای کسب و کار و رشد سرمایه گذاری. اینها بگذارید در کنار احیای بازارچه ها و تشکیل بازارچه های جدید و مناطق ویژه اقتصادی. پتروشیمی چهارم اسلام آباد و پروژه عظیم 200میلیارد تومانی پرواتانول و … همه نشان از تغییر و بهبود اوضاع دارد.- این پروژه های عظیم هنوز روی کاغذند، مثل بسیاری از طرح هایی که در حد طرح ماندند و به تاریخ پیوستند اخیراً بحث تغییر استاندار یکی از بحث های جدی برخی محافل اصولاً اصلاح طلب است مسلماً باید شما تکذیب کنید ولی یک واقعیت است اما بحث حضور کسانی همچون: زاهدی و همتی و… باز نشانی از تدبیر ندارد واکنش شما به این مباحث چیست؟استانداران کرمانشاه از دومین روز انتصابشان همیشه درگیر شایعه تغییرشان بودند! آقای رضایی هم از این قاعده مستثنی نبوده است با این حال قابل انکار نیست که عده ای به دنبال زمین زدن استاندار بوده و هستند طرح برخی اسامی هم انحرافی است و جنگ روانی معمولی است که به راه انداخته اند اگر ما واقعاً به دنبال توسعه ی استان هستیم نباید تحت تاثیر اینها قرار بگیریم.در هیچ دوره ای و برای هیچ مدیر ارشدی اینقدر صدای مخالفان بلند نشده است، آیا این نشان از توقع بالای مردم از دولت تدبیر است یا ناتوانی مدیریت ارشد؟ من که فکر می کنم هر دوی اینها به نحوی مؤثرند.بلند بودن صدای مخالفان همواره به معنای اکثریت بودن یا محق بودن آنها نیست اما بلند بودن به این معنا که در این دوره صدای مخالفان به راحتی شنیده می شود را قبول دارم. علتش هم دو مسئله است:1- رشد رسانه های الکترونیکی و مجازی از شبکه های اجتماعی موبایل گرفته تا وبلاگ ها و سایتهای ریز و درشت و فیس بوک و ….امروزه حتی تعداد نشریات محلی استان هم قابل قیاس با گذشته نیست.2- سعه صدر و تحمل مثال زدنی استاندار، به جرأت می گویم حلم و بردباری که در رضایی بابادی وجود دارد در کمتر کسی هست. تاثیری که این ویژگی اخلاقی وی بر روی دیگران گذاشته باعث ایجاد فضایی شده که نقد دولت دیگر هزینه ندارد.شما خود به یاد دارید که یکی از استانداران بومی احمدی نژادی استان در برابر یک سوال و نقد ساده و مودبانه چه کرد؟ این اتفاق در نشریه خودتان رخ داد.من بسیار نگرانم که این دوره کم بدیل آزادی رسانه ای دیگر نه تنها تکرار نشود بلکه بسته شود از دکتر کاتوزیان و نظریه دوره های مطالبه آزادی و امنیتش وام می گیرم من فکر می کنم در دوره مدیریت بعدی حتما به این مسئله و تجربه توجه می شود آزادی رسانه ها با توجه به فرصت سوزی های رسانه های استانی محدودتر می شود.- موافقی از صندلی مشاور استاندار پیاده شوی و بی هیچ تعلقی به کاخ سفید استانداری چند دقیقه به عنوان همان روزنامه نگار همیشگی کاستی های تیم مدیریت ارشد را ببینی؟متاسفانه در استان ما هیچوقت نقش ها و جایگاه های اجتماعی و سیاسی افراد از هم تفکیک نمی شود، ما دچار نوعی نارسایی هستیم البته من هنوز قالب روزنامه نگارانه خودم را فرو ننهادم ولی طبیعی است که اپوزیسیون هم نیستم، با این حال آماده پرسش های شما و پاسخهای روزنامه نگارانه هستم.- پس کدام کاستی ها به چشمتان می آید؟حوزه کشاورزی استان نیازمند تحول جدی است اما اتفاقی نیفتاده است، اگر ما اعتقاد به مدیریت ناموفق احمدی نژادی ها داریم قطعاً یکی از نمودهای مدیریت احمدی نژادی حوزه کشاورزی و به طور خاص مدیر استانی آن می باشد، دولت به طور کلی برای تبلیغات و اطلاع رسانی وقت و هزینه ای نداده است منظورم نقد روابط عمومی استانداری نیست اما واقعیت این است که بایستی بهای بیشتری به این حوزه داده شود.استاندار بیش از حد صبر به خرج می دهد من بارها خدمت ایشان عرض کردم که کرمانشاهی ها آمریت خواهی را بیشتر می پسندند، اتفاقاً اقتراحی در باب علت آمریت خواهی ویژه کرمانشاهی ها در آوای کرمانشاه راه انداخته ام که به زودی منتشر می شود، ما الگوی توسعه آمرانه را بیشتر می پسندیم هنوز مطلوب ما احمد ترک نژاد است آن هم نه ترک نژادی که توسعه گرا بود بلکه ترک نژادی که در جلسات به مدیران تندی می کرد.- اگر به مدیریت احمدی نژادی اشاره می کنید، چرا به حوزه ی بسیار مهم فرهنگ نمی پردازید، ضمنا این نوع نگاه «آمریت» در میان کرمانشاهی ها پاسخ نخواهد داد شک نباید کرد که نگاه آمرانه تنها گریزگاهی پوپولیستی است.حوزه فرهنگ کثیرالرییس است، می دانید که دستگاهها و نهادهای زیادی دخیل هستند که دولت بخش کوچک و لاغری از آن است اما اگر مشخصاً مدیرکل ارشاد منظورتان است شفاف بگوییم خود شما روزگاری مدافع وی بودید، من از شما می پرسم چرا الان به این نتیجه رسیدید که وی مدیر احمدی نژادی است؟صِرف مدیر در دوره ی احمدی نژاد بودن الزاماً بد نبوده و نیست چه بسا افرادی که در آن دوره مدیر بوده اند و به واقع مدیریتشان قابل اعتماد بوده و هم اکنون نیز هواخواهان دارند نگاه منِ روزنامه نگار به مدیری که هنوز بر صندلی مخملی اش ننشسته بود و املایی ننوشته بود، با برنامه ریزان مدیریت کلان متفاوت است من اکنون عملکرد را می بینم و می دانم که چه ستم هایی بر فرهنگ و هنر این سامان روا داشته می شود و مسبب اصلی آن را مدیر کلان می دانم. صبوری مدیر کلان در این موارد نه تنها حُسن نیست بلکه آفتی بزرگ است که درد سرش را بعدها مردم لمس می کنند.اگر به اهالی فرهنگ و هنر ستم می شود چرا صدایشان را بلند نمی کنند؟ چرا صداها فقط برای استاندار بلند است؟ اما به لحاظ عملکردی من ضمن آنکه نقاط مثبتی در عملکرد رحیمی زنگنه می بینم انتقاداتی هم به وی دارم در حوزه مطبوعات و نظارتهای قانونی ضعیف بوده، در حوزه برگزاری کنسرتها گرچه رشد کمی خیلی خوبی داشتیم اما به لحاظ کیفی جای نقد وجود دارد اما تمام این مسائل در حالی است که کسی به شکل جدی نیامده نقدها در این حوزه را مطرح کند همه چیز را نباید به استاندار ربط دهیم.خود اهالی فرهنگ و هنر و رسانه در این عرصه چه کرده اند؟- این روشن است که باید سراغ مدیریت کلان رفت آیا مدیریت حوزه ی فرهنگ زیرمجموعه ی استانداری نیست؟در انتخاب مدیران کل که استاندار تنها متغیر و عامل تاثیر گذار نیست، می دانید که یکی از انتقادات اصلاح طلبان به دولت روحانی توجه بیش از حد به نظرات نمایندگان است. پس در تعیین مدیران کل استانها، وزرا به نظرات نمایندگان توجه می کنند، خود وزارتخانه هم ملاحظات درونی و خاصی دارد. پس همه راهها به دفتر استاندار ختم نمی شود. مثالی بزنم. اگر اهالی هنر انتقادی به عملکرد وزیر ارشاد دارند بلافاصله توپ را به زمین رییس جمهور می اندازند؟ آن هم در شرایطی که روسای جمهور مستقیم و بلاواسطه وزرا را انتخاب می کنند.- یکی از مهمترین چالش های استانداری کرمانشاه، اتفاقات ناخواسته ی تشنج زا بوده هم از سوی مخالفان و هم از سوی موافقان، خطای استاندار در جلسه معارفه شهردار نابخشودنی بود، از سوی زیر مجموعه ی شما هم اتفاقی شکل گرفت بویژه در شرایط حساس کرمانشاه و تعدد قومیت که خود می توانند فرصت آفرین برای نظام باشند، چرا نمی بایست مهمانان قبل از هر چیز توجیه می شدند؟تمثیلی که استاندار به کار برد، خیلی ها در جاهای دیگر و به نحو بدتری استفاده می کنند. مگر آقای قرائتی در برنامه رسمی تلویزیونی درباره نسبت مردم و روحانیون چه گفت؟ آن حرف که به مراتب خیلی بدتر بود. چرا باید روی این حرف استاندار تمرکز شود؟ جز این است که عده ای دنبال ایجاد تشنج هستند؟ جز این است که مخالفت با استاندار دیگر ربطی به دلسوزی برای استان ندارد؟ متاسفانه خیلی ها در دو سال اخیر بر مرکب هدف وسیله را توجیه می کند سوار شده اند و این هم با تعالیم دینی ما ناسازگار است و هم با رویکردهای اخلاقی و سیاسی مان.اما در باره نشست جوانان، ما که این همه از ضرورت گفت و گو می گوییم و ایجاد فضای نشاط. چرا وقتی مجموعه ای دارد همین کار را به درستی انجام می دهد دنبال حاشیه درست کردن برایش هستیم؟ در چه مقطعی طی 35 سال گذشته چنین فضایی برای جوانان ایجاد شده است؟ این یک مسئله مهم است. اما درباره صحبتهای طرح شده در نشست، ما دخالتی در انتخاب سخنرانان نداشتیم. اصولا تمام افتخار من این است که این نشستها بدون مهندسی و در فضایی پرنشاط و باز برگزار می شود. توضیحی هم درباره اصل ماجرا بدهم. یکی از دوستان جوان به نمایندگی از جوانان اورامانات از عدم تدریس و آموزش زبان کردی در مدارس و دانشگاهها انتقاد کرد و خواستار پخش برنامه های شبکه زاگرس به زبان کُردی شد.نماینده کرمانشاه در پاسخ گفت که ماها به عنوان ایرانی نباید از پخش برنامه ها به زبان فارسی ناراحت باشیم، ضمن اینکه در استان کرمانشاه از تُرک سنقری تا لک هرسینی و کردی با لهجه ها و گویش های متعدد وجود دارند همه چیز نباید محدود به یک گویش یا زبان شود، این کل داستان بود. دوستان اورامانات این را حمل بر توهین کردند و برای سه دقیقه به لابی سالن شهدا رفتند و بلافاصله بعد از پایان صحبتهای نماینده کرمانشاه به سالن برگشتند، اتفاقا با تاکید می گفتند به احترام استاندار برگشته ایم. این تشتج و تشتج آفرینی است؟پس از پایان مراسم هم دوستان معترض جملگی و با کمال ادب و فروتنی خاص جوانان فرهیخته دیار اورامانات به سراغ من آمده و تأکید داشتند که اعتراض آنها صرفا مدنی و خطاب به آن سخنان بوده و قصد اخلال در برنامه نداشتند، من هم در پاسخ گفتم: ما برای همین دور هم جمع می شویم که نظرات یکدیگر را بشنویم و آستانه تحملمان را بالا ببریم، آنها اتفاقا از ایجاد چنین فضایی تعریف می کردند و این فرصت و فضای ایجاد شده را که بدون واهمه صحبت شود، مغتنم می دانستند.8066



24/06/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن