تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815461011




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فردای ما در گرو دیروز و امروزمان است/ جادوگری در دیالوگ‌نویسی


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نشست فیلم «فردا» در مهر
فردای ما در گرو دیروز و امروزمان است/ جادوگری در دیالوگ‌نویسی

گفتگو با عوامل فیلم فردا در خبرگزاری مهر


شناسهٔ خبر: 2886013 - دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
هنر > سینمای ایران

کارگردانان فیلم «فردا» در نشستی درباره دغدغه اصلی این فیلم و اینکه تصمیمات و اتفاقات دیروز و امروز انسان ها آینده و فردایشان را می سازد، سخن گفتند. خبرگزاری مهر- گروه هنر: فیلم «فردا» به کارگردانی مشترک ایمان افشاریان و مهدی پاکدل این روزها بعد از دو سال که در جشنواره فیلم فجر سی و دوم نمایش داده شد، روی پرده رفته است. این اولین فیلم سینمایی بلند مهدی پاکدل و ایمان افشاریان است که همه مراحل آن را با همراهی یکدیگر پیش برده اند از جمله تحقیق در حکایات مولانا، نوشتن داستان، بازنویسی و کارگردانی اثر. در خلاصه داستان فیلم «فردا» آمده است: فیلم داستان دختری را روایت می‌کند که علاقه به عکاسی دارد و همراه با مادرش راهی سفر عکاسی می‌شود که در این سفر اتفاقاتی برای او پیش می‌آید.» با این حال فیلم «فردا» یک داستان یک خطی ندارد و از داستان های فرعی تری نیز بهره برده است. این فیلم که در سه اپیزود با نام های «دیروز»، «امروز» و «دیروز» ساخته شده با اقتباس از سه حکایت مولانا به نگارش در آمده است.اکران «فردا» در گروه سینمایی «هنر و تجربه» باعث شد تا طی نشستی در خبرگزاری مهر با مهدی پاکدل و ایمان افشاریان دو نویسنده و کارگردان فیلم و همچنین مجید آقاکریمی و ستاره اسکندری بازیگران اثر گفتگو کنیم.عوامل این فیلم در بخش اول این گفتگو از شرایط ساخت و اکران تولیدات سینمایی سخن گفتند و بیان کردند که در حال حاضر در دوره یک گذار فرهنگی هستیم و باید بپذیریم که ممکن است بعضی از ما در این دوره قربانی تفکر خود شویم.همچنین در قسمت اول این گفتگو درباره گروه سینمایی «هنر و تجربه» سخن گفته شده و ستاره اسکندری بیان کرد که بازیگری از جنس وی به دلیل نوع سینمایی که در این سال‌ها وجود داشته است، امکان کار نداشته و به همین دلیل معتقد است که وجود گروه «هنر و تجربه» یک اتفاق خوب است زیرا به تعدادی از کارگردان ها و بازیگران اجازه کار می‌دهد.در قسمت دوم این گفتگو نیز کارگردانان از اقتباس در آثار سینمایی گفتند و اینکه چقدر روی دیالوگ نویسی ها و شخصیت پردازی ها کار کرده اند. آنها همچنین بیان کردند که این فیلم پیچیدگی ندارد و اگر پیچیدگی احساس می شود به دلیل فرم و ساختار آن نیست بلکه قصه چنین روایتی را طلب کرده است.*سینمای ایران در حوزه اقتباس بسیار کم عمل کرده است و من دوست داشتم بدانم شما چطور این سه اپیزود را بر اساس داستان های مولانا نوشتید و اصلا چرا این انتخاب را داشتید؟مهدی پاکدل: ایمان افشاریان طرح کلی و از پیش نوشته شده ای با عنوان «برگ و باد» داشت که قبلا درباره آن تحقیقاتی کرده بود. ما درباره این طرح با یکدیگر صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است این طرح به یک اتفاق سینمایی تبدیل شود باید کار بیشتری روی آن صورت بگیرد. بنابراین دوباره تحقیق و مطالعه را شروع کردیم و حکایت هایی را که سوده شرحی قبل از آن، داستان ها را از میان آنها انتخاب کرده بود پیدا کردیم و بازنویسی دوباره ای انجام دادیم. ما کمی جای شخصیت ها و پیچیدگی های داستان ها را تغییر دادیم که این کار حدود پنج ماه طول کشید. در حین نوشتن فیلمنامه به سفر  می رفتیم و لوکیشن ها را می دیدیم و فیلمنامه را براساس آن لوکیشن ها تعریف می کردیم.من و ایمان افشاریان جلسات متعددی با یکدیگر داشتیم و به لایه های مختلف فیلمنامه فکر می کردیم که به طور مثال وقتی در یک اپیزود داستانی رخ می دهد در اپیزود دیگر اتفاقات باید به چه شکلی پیش رود. ما سعی کردیم به این ریزه کاری ها دقت زیادی داشته باشیم چون در بسیاری از موارد آنچه که روی کاغذ می آید با آنچه که عملی می شود تفاوت زیادی دارد. خوشبختانه نقدی را در مجله فیلم دیدیم که به همه این ریزه کاری ها توجه کرده بود. مسایلی که ما پیش بینی کرده بودیم و یا شیطنت هایی که در فیلمنامه داشتیم و دوست داشتیم، ببینیم آیا کسی متوجه آنها می شود یا خیر در آن نقد دیده شده بود و این برای ما لذتبخش بود.
گفتگو با عوامل فیلم فردا در <a class=
ایمان افشاریان: ما سعی کردیم روح حکایت های مولانا را حفظ کنیم، کلیت آنها را نگه داریم و با توجه به زمان حال تعریفشان کنیم. بنابراین می بایست تغییراتی در روند قصه های مولانا اتفاق می افتاد. ما علاقه شدیدی به رئالیسم جادویی که در کتاب های آمریکای لاتین وجود دارد، داشتیم و اتفاقا دیدیم این حکایت های مولانا در چند صد سال قبل همین رئالیسم جادویی را دارد بنابراین سعی کردیم همان مفهوم کلی را از حکایت ها بگیریم.درواقع در فیلم «فردا» از حکایت های مولانا اقتباس صورت گرفت که البته شاید اگر حکایت ها را تعریف کنیم اپیزودها به صورت نعل به نعل براساس حکایت ها نوشته نشده باشد.*فکر می کنم میان سه اپیزود فیلم «فردا» یکی از داستان ها شباهت بیشتری با حکایت مولانا دارد.افشاریان: بله اپیزود دکتر، قصه همان مردی است که از مرگ فرار می کند. اپیزود مرداب بر اساس حکایت مردی است که اژدهایی یخ زده را به شهر می‌آورد، آفتاب به اژدها می تابد و یخ آن باز می شود و باعث می شود که اژدها همه را نابود کند. این شعر که «نفست اژدهاست او کی مرده است» و همچنین تابش آفتاب و باز شدن یخ ها را در اپیزود مرداب داشتیم که مجید آقاکریمی در آن بازی کرد.اپیزود سوم هم براساس حکایت پیری است که همه فرزندانش را از دست داده بود اما ناراحتی از این بابت نداشت. همه ریش سفیدان به او می گفتند که باید بابت این موضوع ناراحت باشد و او بیان می کرد که فرزندان نزدیکش هستند و دست در گریبان یکدیگر دارند بنابراین دلیلی ندارد گریه کند چراکه گریه برای فراغ است.*البته این حکایت با آنچه که در اپیزود سوم می بینیم کمی تناقض دارد چراکه گویی مادر در این اپیزود نمی خواهد مرگ دختر خود را باور کند در حالیکه پیرمرد حکایت به نوعی حالت عرفانی رسیده است و از این حیث مرگ را پذیرفته است.ستاره اسکندری: از نظر این مادر هم مرگی وجود ندارد. ناراحتی او از این است که چرا دیگران او را رها نمی کنند. چرا دایم او را قضاوت می کنند که پریشان و یا دیوانه است. این مادر به همین ترتیب با مرگ دخترش زندگی می کند و رضایت دارد.*شما گفتید که حدود پنج ماه روی فیلمنامه وقت گذاشتید. معتقدم یکی از نقاط قوت فیلم بحث دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی آن است که حتی از باقی مسایل بیشتر خود را به رخ می کشد آیا تعمدی وجود داشت که این دو عنصر را اینگونه برجسته کنید یا برحسب اتفاق بود؟پاکدل: فیلم ما برای اکران عمومی حدود ۱۲ دقیقه کوتاه شد و به این ترتیب بعضی از چفت و بست های آن تغییر کرد و حتی زمانیکه عوامل در یک اکران خصوصی فیلم را دیدند متوجه این تغییرات شدند.* اتفاقا کمتر شدن زمان فیلم این دو ویژگی را بارزتر می‌کند.پاکدل: بله اتفاقا این موارد که اشاره کردید پررنگ تر شده است. البته بخشی از این نقطه قوت اثر به دلیل ویژگی های خود فیلمنامه است. درست است که در این فیلمنامه شخصیت های زیادی در کل اثر وجود دارند اما ما در هر اپیزود هیچ گاه بیشتر از دو شخصیت را با هم نمی بینیم و این مساله باید در دیالوگ‌نویسی مدنظر قرار می‌گرفت.زحمت بیشتر این دیالوگ نویسی ها با ایمان افشاریان بود و ما سعی می کردیم جذابیت هایی را برای این صحنه های دو نفره خلق کنیم. ما جز دو سکانس، صحنه دیگری نداریم که بازیگرها بیشتر از دو نفر باشند و از تعدد بازیگر استفاده نکردیم.ما سعی کردیم با دیالوگ نویسی های خوب به جذابیت و عمق داستان اضافه کنیم و به قول ایمان افشاریان در این کار از رئالیسم جادویی استفاده کردیم. رئالیسم جادویی یعنی یک اتفاق طبیعی در حال شکل گیری است و بعد در میان آن اتفاقی غیرمنتظره رخ می دهد. مثلا اگر وسط یک اتاق درختی رشد کند باعث می شود نوعی جادو اتفاق افتد و ما به دنبال نوعی جادوگری در دیالوگ نویسی بودیم و بارها هم با ابمان افشاریان در این باره بحث می کردیم و کلنجار می رفتیم و حتی دعوایمان می شد که بسیار لذتبخش بود.اسکندری: فکر می کنم بخشی از خوب شدن دیالوگ ها به این دلیل بود که شما و ایمان افشاریان هر دو تجربه بازیگری دارید و همین دستاویز خوبی برای نوشتن دیالوگ ها شد.پاکدل: بله این مساله هم دخیل بود. البته تیم بازیگری ما بسیار حرفه ای بود. ما تمرین ها و روخوانی هایی داشتیم و آنقدر بازیگران از سواد، دانش، توانایی و... بالایی برخوردار بودند که  سعی کردیم کم ایرادترین نوع دیالوگ نویسی را برابر آنها قرار دهیم. این اتفاقات در مجموع باعث شد که روی شخصیت پردازی و شکل دیالوگ نویسی ها تمرکز بیشتری داشته باشیم.افشاریان: روخوانی دیالوگ ها هم کمک زیادی به ما کرد و باعث شد که شکل نهایی کار روتوش شود. ما دیالوگ ها را به خود بازیگران می سپردیم تا بچه ها روی آنها نظر دهند و اگر امکان داشت تغییراتی برای بهتر شدن روند فیلمنامه شکل می گرفت.
گفتگو با عوامل فیلم فردا در <a class=
پاکدل: من فکر می کنم دلیل اصلی برجسته شدن دیالوگ نویسی همین بود که کار بیشتری روی آنها صورت گرفت چون ما در اکثر صحنه‌ها بیشتر از دو بازیگر نداشتیم و نمی توانستیم از جذابیت های دیالوگ های ضربدری و یا حتی حضور نفر سوم در صحنه استفاده کنیم.* البته یکی دیگر از نکات مثبت فیلم لوکیشن‌هایش بود و همانطور که اشاره کردید برای انتخاب آنها بررسی انجام شده است. همین که «فردا» تمام صحنه‌هایش در لوکیشن‌های خاص و سخت ضبط شده است جای تحسین دارد. پاکدل: بله این مساله هم نقش داشت و در نهایت تمام تلاش ما این بود که این فیلم یک اتفاق خاص باشد. حتی بعضی از لوکیشن هایی که در شهر داریم صحنه پردازی های خاصی دارند چراکه ما خواستیم این فیلم مثل همه آثاری که همیشه دیده ایم، نباشد و بتوانیم مفهوم را در فرم مورد نظر خود برسانیم. در فیلم ریزه کاری هایی از جمله یک دوچرخه تکیه داده شده به دیوار و یا ماشین پنچر شده وجود داشت که ما در بخش کارگردانی به همه آنها فکر کرده بودیم.ما سختی دیگری هم در دیالوگ نویسی ها داشتیم. همیشه باید این را لحاظ می کردیم که انگار یک نفر از دو شخصیت وجود ندارد یعنی شخصیتش یک توهم برای بازیگر نقش مقابل در نظر گرفته می‌شد. ما باید در جنگل این را القا می کردیم که ممکن است اصلا چنین قاچاقچی چوبی وجود نداشته باشد. در قصه مادر و دختر، دختر نوعی توهم است و وجود ندارد و در اپیزود اسی و احمد پروانه یک نفر همان ابتدای سکانس کشته شده است. ما به گونه ای این دیالوگ ها را نوشتیم که اگر صدای بازیگر دیگر نباشد سخنان شخصیت اول به تنهایی معنا بدهد. این واقعا کار سختی بود و ما مدت ها با ایمان افشاریان کلنجار رفتیم تا دیالوگ های منیر با بازی ستاره اسکندری به شکلی باشد که اگر صدای شیرین با بازی سوده شرحی را ببندیم همه اش معنی داشته باشد. گویی که در حال حرف زدن با خود است و درآوردن این لحظات برای ما بسیار  طاقت فرسا بود و خدا را شکر راضی هستیم.اسکندری: همانطور که گفتم یکی از دلایلی که باعث شد بچه ها اینقدر در دیالوگ نویسی موفق باشند این بود که از زاویه دید بازیگر دست به نگارش زدند و نه به عنوان یک نویسنده مستقل و حالا حضور در چنین فیلمی برایم یک افتخار است و به من یادآوری می کند که موضوعات و احساساتی از ازل تا ابد وجود دارند که باید به آنها توجه کرد.ما نمایشی با عنوان «سعادت لرزان مردمان تیره روز» بر صحنه داشتیم که نوشته علیرضا نادری بود و من گاهی با خود فکر می‌کردم آقای نادری چگونه دیالوگ‌های شخصیت‌های زن را به این خوبی نوشته است.حال درباره فیلم «فردا» باید بگویم در تمام کارهای تصویری که داشته ام و بعضا هم کارهای قابل قبولی بوده اند من هیچ گاه اینقدر به شخصیت زن و مادر نزدیک نشده ام که احساس می کنم با فیلم پاکدل و افشاریان نزدیک شدم. فکر می کنم اگر صدسال دیگر هم به تماشای فیلم «فردا» بنشینید باز هم هیجان انگیز است و به همین دلیل جا دارد که به کارگردانان این اثر تبریک بگوییم. پاکدل و افشاریان بچه های تئاتر هستند و ما در کنار یکدیگر بزرگ شدیم. فضایی که در پشت صحنه وجود داشت و لوکیشنی که در جاده ماسال برای بازی من و سوده شرحی در نظر گرفته شده بود مثل پشت صحنه یک تئاتر بود که دوربینی هم در آن وجود دارد. فضا به شدت حرفه ای و عاطفی و همچنین باورمند بود که به نظرم چنین فضایی در این سال ها گم شده بود.  فکر می کنم دیگر بازیگران هم به شدت با کارگردانان اثر همسو بودند و کار ما شبیه فیلم هایی شده بود که دو نفر در جلو و در یک جاده حرکت می کنند و در ادامه باقی افراد تک به تک به این دو نفر می پیوندند. نوعی همدلی در این فضا وجود داشت که بدون اینکه بخواهیم با هم دیالوگ برقرار کنیم همه چیز به خوبی پیش می رفت مثل یک مهمانی که همه نسبت به خوب برگزار شدن آن دغدغه داشتند. من پیش از این فضای یاد شده را در تئاتر تجربه کردم و با متن های علیرضا نادری زندگی کرده ام و در تصویر هم این یک اتفاق ویژه برای من بود که تاکنون برایم پیش نیامده بود.
گفتگو با عوامل فیلم فردا در <a class=
*جناب آقاکریمی این فضایی که خانم اسکندری به عنوان بازیگر توصیف کردند در نظر شما هم وجود داشت؟مجید آقاکریمی: من ابتدا نکته ای را بگویم؛ ما یک جلسه نقد و بررسی در خانه هنرمندان داشتیم که در آن یک نفر بلند شد و بعضی مسایل را مطرح کرد. زمانیکه سخنانش به حوزه بازیگری رسید بیان کرد که بازی ها به نظرش ضعیف بوده است چون بازی های مشابهی که در این نقش ها دیده به نظرش بهتر بوده اند و منظورش از بازی های مشابه این بود که به طور مثال یک نفر که در کارهای رئالیستی حضور داشته بازی‌اش طبیعی تر بوده است. شاید در نظر وی ما باید حرکات اضافه تری از خود ارایه می کردیم و یا جملات بیشتری می گفتیم. شاید در نظر وی باید به نوعی دیوانه بازی بیشتری از خود درمی آوردیم. این مقایسه برای من جالب بود که بسیاری از آدم ها تنها یک مدل کار را می شناسند مثل پدری که شاید از فرزندش که نقاشی با سبک اکسپرسیونیستی داشته است، بخواهد که همچون نقاشی های رئال چند درخت و منظره های رئالیستی هم در کارش وارد کند. چنین شخصی راجع به فضاهای دیگر شناختی ندارد و سعی هم نمی کند، بشناسد. آنچه که مهدی و ایمان در فکرشان بود نوعی تصنع در دیالوگ ها و بازی ها بود. بازی در اینجا با فضای رئالیستی کمی فاصله دارد. من می توانستم این نقش را بسیار رئال تر بازی کنم اما من آنجا مرده بودم و باید بازی تصنعی خود را حفظ می کردم. افشاریان: درواقع ما کلی تلاش و تمرین کردیم که همین نوع از بازی و کار را دربیاوریم.آقاکریمی: درنهایت آنچه که من بازی کردم مختص همین کار بوده است.
گفتگو با عوامل فیلم فردا در <a class=
*شما برای فیلم اولتان فرم و محتوای سختی را انتخاب کرده اید. فیلمی که ساختار اپیزودیک دارد، در قسمت هایی وهم و خیال را با هم می آمیزد، سه داستان پیچیده و روایت های دایره ای دارد و همچنین مفاهیم عرفانی را مطرح می‌کند. من احساس می کنم ممکن است مخاطب در ارتباط با همه این مسایل که باید تجزیه و تحلیلشان کند کلافه شود.افشاریان: خوشبختانه فیلم بازتاب خوبی داشته است. من چند اکران را با مردم دیدم و شاهد چنین مساله ای نبودم اما درباره فرم فیلم باید گفت قصد ما این نبود که فرمی را انتخاب کنیم و محتوای مورد نظر خود را در آن بریزیم. ما حتی اولین باری که فیلمنامه را نوشتیم سه قصه جدا نوشتیم و بعد فکر کردیم که ما در حال تعریف کردن یک قصه هستیم. قصه ای که آدم ها بدون اینکه بدانند، بخواهند و حتی از آن آگاه باشد روی سرنوشت یکدیگر تاثیر می گذارند و این قصه ناخودآگاه این فرم را طلبید. البته آنچه که شما می گویید به فیلم اکران شده در جشنواره تعلق دارد و ما بعد از آن همزمان با کوتاه کردن فیلم، ضعف های روایت ها را در اپیزودهای «دیروز»، «امروز» و دوباره «دیروز» درست کردیم تا برای مخاطب گیجی پیش نیاید و اکنون شاید در اکران درصد بسیار کمی بگویند که فیلم را متوجه نشده اند.پاکدل: مخاطب عام بخصوص در اکران هایی که بعد از جشنواره در سینماها و حتی شهرهای مختلف با آنها مواجه شدیم ارتباط بسیار خوبی با فیلم برقرار می کند و فیلم را دوست دارد چون اتفاقا سادگی دلپذیری در دل آن است. این مخاطبان با مسایل، پیچیده برخورد نمی کنند اما متاسفانه عده ای از منتقدنماها اظهاراتی را بیان کردند. من این عده را منتقد نمی دانم چون به هیچ وجه به سینما علاقه ندارند و خود را جزیی از سینما نمی دانند و فکر می کنند که یک بخش نظارتی جدا هستند. بالاخره اگر ما فیلم نسازیم آنها می خواهند درباره چه چیزی نقد بنویسند. باید همه ما با هم و کنار هم باشیم تا مساله ای را رشد دهیم. این منتقدنماها به طور مثال یک فریم از فیلم «میان ستاره ای» کریستوفر نولان را نفهمیده اند اما چون چند نفر گفته اند که این اثر را نولان ساخته است در نقدهای خود از آن تعریف و تمجید می کنند.ما قبل از اینکه فیلم را به جشنواره بفرستیم آن را برای اطرافیان خود و کسانیکه با فضای سینما ارتباط چندانی ندارند مثل مادرم نمایش دادیم و درباره شخصیت ها و داستان های فیلم از آنها سوال پرسیدیم تا ببینیم داستان های آن را فهمیده اند یا خیر؟ دروافع ما تحقیقات آماری داشتیم.ما وقتی فیلم را در جشنواره دیدیم خودمان متوجه شدیم که ایرادهایی دارد، بعد از آن فیلم را برای بعضی از قشرهای مختلف اکران کردیم که جمع هایی در حدود ده الی ۱۵ نفر بودند و از آنها سوال می کردیم تا بفهمیم داستان ها و روایت های فیلم را چقدر متوجه شده اند و همه آنها درکی از این داستان‌ها پیدا کرده بودند. فیلم «فردا» ساختار ساده ای دارد و همه آن را می فهمند، فکر می کنم مشکل از خود بچه های سینما است که می خواهند، بگویند کارهای پیچیده ای انجام می دهند، اما ما در این اثر تنها خواستیم داستان تعریف کنیم و اتفاقاً سعیمان بر این بود که این کار را بدون هیچ نوع پیچیدگی انجام دهیم. هدف ما این بود که نشان دهیم اتفاقاتی که در این فیلم برای شخصیت داستان رخ می دهد، پیامدهای مسائلی است که از قبل در زندگی او وجود داشته است. این موضوع در عنوان فیلم هم پیداست. نام فیلم «فردا» است. با این حال ما در اپیزودهای فیلم فقط «دیروز» و «امروز» را داریم و در اپیزود سوم دوباره به «دیروز» می رسیم و به این ترتیب خواستیم بگوییم اتفاقات زندگی هر فردی به دیروز و امروز او بستگی دارد و این دو فردای شخص را می سازد. در واقع هیچ کس نمی داند فردا به چه شکل است اما با اتفاقات گذشته ارتباط دارد. این فیلم هم اگر به نوعی پیچیدگی داشت، به دلیل خود قصه است و ما سعی نکردیم فیلم را پیچیده یا متفاوت بسازیم. اتفاقا تلاش ما این بود که فیلمی قصه‌دار تعریف کنیم و این ماهیت داستان بود که پیچیدگی های مختصری می طلبید.ادامه دارد...









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن