واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عدم تعادل و شکاف در نیمه شرقی-جنوب و غربی-شمالی-علی اصغرافتاده* در آستانه دومین سالگرد دولت یازدهم ، دومین جلسه مشترک دولت و استانداران برگزار شد و استانداران مرزی شرق کشور تلاش خواهند کرد توجه هیات دولت را به محرومیت ها ، فرصت ها و تهدیدهای برای اختصاص اعتبارات بیشتر جلب کنند.
باید متذکر شد تقریبا همزمان با اتمام جنگ تحمیلی برنامه های توسعه ای برای رفع تهدیدها و ایجاد فرصت های در نیمه شرقی-جنوبی کشور در دستور کار قرار گرفت ، اما واقعیت این است که آنچه به عنوان آرزو و راهبرد کشور در قالب قانون نیز مصوب شد ، تاکنون نیز بسیاری از آنها اجرایی نشده است و همین موضوع باعث شده شکاف ها نه تنها ترمیم نیابد بلکه عقب ماندگی ها بیشتر و بیشتر شود.این در حالیست که بازدید مقام معظم رهبری از منطقه و تأکیدات ایشان مبنی بر بهره گیری از سواحل دریای عمان و مزیت ها وقابلیت های با ارزش منطقه 1388،مصوبه هیأت وزیران مبنی بر تبدیل جاسک به بندر ترانزیت انرژی و قطب صنعتی مبتنی بر صنایع پایین دستی نفت، گاز و پتروشیمی 1387، تشکیل کارگروه ویژه سواحل دریای عمان (مکران) در هیأت دولت به ریاست مقام ریاست جمهوری 1390، مصوبه استانی سفر ریاست جمهوری به استان هرمزگان و تهیه طرح ویژه توسعه و عمران مکران در استان هرمزگان (1390) و در دولت یازدهم نیز حداقل دوبار سفر رییس جمهوری به چابهار به عنوان پیشانی و محور شرق کشور انجام شده و تاکیدها بر توجه بر اجرایی شدن برنامه های توسعه ای در شرق کشور مورد تصریح قرار گرفته است.واقعیت این است که اختصاص اعتبارات به تنهایی برای توسعه هیچ زمان نتوانسته راه گشا باشد و شاید مهمترین حلقه مفقوده نیز در عدم توفیق برنامه های توسعه ای در شرق کشور نیز عدم ایجاد ساختارهای مناسب و اجرایی فارغ از بخشی نگری سازمانی ، منطقه ای و استانی است و تا زمانیکه مدیریت های اجرایی به صورت بخشی در سطح شهرستان ها ؛ استان ها و سازمان های مرتبط در حال انجام است ، نمی توان به نتیجه مطلوب دست یافت و اساسا به دلیل همین پیچیدگی ها نیز نمی توان کسی را مقصر در عدم توسعه دانست چراکه هر یک از برنامه های توسعه ای زنجیر وار به دیگر متصل است ، بندر به راه آهن ، تزانزیت به جاده ، منطقه آزاد به فرودگاه ؛ گمرک ؛ مرز و مرزبانی و ... وابسته و تنها چرخه این توسعه هدر رفت سرمایه کشور در قالب پرداخت به پیمانکاران و مشاوران و... است که انجام می شود.به نظر می رسد دولت یازدهم بایستی آسیب شناسی از چرایی عدم توسعه منطقه شرق کشور از حدود حداقل دو دهه اخیر در اولویت قرار دهد و متناسب با دستاوردهای این آسیب شناسی تصمیمات کلان مدیریتی و اجرایی را اخذ کند.پر واضح است که مدیریت های منطقه ای و سرزمینی در سطح شهرستانی و استانی به طور معمول به دنبال نوعی مدیریت محلی و منطقه ای هستند که منافع تمرکز گرایی در مراکز استان ها و استانی را مد نظر قرار دهند و بر همین اساس نیز حتی پروژه های کلان کشور همچون هاب سوم پتروشیمی ؛ خودروسازی ، فولاد ، آلومینیوم و... را در سواحل مکران به بهانه ای چون مسایل زیست محیطی و ... با چالش روبرو کنند و سبب تاخیر در این پروژه های کلان شوند.متاسفانه مشاهده می شود بسیاری از مخالفت ها و برنامه ریزی ها از سوی مدیریت های مرکز نشین در مراکز استان ها با فاصله 600 تا 700 کیلومتر از سواحل مکران به عنوان موتور توسعه شرق کشور و ایجاد فرصت های بی نظیر اقتصادی و تجاری و ترانزیتی به دلیل علایق و سلایق تمرکزگرایانه و سیری ناپذیری افزایش محدوده قدرت و در اختیار گرفتن منابع مالی و اقتصادی است تا به سرانجام رسیدن توسعه و رسیدن سریع تر به اهداف است .از همین روی است که مشاهده می کنیم آنچه از سوی مدیران مراکز استان ها مورد توجه و تاکید قرار می گیرد نه ایجاد ساز و کارهای مدیریتی و اجرایی مستقل و تخصصی و در سطح ملی و منطقه ای است بلکه گرفتن و جذب اعتبارات برای ساختارهای مدیریتی منفعل و اساسا عاملین وضع موجود است!*****و اما نگاهی به ادعای این یادداشت در مبنی بر عدم تعادل در دو نیمه شرقی و جنوب - غربی و شمالبا تقسیم ایران به دو نیمه غربی ـ شمالی و شرقی ـ جنوبی ، عدم تعادل منطقه ای و سرزمینی با نگاه به شاخص های توسعه ای کالا عیان و آشکار می شود.به عنوان نمونه در حالیکه 55 درصد از وسعت سرزمین در نیمه شرقی ـ جنوبی کشور قرار گرفته است تنها 10.2 درصد جمعیت کشور در آن جای گرفته و 89.8 درصد دیگر جمعیت در 45 درصد از نیمه غربی – شمالی کشور ساکن هستند.و بر همین است نیز 13 درصد از کل شاغلین در نیمه شرقی ـ جنوبی و 87 درصد دیگر شاغلین در نیمه غربی ـ شمالی قرار گرفته اند.از 38 فرودگاه که به عنوان مرز مجاز هوائی مصوب شده اند، فقط 8 فرودگاه بین المللی در بخش نیمه شرقی – جنوبی کشور و مابقی در نیمه دیگر قرار گرفته است.از 8574 کیلومتری مرزی رسمی کشور ، 50 درصد مرزهای کشور در نیمه شرقی – جنوبی کشور با در همسایگی 3 کشور افغانستان، پاکستان و ترکمنستان تنها 9 مرز رسمی در این بخش قرار دارد و حال اینکه در نیمکره غربی – شمالی که در همسایگی 4 کشور آذربایجان ، ارمنستان ، ترکیه ، عراق 23 مرز رسمی یعنی معادل 68 در صد کل مرزهای کشور قرار دارد که این خود حاکی از موازنه غیرعادلانه فرصت های تجاری و بازرگانی بین دو نیمه شرقی – جنوبی و غرب – شمالی کشور است.88.6 درصد از بزرگراه های کشور در نیمه غربی ـ شمالی و تنها 11.4 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی کشیده شده است ، برق رسانی 68.7 درصد در نیمه غربی ـ شمالی و 31.3 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی صورت گرفته است.در زمینه زیرساخت هاس زیربنایی مثل راه، راه آهن و بزرگراه نیز منطقه غربی ـ شمالی وضعیت بهتری دارد، 88.6 درصد از بزرگراه ها در نیمه غربی ـ شمالی و 11.4 درصد در نیمه «شرقی ـ جنوبی» است. همچنین 67.6 درصد راه آهن در نیمه غربی ـ شمالی و 32.4 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی کشیده شده است. از جهت خط لوله گاز 83.5 درصد در نیمه غربی ـ شمالی و 16.5 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی قرار دارد. عدم تعادل توسعه ای در زمینه بهداشت و درمان و فرهنگ نیز وجود دارد. مثلاً 90 درصد بیمارستان های کشور در نیمه غربی ـ شمالی و 10 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی است.همچنین 92 درصد دانشجویان درنیمه غربی ـ شمالی و 8 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی به تحصیل اشتغال دارند.93 درصد سینماهای کشور در نیمه غربی ـ شمالی و 7 درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی است.ادامه تشریح این وضع همچنان از عدم تعادل شاخص های توسعه ای دو نیمه کشور حکایت دارد و این در حالیست که دو کریدور بین المللی شمال به جنوب و غرب به شرق از تنها نقطه دسترسی ایران به آب های اقیانوسی یعنی چابهار در استان سیستان و بلوچستان و تنها بندر اقیانوسی می گذرد، کریدوری که هم اینک از سوی کشور چین با عنوان احیای جاده ابریشم با سرعت در حال پیگیری است که البته نه از مسیر ایران بلکه از مسیری که چین از گوادر پاکستان به عنوان رقیب جدی چابهار در حال انجام است که در صورت موفقیت تقریبا می توان ادعا کرد باعث از دست رفتن مزیت های فراوان اقتصادی منحصر بفرد در حوزه تجارت و ترانزیت خواهد بود.در نیمه شرقی - جنوبی ایران 70 درصد از مرزهای آبی و 60 درصد از مواد معدنی کشور قرار دارد که از چند دهه قبل این قابلیت ها به عنوان موتور توسعه شرق کشور در برنامه ریزی ها لحاظ شد ؛ اما عملا هنوز آن اهداف تحقق نیافته است و عملا نه بندر چابهار ، نه راه آهن ؛ نه جاده های تراتزیتی ، و... مطابق زمان بندی های مد نظر پیشرفت نکرده و همین موضوع نیز باعث شد تحرک لازم اقتصادی و تجاری حاصل نشود .نتیجه گیری : دولت برای توسعه شرق کشور بایستی همزمان با آسیب شناسی وضع موجود و کنکاش در چرایی عدم توفیق برنامه های توسعه شرق کشور ، ساختارها و ماموریت های جدید را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر و با ساز و کاری جهادی و در سطوح و ساختاری فراملی و منطقه ای و در یک بسته کامل توسعه ای و مدیریتی تعریف و تببین کند و از گام برداشتن در راه های رفته شده در طی دو دهه اخیر حذر کند.*رییس ایرنا مرکز بجنورد
29/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]