محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826916236
آنهایی که معجزهآسا از سیل سیجان نجات یافتند
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
آنهایی که معجزهآسا از سیل سیجان نجات یافتند
شناسهٔ خبر: 2869006 - سهشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
مجله مهر > دیگر رسانه ها
پا به سن گذاشتههای روستای سیجان،روستایی که حالا اسمش نه بهخاطر طبیعت بکر یا رودخانههایی که آرام از کنارش میگذرند – البته حالا دیگر خبری از رودخانه نیست- بلکه بهخاطر سیل ویرانگرش معروف شده. روزنامه ایران نوشت: «چیزی به شب نمانده بود،آسمان سرخ سرخ شد به رنگ زغال گداخته. باد میوزید. زوزه میکشید. در و پنجره سرجایشان نمیایستند،خانه داشت از جا کنده میشد. بیرون که آمدم سرو و صداهای عجیبی میآمد،راستش را بگویم خیلی ترسیدم،پیش خودم گفتم زلزله شده،شاید هم بلای دیگری است،چشمانم را دوختم به دامنه کوه که در آن گرگ و میش چیز زیادی پیدا نبود، تنم از ترس میلرزید،سیل بود، با سرعتی که نمیتوانم به زبانم بیاورمش، آن هم با تخته سنگهایی که هرکدامشان بهاندازه یک ماشین و شاید هم بزرگتر بود. پاهایم با دیدن این صحنه مثل ترکه خشک شده به زمین چسبید، مثل کسی که جن دیده باشد. اگر زن و بچهام صدایم نمیکردند حالا عکس من هم مثل بقیه روی دیوار روستا چسبیده بود. خدا خواست که خیلی از اهالی روستا از جمله خودم جان سالم به در بردیم. به قول قدیمیها وقتی سیل میآید باید خرت را ول کنی و در بروی!»پا به سن گذاشتههای روستای سیجان،روستایی که حالا اسمش نه بهخاطر طبیعت بکر یا رودخانههایی که آرام از کنارش میگذرند – البته حالا دیگر خبری از رودخانه نیست- بلکه بهخاطر سیل ویرانگرش معروف شده،میگویند: «۴۰سال پیش که سیل آمد به این شدت خرابی نداشت و این همه کشته نداد.»از جاده چالوس اگر راهتان را کج کنید به سمت روستاهای «ارنگه» و «سرزیارت» و «آدران» از هرکسی که بپرسید سیل چه خسارتی زده میگویند خسارت آنچنانی ندیدهاند و با دستشان جادهای را نشان میدهند که ختم میشود به سیجان. از دور ماشینهای له و لورده شده در سمت چپ جاده حکایت از عمق فاجعه دارد. به ورودی روستا میرسیم؛ پلیس همراه اهالی روستا با چوب و طناب راهبند درست کردهاند تا غریبهای و ماشینی به روستا نرود. بولدوزرها سنگهای ریز و درشت را پشت کامیونها میریزند. جاده گلآلود است و لغزنده. اهالی با موتورهایشان وسیله میبرند و میآورند. هنگام روبهرو شدن با ما اول خسته نباشید میگویند و بعد اینکه از کجا آمدهایم.زنی که از فرط پیری قامتش خمیده شده اشاره میکند که با او صحبت کنیم. چهرهای مهربان دارد و مثل همان قدیمیها گوشه چادرش را جلوی دهانش میگیرد. از سیل میگوید البته از سیل ۴۰ سال پیش. آن زمان ۳۹ سال داشته و وقتی باران بیموقعی در تابستان باریده سیلی به راه افتاده که باغشان را ویران کرده:«مادرجان وقتی سیل و زلزلهای میاد میگن قهرخداست. زمانی که جوان بودم سیل آمد و باغمان را خراب کرد ولی کسی آسیبی ندید. فقط چندتا خونه و باغ خراب شد. اون موقع مثل الان این همه ماشین و امکانات نبود که کسی برای کمک بیاد. مردای چندتا روستای دیگه آمدن کمک و زن و بچهها را بردن خونههای خودشون تا سیل بخوابه. ولی حالا در عجبم که کلی آدم، از اینور و اونور میاد ولی بعد از چند روز هنوز آب قطعه،غذای درست و حسابی ندادن. خدا پدرشون رو بیامرزه کمک کردن ولی نه اونجوری که باید باشه؛ اینجا روستاست اگر کسی به ما رسیدگی نکنه تا چندماه دیگه وضعیتمون همینجوری میمونه. نگران پسرم هستم،حیوونکی با محصولات باغی که از پدر خدابیامرزش بهش ارث رسیده زندگیش رو میگذرونه. حالا نگرانه که بهخاطر بیآبی باغ به طور کل خشک بشه. شما که خبرنگار هستی بنویس تا مسئولهافکری کنن.»سیل تصویر زیبای روستا را مخدوش کرده. انگار به تابلوی نقاشی شدهای خاک پاشیدهاند. سیجان غرق در گل و لای است. آنهایی که جوان هستند خانههایشان را رها نکردهاند و با کمک کارگران افغان گلها را از خانه بیرون میریزند. خانهها تا کمر پر از گل است. «محمد» خیس عرق و خسته از تخلیه گل و لای خانهاش روی پشتهای گلی نشسته. میپرسم خالی کردن گلها چقدر کار دارد؟با بیحالی جواب میدهد«از دیروز داریم کار میکنیم ولی هنوز تمام نشده فکر کنم تا فردا طول بکشد. بدبختی فقط گل نیست که زندگیمان را فلج کرده،همه وسایل خانهمان مثل فرش و اجاق گاز و لباسشویی و تلویزیون و...از بین رفته. والله پولی هم ندارم که وسایل جدید بخرم،محصول باغ را هم باران و سیل از بین برد.»ادامه راه لغزنده را که بوی لجن از همهجایش میآید طی میکنیم. همه مشغول کارند از جوان گرفته تا پیرمرد و کسانی که از اداره برق و راهسازی و مخابرات آمدهاند. بیشترین تجمع میدان اصلی روستاست. جلسات در دفتر صندوق قرضالحسنه یا بقالی روستا برپاست. تکنیسینهای اداره برق درحال جاگذاری ترانزیستور جدیدی هستند تا برق را به روستا بازگردانند تا دست کم مردم شبها برق داشته باشند.البته بیشتر اهالی، روستا را ترک کردهاند و به خانههای قوم و خویش خود در تهران و کرج رفتهاند و آنهایی هم که هستند از خانه و باغها مواظبت میکنند.چند روزی است که اینجا صدای بلبل و گنجشک و چکاوک نمیآید. صدا صدای بلدوزر است، سنگها و شاخ و برگ درختان و پلهایی که خراب شدهاند و حتی خودروهای مچاله شده سرتاسر رودخانه را فرا گرفتهاند و بلدوزرها تنها بخش کمی از آنها را از داخل رودخانه خارج کردهاند. خانههای کنار بستر رودخانه وضعیت اسفبارتری دارند و پر شدهاند ازسنگ وگل و لای. به نظر نمیآید که دیگر بشود در آنها زندگی کرد.یکی از اهالی به نام احمد سیجانی در حال سوراخ کردن دیوار خانهاش است تا گلها را راحت تر خارج کند. تمام هیکلش گلی است حتی موهایش. سیگار را از گوشه لبش برمیدارد و میگوید سیل غافلگیرشان کرده و جان۸نفر از همروستاییهایش را گرفته و چند نفری هم گم شدهاند. البته به نجات پدر و پسری اشاره میکند که سیل آنها را چند کیلومتری با خود برده و شانس با آنها یار بوده که زنده ماندهاند.»او انگشت اشارهاش را روبه آسمان میگیرد و میگوید که اگر خدا بخواهد همه چیز ممکن میشود و وسط سیل هم که باشی آسیبی به تو نمیرسد.هرچقدر ویرانیهایی که سیل به بار آورده من و همکارانم را ناراحت کرده نجات این پدر و پسر به همان اندازه خوشحالمان میکند. اهالی فقط میدانند «ابراهیم رستمی» و پسرش در بیمارستان شهید مدنی کرج بستری هستند. پرسان پرسان شمارهشان را بهدست میآورم ولی گوشی هر دو خاموش است. بالاخره سیل آمده حتما گوشیها هم با سیل رفتهاند. گفتوگو با یکی از نجات یافتگانشانس با ما هم یار است و محمد رستمی ۲۶ساله را که سیل تا آستانه مرگ او را پیش برده پیدا میکنیم. تازه از بیمارستان مرخص شده و به قول خودش خرد و خمیر است.
روی تخت چوبی دراز کشیده و نایی ندارد. ولی همراهیمان میکند،خودش را بالاتر میکشد و به بالش و متکا تکیه میدهد.- از کجا بگم؟
- از همون اولش.
- راستش من و بابام و۳نفر از رفقام بیرون سیجان بودیم که زنگ زدند و گفتند داره سیل میاد،برای کمک به اهالی کمتر از چند دقیقه خودمون رو رسوندیم به روستا که دیدیم سیل با چه سرعتی داره به سمت ما میاد. تا بخواهیم به خودمون بجنبیم و پیاده بشیم چند ماشینی که آب با خودش پایین آورده بود به ماشین پرشیای ما خورد و ماشین توی آب چپ شد و همون اولش بابام و دونفر از دوستام بیرون افتادن.
چند متر بعد که توی ماشین معلق بودیم آب من و دوستم رو با فشار بیرون انداخت. وقتی روی آب اومدیم دوستم خودش رو گیر داد به دیوارگلی یکی از باغها و پرید اون طرف ولی از شانس من که میخواستم دیوار رو بگیرم، دیوار یکدفعه ریخت و منو با بقیه چیزها مثل شاخههای درخت و ماشین و سنگ و چیزای دیگه همین جور با خودش برد تا اینکه یک کیلومتر جلوتر که ماشینها و چندتا درخت راه رو سد کرده بودند گیر کردم و با بدبختی سرم را بالا آوردم تا به زیر کشیده نشم. بعدش هم ۲یا۳ساعت دیگه محلیها با صدای کمک کمک من سر رسیدن و نجاتم دادند.
- فکر میکردی سیل به این شدت باشه و شما رو با خودش ببره؟
- تو زندگیم چنین چیزی ندیده بودم. تو فیلمها شاید ولی خودم اصلاً نه. الان که فکرش رو میکنم احساس میکنم خواب دیدم. وقتی توی آب معلق بودم هیچ امیدی به زنده موندن نداشتم. الان که زندهام روزی هزاربار خدا رو شکر میکنم.
- توی اون چند دقیقهای که با سیل میرفتی به چیزی هم فکرمیکردی؟
- به پدر و دوستام که زنده موندن؛ پیش خودم میگفتم یعنی اینجوری باید بمیرم؟ خیلی زوده که جونمو از دست بدم. خیلی آرزوها دارم که بهشون نرسیدم. توی همون بالا و پایینهای سیل که به اینور و اونور میرفتم به مرگ فکر میکردم و اشهدمو میخوندم. البته باید این رو هم بگم از خدا هم خیلی کمک خواستم و مدام صداش میکردم تا اینکه توی تنگه گیر کردم و مطمئن شدم که حالا۵۰ درصد به زندگی نزدیک شدهام.
تا روستاییها بیان چند ساعتی توی آب بودم و نگران پدرم بودم. فکرای جور واجور تو سرم میاومد. پیش خودم میگفتم میمیرم،چند لحظه بعد میگفتم نجات پیدا میکنم،به کار و زندگیم فکر میکردم به هر چیزی که فکرش رو بکنید.
- بعد؟
- اونقدر خرد و خمیر شده بودم که نمیتونستم خودم رو از آب بیرون بکشم. نمیدونم ساعت چند بود که توی اون تاریکی سرو صداهایی شنیدم. میدونستم اگر شب توی آب بمونم شاید زنده نمونم به همین خاطر تا جایی که جون داشتم داد زدم. چند دقیقه بعد روستاییها اومدن و نجاتم دادن.
- چه زمان فهمیدی پدرت زنده مونده؟
- همون وقتی که منو از آب بیرون کشیدن اولین چیزی که پرسیدم پدرم بود که حالش چطوره. اونها میگفتن خوبه و رسوندنش بیمارستان. وقتی یکی از آشناها زنده بودن پدرم رو تأیید کرد خیالم راحت شد.
- کجای بدنت آسیب دیده؟
-۳تا از انگشتهای دستم بشدت آسیب دیدن و بقیه بدنم کوفتگی دارن ولی به طور کل آسیب زیادی ندیدم.
- الان به چی فکر میکنی؟
- به اینکه توی آب کلی ماشین و تخته سنگ و درخت بود و به هیچکدوم نخوردم و جز چند آسیبدیدگی خفیف اتفاق خاصی برام رخ نداده و به نظرخودم وخانوادهام معجزه شده که من،پدرم و دوستام جون سالم به در بردیم.
- از پدرت خبر داری؟
پدرم چندتا از دندههاش شکسته و عملش کردن و نمیتونه حرف بزنه. بهش اکسیژن وصل کردن. پدرم به بچهها گفته بود که آب اونو چند کیلومتر توی اون تاریکی تا روستای سرزیارت برده و با وجود آسیبهایی که دیده بود تونسته خودش رو کنار یک باغ بکشونه و با کمک خواستن خودشو نجات بده. شرایطی که پدرم داشته خیلی بدتر از من بوده و خدا خیلی به ما رحم کرده.
هنوز هم باورنمیکند که زنده است و میتواند درکنار خانواده باشد. سال دیگر میوه باغش را بچیند و باز با صدای رود و چهچهه بلبلان... اما نه، این خاطره تلخ همیشه در گوشه ذهناش خواهد بود. خاطره تلخ روستا و معجزهای که برای او رخ داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]
صفحات پیشنهادی
سه خانواده گرفتار در سیلاب ماهان نجات یافتند
رئیس جمعیت هلال احمر ماهان سه خانواده گرفتار در سیلاب ماهان نجات یافتند شناسهٔ خبر 2863439 - چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۰۸ ۳۵ استانها > کرمان کرمان - رئیس جمعیت هلال احمر ماهان از امداد رسانی به سه خانواده گرفتار درسیل روستای سکنج ماهان خبر داد به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ر10 کوهنورد گرفتار در طوفان و سیلاب نجات یافتند
10 کوهنورد گرفتار در طوفان و سیلاب نجات یافتند تهران - ایرنا - سخنگوی سازمان امداد و نجات هلال احمر از نجات یافتن 10 کوهنورد ایرانی و خارجی گرفتار در طوفان و سیلاب خبر داد سید مصطفی مرتضوی روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهارداشت این کوهنوردان شامل پنج کوهنورد جانباز ایگفت وگو با خانم دهیاری که با بیمه کردن خانه اهالی روستای سیجان، آنها را از خسارت های سیل نجات داد
گفت وگو با خانم دهیاری که با بیمه کردن خانه اهالی روستای سیجان آنها را از خسارت های سیل نجات داد جامعه > محیط زیست - روزنامه شرق نوشت دوراندیشی دهیار روستای سیجان در جاده چالوس که هفته گذشته در سیل تابستانی خسارات فراوانی دید به کمک اهالی این روستا آمد خانم معصومرئیس سازمان امداد و نجات اعلام کرد امدادرسانی به ۲ هزار و ۸۰۰ سیلزده در ۱۰ استان/ فوت ۸ نفر تأیید شد
رئیس سازمان امداد و نجات اعلام کردامدادرسانی به ۲ هزار و ۸۰۰ سیلزده در ۱۰ استان فوت ۸ نفر تأیید شدرئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به امدادرسانی به ۲ هزار و ۸۰۰ سیلزده در ۱۰ استان کشور گفت تاکنون فقط مرگ ۸ نفر در ۲ روستای سیجان و سنگان تأیید شده است ناصر چرختصاویر/ خسارت سیلاب به روستای سیجان
گزارش تصویری تصاویر خسارت سیلاب به روستای سیجان ۰۱ ۰۵ ۱۳۹۴ - ۲۰ ۲۳نجات عشایر گرفتار در سیل توسط هلال احمر خراسان شمالی
نجات عشایر گرفتار در سیل توسط هلال احمر خراسان شمالی بجنورد - ایرنا - جمعیت هلال احمر خراسان شمالی در ایام تعطیلات عید فطر 70 نفر از عشایر و روستاییان را که بر اثر بارندگی در سیلاب و آبگرفتگی گرفتار شده بودند نجات داد معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر خراسان شمالی روز دوشنبه ببرای نظارت بر روند امدادرسانی به سیل زدگان استاندار البرز وارد روستای سیجان شد
برای نظارت بر روند امدادرسانی به سیل زدگاناستاندار البرز وارد روستای سیجان شداستاندار البرز به همراه اعضای ستاد مدیریت بحران این استان به منظور نظارت بر روند امدادرسانی به سیل زدگان این استان وارد روستای سیجان شد به گزارش خبرگزاری فارس از کرج استاندار البرز به همراه اعضای ستاداعلام علل بروز سیل در روستای سیجان جاده چالوس برغم بارش کم
اعلام علل بروز سیل در روستای سیجان جاده چالوس برغم بارش کم کرج –ایرنا – مدیران دستگاه های اجرایی در نشست اضطراری مدیریت بحران استانداری البرز که روز شنبه در حسینیه روستای سیل زده سیجان در ارتفاعات جاده چالوس برگزار شد علل بروز سیلاب برغم بارش کم را اعلام کردند به گزارش ایرنا مگزارش تصویری - خسارات سیل و امداد رسانی در منطقه سیجان - جاده چالوس
خسارات سیل و امداد رسانی در منطقه سیجان - جاده چالوس دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۰۰عملیات جستجو در روستای سیل زده سیجان ادامه دارد
عملیات جستجو در روستای سیل زده سیجان ادامه دارد کرج- ایرنا - مدیرعامل جمعیت هلال احمر البرز گفت عملیات جستجوی مفقودین سیل روستای سیجان درجاده چالوس همچنان ادامه دارد احسان نصیری روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود بارش شدید باران عصر یکشنبه گذشته در استان البرز باعثسیل به 50 خانه در سیجان خسارت زد
یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۵ مدیر کل بنیاد مسکن استان البرز گفت سیل هفته گذشته به 50 واحد مسکونی در سیجان آسیب زده است مهندس علی رحیمیزاده در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه البرز اظهار کرد حدود 50 واحد مسکونی در روستای سیجان در اثر سیل اخیر آسیب دیدقربانیان سیل سیجان به 8 نفر رسید
قربانیان سیل سیجان به 8 نفر رسید مدیرعامل جمعیت هلال احمراستان البرز از پیدا شدن جسد یکی از مفقودیهای سیل روستای سیجان خبر داد آفتاب احسان نصیری درگفتوگو با ایسنا گفت جسد یکی از دو مفقودی سیل سیجان ظهر امروز شنبه با تلاشهای نیروهای جستجوی هلال احمر درانتهای روستای سر زیاخسارت 20 میلیارد تومانی سیل به سیجان و طالقان در البرز
خسارت 20 میلیارد تومانی سیل به سیجان و طالقان در البرز استانها > البرز - سیل اخیر در کرج و طالقان خسارات فراوانی را در پی داشت و البته معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری البرز در نشست خبری خود با رسانه های استان به تشریح اقدامات انجام شده و همچنین برآوردهای اولیه منجات 40 تن از سیل سولقان توسط آتشنشانی
دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳ ۱۷ سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از نجات 40 تن از حادثهدیدگان سیل تهران در ارتفاعات کن و سولقان خبر داد سیدجلال ملکی در گفتوگو با خبرنگار حوادث ایسنا درباره عملیات آتشنشانی در شمال غرب پایتخت و جاده کن سولقان اظهار کرد دقایقیقربانیان سیل سیجان به هشت نفر رسید
شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷ ۱۲ مدیرعامل جمعیت هلال احمراستان البرز از پیدا شدن جسد یکی از مفقودیهای سیل روستای سیجان خبر داد احسان نصیری درگفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه البرز گفت جسد یکی از دو مفقودی سیل سیجان ظهر امروز شنبه با تلاشهای نیروهای جستجوی هلکارتون روز/ از آب تا سیل، تا نجات
کارتون روز از آب تا سیل تا نجات آفتاب تاریخ انتشار ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۱۲ هزار و ۸۰۰ تن از طوفان نجات یافتند/ فوت ۸ نفر تأیید شد
۲ هزار و ۸۰۰ تن از طوفان نجات یافتند فوت ۸ نفر تأیید شد رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به امدادرسانی به ۲ هزار و ۸۰۰ سیلزده در ۱۰ استان کشور گفت تاکنون فقط مرگ ۸ نفر در ۲ روستای سیجان و سنگان تأیید شده است به گزارش حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران ناصر چ-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها