واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۴
حسین میرعابدینی در جلسه نقد رمان «غریبهای زیر درخت نارنج» نوشتهی کرمرضا تاجمهر گفت: عنصر مرگ در تمام داستانهای کتاب نسبت به زندگی نقش اصلی و مهمتری را در روایت زندگی شخصیتهای داستانها بر عهده دارد. به گزارش ایسنا، نشست نقد و بررسی رمان «غریبهای زیر درخت نارنج» دومین رمان کرمرضا تاج مهر، 23 تیر در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. در ابتدای نشست، تاجمهر بخشهایی از رمان را برای حاضرین خواند و سپس، حسن میر عابدینی - داستاننویس و منتقد این جلسه - با تمجید این اثر گفت: تاجمهر نویسندهای است که برخلاف آثار دیگر نویسندگان امروزی که گرفتار فرسودگی و کهنه بودن شیوههای داستاننویسی شدهاند، سبک و فضاهای تازهای را در داستانهای خود دارد که همین امر باعث جذب مخاطب امروزی میشود. میرعابدینی با اشاره به اینکه محوریت اصلی تمام داستانهای این رمان را مرگ در برگرفته افزود: این کتاب دارای 11 داستان است که مرگ را به عنوان یکی از مسائل پیش پا افتاده و ساده در کنار مسائل دیگر زندگی مطرح میکند. او ادامه داد: مثلا در داستان «شهاب باران » پرداختن به هریک از شخصیتهای داستان، مسئله مرگ را مطرح میکند و در تقابل حس مرگ و عطش زندگی، زندگی را نسبت به مرگ نازلتر نشان میدهد. عابدینی با اشاره به داستان «نقش پرنده» اضافه کرد: این داستان انسانهای مطرود و تنهایی را روایت میکند که حتی در زمان مرگ نیز قبری ندارند و در همان تنهایی و نابسمانی زندگیشان نیز به کام مرگ میروند. نویسنده کتاب «صد سال داستاننویسی ایران» از دیگر ویژگیهای «رمان غریبهای زیر درخت نارنج» را استفاده از وهم و فانتزی در سبک نوشتاری آنها بیان کرد و گفت: وهم و فانتزی بودن هر کدام از داستانها این امکان را به مخاطب میدهد تا قصه را به میل خود یا به مرز واقعیت و یا به مرز خیال نزدیک کند. هر خواننده میتواند داستان را نوعی واقعیت تصور کند و دیگری آن را چیزی جز تخیل و وهم نداند. میرعابدینی ادامه داد: هریک از داستانهای کتاب بسیار کوتاه و مختصر هستند و این خلاصه و موجز بودن داستانها سبک نویسنده را در شمار سبکهای مدرن جای میدهد. از ویژگیهای بارز سبک داستان نویسی نویسنده درگیر کردن ذهن و تخیل خواننده در آفرینش داستان با قرار دادن برخی زوایا پنهان در لابهلای سطرهای داستان است. به این معنی که نویسنده تمام داستان را به صورت یکجا به مخاطب نشان نمیدهد، بلکه خواننده را تا پایان داستان با خود برای پی بردن به رمز و رازهای زندگی شخصیتهای داستان همراه میکند. او نقطه ضعف داستان را در برخی توضیحاتی که به گفتگوهای اشخاص اضافه شده بود دانست و گفت: توضیح درباره رفتارهای شخصیتهای داستان یعنی نفوذ به ذهن و روایت داستان از زبان آنها که همین مسئله باعث میشود سبک داستان از سبک نمایشی که نویسنده نقش تصویرگر زندگی هریک از شخصیتهای داستان را بر عهده دارد، دور بیندازد. میرعابدینی در پایان گفت: «غریبهای زیر درخت نارنج» بهترین داستان از مجموعه 11 داستان کتاب است و سبک و فضای خاص در این داستان باعث شده بعد از مدتها از شیوهای کسالت بار داستان نویسی امروزی فاصله گرفته شود. محمدرضا گودرزی، دیگر منتقد این جلسه در ادامه این نشست ضمن ارائه مقدمهای درباره ویژگیهای مشترک همه داستانهای این کتاب، ماجرای داستان «شهاب باران» را واقع گرایی اجتماعی و روان شناختی و دو داستان «نقطه صفر مرزی» و «دکمه سر آستین» را مدرن عنوان کرد. گودرزی با اشاره به وهمی بودن به داستان «بچه گربهها» افزود: «غریبهای زیر درخت نارنج» و «نردبان پنج پله » جزو داستانهای فانتزی این مجموعه است و داستان «گل سرخی روی پل» از سبک شگفت پیروی میکند. این نویسنده ادامه داد: شیوه روایت داستانها مدرن است، اما به دلیل اینکه مسائل مطرح شده در داستان جدید نیستند مدرن به حساب نمیآید. نداشتن وحدت تصویری در قسمتهایی از داستان، توضیح احساسات درونی اشخاص داستان که آن را از حالت نمایشی به سمت تصویری میکشاند و استفاده طولانی از موضوعی نا مربوط به داستان «دکتر لبخند می زند» از ضعفهای کتاب هستند. نویسنده کتاب «نعش کش» ادامه داد: شش داستان از مجموعه داستانهای این مجموعه اول شخص و چهار داستان در قالب تصویری است. نویسنده با توجه به محل تولد و زندگیاش، از باورهای بومی منطقهای خود در لابهلای داستان استفاده کرده است و همین امر سبب شده است تا کتاب ارزش مطالعات فرهنگی پیدا کند. گودرزی در پایان افزود: نویسنده در این کتاب سعی کرده است نکات احساسی را بیطرفانه بیان کند و این خنثی و بیغرض بودن بیان احساسات به کار وی جذابیت بخشیده است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]