تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826213428




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاهی به نمایش بی ادعا و ساده «زبان اصلی» «زبان اصلی» از لبه تیغ جان سالم به در برده/ نمایشی که مدیریت بازیگران در آن حرف اصلی می‌زند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به نمایش بی ادعا و ساده «زبان اصلی»
«زبان اصلی» از لبه تیغ جان سالم به در برده/ نمایشی که مدیریت بازیگران در آن حرف اصلی می‌زند
عوامل «زبان اصلی» هر شب در طی اجرای شان در یک قدمی یک نمایشی شلوغ و پر دیالوگ هستند اما شناخت درست از مقولات نمایشی به ویژه ریتم توسط بازیگران باعث شده که آنها از این خطر جان سالم به در ببرند و «زبان اصلی» به نمایشی ساده و بدون ادعا تبدیل شود.

خبرگزاری فارس: «زبان اصلی» از لبه تیغ جان سالم به در برده/ نمایشی که مدیریت بازیگران در آن حرف اصلی می‌زند



به گزارش خبرنگار تئاتر فارس،«زبان اصلی» نمایشی است که با بازیگران محدود و طراحی صحنه ساده و متنی واقع گرا توانسته نظر مخاطبان را جلب کند. رسول کاهانی با این نمایش در سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور پیدا کرد. بهرنگ علوی در نقش «مهدی» و آزاده صمدی در نقش «پریسا» در جایگاه یک زوج که با هم دارای اختلاف هستند دیده می‌شوند. برای طراحی صحنه از دو صندلی استفاده شده که دو بازیگر به روی آن رو به تماشاچی می نشینند. چنان که گویی این فضا دادگاه است و تماشاگر در جایگاه قاضی به حرف ها و مشکلاتی که بین این زوج پیش آمده گوش می کند. مخاطب در لحظاتی وارد حیطه قضاوت می شود و اگر شرایط متاهل بودن را دارا باشد یا پیش از این تجربه کرده باشد، به جای نقد زوجی که آن ها را می بیند در بخش هایی به سرزنش خود زبان خواهد گشود. در تمام طول مدت نمایش بر روی صندلی نشستن، بازی کردن، دیالوگ گفتن متداوم آن هم به طور مستقیم بدون میزانسن های مختلف رو به تماشاگری که در جایگاه قاضی دادگاه است کار آسانی نیست این شیوه می‌توانست خطر زیادی برای گروه داشته باشد چرا که ممکن است در این مسیر با اجرای غلط بخش های مختلف و ریتم غلطی که کار بگیرد موجب کسالت مخاطب و رخوت فکری و روحی آن شود، اما کاهانی از کسالت تماشاگر فرار کرده است و به جای آن درگیری ذهنی درست و اصولی را به آن هدیه داده تا مخاطب به جای قضاوت زن و شوهری که شاهد اختلاف شان است خود و رابطه اش را به نقد بکشد و طی این چند دقیقه خود را قضاوت کند.

این نمایش ساده و بدون ادعا تلاش دارد حرفی ساده را دلنشین و باور پذیر بیان کند. از آنجایی که «زبان اصلی» متکی بر بازی بازیگران است برای زدن حرفش نیاز داشت که بازیگرانی در اجرای نمایش حضور پیدا کنند که توانایی خوبی در استفاده از ابزارهای بازیگری داشته باشند. آزاده صمدی و بهرنگ علوی در این امر تا حدود زیادی موفق عمل کرده اند. آزاده صمدی با رنگ آمیزی لهجه مشهدی و همچنین کنترل بدن و حس توانسته نقش زنی را که تحت تاثیر روابط و امکانات مدرن قرار گرفته به تصویر بکشد. او در طول نمایش رابطه این زوج را از جانب خود به خوبی تصویر کرده و با مدد گرفتن از بداهه در لحظه، به کاراکتر نزدیک شده و به احساس مورد نیازش دست رسی پیدا می کند. بهرنگ علوی بازیگر نقش مهدی کاراکتر فردی که رفیق باز است و در لحظه هایی از زندگی مشترکش نسبت به همسر خود بی تفاوت است را به نمایش می‌گذارد. او در اجرای نقشش ونمایشِ حس هایی که بر عهده او است موفق عمل کرده است، البته «در نمایش حس ها»، چرا که برخلاف آن آزاده صمدی مخاطب را به صورت حسی درگیر کاراکترش مشده است. هر کدام از این ها دو شیوه جدا است که واکاوی آن در این یادداشت نیازی نیست مهم موفق عمل کردن بازیگران بوده که تا حدود زیادی حاصل شده است. بازیگری که، نسبت به بازیگری و شرایط آن به روی صحنه آشنایی دارد خوب می داند که بداهه پردازی عصای معجزه گر آن بر روی صحنه است . در این نمایش از متن تا کارگردانی و حتی طراحی صحنه ساده و همه و همه در خدمت بازیگر قرار می گیرند تا این مهم برایش محقق شود، اما در بخش هایی به دلیل لذتی که بداهه پردازی برای بازیگر دارد و نقش را در لحظه متولد می کند زیاده روی هایی صورت می‌گیرد که خیلی به چشم نمی آید اما از طرفی در بخش هایی دست آن ها را برای مخاطب رو می کرد. در «زبان اصلی» فاصله گذاری در بخش بازیگری و کارگردانی و حتی متن تا حدود زیادی رعایت شده و شرایط کاملاً برای اجرایی نمایشی که برشت نظریه پرداز آن است محیا است.

در چنین اثری که مخاطب قرار است بازیگر را در طول مدت نمایش تنها بر روی صندلی ببیند، کارگردان باید به فکر ایجاد جذابیت هایی باشد که تماشاگر نمایش را دنبال کند. این جذابیت می تواند به شیوه های مختلف در بخش های گوناگون رخ دهد. طنز یکی از ابزارهایی است که این نمایش برای رسیدن به چنین منظوری از آن استفاده کرده است. اما در برخی از مواقع این طنز در ساختار متن به لودگی کشیده می‌شود. تنها در حوزه نقد ساختاری که در مورد آن حرف می زنیم می توان این ایراد را به متن گرفت که به سمتی حرکت می کند تا با دست انداختن به دیالوگ های دو پهلو و حتی بخش هایی که به اعمال جنسی طعنه می زند می‌خواهد موجبات خنده را فراهم کند. قطعاً در چنین نمایشی که به رابطه دو زوج می پردازد این انگیزه برای عوامل به وجود می آید که شیطنت هایی از این دست را انجام دهند اما نکته اینجا است، برخی از این لحظه ها برای هدفی که در راستای نمایش نیست استفاده شده و آن هم صرفاً خنداندن مخاطب است. این موضوع برای مخاطب باهوش و تماشاگری که بیننده حرفه ای تئاتر است قابل تشخیص خواهد بود و دلزدگی را در لحظه برای آن به همراه خواهد داشت که سایر حس خوبی که توسط اجرا کنندگان به وجود آمده زیر سوال خواهد رفت. یکی از ضعف های اصلی این نمایش حضور بازیگر سوم آن است که در یکی از صحنه‌ها حضور پیدا می‌کند. سعید زارعی در نقش برادر پریسا در دادگاه ظاهر می‌شود خنده های مصنوعی او از همان ابتدا نشان دهنده تجربه کم او در زمینه حضورش به روی صحنه است و البته تاکید این بازیگر در گفتن دیالوگ هایی که به روابط جنسی طعنه می‌زند آن هم به صورت بسیار تاکیدی که تماشاگر را بخنداند صحنه لوسی را به وجود می‌اورد. دیالوگ هایی که خود نمایان است برای رساندن چه موضوعی نوشته شده به صورت اگزجره نباید عنوان شوند. این بازیگر جوان ذوق زده نهایت تلاش خود را می‌کند تا از مخاطب خنده بگیرد و از غافله عقب نماند. یکی دیگر از مباحثی که در این نقد به دلیل موجز بودن و بی تاثیر بودن وحتی بی مفهوم بودنش نیت پرداخت به آن را نداشتیم فیلمی است که در ابتدای نمایش هنگام ورود تماشاگران به سالن پخش می‌شود. این فیلم بدون دلیل و بدون رساندن مفهومی خاص در ابتدای نمایش گنجانده شده آنچنان که احساس می‌شود کارگردان خود لذتی را می‌برد که گمان می‌کند مخاطبش هم با دیدن فیلمی در پرده نمایش انتهای سالن همان لذت را می‌برد. یک پرسش در اینجا مطرح است. نبود پرده نمایش فیلم در انتها چه لطمه ای به مفهوم نمایش می‌زند؟ در شروع آن چه تاثیری دارد؟ موسیقی در این نمایش بسیار ساده بود و خلاقیتی در آن به چشم نمی خورد و البته بیشتر تلاش شده بود تا تلاطم و هیجانی که رساندن آن به تماشاگر بر عهده نمایش است را به مخاطب برساند. گاهی دیالوگ های پشت سر هم قدری زیاد از حد می‌شد که موسیقی متن می توانست نقش خود را بهتر ایفا کند اما جز در بخش هایی بسیار اندک از موسیقی استفاده نشده بود. «زبان اصلی» بسیار ریتم پذیر است و این پتانسیل را دارد تا با کنترل بازیگران بر نحوه دیالوگ گویی و همچنین کنترل سایر بخش ها به نمایش دیگری تبدیل شود. اگر بازیگران به صورت درونی ریتم را نمی شناختند(شناخت این ریتم درونی و کنترل آن ارتباط زیادی به مسائل تئوری ندارد بلکه بستگی به شناخت درونی بازیگر از زیبایی شناسی و آنچه که در لحظه در صحنه رخ می دهد دارد) قطعاً این نمایش با آن همه دیالوگ به یک نمایش «سرسام آور» تبدیل می‌شد. آن ها هر شب در طی اجرای شان در یک قدمی نمایشی سرسام آور هستند اما شناخت درست از مقولات نمایشی مانند ریتم باعث شده که «زبان اصلی» از این خطر جان سالم به در ببرد. «زبان اصلی» در لبه تیغ به نمایش خوبی تبدیل شده است. در انبوه دیالوگ ها و پرخاشگری هایی که وجود دارد تماشاگر به راحتی می‌تواند از همان ابتدا با احساس ناخوشایند سالن را ترک کند اما مدیریت ریتم درونی و بیرونی نمایش توسط بازیگران از این کار جلوگیری می کند و قصه «زبان اصلی» را برای ما به خوبی روایت می‌کند.
انتهای پیام/

94/04/09 - 14:16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن