تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833450100
تندرویای که میتواند مثبت باشد!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۹
گاهی میشود سوار گوزن شد. چه ایرادی دارد؟ مهم این است که به مقصد برسیم؛ حالا دیگران هم بخندند. همیشه که نباید اسب سوار بود، اما در دلشان به این خلاقیت نمره خوبی خواهند داد. هرچند این سواری هم دغدغههای خودش را دارد. آن شاخهای تیز اگر به کسی بخورد دیهاش سنگین است. حکایت طنزنویسها، حکایت گوزنسوار است و شاخهای گوزن؛ مهار شاخهای بلند زیبایش برای هر طنزپردازی سخت است و بدتر آن دستهای که شاخها را میبرند تا فقط لذت سوار شدن و خندهها را ببرند؛ اما اگر کمی بدجنسی سراغ سوار بیاید شاخ زدن به آنهایی که وسط جاده میایستند و راه را بر دیگران میبندند لذتی زایدالوصف دارد چه برای سوار و چه برای دیگر مسافران جاده. بسیاری از پژوهشگران عرصه طنز و طنزپردازان هدف طنز را خنداندن مخاطب نمیدانند، آنها معتقد هستند که خنداندن میتواند وسیلهای باشد تا طنزپرداز از طریق آن حرفهای جدی خود را مطرح کند، حرفهایی که میتواند به این شکل تأثیرگذار باشد. اما این طنزپرداز همواره با یکسری چالشها مواجه است؛ گاهی خط قرمزهای عجیب و غریبی که وضع میشود، گاهی عدم توجه خود طنزپردازان به جایگاه خود و گاهی معرفی غیرکارشناسانه برخی افراد بهعنوان طنزپرداز پازل کوچکی از دنیای چالشهای طنز و طنزپردازان محسوب میشود. خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اصفهان، وضعیت طنز و طنزپردازان و چالشهای روبهروی آن را با حضور "پیام پورفلاح، مدیر دفتر طنز و خانه کاریکاتور اصفهان"، "محمد رضایی، مدیر حلقه طنز نصف جهان"، "آرش فرهنگ پژوه، طنزپرداز" و "علی روحالامین، مدیر پایگاه اینترنتی شیرین طنز" در میزگردی تخصصی مورد بررسی قرار داده است که گزارش آن در پی میآید. محمد رضایی با بیان اینکه مردم طنز را میشناسند اما از جنبههای علمی آن بیاطلاع هستند، میگوید: طنز یک مسئله جدی بوده که نیازمند بررسیهای علمی است و این دقیقاً همان چیزی است که در بعضی رسانههای طنز اصلاً دیده نمیشود؛ بسیاری از مردم به اشتباه هر چیز خندهداری را طنز میدانند درحالیکه اساس طنز خندهآور نیست؛ بهعنوان نمونه محققان عرصه طنز و ادبیات جهان "قلعه حیوانات" جورج اورول را یک اثر طنز مینامند؛ با این همه اما تصور نمیکنم کسی از خواندن این اثر خندیده باشد یا در ایران اگرچه اهل فن حافظ را یک طنزپرداز میدانند اما هیچکس با خواندن اشعار او نخندیده است. مدیر حلقه طنز نصف جهان ادامه میدهد: مقولههایی مانند طنز، فکاهه، هزل، هجو و جوک باید از یکدیگر تمییز داده شود؛ بهعنوان نمونه جوک که برخی ریشه لغوی آن را برگرفته از واژه جوهی میدانند یک گونه ادبی عامه است. جوهی شخصیتی همانند بهلول یا ملانصرالدین داشته و سخنان او را نیز جوک، جوکی و یا جوهی مینامیدهاند. مبتذلهای ارزشمند! او در بیان تقسیمبندیهای جوک میگوید: اگرچه جوک را به دو دسته مبتذل و غیرمبتذل تقسیم میکنند اما به اعتقاد من جوک مبتذل نیز صحیح و ارزشمند است. رضایی میگوید: بسیاری از ضربالمثلهای گذشته مردم اکنون غیرقابل بازگو کردن و مستهجن محسوب میشود؛ بهطوریکه حتی مولانا و سعدی نیز از این گونه الفاظ در آثار خود استفاده کردهاند اما منِ طنزپرداز بهتر میبینم برای برخورد علمی و اصولی با مسائل از ورود به چنین مقولههایی پرهیز کنم؛ ادبیات عامه، خود دارای غنا و اصالت است و نباید در ادبیات معیار، علمی و ماندگار استفاده شود.
نشست بررسی طنز
آرش فرهنگپژوه در میانه بحث ناگاه توپ مشکلات را به زمین حریف صنفیاش میاندازد و میگوید: سایت "شیرین طنز" باید به منظور پیشرفت و ارتقای عرصه طنز ارتباط خود را با محققان این حوزه افزایش دهد. روحالامین مدیر پایگاه اینترنتی شیرین طنز در پاسخ پاتکوار خود میگوید: حدود یک سال و نیم از راهاندازی سایت "شیرین طنز" میگذرد اما تاکنون هیچ نهادی از دفتر طنز و خانه کاریکاتور اصفهان و تهران و حتی طنزپردازان استانی و کشوری از این سایت حمایت نکردهاند؛ هدف همه ما یکی است و همین انتظار من را از دوستان بیشتر میکند. او ادامه میدهد: برخی مسئولان با وجود تملک مالی و محتوایی بسیار هیچ رغبتی برای حمایت از سایتهای نقدمحور از خود نشان نمیدهند؛ البته این موضوع طبیعی است چرا که افراد بهصورت ذاتی علاقهای به تحمل نقد یا پذیرش رأی مخالف ندارند. پورفلاح اما شمشیر را محترمانه از رو میبندد و خطاب به روحالامین، فقدان مجوزهای هنری را دلیل محکمهپسند کملطفی دفتر طنز و خانه کاریکاتور به سایت "شیرین طنز" عنوان میکند و حالا که به میخ زده یکی هم محکم به نعل میکوبد و ادامه میدهد: نگاه این سایت مبهم و نامشخص است و جای خالی طنزپردازی در آن بهشدت احساس میشود. "شیرین طنز" باید از طنزپردازی و درج اخبار صِرف فاصله بگیرد و اندیشههای خود را به سمت یک سیاست و جبهه فکری سوق دهد. و در ضربه آخر خود میافزاید: این سایت از لحاظ تخصصی نیازمند جایگاهیابی است تا بتواند حمایتهای بیشتری را جلب کند و جدیتر پیگیری شود؛ بدون شک حمایت و حضور یک گروه طنزپرداز از یک رسانه مرتبط با طنز در افزایش مخاطب و ارتقای سطح رسانه مؤثر است. این کاریکاتوریست سرباز ایجاد پایگاهی برای نقد منصفانه را از مهمترین اهداف ایجاد دفتر طنز میداند و میگوید: دفتر طنز اصفهان که ادعای طنز و طنازی در آن وجود دارد، جایگاه مناسب و ویژهای را برای نقد آثار طنازان فراهم کرده است؛ امروز نگاه به طنز و طنزپرداز نسبت به سال 89 بسیار متفاوت شده است؛ طنزپرداز حق ورود به برنامههای شهرداری را یافته و حتی مجاز است عملکردهای شهردار را نقد کند؛ این خود اتفاق بزرگی است. پورفلاح که روی دور تعارفها افتاده برای جایگاه کنونی طنزپردازان و پیشرفتهای آنها میافزاید: با این حال نمیتوان منکر حمایتهای دفتر طنز از طنزپردازان شد و اگرچه فضای امروز طنز تریبونهایی را برای طنزپردازان و آثار آنها فراهم کرده است اما بهطور حتم همین زمینه نیز چالشهای سختی را هم برای طنزپردازان و هم برای مسئولان ایجاد میکند. مدیر جوان خانه طنز اصفهان اما از نبود بودجه، سالن و تجهیزات در حوزه طنز از یکسو و بیپولی طنزپردازان از سوی دیگر گله دارد و میگوید: پول طنزپرداز برای برگزاری برنامههای خودش هم کافی نیست و این تازه آغاز مشکل است؛ جامعه طنز ناچار است برای انتشار برنامههای خود با ارگانها تعامل کند و برای قانع کردن آنها تلاش کند. راهکاری مشکل و پیچیده که در بیشتر موارد به سانسور، سختگیری و تعصبورزی منجر میشود و شاید همین عوامل نیز باعث شده تا بیشتر طنزپردازان روحیه رویارویی با عدم انتشار آثارشان را داشته باشند. حرفهای پورفلاح که انگار محمد رضایی را تحت تأثیر قرار داده، نهتنها او را مجبور به تایید سخنان این طناز کاریکاتوریست میکند بلکه سر ذوق هم میآورد بهطوریکه میگوید: من موافقم؛ جایگاه طنز از هیچ به اینجا رسیده؛ حداقلش این است که امروز بسیاری از ارگانها با طنز آشنا شدهاند و بازیابی جایگاه طنزپردازان در بسیاری از مراسم و جشنها شاهدی برای این مدعا است.
نشست بررسی طنز
طنزپرداز قادر نمیتواند یک مجیزگو باشد اما رضایی بعد از یک تایید، سری هم به یک انتقاد و گله میزند و ادامه میدهد: طنز یک مسئله انتقادی است و متولیان برگزارکننده برنامهها نیز عمدتاً خواهان بازگو شدن مطالبی توسط طنزپرداز هستند که در محتوای خندهدار خود عاری از هرگونه انتقاد باشد؛ آنها میخواهند سخنان طنزپرداز به کسی برنخورد و سؤال اینجا است که آنها آیا به دنبال یک مجیزگوی خندهدار میگردند؟! طنزپرداز قادر نمیتواند یک مجیزگو باشد. رضایی که انگار با توپ پر آمده تازه در درد دلش از بعضی مسئولان باز میشود و میافزاید: مخاطب خاص ما اصولاً مسئولی است که به دنبال یک جوهر میگردد همان کسی که حرفهای خندهدار بزند و کارش را به همین شیوه تمام کند. پورفلاح که انگار کمی صبورانهتر از رضایی قصد روبهرو شدن با چالشهای عرصه طنز را دارد درباره نحوه برخورد جامعه با طنز و طنازان میگوید: طنزپردازان در یک سیر تدریجی به دنبال نزدیک شدن بهجایگاه اصلی خود هستند و مسئولان هم پذیرفتهاند که حضور یک طناز در یک برنامه به معنی مواجهشدن با طنز است. او ادامه میدهد: گاه ممکن است طنزپرداز ارادهای برای تثبیت جایگاه خود نداشته باشد و یا حتی برخی صحنه طنز را با فکاهه و مسخرهبازی اشتباه بگیرند؛ البته طنز برای فکاهه نیز جایگاهی را در نظر گرفته اما باید به این مسئله نیز توجه داشت که برنامههای طنز برای عموم مردم باید تلفیقی از طنز و فکاهه با یکدیگر باشد. خط قرمزهای عجیبوغریب هنر طنزپردازی اما بهراستی طنز با چه چالشهایی روبهرو است؟ آرش فرهنگپژوه طنزپرداز در پاسخ به این سؤال چالشبرانگیز دست روی نقطه حساس ماجرا گذاشته و میگوید: در طنز رعایت خطوط قرمز رسانهای و طنز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما در این میان خط قرمزهای رسانهای با حساسیت بیشتری روبهرو است؛ مثلاً دولت، نخستین منتقد سرسختی است که با وضع خط قرمزهای عجیبوغریب هنر طنزپرداز را با مشکلاتی روبهرو میکند. با این حال باید پذیرفت که مردم نیز همواره نسبت به عملکرد طنزپردازان عکسالعملهایی را از خود نشان داده و میدهند. فرهنگپژوه که انگار تحت تأثیر بازتاب اخبار خارجی است، میافزاید: کشورهای خارجی بهطور مستمر وقایع داخلی را دنبال میکنند و بسیاری از وقایع ایران در مجموع به سود آنهاست. این طنزپرداز که انگار بهجز کشورهای غربی از برخی صنوف و عقاید نیز دلخوریهایی دارد، ادامه میدهد: برخی از این روشنفکران و جامعهشناسان نهتنها منتقد طنزپردازان هستند، بلکه آنها را سوپاپ اطمینان دولتها نامیده و میگویند انتقاد طنزپرداز در عمل با نتایج معکوسی در جامعه روبهرو است؛ در باور این دسته افراد طنزپرداز وسیله دولت برای فرونشاندن اعتراضات و هیجانات مردمی است و آنها با این توجیه به دنبال از بین بردن کلی طنز ژورنالیستی در کشور هستند! نبرد بر سر مصلح اجتماع بودن یا نبودن از دید فرهنگپژوه، طنزپرداز بیش از هر چیز خودش را نقد میکند و از این طریق به دنبال تغییر جامعه پیرامونی خود است؛ او خودش را مثال میزند و انگار که تازه برای اولین بار با اهداف، باورها و دستاوردهای خود روبهرو میشود با تعجب از حاضران میپرسد: من شک دارم که آیا در حال ایجاد تغییر در جامعه خود هستم یا خیر؟! رضایی و انتقادهایش هنوز هم ادامه دارد؛ او این بار صحبتهای فرهنگپژوه را خطاب قرار داده و میگوید: من به نظرهای آرش فرهنگپژوه انتقاد دارم؛ اصلاً چه کسی گفته که طنزپرداز مصلح اجتماعی است یا قصد تأثیرگذاری بر فرد یا جامعه را دارد؟ طنزپرداز پیش از هر چیز یک منتقد اجتماعی است، کسی که آمده تا حرفهایش را بزند و برود؛ در اساس اصلاً برای طنزپرداز مهم نیست که جامعه حرفهای او را میپذیرد یا نمیپذیرد.
نشست بررسی طنز
پورفلاح که دیگر نمیتواند افسار تفکراتش را مهار کند تنها به گفتن اینکه مهمترین هدف طنزپرداز اصلاح جامعه پیرامونی است بسنده میکند و تا میآید جمله بعدی را آغاز کند با جواب تند و صریح آقای منتقد روبهرو میشود؛ رضایی بسیار سریع در جواب رییس خانه طنز و کاریکاتور اصفهان میگوید: هدف طنزپرداز اصلاح امور جامعه هم نیست؛ طنزپرداز صرفاً به دنبال انتقاد کردن است. مدیر دفتر طنز و خانه کاریکاتور هم خودش را از تک و تا نمیاندازد و میگوید: این نوع نگاه به طنز درنهایت مخرب و زیانبار است و ممکن است از طنز، برداشت توهینآمیز شود، اما رضایی که آمده تا یکتنه بار هر چه نقد و نقادی است را به دوش بکشد پاسخ میدهد: طنزپرداز منتظر جواب نیست و انتقاد طنازانه هیچگاه به توهین نمیانجامد؛ تمام هنر طنز در زبان خلاصه میشود و همین مسئله از طنزپرداز منتقدی میسازد که زیباتر از زبان دیگران به نقد محیط پیرامونی خود دست میزند؛ یک طناز هیچگاه به دنبال سیاهنمایی نیست بلکه آمده تا حرفش را بزند و عبور کند. سیاه و سپید مدینه فاضله یک طنزپرداز گفتوگو که به یک پاسکاری میان پورفلاح و رضایی تبدیل شده عرصه را برای مدیر جوان عرصه طنز فراهم میکند تا در مخالفت با تعریف رضایی از واژه سیاهنمایی بگوید: میان سیاهنمایی با هدف اصلاحات و سیاهنمایی با هدف تخریب تفاوت چشمگیری وجود دارد بهطوریکه طنزپرداز گاه میتواند با هدف اصلاحات، سیاهنمایی نیز انجام دهد؛ بدون شک طنزپرداز مصلح یا مددکار اجتماعی نیست بلکه مدینه فاضلهای در سر دارد که با دیدن مسائلی خلاف آن به نقد وقایع روی میآورد. او میافزاید: نقد جزوی از طنز است اما تمام آن نیست؛ برخی طنز را به دستههای سیاه، سفید و خاکستری تقسیم میکنند و بر این باور هستند که طنز سیاه نقادانه، تند و تلخ بوده و نهتنها خندهدار نیست بلکه در فضای تصویری سیاه وسفید تعبیر میشود و به شدت مفهومگرا است؛ با این وجود باید پذیرفت که طنز در بسیاری موارد از جنس فکاهه و غیرمجیزگو بوده و سرگرمکننده است؛ گاه اتفاق میافتد که طنزپرداز برای شاد کردن دل مردمش طنز بگوید که این نوع طنز، طنز سفید نامیده میشود. پورفلاح ادامه میدهد: گاه به فراخور موقعیت، طنز سیاه و سفید در کنار یکدیگر قرار میگیرند؛ مثلاً یک تلخی با چاشنی خنده یا شاید هم بتوان گفت که سیاهی یک موضوع با اندک نوری از خنده لایت و خاکستری میشود؛ اینجا است که مخاطب شاید در ظاهر بخندد اما در اصل تلخی ماجرا بر ذهن او اثر خواهد گذاشت. طنز بیاثر همان بهتر که اصلاً گفته نشود مدیر دفتر طنز و خانه کاریکاتور اصفهان معتقد است آنچه طنزپرداز را به هنرمند قابلی تبدیل میکند توانایی او در ترکیب نقد و سرگرمی است. او میافزاید: شاید همین محبوبیت طنزپرداز باعث میشود که برخی سازمانها و نهادها از او بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند بنابراین بسیار لازم است که طنزپرداز هوشیار باشد و خود را آلت دست دیگران قرار ندهد؛ درهرحال ذات طنز نیشدار است و لبخند ناشی از طنز بهترین راه برای فروبردن هر چه بیشتر این نیش بر پیکر جامعه و مدیران است. روحالامین که تاکنون نیز به انجام یک اظهارنظر کوتاه بسنده کرده بود با بیان اینکه طنز امر به معروف و نهی از منکر است به گفتن این تکجمله که "طنز بیاثر همان بهتر که اصلاً گفته نشود" بسنده میکند و نوبت را به فرهنگپژوه میسپارد. این طنزپرداز میگوید: به اعتقاد برخی، طنزپرداز برای آزادی بیان به استقلال عمل نیازمند است اما مسئله اساسی اینجا است که طنزپرداز مستقل برای تأمین هزینههای خود با مشکل روبهرو است. طنزپرداز در چالهای به نام مشکلات مالی فرهنگپژوه به نقش تأثیرگذار مطالعه در طنز طناز اشاره میکند و ادامه میدهد: طنزپرداز برای رسیدن به موفقیت نهتنها باید در بخشهای مختلف علوم اجتماعی، علوم سیاسی، روانشناسی و فلسفه مطالعات قابل قبولی داشته باشد بلکه لازم است با تکنیکهای رایج طنز و ادبیات نیز آشنا باشد؛ پیش از همه اینها اما بدون داشتن درآمد هیچ موفقیتی برای طنزپرداز محقق نمیشود؛ آخر چگونه ممکن است که طنزپرداز در عین استقلال و قرار نداشتن در سیستم دولتی یا اجرایی توان حل مشکلات مالی خود را داشته باشد؟
نشست بررسی طنز
این طنزپرداز که انگار خودش بارها با تردید استقلال و وابستگی دستوپنجه نرم کرده، میافزاید: شرایط نباید بهگونهای باشد که طنزپرداز برای حل چالشهای پیش روی خود دست به دامان دولت یا حتی مردم شود؛ مرجع کمک طنزپرداز باید جامعه طنزپرداز کشور باشد نه دیگری یا دیگران. فرهنگپژوه با بیان اینکه طنزپرداز نباید به هر تریبونی تن دهد، پای طنز قندپهلو را به ماجرا باز میکند و میگوید: برنامه طنز قندپهلو وابسته به صداوسیما است، همان صداوسیمایی که یکسری از دغدغهها در آن دیده نمیشود و این تقصیر خود طنزپرداز است. دید طنزپرداز باید از حالت بسته و تقلیدی فاصله بگیرد و بهجای انجام کارهای از پیش انجامشده به دنبال نوآوری و تنوع باشد. رضایی اما در خصوص نگاه ویژه طنزپردازان به دولت و فقدان شدید "تیپ" طنزی در میان آنها معتقد است: طنزپرداز به کمکهای بالادستی نیازی ندارد؛ چرا راه دور برویم؟ مثلاً همین رحیم رسولی و زرویی نصرآباد موفقترین نمونه از میان طنزپردازان مستقل و غیردولتی هستند. بااینحال فردی همچون عبید زاکانی را نیز میتوان نمونه قدیمی موفق در عرصه طنز فارسی دانست. پورفلاح درباره کیفیت وابستگی طنزپرداز به جریان حکومتی میگوید: حرکت درست بر مبنای اعتقاد قلبی است؛ بهعنوان نمونه اگر یک طنزپرداز اعتقادی به جریانی نداشته باشد و بااینحال برای گذران معیشت خود به این جریان متوسل شود نهتنها به تزلزل و تظاهر مبتلا خواهد شد بلکه اعتقاد خود را نیز زیر سؤال برده است؛ طنزپرداز باید در تمام شرایط بر سر اعتقادات خود راسخ بایستد. مدیر دفتر طنز و خانه کاریکاتور اصفهان با تأکید بر اینکه حکومت در برابر فرهنگ مملکت مسئول است، میافزاید: بهطورمعمول حکومتها به دنبال فرهنگ متناسب با جبهه فکری خود هستند؛ در ایران وزارت فرهنگ بهعنوان بخشی از حاکمیت باید خود را در برابر هنرمندان و قشر فرهنگی مسئول بداند. بااینحال وظیفه هنرمند و طنزپرداز گرفتن حمایت از دولت نیست، چراکه در غیر این صورت هم ثبات عمل خود را از دست میدهد و هم از چاه بیتوجهی به چاله مجیزگویی میافتد. حزب باد برای یک لقمه نان او اما روی مسئله جدیدی دست میگذارد و از طنزپردازانی سخن میگوید که برای کسب یک لقمه نان حزب باد شدهاند. میگوید: بعضی طنزپردازان وطنی با تغییر دولت بدون اینکه به روی خودشان بیاورند مواضع فکری خود را هم عوض میکنند؛ امروز مجیزگوی این دولت هستند و فردا بد و بیراهگوی آن؛ با این وجود برخی دیگر نیز مانند ابوالفضل زرویی حضور دارند که دنبال حمایت نبودهاند. دفتر طنز را تأسیس کرده، آثارش را منتشر کرده، حکومتش را نیز دوست دارد و دنبال اصلاح یکسری از بخشهای جامعه است. اینچنین آدمهایی تکلیفشان با خودشان مشخص است. پورفلاح در بیان ویژگیهای آثار ماندگار سری هم به هنر هفتم میزند و با اشاره به فیلمهای کاملاً متفاوت "دهرقمی" و "طلا و مس" ساخته "همایون اسعدیان" ادامه میدهد: اسعدیان برای ساخت فیلم زیبایی مانند "طلا و مس" به درآمد فیلم گیشهای "دهرقمی" نیازمند بود؛ هنرمندانی با این تفکر تکلیفشان با خود و زندگیهایشان مشخص است. آنها راه را یافتهاند و برای رسیدن به هدف ارزشمند خود تلاش میکنند. روحالامین که انگار با شنیدن صحبتهای همصنفیاش، کلید مشکلگشا را تنها در دست دفتر طنز میداند ادامه میدهد: دفتر طنز اصفهان باید هر چه سریعتر جلسات تخصصی را برای حل مشکلات عرصه طنز برگزار کند و طنزپردازان را در رسیدن به اهداف خودیاری دهد. رضایی درباره کمیت ایجاد محدودیت در کار طنزپردازان میگوید: طنزپرداز برای حرکت بهسوی کار علمی و اصولی نیازمند محدودیت است. بافتن هنر بدون هیچ معنا و مفهومی فرهنگپژوه در توضیح بیشتر خاطرنشان میکند: بسیاری از هنرمندان کشور، در اصل متفکران اصلی اجتماع هستند؛ شاید اگر اتفاقات زندگی آنها به گونه دیگری رقم خورده بود آنها هرگز هنرمند نمیشدند، مثلاً ممکن بود بروند فیلسوف شوند. باید پذیرفت که در جامعه امروز ما، افرادی زندگی میکنند که تفکرات خود را در قالب هنر نمایان میکنند. این طنزپرداز ادامه میدهد: هنرمند محکوم به تفکر است بااینحال در جامعه امروز ایران انتظارات از هنرمند بسیار بیشتر از این است، این در حالی است که در بسیاری جوامع دیگر هنرمند خود صاحب تریبون است؛ او نهتنها دغدغه بازگو کردن تفکرات خود به مردم را ندارد بلکه در بسیاری موارد تنها به دنبال بافتن هنر بدون هیچ معنا و مفهومی است. اما در ایران اینگونه نیست چراکه جامعه از هنرمند انتظار دارد که متفکر باشد. رضایی که بار دیگر وارد عرصه میشود با انتقاد از فرهنگپژوه میگوید: هیچ سبک و هنری بحث "هنر برای هنر" را تایید نکرده است؛ هنرمند "باید" متفکر باشد و جز این از او هیچ انتظار دیگری نیست و نخواهد بود؛ طنزپرداز خوب طنزپردازی است که در درجه اول از تفکر قوی برخوردار باشد. مثلاً همین جورج اورول اصلاً داستاننویس نیست، بلکه یک متفکر است و این تفکر او را به این درجه رسانده است. پورفلاح هم که انگار اینیک بار با نقد مدیر حلقه طنز نصف جهان موافق است به طعنه رو به فرهنگپژوه میگوید: سبک جالبی میشود که طنز بنویسیم بدون اینکه فکر کنیم! جیب بغل فیسبوک پر از طنز مگر میشود طنز باشد و نقش شبکههای اجتماعی در آن را نادیده گرفت؟! رضایی درباره نقش این شبکهها بر طنز معاصر ایران میگوید: شبکههای مجازی بیشتر به طنز و ادبیات کمک کرده و نقش تعیینکنندهای در ساختار طنز و ادبیات ایران داشتهاند؛ الان زمانه خیلی بهتر شده است. مثلاً در زمانهای گذشته، تنها یک نفر مجله گلآقا را داشت و خود را سردمدار طنزنویسی میدانست و با اینکه همیشه هم مطالب تاپی ارائه نمیداد اما به دلیل تک و انحصاری بودن شاخص هم بود، اما امروز در بسیاری شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک شاهد آثار جذاب و منحصربهفرد کسانی هستیم که هیچ ادعایی در طنز ندارند اما یکتنه آثار طنز قدیم را در جیب بغلشان میگذارند! پورفلاح دراینباره ادامه میدهد: رسم مرسوم هنرمندان از سالهای پیش تاکنون نشر برخی آثار ویژه در محیطهای عمومی و ارائه برخی آثار خاص در محیطهای خصوصی بوده است؛ امروز این مسئله به شکل ویژهای بسط و گسترش یافته بهطوریکه برخی افراد محیطهای مجازی را برای انتشار آثار خود انتخاب میکنند و نظرات دوستان خود را در خصوص نمونههای هنری خود جویا میشوند. پورفلاح جوان اما خط قرمزهای موجود را مهمترین عامل انتشار مجازی آثار هنرمندان میداند و اضافه میکند: خط قرمزها باعث میشود که امکان انتشار اثر بهصورت رسمی وجود نداشته باشد. بخشی از خط قرمزها مربوط به قانون میشود و توهین به قومیتها، توهین به جایگاههای مختلف حکومتی و ... جزو قانون به شمار میآید و بسیاری از افراد با آن آشنایی دارند. اما در برخی موارد مصداق و تفسیر مصداقی و قانونهای نانوشته، مشکلساز خواهند شد. انتشار مطالبی ازایندست همیشه با یک ترس اجتماعی همراه هستند چراکه بر اساس یک سیر منطقی افراد به انتشار مطالبی در شبکههای اجتماعی اقدام میکنند که از بر زبان آوردن آنها در فضای عمومی جامعه بیمناک هستند. روحالامین بهصورت تلویحی در انتقاد به صحبتهای مدیر دفتر طنز و کاریکاتور اصفهان میگوید: طنزپرداز باید خط قرمزهای پیشروی خود را رعایت کند و آهسته و پیوسته حرکت کند؛ این به نفع خود او است! اما پورفلاح هم انگار قصد عقب نشستن از مواضع خود را ندارد بنابراین در پاسخ به مدیر پایگاه اینترنتی "شیرین طنز" میگوید: سنجش زمان برای یک طنزپرداز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ طنزپرداز لازم است گاهی دست از آرام رفتن بردارد و برای رسیدن به مقاصد عالی خود تلاش کند؛ طنزپرداز نباید از واکنشهای سریع مصلحتاندیشانه و تندرویهای ملزوم به دلیل برخی معذورات دست بکشد؛ دستاورد تندروی طنزپردازانه در مواقع لزوم اتفاقات مثبت است. رضایی هم رشته سخن را اندک زمانی به دست میگیرد و در نقد روحالامین با محکوم کردن پدیده خودسانسوری ادامه میدهد: خودسانسوری در طنز، بدون شک طنز را به نابودی خواهد کشاند. کثرت ذوق طنزپردازانه پورفلاح که فضای موجود را موافق خود میبیند، تأکید میکند: اقتضائات موجود جامعه ایران با تعیین محدودیتهای بسیار، خط قرمزهای پرشماری را پیش روی هنرمندان قرار میدهد اگرچه بهطور حتم در نظام جمهوری اسلامی ایران قانون، عرف، قومیتها و دین همگی قابل احترام هستند. فرهنگپژوه در میانه گفتوگو یکدفعه یاد برکات و زیانهای کثرت طنزپرداز در محیطهای مجازی و غیره میافتد و چون دیگر نمیتواند خودش را در نگفتن این حرفها کنترل کند، میگوید: کثرت طنزپرداز بهخودیخود نه تنها لازم است و مشکلی ندارد بلکه در رشد و پرورش هنر طنزپردازی در میان علاقهمندان این عرصه نیز بسیار راهگشا است اما طنز دارای جنبههای انتقادی بسیاری است و طبیعتاً این جنبه باعث میشود که اصل خود هنر تحتالشعاع قرار گیرد. با این توصیف میتوان گفت که اشکال و آفت کثرت طنزپردازان زمانی خود را بیشتر آشکار میکند که یک عده طنزپرداز ضعیف بهعنوان طنزپرداز قوی معرفی میشوند. پورفلاح هم که انگار به این مقوله علاقهمند شده پِیِ صحبت را میگیرد و ادامه میدهد: ترجیح میدهم برای این فراوانی آثار طنز در محیطهای مختلف مجازی عنوان "کثرت ذوق طنزپردازانه" بگذارم؛ ذوقی که در سالهای اخیر با شدت فزایندهای در تمام محیطهای مجازی تحریک شده و البته اتفاق بسیار جالبی است. از دیدگاه من این ذوق گسترده ارزش بررسی از دید جامعهشناسانه را نیز دارد. البته باید مراقب تحلیل رفتن ذوقها بود. خیلی وقتها این ذوق در یک جمله و کامنت باقی میماند و تبدیل به خلق یک اثر و درنتیجه تأثیر در جامعه نمیشود. از دید فرهنگپژوه، بسیاری از تکنیکهای طنز برآمده از بطن جامعه هستند و رضایی میگوید: ورود طنز به صحنه شبکههای مجازی میتواند در ظهور و ماندگاری طنز فاخر اثرگذار باشد. همانند فرهنگپژوه که نسبت به انتشار برخی جوکهای هدفدار برای برخی از شخصیتها توسط عدهای در فضای مجازی بیمناک است، پورفلاح نیز میگوید: مردم ایران به این موضوع کمتر توجه میکنند که باید با فرهنگسازی صحیح از انتشار اینگونه مطالب در فضای شبکههای اجتماعی جلوگیری کرد. حرف خیلی دارند اما بالاخره اندکی از آن را زدند و رفتند تا با تیغهای تیزشان به جان جامعه بیفتند و همه عواقبش را بپذیرند. شاید امشب کمی آسودهتر بخوابند. گفتوگو: محمد فلاح - خبرنگار ایسنا در اصفهان انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]
صفحات پیشنهادی
پیام صلح ظریف به کشورهای منطقه، میتواند تاثیر مثبتی بر خنثیسازی توطئهها داشته باشد
شوهانی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران پیام صلح ظریف به کشورهای منطقه میتواند تاثیر مثبتی بر خنثیسازی توطئهها داشته باشد عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه پیام وزیر امور خارجه کشورمان به کشورهای منطقه میتواند تأثیر مثبتی بر افکار عمومی و خنثیسازی بخشی اچرا بمباتم برای آمریکا جایز است؟/ ایران نمیتواند انرژیهستهای داشته باشد!
پایگاه خبری دیلی کالر آمریکا چرا بمباتم برای آمریکا جایز است ایران نمیتواند انرژیهستهای داشته باشد برخلاف ادعای دیلی کالر درباره رفتار غیرخصمانه آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم آمریکا با دو بمب اتمی دو شهر ژاپن را به تلی از خاکستر تبدیل کرد و هزاران ژاپنی بیگناه را ذو«شمسه» میتواند ثابت کند جامعه به استعدادها بی تفاوت نیست
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاه شمسه میتواند ثابت کند جامعه به استعدادها بی تفاوت نیست عماد افروغ معتقد است که مجموعه جشنواره های شمسه می تواند ثابت کند که جامعه به استعدادها بی تفاوت نیست به گزارش جام جم آنلاین دکتر عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتپیامدهای مثبت و منفی تک نرخی شدن قیمت بنزین
پیشخوان خبر ساعت 18 30بررسی می کند پیامدهای مثبت و منفی تک نرخی شدن قیمت بنزین با افزایش قیمت حامل های انرژی در کشور موضوع مدیریت افزایش قیمت ها در کشور بار دیگر مطرح شده است به گزارش گروه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر با افزایش قیبازیگری که دوست دارد جیمزباند باشد!
جیسون استاتهام در مصاحبهای با روزنامه گاردین اعلام کرده که علاقه زیادی به بازی در نقش جیمز باند دارد و توانایی این کار را در خود میبیند بازیگر فیلم جاسوس در پاسخ به این پرسش که آیا دوست دارد پس از دنیل کریگ نقش مامور 007 را به عهده بگیرد گفت مطمئن باشید من میتوانمتایپوگرافی میتواند فاصله بین هنرمند و جامعه را کم کند
دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹ ۰۱ یک مدرس رشتهی گرافیک گفت در نمایشگاه تایپوگرافی میخواستیم نشان دهیم که قابلیتهای خط فارسی بسیار زیاد است سرپرست گروه تایپوگرافی دانشگاه جامع علمی کاربردی که این روزها آثارشان در گالری ابوالفضل عالی بهنمایش درآمده دربارهی این نمایشگاه اظهار کرفضای مجازی بر میزان مطالعه مردم تاثیر مثبت گذاشته است
معاون توسعه کتابخانه ها عمومی کشور فضای مجازی بر میزان مطالعه مردم تاثیر مثبت گذاشته است بیرجند - ایرنا - معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور با بیان اینکه فرمول دقیقی برای سنجش میزان مطالعه مردم وجود ندارد اما با این حال فضای مجازی از جمله پیامک واحمد یوسفزاده: نویسنده میتواند با نوک ساچمهی قلم خاک کشورش را حفظ کند
کافه کتاب 32 احمد یوسفزاده نویسنده میتواند با نوک ساچمهی قلم خاک کشورش را حفظ کند یک نویسنده به واسطهی میزان توان خود در انتقال مفاهیم و ارزشهای ملی و میهن پرستانه میتواند با نوک ساچمهی قلم خاک کشورش را حفظ کند باشگاه خبرنگاران - نسرین خدایاری احمد یوسفزاده نویسنده کهراههای مثبتنگری کاربردی و رهایی از افکار منفی
راههای مثبتنگری کاربردی و رهایی از افکار منفی کتاب نوبت ماهیگیری با عنوان فرعی مثبتنگری کاربردی رهایی از افکار منفی نوشتهی محمد نوراللهی منتشر شد به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران محمد نوراللهی مترجم آثار متعددی از کریستوفر پائولینی جان گریشام روندا بررویکرد مثبت شبکه مستند به گردشگری
شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۵ در دیدار استاندار همدان مدیران و فعالان گردشگری این استان با مدیر شبکه مستند سیما تفاهمنامه همکاری مبنی بر همکاریهای دوجانبه در امر اطلاع رسانی و تبلیغات گردشگری استان همدان امضا شد به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا در ابتدای این دیدار محمد نادرس تفسیر آیتالله ریشهری 2 راهی که شیطان از طریق آن نمیتواند بر انسان غلبه کند/ گمراهان خطرناک
درس تفسیر آیتالله ریشهری2 راهی که شیطان از طریق آن نمیتواند بر انسان غلبه کند گمراهان خطرناکشیطان میگوید از چهار سو انسان را محاصره میکنم اما خداوند 2 راه برای مقابله با شیطان برای انسان قرار داده است که اگر به آنها عمل کند شیطان نمیتواند بر او غلبه کند خبرگزاری فارس- گجنبههای مثبت و منفی «نگارخانهای به وسعت یک شهر»
شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۳ ۳۷ یک استاد دانشگاه معتقد است صاحبنظران با برگزاری نشستهایی پربار میتوانند به قوام یافتن موضوع حضور و تأثیر هنر در شهرها کمک کنند بهنام کامرانی در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا اظهار کرد فکر میکنم اجرای طرح نگارخانهای به وسعت یک شهر تمیخواهیم حال مردم را خوب کنیم/ دعوت مخاطبان به تفکر مثبت
تهیهکننده خوبی از خودتونه در گفتگو با مهر میخواهیم حال مردم را خوب کنیم دعوت مخاطبان به تفکر مثبت شناسهٔ خبر 2760930 - جمعه ۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۰۰ هنر > رادیو و تلویزیون سمانه فراهانی تهیهکننده خوبی از خودتونه از تلاش تیم تولید این برنامه برای خوب کردن حال مردم میگویدراضیه تجار: کشف 175 شهید غواص میتواند سوژه بسیاری از آثار هنری قرار بگیرد
راضیه تجار کشف 175 شهید غواص میتواند سوژه بسیاری از آثار هنری قرار بگیردراضیه تجار نویسنده با بیان اینکه پیامدهای دوران دفاع مقدس تا امروز ادامه دارد گفت هنرمندان این حوزه میتوانند درباره کشف اجساد 175 غواص که با دستان بسته به شهادت رسیدند داستان بنویسد شعر بگوید و فیلم بساتوضیح مدیر روابط عمومی ارشاد درباره حذف روابط عمومیها سازمان سینمایی میتواند روابط عمومی داشته باشد/رابط خبر
توضیح مدیر روابط عمومی ارشاد درباره حذف روابط عمومیهاسازمان سینمایی میتواند روابط عمومی داشته باشد رابط خبری در معاونت هنری منصوب میشودبابک دربیکی گفت طبق قانون برای سازمانهایمان روابط عمومی تعریف شده است سازمان سینمایی سازمان حج و اوقاف از این جملهاند در تاریخ 28 اسفندمپرسش و پاسخهایی از استاد «حسین الخشن» آیا ولایت فقیه، میتواند شکاف بین شیعه و سنی را از بین ببرد؟/
پرسش و پاسخهایی از استاد حسین الخشنآیا ولایت فقیه میتواند شکاف بین شیعه و سنی را از بین ببرد قرابتهای نظریههای ولایت فقیه و شوراولایت فقیه نمونه حکومتی جمهوری اسلامی و شیعیان است که حامیان خود را دارد و از طرف دیگر در برخی کشورهای اسلامی دیگر مورد انتقاد قرار میگیرد اما ای«حراج تهران» میتواند جای اعراب را در هنر بگیرد
یکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۰ ۴۸ یک هنرمند معتقد است برگزاری حراج تهران فرصتی است که میتواند ارزش سرمایههای هنری را در داخل کشور بالاتر ببرد و جای اعراب را در هنر ایران بگیرد آرمان استپانیان در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا دربارهی برگزاری چهارمین دورهی حراج تهرا-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها