واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۹ خرداد ۱۳۹۴ (۱۰:۲۱ق.ظ)
عمق اقتصادي مذاکرات سياسي موج - وضع مذاکرات سياسي ما نيازمند سازماندهي دفاعي و جهادي اقتصادي است، پس مردان جهادگر اقتصادي به پيش.
چکشکاري مباحث 1+5 پيرامون موضوع هستهاي، واقعيتي است که نه تنها در جمهوري اسلامي ايران، آمريکا و 1+5 بلکه در بسياري از کشورهاي دنيا در حال انجام است. البته جاي تعجب نيست که هر کشوري بر ملاحظات و منافع خود اصرار ورزد و آن را پيگيري کند.
نبايد فراموش کرد که مذاکره مانند معامله است و در آن طرفيني وجود دارد و لاجرم براي حل مساله بايد به نقطه تعادل و هم ترازي رسيد، در غير اين صورت مذاکره معنا نخواهد داشت، اما؛ اگر چنان چه هر طرفي بخواهد با ابزارهاي ويژه و لابيهاي گروهي قدرت نفوذ خود را به ديگري تحميل کند، ديگر به آن مذاکره نميگويند.
جرياني که اخيراً از مذاکرات مشاهده ميشود به واقع مذاکره نيست بلکه يک جنگ سياسي البته با عمقي اقتصادي است. تحريمها مهمترين ابزار در دست آمريکا و همپيمانان اوست. آنها در پي رصد همهجانبه خود از روند اقتصادي جمهوري اسلامي دريافتهاند که تحريمها ميتواند شاکله اقتصاد ايران را بر هم زند.
با توجه به روندي که در مديريت اقتصادي کشور وجود دارد امکان پويايي اقتصاد فراهم نيست و روزبهروز اين زخم بيشتر و بيشتر و در نتيجه فشار بر مردم افزون ميشود و امکان تغيير ساختار و نظام سياسي فراهم ميشود.
پس کاملاً روشن است که در اين معامله گرانيگاه مساله اقتصادي است، کما اينکه يقه اقتصادي کشور را با تحريمها گرفتهاند، اما؛ پاسخ به اين سؤال که آيا اگر در مذاکرات هستهاي حتي تسليم محض هم شويم آنها اين يقه چسبيده را رها خواهند کرد يا نه؟
پاسخ کاملاً روشن است؛ ادعاها و گفتوگوهاي صريح آنها نيز نشان ميدهد که اين تحريمها و يقه چسبيها همچنان در موضوعات ديگر مطرح خواهد شد؛ پس ما بايد مشکلات خود را در اقتصاد حل کنيم و گرانيگاه دست دشمن را رها سازيم. اقتصادي که بايد درونزا و برونگرا باشد.
ما بايد بتوانيم توليدات خود را دانشبنيان، قابل رقابت و عرضه در منطقه و جهان کنيم.
ما بايد هزينههاي دولتي خود را به شدت کاهش دهيم.
ما بايد تلاش و فعاليت کارکنان را در قانون کار تضمين کنيم.
ما بايد فرهنگ مصرفگرايي را به فرهنگ ضرورت گرايي تبديل کنيم.
ما بايد الگوي مصرف را در همه ابعاد در جامعه تعريف و تبيين کنيم.
ما بايد به يک وحدت نظر از عمق دل و صميميت در روند اقتصاد کشور برسيم، نه اينکه برخي بگويند ما فلان سياست را ميپذيريم، اما؛ از نظر کارشناسي به آن اعتقاد نداريم.
ما بايد خام فروشي نفت را تعطيل و بازارهاي جديدي براي فروش محصولات نفتي ايجاد و پيجويي کنيم.
ما بايد باور کنيم که جنگ اقتصادي سختتر و بنيانکنتر از جنگ نظامي است و سازماندهي ما در مقابل اين جنگ بايد جانانه و دقيق باشد.
ما بايد مديران يا فرماندهان اقتصادي و همچنين سربازان اقتصادي را سازماندهي کنيم و پرورش دهيم.
ما بايد از بسيج و مشارکت عمومي مردم و مخلصان بخش خصوصي در کارزار اقتصادي بهره ببريم.
ما بايد حجم دولت را کم کنيم و مديريت، نظارت و فرماندهي آن را توسعه دهيم.
ما بايد در ارائه خدمات بيمهاي، بهداشت، درمان، سلامت، رفاه عمومي و به طور کلي عدالت اجتماعي از خود بگذريم.
ما بايد فقر پروري را فراموش کنيم و همه سرمايههاي ملي را در توليد محوري هزينه کنيم.
دولت بايد از خير کارخانههاي زيانده و ورشکسته با مديريتهاي فشل بگذرد و حتي مجاني آن را در اختيار سرمايه گذاران و مديران بخش خصوصي که جان شان را پاي ريسک شان ميدهند، تحويل دهد.
ما بايد هزاران بايد ديگر را به خوبي بررسي و شناسايي کنيم و اين اقتصاد مرده را که هر چند سياستهاي پويايي اجرايي اصل 44 و اقتصاد مقاومتي و امثال آنها در آن دميده ميشود، جان نميگيرد را جاندار کنيم.
بياييد همه و همه آمريکا و همپيمانان و نيز همکيشان آن در منطقه را که شمشير از رو بسته تا ما را در کنج جنگ اقتصادي شکست داده و سلطهشان را بر ما گسترش دهند را سرجاي شان بنشانيم.
دشمن هنوز خرمشهر اقتصاد را تصرف نکرده است. نبايد باور کنيم که ميتواند و توانسته است که تصرف کند؛ زيرا اگر بدانيم تصرف کرده است بايد فقط حمله کنيم، اما؛ اگر بدانيم که در پي تصرف آن است و قصد حمله دارد، ما بايد هم دفاع کنيم و هم حمله.
ـ دکترمحمودرضا اميني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]