واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آقاي ايوبي! زبان خارجيتان چطور است؟!
نویسنده : احسان اعتصام
رايزنان فرهنگي پروسه جالبي براي آموزش و تربيت دارند. آنها پيش از هر چيز ياد ميگيرند كه در هر شرايطي مدافع فرهنگ جمهوري اسلامي و مبلغ ارزشهاي والاي اسلامي- ايراني باشند. آنها انتخاب ميشوند كه در كنار مردان سياست خارجي، سفيران فرهنگي كشورشان باشند و نقاط روشن و مزيتهاي نسبي سيستمعامل مورد استفاده حكومت متبوعشان را در معرض نگاه جهانيان به نمايش بگذارند. «حجتالله ايوبي» يكي از همين افراد است.
او اصرار ويژهاي دارد كه بر گذشته خود بهعنوان رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در فرانسه تكيه كند. او درسخوانده دانشگاه امام صادق(ع) است و حتماً به زبان عربي هم تسلط دارد. جدا از اينكه به گفته خودش در چند برنامه تلويزيوني، انگليسي و فرانسه هم ميداند. پس بد نيست اگر با همين ذائقه رايزني فرهنگي، فرض كند كه در يكي از كشورهاي خارجي در حال مأموريت است و هر روز در يكي از سخنرانيهايش از فرهنگ و تمدن ايران ميگويد و همچنين از چشمانداز 20 ساله و... كه ناگاه خبر اكران فيلم «قصهها» در جشنواره ونيز يا جشنوارههاي نوپاي عربي در كنار خليج فارس به گوشش ميرسد. اصلاً آقاي ايوبي ميتواند تصور كند كه در راه شركت در يكي از همايشهاي تمدنشناسي، فرهنگشناسي، ايرانشناسي، مردمشناسي و اسلامشناسي است و در ماشين، يكي از روزنامههاي مشهور اروپايي يا عربي را كه حاوي بازتاب اكران فيلم «قصهها»ست، دستيارش برايش ميخواند و به اين عبارت مهم ميرسد كه «فيلم «قصهها» برملاكننده زشتيهاي جامعه ايراني است»؛ همان جملهاي كه كليدواژه گزارش همه رسانههاي غربي- عربي از نمايش اين فيلم در جشنواره فيلم ابوظبي و ونيز بود (روزنامه لبناني «النهار» با اشاره به دور زدن قانون توسط بنياعتماد در توليد و ساخت اين فيلم نوشته بود كه اين فيلم مجموعهاي از فيلمهاي كوتاه و بازتابي واقعي از جامعه ايران است كه در آن سرخوردگي، اعتياد، عشق و سوءاستفاده جنسي ديده ميشود! يا رسانههاي ديگر مثل پايگاه مصري «الموجز» هم اعتقاد داشتند كه بنياعتماد فيلمي مستندوار از فساد ساخته است؛ فيلمي از يك راننده تاكسي، زني كه خودفروشي ميكند و... و نهايتاً يك پرتره دقيقي از ايران نشان ميدهد كه مردمان آن بين بقا در آن و كوچيدن از اين ديار مردد هستند!) چند ماه قبلتر هم «قصهها» در جشنواره سياسي ونيز نمايش داده شده و در ميان رسانههاي پرتواتر اروپايي بازتابهايي از همين جنس را ايجاد كرده بود؛ ظاهراً رسانههاي عربي و غربي در يك نقطه واحد به جمعبندي رسيده بودند و برخلاف آنچه مديران و فيلمسازان شبهروشنفكر داخلي بر طبل آن ميكوبيدند، اين فيلم تصوير سفيد و درخشاني از ايران ارائه نميكرد.
مخلص كلام اينكه آقاي ايوبي بيش از هر فرد ديگري ميداند كه اكران «قصهها» همانند نسخههاي خلف خود - «زندان زنان»، «دايره» و «ده»- چه بلايي بر سر نگاه ايرانيان نسبت به سرزمين مادريشان خواهد آورد؛ چه آنهايي كه در خارج از ايران متولد شدهاند و وطن را در ميان كمكاري ما از دريچه رسانههاي پرهياهوي آن طرف آبي شناختهاند و چه آنهايي كه در اين روزهاي سخت تهديد و تحريم، براي حركت به سمت آينده نياز به اميد دارند. قطعاً پرونده اكران «قصهها» در ميان استقبال سرد مردم، همچون نسخههاي ديگر نگاه يأسآلود شبهروشنفكران به جامعه ايراني بسته خواهد شد. اما مطالبه جواب سؤال ما از جناب ايوبي داستاني است كه به وسعت جراحت وارده بر غرور ملي ايرانيان و نمايش سياهنمايانه از زيست آنها در منظر جهانيان ادامه خواهد داشت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]