تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815392135




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگی بدون نیاز به نویسنده


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زندگی بدون نیاز به نویسنده
کارلوس فوئنتس
کارلوس فوئنتس، مطرح‌ترین نویسنده چند دهه گذشته مکزیک است. مردی که همچنان ساعت‌های متمادی میدان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌های شهرش را زیر پا می‌گذارد.به گزارش خبرآنلاین، کتاب «سرنوشت و اشتیاق» بیست و چهارمین رمان فوئنتس، یک از معماران «شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین» در کنار دوستانش «گابو» یا همان گابریل گارسیا مارکز، خولیو کورتاسار و ماریو بارگاس یوسا، برنده نوبل ادبیات 2010 در دهه 1960 است.رمان جدید او نمایی از مکزیکوسیتی معاصر از دید "خوزوئه" و "خریکو"، دو دوست/دشمن بلندپرواز است، الگویی که از داستان هابیل و قابیل وام گرفته شده. این دو در گرداب فساد سیاسی، قاچاق مواد مخدر و شکوفایی انحصاری مخابرات غرق می‌شوند.رمانی مملو از نمادگرایی، جادو، جدل‌های طولانی و پرش‌های زمانی که شاهکارهای دوران شکوفایی ادبی آمریکای لاتین، مثلا اثر کلاسیک خود فوئنتس به نام «مرگ آرتمیو کروز» را به یاد می‌آورد. این رمان همچنین نیاز فوئنتس به حضور در دنیای روز را در دهه نهم زندگی‌اش نشان می‌دهد.رمان جدید فوئنتس، مملو از نمادگرایی، جادو، جدل‌های طولانی و پرش‌های زمانی است که شاهکارهای دوران شکوفایی ادبی آمریکای لاتین را به یاد می‌آوردباید از همسر فوئنتس تشکر کنید که او را در جریان امور معاصر قرار می‌دهد، سیلوا لموس خودش روزنامه‌نگار است و به قول فوئنتس «همسرم برای همین اینجا است، او مرا با فرهنگ عامه هماهنگ می‌کند. من مرد تلفن و فاکس هستم.»فوئنتس در دهه 1960 میلادی مردی خاص و ثروتمند بود، اشراف‌زاده چپ‌گرایی که آشکارا از دولت گله می‌کرد و با این حال پیوند محکمی با ساختار آن داشت. او دوران دبستان را در واشنگتن آمریکا گذراند، پدرش در سفارت مکزیک در آمریکا کار می‌کرد. توقفگاه‌های سیاسی بعدی خانواده او بوینس‌آیرس و ریودوژانیرو بودند.فوئنتس اواخر دهه 1970 سفیر کشورش در فرانسه بود. چنین زندگی پر فراز و نشیبی که در آرامش سپری شد بهانه خوبی برای منتقدان او بود. سال 1988 منتقدی او را «چریک خوش‌پوش» خواند، مجله‌ای که این مطلب در آن چاپ شده بود متعلق به رفیق قدیمی فوئنتس یعنی اکتاویو پاز شاعر بود. پس از این اتفاق فوئنتس هرگز با پاز سخن نگفت و حتی در مراسم تدفین او در سال 1998 هم شرکت نکرد.فوئنتس اواخر دهه 1970 سفیر کشورش در فرانسه بود. چنین زندگی پر فراز و نشیبی که در آرامش سپری شد بهانه خوبی برای منتقدان او بودسال 2006 نیز یان استیوانز، منتقد ادبی «استعداد هدررفته» فوئنتس را به باد انتقاد گرفت. این نویسنده دیگر نقدها را نمی‌خواند چون «زندگی را مختل می‌کنند و چیزی جز اظهار نظر نیستند.»بارگاس یوسا، مارکز و پاز برنده نوبل ادبیات شده‌اند اما فوئنتس نه! او با اشاره به اینکه هرگز به گرفتن جایزه فکر نمی‌کند گفت: «خوشحالم که ماریو بارگاس یوسا این جایزه را گرفت و اگر خودم جایزه را گرفته بودم این را نمی‌گفتم.»فوئنتس به آیندگان هم فکر کرده است. 30 سال است که آثار داستانی‌اش (رمان‌ها و داستان‌های کوتاه) را در مجموعه از «دوره‌ها» تنظیم کرده است که «عصر زمان» نام دارد. این ایده در دیداری با یکی از دوستانش در سال 1980 به ذهن او می‌رسد. او آثارش را در ساختاری فراگیر جمع‌آوری می‌کند که بسیار تحت‌تاثیر «کمدی الهی»، مجموعه رمان‌های بالزاک است که تمامی جنبه‌های قرن نوزدهم فرانسه را در برمی‌گرفت.بر خلاف بارگاس یوسا که در سال 1990 انتخابات ریاست جمهوری پرو را باخت، فوئنتس رسما درخواست کار دولتی را رد کردمثل خود زمان، این مجموعه هم نامحدود است. فوئنتس از زمان انتشار «سرنوشت و اشتیاق» در سال 2008 سه رمان دیگر هم به زبان اسپانیایی در مکزیک منتشر کرده است. یکی رمان خون‌آشامی «والد» است.در حال حاضر او روی رمان قطوری با شخصیت اصلی فریدریش نیچه کار می‌کند. خودش درمورد آثار جدیدش می‌گوید: «حداقل شش عنوان کار در برنامه‌ام دارم که هنوز آنها را ننوشته‌ام.» این نویسنده هر روز از ساعت هشت صبح تا یک بعدازظهر می‌نویسد. به قول خودش «اجداد من آلمانی بودند و من هم نظم و ترتیب را از آنها به ارث بردم.»فوئنتس سه فرزند داشته است که دو تای آنها فوت شده‌اند. خودش دراین مورد می‌گوید: «یا فلج می‌شوی یا با آن کنار می‌آیی. من با آن کنار آمدم... تنها راهی است که می‌شود از دست رفتن عزیز را به موهبتی برای خودت و آنها تبدیل کنی.»پابلو نرودا می‌گفت وظیفه نویسندگان گفتن چیزی است که مردم نمی‌توانند بگویند. البته زندگی شهری تغییر بسیاری در آمریکای لاتین کرده است، دیگر نیاز کمتری به ما نویسنده‌ها هست. و چرا کسی باید به روشنفکرها گوش کند؟ بر خلاف بارگاس یوسا که در سال 1990 انتخابات ریاست جمهوری پرو را باخت، فوئنتس رسما درخواست کار دولتی را رد کرد. اما او هنوز روشنفکر تاثیرگذار مکزیکی است و دولت راست‌گرای کنونی مکزیک را همان دیکتاتوری 71 ساله «PRI» می‌داند که در سال 2000 سرنگون شد.فوئنتس در خاتمه گفت: «پابلو نرودا می‌گفت وظیفه نویسندگان گفتن چیزی است که مردم نمی‌توانند بگویند. البته زندگی شهری تغییر بسیاری در آمریکای لاتین کرده است، دیگر نیاز کمتری به ما نویسنده‌ها هست. و چرا کسی باید به روشنفکرها گوش کند؟ مسخره است!»از کارلوس فوئنتس آثار بسیاری با ترجمه مترجمانی چون عبدالله کوثری، مهدی سحابی، کاوه میر عباسی و... به فارسی ترجمه شده است که از بین آن‌ها می توان به «مرگ آرتیموکروز»، «آئورا»، «کنستانسیا»، «پوست انداختن» و «سر هیدرا» اشاره کرد.  گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 578]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن