تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):پرخورى و سستى اراده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرت، از عوامل بازدارنده و كند كننده ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815764924




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

من هم باستان‌شناس شدم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من هم باستان‌شناس شدم
من هم باستان‌شناس شدم
«من هم باستان‌شناس شدم!» خاطرات خواندنی، جذاب و پراطلاع تانیا گیرشمن، همسر رومن گیرشمن، باستان‌شناس سرشناس فرانسوی (روسی‌الاصل، 1895-1979) و شرح رویدادهای زندگی روزمره و رخدادهای پشت صحنه و عرصه كاری كاوش‌های 35 ساله رومن گیرشمن و همكارانش در ایران است.این كتاب كه به وسیله‌ی فیروزه دیلمقانی ترجمه شده، دربردارنده خاطرات این بانوی فرانسوی در فاصله سال‌های 1311 تا 1346 خورشیدی است. این کتاب چشم‌اندازی روشن از جزئیاتی از زندگی انسان در موقعیتی است كه به ندرت در آنچه مربوط به پژوهش و اكتشافات باستان‌شناختی می‌شود مورد تحلیل قرار گرفته است. ماجراهای كتاب از آنجا آغاز می‌شود كه تانیا گیرشمن در سال 1311 خورشیدی تصمیم می‌گیرد همراه همسرش، كه از سال 1310 كاوش‌های باستان‌شناختی‌اش را آغاز كرده بود، راهی ایران شود. «هرچه پول داشتیم و ته‌مانده پس‌اندازمان را جمع كردیم تا بتوانیم خرج سفر من» را فراهم كنیم. تانیا هیجان‌زده است و می‌نویسد: «نخستین‌بار بود كه از فرانسه خارج می‌شدم و این پرسش برایم مطرح بود كه چه ماجراهایی در انتظارم هستند.» آنها ـ در روزگاری كه هواپیمای مسافربری در كار نبود ـ‌ از راه مصر و بیت‌المقدس و بیروت و دمشق و بغداد به ایران می‌رسند. این سفر كه خالی از دشواری و رنج سفر نیست، با پیشامدهایی همراه است. از همه خواندنی‌تر آشنایی آنها با خانمی فرانسوی در بغداد است كه همسری عراقی دارد. رفت و آمد آنها چند سال طول می‌كشد و دوستی‌شان ادامه می‌یابد، تا آنكه تانیا پی می‌برد آن زن، دختر عموی خود اوست!آنها در روزگاری كه هواپیمای مسافربری در كار نبود از راه مصر و بیت‌المقدس و بیروت و دمشق و بغداد به ایران می‌رسند. این سفر كه خالی از دشواری و رنج سفر نیست، با پیشامدهایی همراه استتانیا گیرشمن با پندارهای دور و دراز، وارد ایران می‌شود. هنوز هیجان‌زده است و گمان می‌برد كه عجایب زیادی انتظارش را می‌كشند: «من وارد ایران شده بودم. ایران اسرارآمیز و دوردست، سرزمین شهرزاد، علاء‌الدین و چراغ جادو. آیا می‌توانستم شاهزاده خانم‌های پرنیان‌پوش و غرق در جواهر و سنگ‌های قیمتی و سواران با لباس‌های زربفت مجهز به شمشیرهای جواهر نشان را، كه در كودكی خوابشان را دیده بودم، ببینم؟»اما زمان چندانی طول نمی‌كشد كه پندارهای او فرو می‌ریزد. سختی سفر و دیدن زندگی ابتدایی مردمی كه اغلبشان برای نخستین‌بار بود كه بیگانگان اروپایی را می‌دیدند، او را به تردید می‌افكند كه آیا تصمیم درستی بود كه راهی سفری چنین دشوار و توان‌فرسا بشود؟سرانجام تانیا و همسر و همراهانشان به نهاوند می‌رسند. سال 1311 خورشیدی است. وارد شهر می‌شوند، در حالی كه فرماندار منتظر آنهاست: «مردم در جلوی خانه، دور اتوموبیل ما، حلقه زده و به آن چسبیده بودند» شگفتی او از آنچه می‌دید و آنچه در آغاز سفر تصور كرده بود، سرخورده‌اش می‌كند و از خود می‌پرسد: «پس ایران هزار و یك شب كجاست؟» به هر حال نخستین كاوش‌ها آغاز می‌شود و آنها با صندوق‌هایی آكنده از اشیای باستانی راهی تهران می‌شوند و بخشی از یافته‌ها را، بر پایه قراردادی میان دولت ایران و موزه لوور پاریس، به نماینده دولت ایران می‌دهند و بخش دیگر از یافته‌ها را با خود به فرانسه‌ می‌برند.سفر دوم یك ‌سال بعد آغاز می‌شود. در سفر پیش، تپه‌ای در دامنه كوه الوند در مغرب همدان، نظر آنان را جلب كرده بود و اكنون راهی اسدآباد همدان شده بودند تا كار حفاری را آغاز كنند. تانیا گیرشمن می‌نویسد كه اعضای گروه اكتشافی خوب با هم كنار می‌آمدند و یاد گرفته بودند با زندگی «بسیار ابتدایی» آنجا خو بگیرند، اما اشیای چندانی به دست نمی‌آورند و راهی لرستان می‌شوند. آنجا هم البته دردسرهای خود را دارد؛ ولی باز خبری از اشیای باستانی دندانگیر نیست. خانم گیرشمن كه دیدن این ماجراها بهانه‌ای به دست او می‌دهد تا آداب‌دانی و تمدن خود را به رُخ بكشد، همین‌كه از ایران خارج می‌شوند و به بصره نزد كنسول انگلیس می‌روند، مغرورانه می‌نویسد: در آنجا بود كه بار دیگر شبیه انسان‌های متمدن شدیمدر اینجاست كه گروه گیرشمن، به دستور رئیس موزه لوور پاریس كه كارفرمای رومن گیرشمن است، راهی كاشان می‌شوند و كاوش در تپه سیلك را آغاز می‌كنند. این تپه همان تپه معروفی است كه بقایای تمدنی شگفت و شگرف را در درون خود نهفته بود. خانم گیرشمن و همسرش از بازار اصلی كاشان و بازار نقره‌فروش‌ها و بازار مسگرها كه «با سروصدای كر كننده‌ای سینی، دیگ، سطل، پارچ، آفتابه، ابریق و كتری می‌ساختند» دیدن می‌كنند. صنایعی كه امروز زیر فشار خرد‌كننده ظرف‌های پلاستیكی فراموش شده‌اند.تانیا می‌نویسد: در كاشان «هر بار كه از بازار دیدن می‌كردیم، فوجی از پسر بچه‌ها به دنبالمان راه می‌افتادند. به غیر از آنها زن‌های چادری هم از نزدیك به من خیره می‌شدند. پارچه لباسم را لمس می‌كردند و كیفم را باز می‌كردند تا محتوایش را ببینند. ما غالباً به دیدن كارگاه‌های قالیبافی می‌رفتیم كه قالی‌های معروف كاشان را در آنجا می‌بافتند. همه این كارگاه‌ها در زیرزمین‌های كم نور قرار داشتند. قالیبافان چهارزانو می‌نشستند. زنان بیشتر در حال شیر دادن به نوزادانشان كارشان را دنبال می‌كردند. كاری بود طاقت‌فرسا، همچون اعمال شاقه» و البته با مزدی بسیار ناچیز.كاوش‌ها ادامه پیدا می‌كند. به نظر می‌آید كه آنها از اینكه دست خالی باز نمی‌گردند، خوشحال و راضی‌اند. در همان حفاری‌هاست كه شمشیری برنزی را سالم از زیر خاك بیرون می‌آورند. فرماندار كاشان شمشیر را به دست می‌گیرد تا تیزی لبه‌اش را آزمایش كند. شمشیر را در هوا می‌چرخاند و شمشیر باستانی در دست او تكه تكه می‌شود. فرماندار زیرلب به یكی از همراهانش، بدون هیچ تأسفی، می‌گوید: «به چه دلیل این فرنگی‌ها برای این اشیای پوسیده این همه پول تلف می‌كنند، در حالی كه در بازار بسیار زیباتر و نوتر از آنها پیدا می‌شود؟»خانم گیرشمن كه دیدن این ماجراها برای او خالی از تفریح هم نیست و بهانه‌ای به دست او می‌دهد تا آداب‌دانی و تمدن خود را به رُخ بكشد، همین‌كه از ایران خارج می‌شوند و به بصره نزد كنسول انگلیس می‌روند، مغرورانه می‌نویسد: «در آنجا بود كه بار دیگر شبیه انسان‌های متمدن شدیم!»از مهم‌ترین كاوش‌ها كه شرح كامل آن را تانیا نوشته، بیرون آوردن زیگورات چغازنبیل از زیر خاك است، اما پیدا كردن گورهای سلطنتی ایلامی‌ها، گیرشمن‌ها را به شدت ناامید می‌كند. چون آن‌ها انتظار داشتند كه به گنجینه‌هایی همانند آنچه در گور توت عنخ آمون، فرعون مصر، یافته شده، دست پیدا كنندكاوش در محوطه‌های متعلق به دوره ساسانیان در بیشاپور فارس از مهر تا بهمن 1314 به طول می‌انجامد. تانیا و همسرش از راه اصفهان به شیراز می‌روند. خانم گیرشمن كه در عیب و ایراد گرفتن و افتخار كردن به تمدن اروپایی‌اش كوتاه نمی‌آید، به اصفهان كه می‌رسند، ناخن خشكی می‌كند و از دیدن آن همه زیبایی و بناهای كم‌مانند، تنها به همین بسنده می‌كند كه بنویسد: «از مسجدها و قصرها و بازار دیدن كردیم.» در عین حال رومن گیرشمن، همسرش، و همكارانشان دشواری‌ها را بردبارانه تاب می‌آورند، از بیماری گرفته تا بارش‌های سیل‌آسا. تانیا در توصیف محیط اطراف و آدم‌های دور و برش چیره‌دست است و هیچ چیز از نگاه او دور نمی‌ماند.از مهم‌ترین كاوش‌ها كه شرح كامل آن را تانیا نوشته، بیرون آوردن زیگورات چغازنبیل از زیر خاك است، اما پیدا كردن گورهای سلطنتی ایلامی‌ها، گیرشمن‌ها را «به شدت ناامید» می‌كند. چون آن‌ها انتظار داشتند كه به گنجینه‌هایی همانند آنچه در گور توت عنخ آمون، فرعون مصر، یافته شده، دست پیدا كنند. در هر حال، كم و بیش گزارش مفصلی درباره این حفاری، در لابه‌لای خاطرات تانیا گیرشمن دیده می‌شود و البته در همه آن سال‌ها «دردسرهای كوچك» همچنان ادامه می‌یابد و هر بار ماجرایی خواندنی پدید می‌آورد.كتاب «من هم باستان‌شناس شدم!» خاطرات تانیا گیرشمن (1311ـ 1346 خورشیدی) با شمارگان 1500 نسخه، در 598 صفحه، با قیمت 25 هزار تومان، منتشر شده است.گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن