تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816529347




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غرق در فرهنگ چيني


واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: غرق در فرهنگ چيني


ترجمه: سپيده جديري - راب كوهن هميشه چيزي از فرهنگ آسيايي در چنته دارد. مثلاً او فيلم «اژدها: داستان بروس لي» را در سال 1993 ساخته است البته توجه او به آسيا به سال ها قبل از ساختن اين فيلم باز مي گردد. اگرچه فيلم «موميايي؛ آرامگاه امپراتور اژدها» دومين فيلم كوهن است كه به آسيا مي پردازد اما نشاني از سال ها شيفتگي او نسبت به فرهنگ چين را در خود دارد.

كارگردان «موميايي 3» با اشاره به اينكه اين شيفتگي ريشه در دوران كودكي اش دارد، مي گويد: «هشت ساله بودم كه توجه مادرم به عنوان سرگرمي به نقاشي هاي آبرنگ چيني جلب شد. ما در آن موقع در شهر كوچك كرنوال زندگي مي كرديم. مادرم هر كتابي را كه درباره هنرهاي چيني بود، مي خريد و به خانه مي آورد. هر پسربچه هشت ساله ديگري هم جاي من بود به ورق زدن اين كتاب ها وسوسه مي شد. به اين ترتيب دنياي من گسترده تر شد چون با زيبايي شناسي چيني آشنا شدم و عكس هايي از كشور چين را ديدم. بنابراين چين اولين كشوري بود كه بعد از كالج به آنجا سفر كردم. مستقيماً به پكن رفتم و بعد هم به شانگهاي اما در آن زمان به زي-آن نرفتم چون در واقع اين منطقه هنوز كشف نشده بود. فكر مي كنم سفر من به چين حدوداً در سال 1972 بود و در مورد
زي-آن اكتشاف تازه اي تا سال 1974 انجام نشده بود. وقتي حدود 10 سال پيش براي اولين بار به آنجا رفتم تا مجسمه هاي سفالي جنگجويان چيني را ببينم تقريباً شوكه شدم چون تا پيش از آن هيچ وقت احساس نكرده بودم كه بازواني از اعماق تاريخ مرا در آغوش بگيرند اما در حفره اي كه جنگجويان سفالي در آن قرار داشتند اين را حس كردم.»
فيلمساز بودن كوهن او را آنقدر جسور كرده بود كه تصميم گرفت جنگجويان سفالي چيني را در افسانه موميايي اش شركت دهد: «وقتي براي تحقيقاتي كه براي ساختن اين فيلم لازم بود، دوباره به آن منطقه رفتيم، مسوولان موزه ما را به جايي مسطح در پشت حفره هايي بردند كه جنگجويان سفالي در آن قرارگرفته بودند. جالب اينجاست كه شما در آنجا نمي توانيد آنها را لمس كنيد اما در عين حال با آنها چشم در چشم مي شويد. بنابراين مي بينيد كه علاقه و شيفتگي من به فرهنگ چيني سابقه اي طولاني دارد.»
«موميايي» درست بعد از پشت سرگذاشتن سخت ترين دوره كاري كوهن از راه رسيد. او در آن دوره درگير ساختن دنباله هايي براي فيلم هاي پرفروشش بود اما ظاهراً در اين موارد چندان خوش اقبال نبود: «چيزي كه در فيلم «سريع و خشمگين» مي بينيد آن چيزي است كه استوديو مي خواسته و اصلاً ايده من نبوده است. در واقع اتفاقي كه در آن موقع افتاد، اين بود كه من داشتم فيلم «هشتمين سفر سندباد» را مي ساختم اما چون فيلم «مخفيانه» جواب نداده بود، استوديو سوني اين پروژه را ملغي كرد. حال آنكه من وقت زيادي صرف اين پروژه كرده بودم فكر مي كنم هشت ماه. قرار بود كينو ريوز در آن بازي كند و جت لي هم در نقش ضدقهرمان ظاهر شود اما پروژه ملغي شد و تمام نقشه هاي من درباره روياي چيني ام بر باد رفت.»
به اين ترتيب شايد موفقيت «موميايي 3» را بتوان جبران مافاتي براي كارهاي كوهن به شمار آورد: «چند سال بعد وقتي از من خواستند موميايي3 را بسازم به كارگزارم گفتم: داريد با من شوخي مي كنيد، فكر نمي كنم منظورتان اين باشد كه من بايد آن فيلم را بسازم. او گفت: همه مي دانيم كه تو عاشق چين هستي. اين فيلم هم كلاً قرار است در چين ساخته شود... وقتي فهميدم كه اين فيلم قرار است چطور باشد و چقدر در موردش قدرت مانور دارم واقعاً هيجان زده شدم و به آن به عنوان قسمت اول تازه اي در اين مجموعه نگاه كردم كه درست در مقابل قسمتي كه در مصر مي گذشت، قرار داشت يعني اين بار قصه كاملاً فرق مي كرد.»
كوهن خودش را در فرهنگ چين غرق كرده است و به همين دليل به سادگي توانسته از شيوه هاي فيلمسازي چيني الهام بگيرد: «من از شيوه بداهه خيلي در فيلم هايم استفاده مي كنم. در واقع فقط كافي است كمي درباره كارتان بازتر فكر كنيد. من كار فيلمسازان هنگ كنگي نظير جان وو را واقعاً ستايش مي كنم و اندرو لا را هم خيلي دوست دارم و از شيوه كار آنها در فيلمم خيلي الهام گرفتم.»
-
براندون فريزر؛بروز احساسات چيني
فيلم «موميايي 3» تفاوت هاي زيادي با قسمت هاي قبلي اين مجموعه دارد؛ مثلاً ماريا بلو به جاي راشل ويز نقش اوي اوكانل را بازي مي كند و راب كوهن هم جانشين كارگردان قبلي يعني استفن سامرز شده است. جت لي هم نقش يك موميايي جديد را ايفا مي كند اما براندون فريزر و جان هانا تنها بازيگراني هستند كه در قسمت هاي قبلي اين مجموعه نيز ظاهر شده بودند. فريزر كه مثل قسمت هاي قبلي نقش اصلي اين فيلم (ريك اوكانل) را بازي مي كند درباره كار با راب كوهن مي گويد: «راب با فيلمسازي بيگانه نيست. او با ساختن فيلم هايي چون «سريع و خشمگين» و «سه ايكس» نشان داد كه به خوبي مي تواند از عهده ساختن بهترين فيلم هايي كه جلوه هاي ويژه در آنها حرف اول را مي زند، برآيد. او همچنين توانست محبوبيت زيادي را در ميان تماشاچيان نوجوان، 20 ساله و حتي بالاتر به دست آورد. راب در مورد فيلم «موميايي 3» هم تجربه زيادي داشت چون او تا جايي كه مي دانم يك باستان شناس بوده يا حداقل رشته دانشگاهي اش در هاروارد باستان شناسي بوده و علاقه خاصي هم به تاريخ چين داشته است. بنابراين فكر مي كنم او تمام احساساتش را درباره چين در اين فيلم نشان داده است.»
فريزر درباره اينكه اين بار ماريا بلو نقش همسر او را بازي كرده، مي گويد: «وقتي فيلمنامه را مي خواندم چون در دو قسمت قبلي با راشل ويز همبازي شده بودم به طور ناخودآگاه در ذهنم صداي او را در هنگام خواندن ديالوگ ها مي شنيدم. وقتي شنيدم كه از پروژه كنار كشيده است، فكر كردم ديگر بدون او فرقي نمي كند چه كسي اين نقش را بازي كند اما فكر مي كنم ماريا بلو نشان داد كه به خوبي مي تواند از عهده بازآفريني اين نقش برآيد.»
در اين فيلم بيش از يك بار با ريك اوكانل سر و كار داريم. البته فريزر بسياري از حركات خطرناك اين نقش را خودش برعهده گرفته است اما نه همه آنها را: «ما يك تيم بدلكار عالي در اين فيلم داشتيم. بدلكارهايي كه من با آنها كار كردم واقعاً مشتاق بازي كردن اين نقش بودند و مي خواستند هر كاري را كه مربوط به آن باشد انجام دهند. آنها حتي از اينكه بعضي از كارهاي خطرناك اين نقش را خودم بر عهده مي گرفتم، ناراحت مي شدند اما وقتي قرار است به خاطر بازي در نقشي به من پول بدهند و در عين حال خودم مي توانم كارهاي مربوط به آن را انجام دهم مسلماً بايد آنها را انجام دهم.»
البته فريزر در اين فيلم هيچ صدمه اي نديده است: «با همه قدرتم به ايفاي اين نقش پرداختم و تا پايان فيلم هم هيچ صدمه اي نديدم. البته سه بار نزديك بود صدمه ببينم اما از عهده اش برآمدم.»
-
ماريا بلو شمشيربازي با موميايي ها
ماريا بلو هميشه آرزو داشته در نقش قهرمان فيلم هاي اكشن ظاهر شود به همين دليل هم در فيلم هايي چون «تاريخ خشونت» و «كولر» بازي كرده است اما حتي بازي در فيلم هايي چون «حمله به مرز 13» و «بازپرداخت» نيز او را به آرزويش نرساند. او براي بازي در فيلم «موميايي 3» مجبور شد سازندگان آن را متقاعد كند كه مي تواند از عهده نقش هاي اكشن هم بربيايد: «مسلماً نظر استوديو اين بود: اين زن به درد نقش هاي درام مي خورد. آيا مي تواند از عهده اين نقش هم بربيايد؟... پس مجبور شدم توانايي ام را به آنها ثابت كنم. بنابراين كمي تمرين كردم چون در اين نقش سر و كارم با سيم ها بود اما اين كار به نظرم خيلي سرگرم كننده آمد. اولين باري كه روي سيم سوار شدم احساس پيتر پن بودن به من دست داد. اين كار براي من خيلي آسان بود.»
البته اين باعث نشد كه بلو چيزي مشابه نقشي را كه راشل ويز ايفا كرده بود بازآفريني كند: «دو قسمت قبلي موميايي را خيلي دوست داشتم. هيچ وقت هم نتوانستم جاي راشل را بگيرم چون او بسيار مستعد و درخشان بود. در واقع نقش من در موميايي3 خيلي با نقش او در دو قسمت قبلي فرق داشت. به قول راب كوهن اگر بشود گفت شخصيت او شبيه آدري هپبرن بوده، شخصيت من بيشتر به كاترين هپبرن شباهت داشته است. در واقع راب كوهن نقشي متفاوت از آنچه راشل ايفا كرده بود براي من نوشت و با خواندن فيلمنامه فهميدم كه اين دو چقدر با هم فرق دارند. اصلاً اين طور نبود كه بگويند: راشل اين طور رفتار مي كرد، پس تو هم بايد همان طور رفتار كني.»
در نهايت انجام كارهاي بدلكاران بلو را به آنچه آرزويش را داشت، رساند: «واقعاً از انجام دادن تمام اين كارها به هيجان مي آمدم. من و براندون براي شمشيربازي پايان فيلم ماه ها با يك مربي كار كرديم. به نتيجه اين تمرين ها خيلي افتخار مي كنم. در واقع در حين شمشيربازي بايد موميايي ها را مجسم مي كرديم؛ شش موميايي با من مي جنگيدند و چند موميايي هم با براندون. بنابراين هنگام تمرين به جاي موميايي ها با بدل ها مي جنگيديم براي همين به خوبي مي دانستيم كه جاي موميايي ها در آن صحنه فيلم كجا خواهد بود و دوربين كجا. همچنين به خوبي مي دانستيم كه قرار است چه بلايي بر سر موميايي ها بياوريم. به نظر من اين يك جورهايي به كلاهبرداري شباهت داشت،»
-
جت لي ؛ موميايي چيني
در «موميايي 3» يك موميايي چيني زنده مي شود كه جت لي نقش او را بازي مي كند. خود لي در اين باره مي گويد: «اين بار كه آنها به من گفتند: موميايي 3 قرار است در چين ساخته شود و تو نقش موميايي را بازي مي كني. گفتم: بسيار خوب. چون كارگردانش را دوست داشتم... ما قبلاً با هم درباره فيلم ديگري صحبت كرده بوديم كه البته ساختش ممكن نشد. چون قبلاً نقش آدم خوب ها را بازي كرده بودم، برايم بازي در نقش ضدقهرمان خيلي جالب بود. در واقع هميشه دوست داشتم چنين نقشي را بازي كنم.»
البته لي در چند فيلم آمريكايي نقش منفي داشته است اما نقشش در «موميايي 3» پس از نقش هاي مثبت زيادي كه در فيلم هاي آسيايي بازي كرده بود، برايش حكم يك كار تازه را داشت: «براي نقش اول فيلم هميشه بايد آدم خوبه را بازي كني. اين كار دشواري است چون آدم خوب مسووليت مراقبت از خانواده اش، همسرش، بچه هايش و همسايه هايش را برعهده دارد. در واقع خوب بودن اصلاً آسان نيست. حال آنكه نقش آدم بده خيلي سرراست است. او هميشه خودخواه است و مثلاً اگر از ماشين فلاني خوشش بيايد، بايد آن را به دست بياورد.»
لي بعيد مي داند كه طرفداران سينه چاكش در آسيا او را در نقش منفي هم بپذيرند: «آه، آسيايي ها امكان ندارد چنين چيزي را بپذيرند. به هيچ وجه، اگر شما در چين يا آسيا جت لي را در نقش منفي فيلمي ببينيد، اين فيلم به هيچ وجه در سينماهاي آسيا فروش نخواهد كرد. براي همين است كه آسيايي ها نمي توانند چنين فيلمي بسازند.»
لي درباره چگونگي ساخته شدن اين فيلم مي گويد: «اين فيلم عظيم ترين فيلم هاليوودي است كه در چين فيلمبرداري شده است. حتي بدون آن همه سرباز سفالي هم در مجموع 3000 نفر دست اندركار اين فيلم بودند. فقط براي گريم 100 نفر گريمور داشتيم. در نظر بگيريد كه به عنوان بازيگر در خيابان شانگهاي كه آن همه گريمور در حال كار هستند، ايستاده ايد. آيا احساس پادشاهي به شما دست نمي دهد؟ اگر سربازان سفالي را كنار بگذاريد هنوز هم عده زيادي يعني 3000 نفر در مقابل تان قرار دارند و مسلماً براي يك بازيگر تصور اينكه همه اينها سربازانش هستند، كار آساني است.»
منبع: CanMag
 چهارشنبه 23 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[مشاهده در: www.iransport.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 541]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن