تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815042706




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دنباله‌رو دولت نبوديم


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دنباله‌رو دولت نبوديم


سياست - پارلمان‌ها در همه جاي جهان تاثيرگذاري بسيار اندكي در سياست خارجي دارند، اما آنها هيچ وقت بي‌تاثير نيستند.

در كشور ما نيز اگر چه نهادهايي مانند شوراي عالي امنيت ملي و وزارت خارجه پيگير مسائل سياست خارجي هستند اما كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در مجلس هم همواره به دنبال ايفاي نقش موثر در مسائل سياست خارجي بوده است.

حساسيت فوق‌العاده‌ مسائل در دستور كار سياست خارجي‌ مجلس هفتم را نسبت به اين بخش از فعاليت‌ها حساس‌تر و البته دست به عصاتر كرد. همين، موجب شد برخي مجلس را به دنباله‌روي از سياست‌هاي دولتي در حوزه سياست خارجي متهم كنند.

اما حشمت‌الله فلاحت‌پيشه، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي برخلاف نظر منتقدان معتقد است‌ مجلس به سهم خود فعالانه عمل كرده است. گفت‌وگوي همشهري عصر با عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس پيرامون نقد عملكرد مجلس هفتم و اولويت‌هاي مجلس هشتم را در پي مي‌خوانيد:

* بحث جهت‌گيري مجلس هفتم در سياست خارجي يكي از پرمناقشه‌ترين بحث‌ها بوده است، اگر چه سياست‌هاي مربوط به انرژي هسته‌اي از طرف مسئولان كلان نظام مطرح شده و تعيين مي‌شود و توسط ديگر دستگاه‌ها پيگيري مي‌شود، اما در مورد مسائل خرد پرسش‌هايي وجود دارد، شما به عنوان يكي از اعضاي فعال كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي فكر مي‌كنيد، آيا مجلس آن‌طور كه بايد و شايد نقش خود را توانست ايفا كند؟

اعتقاد من بر اين است كه مهم‌ترين معيار براي ارزيابي نقش مثبت مجلس هفتم در سياست خارجي توصيف مقام معظم رهبري در اين زمينه است. مقام معظم رهبري چند مصوبه مجلس در زمينه مسائل هسته‌اي را از جمله مصوبات خوب در تاريخ مجالس ايران خواندند و به نظر من اين مسئله از افتخارات مجلس بود كه در مهمترين موضوع سياست خارجي همواره صاحب‌نظر و صاحب نقش بود، البته با توجه به سطح بالاي تخصص و تجربه‌اي كه در كميسيون امنيت ملي وجود داشت، باز هم از مجلس انتظار بيشتري مي‌رفت كه در مسائل خاص مربوط به سياست خارجي حضور بيشتري مي‌داشت.

مجلس براي سياست خارجي چند امكان دارد و بايد از آن استفاده كند؛ يكي از آنها امكان خود كميسيون امنيت ملي است كه بايد در تصميم‌گيري‌ها جايگاه بيشتري را براي خود تعريف كند و دوم امكان گروه‌هاي دوستي است. 60 يا 70 گروه دوستي در مجلس وجود دارد كه مي‌تواند ارتباطات مستمري با پارلمان‌هاي كشورهاي مختلف دنيا داشته باشد.

متاسفانه از ظرفيت اين گروه‌ها در مجلس هيچ‌گاه به طور كامل استفاده نشد، به ويژه اينكه مجالس از يكسري محذورات و مصلحت‌گرايي‌هاي دولت‌ها برخوردار نيستند و مي‌توانند در موضع‌گيري‌ها به راحتي صاحب نقش باشند، متاسفانه اين قسمت از مجلس در سياست خارجي فعال نشده است. اميدوار هستيم كه اين بخش از ظرفيت‌ها در مجلس آينده مورد استفاده قرار بگيرد.

* مجلس هفتم، در كل، به غير از مسئله انرژي هسته‌اي تابع دولت بود يا واقعا سعي مي‌كرد در جهت منافع ملي حركت كند؟

من بحث تابعيت از دولت را نمي‌پذيرم، ولي تابعيت از شوراي امنيت ملي را مي‌پذيرم. سياست خارجي در جمهوري اسلامي ايران تابعي از شوراي امنيت ملي است.

* تفاوت آنها در چيست؟

تفاوت آنها اين است كه شوراي امنيت ملي نهادي فراتر از دولت است. سياست خارجي در جمهوري اسلامي ايران در شوراي امنيت ملي شكل مي‌گيرد كه در آنجا، قواي مختلف كشور، نيروهاي نظامي و انتظامي و نمايندگان مقام معظم رهبري صاحب نقش هستند و سياست خارجي در اين نهاد برتر تنظيم مي‌شود و ديگران ملزم به اجراي آن هستند، لذا اگر اين تبعيت وجود داشته باشد، تبعيت از شوراي امنيت ملي است‌ كه همان‌طور كه دولت تابع آن است، مجلس هم تابع آن است و تبعيت مشترك دولت و مجلس، اين احساس را ايجاد مي‌كند كه مجلس تابع دولت است، در صورتي كه دولت و مجلس هر دو تابع شوراي امنيت ملي هستند.

* در مجموع جهت‌گيري سياست خارجي كه بعد از مجلس هفتم و دولت نهم كه تقريبا نظر فكري يكسان داشتند، در جهت منافع ملي بود يا مي‌توانستيم به يكسري از مطالبات و مسائل با هزينه كمتر هم برسيم؟

نوع سياست خارجي آقاي احمدي‌نژاد در دولت نهم از برخورد غرورآميز كشورهاي غربي با خواست دموكراسي در ايران متاثر شد. در دوراني كه مشخصا آقاي روحاني سياست هسته‌اي ايران را دنبال مي‌كرد، ما در يك قالب ديپلماتيك و كاملا تنش‌زدايانه سعي كرديم سياست ايران را پيش بريم، اين هم سياست تصويب شده در شوراي امنيت ملي بود، ولي عملا پاسخ، پاسخ مثبتي نبود و نوعي برخوردهاي منفي سبب شد كه عملا تعليق در برنامه‌ هسته‌اي ايران تبديل به توقف شود.

وقتي دولت آقاي احمدي‌نژاد بر سر كار آمد، با استفاده از زمينه‌اي كه در اين دولت بود، در شوراي امنيت ملي تصميم گرفته شد كه تعليق شكسته شود و يك مشي تهاجمي در سياست خارجي در پيش گرفته شود، من معتقدم كه هر آنچه در سياست خارجي بود، تابعي از مقتضيات ديپلماسي و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران بود، دو روي اين سياست خارجي ايران در طول 5 سال گذشته توسط غربي‌ها ديده شده است و الان هم شرايط به سمتي پيش مي‌رود كه شرايط حد وسطي حاكم شود كه در قالب آن هم حقوق حقه مردم و دولت ايران حفظ شود و هم اينكه ما به سمت نوعي ديپلماسي گرايش پيدا كنيم.

* نشانه‌هاي حد وسطي كه مي‌فرماييد چيست؟ زير آنچه ‌ در منطقه در حال اتفاق است به غير از اين مسئله را نشان مي‌دهد.

همين كه اكنون در مسائل منطقه‌اي و سياست خارجي تابوي مذاكره با آمريكايي‌ها در زمان آقاي احمدي‌نژاد شكسته شد، در مورد مسائلي همچون عراق هم اين تابو شكسته شد و جمهوري اسلامي ايران آمادگي خود را براي هرگونه مذاكره بي‌قيد و شرط با رقبا و مخالفان و حتي دشمنان اعلام كرد. به نظر من اين زمينه فراهمي در اين رابطه شد ولي در اين بين آژانس هم نقش مثبتي داشت يعني گزارش‌هايي كه آژانس ارائه داد، عملا تداوم حفظ ايران ذيل فصل هفتم و هشتم ملل متحد را زيرسوال برده و روند صدور قطعنامه‌ها با زمان‌بندي مدنظر آمريكا به هيچ وجه همخوان نيست.

آمريكايي‌ها براي صدور قطعنامه‌ها شايد فواصل يكي، دو ماه را در نظر داشتند ولي اكنون تاخير در صدور قطعنامه‌ها و تعديل متن قطعنامه‌ها نشان دهنده اين مسئله است كه در طرف مقابل، اين خواسته براي احياي مذاكره وجود دارد، منظورم از طرف مقابل 1+5 است. اين موضوع با شكست سياست‌هاي آمريكا در منطقه مشخصا در عراق همزمان شده است، من اعتقاد دارم در فضايي كه از اكنون تا انتخابات رياست جمهوري آمريكا داريم و اينكه فضاي غالب در انتخابات رياست جمهوري آمريكا اكنون فضاي جنگ نيست، بلكه فضاي پرهيز از تنش است، در اين فضا فرصت‌هايي شكل مي‌گيرد كه در اين فرصت‌ها امكان مذاكره بين ايران و مخالفان تقويت مي‌شود.

* آقاي دكتر! به شكستن تابوي مذاكره بين ايران و آمريكا اشاره كرديد ولي اين مذاكره براي ايران به طور مشخص چه دستاوردي داشت زيرا بعضي از تحليلگران و ناظران روابط ميان ايران و آمريكا معتقد هستند هدف از دعوت آمريكا براي انجام مذاكره با ايران در واقع به دام انداختن ايران جهت مطرح كردن اتهامات ايران در مسئله عراق و ناامني‌هاي عراق است، آيا مي‌توان دستاورد مشخصي براي اين مذاكرات متصور بود؟

كساني كه طراح سياست خارجي آمريكا بودند، دو دوره را براي بوش دوم پيش‌بيني كرده بودند؛ دوره اول كه دوره جنگ و برخورد تحكم‌آميز در خاورميانه بود و دوره دوم ايجاد ساختارهاي جديد بعد از جنگ بود. وقتي اين تعريف كلي را مي‌بينيم، مشخص مي‌شود كه جنگ و اقدام عليه ايران و تغيير اقتدارآميز سياست در ايران، مشي سياست خارجي ايران در دستور كار آمريكا براي دوره اول رياست جمهوري بوش بود. آنچه اقدام آمريكا را به عقب انداخت، تفاوت داشتن ايران با يك كشور هدف بود. يكي از شاخص‌هايي كه هدف بودن ما را با انكار مواجه مي‌كردند و نمي‌توانستند ما را به عنوان هدف معرفي كنند اين بود كه ما تنها كشور خاورميانه بوديم كه به مذاكره دعوت شديم و به صورت التماس‌آميز از سمت آمريكايي‌ها بود؛ دعوت ايران به مذاكره يعني ايران بازيگري است كه در تحولات منطقه صاحب نقش مثبت و كليدي است و بدون ايراد راهبردهاي آمريكايي در منطقه دچار مشكل خواهد شد.

اكنون كه مذاكرات دچار تعليق است، اين تعليق از طرف ايران است و علت آن است كه جمهوري اسلامي ايران به دنبال آن است كه جايگاه آن در نظم منطقه‌اي تعريف شود. وقتي ما كشوري هستيم كه طرف مذاكره هستيم، يعني در منطقه كشوري كليدي هستيم و نمي‌توانند اتهامات و هجمه‌هاي مربوط به كشور هدف را عليه ما مطرح كنند. من معتقدم اصل مذاكره و اصل پذيرش اينكه ايران داراي يك راهبرد مثبت در منطقه است خود به تقويت‌كننده مولفه‌هاي امنيت ملي ايران تبديل شد.

* آقاي دكتر به گروه‌هاي پارلماني در مجلس هفتم كه با ظرفيت مي‌توانست بهتر عمل كند، از طرف ديگر به شكست تابوي مذاكره ايران و آمريكا اشاره كرديد، چرا درگروه دوستي يا گروه پارلماني، مذاكره پارلماني بين ايران و آمريكا هيچ‌گاه انجام نگرفت؟ آيا دعوتي وجود نداشت؟ آيا در مجلس هفتم اراده‌اي شكل نگرفت؟ واقع ماجرا چه بود؟

من معتقدم اكنون علائم قوي وجود ندارد كه در رفتار كنگره و دولت آمريكا با ايران تفاوتي وجود داشته باشد، به عبارتي مشي‌اي كه توسط كنگره دنبال مي‌شود همان مشي دولت است، به عنوان نمونه در همان كنگره آمريكا، به طور سالانه بودجه مداخله در داخل ايران تصويب مي‌شود؛ رسانه‌هايي كه سياست جنگ فرهنگي عليه ايران را دنبال مي‌كنند، بودجه آنها را به طور مستقيم كنگره متقبل شده است، يعني مستقيما در دولت آمريكا ولي به نام كنگره صورت مي‌گيرد. اينها نشان مي‌دهد كه حداقل در موضوع رابطه با ايران، نماينده‌هاي كنگره آمريكا را نمايندگان نظر مردم آمريكا ندانيم، اگر در زماني كنگره آمريكا يك مشي انتقادي را در مقابل سياست منفي دولت آمريكا در قبال ايران پيش بگيرد در آن زمان امكان مذاكره شكل مي‌گيرد.

* يعني اگر كساني از كنگره آمريكا باشند كه از اين وضع انتقاد كنند، آيا امكان آن وجود دارد كه بتوانند با نمايندگان ايراني مذاكره كنند، حتي از وقايعي كه در حال گذر است اظهار تاسف شود؟

من اعتقاد دارم منعي براي حضور منتقدان جدي سياست خارجي آمريكا در ايران وجود ندارد، يعني اگر كساني باشند؛ ولي متاسفانه فضاي كلي‌اي كه اكنون وجود دارد، اين است كه در اين فضاي كلي در كنگره آمريكا حتي انتقادهايي كه صورت مي‌گيرد در ذيل انتقاد از سياست كلي آمريكا در منطقه شكل مي‌گيرد. كساني كه مي‌توانند طرف مذاكره براي ما باشند، كساني هستند كه حقانيت جمهوري اسلامي ايران در هجمه‌هايي كه عليه آن شكل گرفته را در صحبت‌ها و نطق‌هاي خود بپذيرند؛ در آن زمان به افرادي تبديل مي‌شوند كه ما مي‌توانيم با آنها مذاكره كنيم. متاسفانه فضا به قدري سنگين است كه اين شرايط تاكنون شكل‌ نگرفته و آنچه بيشتر ملاحظه مي‌شود، انتقادهاي كلي از سياست كلي آمريكا در منطقه است.

* عمر مجلس هفتم رو به پايان است و مجلس هشتم در حال آغاز است، با توجه به صحبت‌هايي كه در اين مصاحبه داشتيد، مهمترين اولويت‌هاي كاري را براي سياست خارجي مجلس هشتم چه مي‌دانيد و فكر مي‌كنيد بايد روي چه مسائلي كار شود؟

اعتقاد من بر اين است كه در سند چشم‌انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران كشوري است كه در جنبه‌هاي مختلف توسعه اعم از توسعه سياسي، اقتصادي، نظامي، اجتماعي و فرهنگي كشور اول منطقه است. يك تعريف از سياست خارجي در ابتداي شكل‌گيري كميسيون امنيت ملي مجلس هشتم لازم است كه ما تا چه حد از اين اهداف و چشم‌انداز دور شده‌ايم و تا چه حد در آن مسير گام برمي‌داريم، اين تعريف بايد شكل بگيرد و ما بر طبق آن عمل كنيم در غير اين صورت دچار روزمرگي مي‌شويم.

* قبل از آنكه به تعريف برسيم، آيا شما معتقديد كه با اين چند سال حاكميت دولت از اهداف چشم‌انداز فاصله گرفته‌ايم يا خير؟

من معتقدم اگر بخواهيم به اهداف چشم‌انداز برسيم نيازمند تنش‌زدايي بيشتر در سياست خارجي هستيم.

* در منطقه و جهان؟

هم در منطقه و هم در جهان. به هر حال توسعه در دنيا، توسعه به هم بسته است، يعني كشوري كه داعيه اول شدن در منطقه خاورميانه در رقابت با حدود 20 كشور را دارد، اين كشور نمي‌تواند در حالت چالش مداوم به‌سر ببرد. ما بايد به گونه‌اي عمل كنيم كه اين چالش‌ها به حداقل برسد و تنش‌زدايي را در دستور كار قرار دهيم و مشخصا نقش بيشتري در تحولات و تدابير منطقه‌اي داشته باشيم.

* مي‌توانيد بفرماييد مجلس در اين مورد چه مي‌تواند انجام دهد؟

از طريق كانال گروه‌هاي دوستي و از كانال ارتباطي كه در كميسيون امنيت ملي شكل مي‌گيرد مجلس بايد اين امكان را برقرار كند.

* بايد چه كار كنند؟

از كانال گروه‌هاي دوستي و روابط بين كميسيوني و بين پارلماني.

* از طريق تاثيرگذاري بر دستگاه‌هاي اجرايي چطور؟

من اعتقاد دارم كميسيون به هر چه در مورد ميزان پيشرفت در سند چشم‌انداز برسد، بايد در قالب همان با دستگاه‌هاي اجرايي عمل كند.

تاريخ درج: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 11:57 تاريخ تاييد: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 13:52 تاريخ به روز رساني: 28 ارديبهشت 1387 ساعت 13:51
 شنبه 28 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن