تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821101924




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاه واقع گرایانه به هویت


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفت‌و‌گو با هنگامه صدری، نقاش و نگارگرنگاهی واقع گرایانه به هویت 
هنگامه صدری
 نمایشگاه «من سیال می‌شوم» در گالری ساربان برپا شد و همه تابلوهای این نمایشگاه به فروش رفت.  این نمایشگاه شامل 23 اثر و برگزیده‌ای از دو دوره کاری گذشته هنگامه صدری بود که شماری از آنها در پروژه «سی رنگ و هفت مرغ» پدید آمده بودند و تعدادی نیز برای اولین بار عرضه شدند. نمایشگاه «سی رنگ و هفت مرغ» بازخوانی از «هفت شهر عشق» منطق‌الطیر است. صدری 10 پرنده را انتخاب کرده و هر رنگ را نماد پرنده‌ای قرار داده و به جای پرنده از چهره زنان برای بیان مطلب استفاده کرده است. این داستان اشاره دارد به هدهد، راهنمایی که می‌خواهد راه زندگی را به پرنده‌های دیگر نشان دهد که هر کدام با طی مسیر می‌خواهند سیمرغ را ببینند. صدری نمایشگاه اخیر خود را ادامه نمایشگاه قبلی‌اش می‌داند با این تفاوت که در آن آزادی عمل بیشتری برای خود قایل شده و دیگر داستانی روایت نکرده، ‌بلکه هر اثر به تنهایی مضمون خاص خود را دارد. او در این آثار زن را سو‍ژه اصلی خود قرار داده و تحولات و ترکیب فرهنگ‌ها را مورد بررسی قرار داده است. صدری درباره آثار تازه خود می‌گوید که تلاش کرده به واکاوی خود و جامعه‌اش بپردازد. او در این بررسی مواجهه یک انسان ایرانی را با سه مولفه فرهنگ پیرامونی‌اش ایرانی، اسلامی، غربی به مخاطب عرضه می‌کند. شما در نمایشگاه‌های قبلی خود وابستگی و توجه بیشتری به نقاشی کلاسیک ایرانی نشان دادید، ‌اتفاقی که در آثاری که هم‌اکنون در گالری ساربان ارایه شده، ‌به شکل دیگری رخ داده و می‌توان آن را ناشی از تلفیقی از نقاشی کلاسیک ایرانی و همچنین نقاشی مدرن دانست،‌ دلیل این کار چیست؟همان طور که شما اشاره کردید من از نگارگری ایرانی شروع کردم و در نمایشگاه قبلی خودم یک بازخوانی روایی از «منطق‌الطیر» عطار داشتم، ‌اما این نمایشگاه تفاوت‌های بسیاری با تمام کارهایی دارد که تاکنون ارایه داده‌ام. خودم آن را نگرشی جدید به جامعه‌ای می‌دانم که در آن زندگی می‌کنم و همچنین بازخوانی دوباره خودم. من پیش از آغاز نمایشگاه نیز به این مساله اشاره داشتم که این کارها مواجهه یک نقاش ایرانی را با سه مولفه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی نشان می‌دهد. به اینها باید این را نیز اضافه کرد که من به عنوان یک زن این نگاه را لحاظ کرده‌ام. چهره زنان در این آثار به عنوان یک نشانه و نماد برای توجه به مسایل و رویکردهای واقع‌گرایانه جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین می‌توان تقابل نگاه‌های غربی و شرقی را در آن مشاهده کرد؛ نگاه واقع‌گرایانه جهان غرب در کنار نگاه انتزاعی و تجریدی ما به دنیا که این مساله خواه‌ناخواه در هنر و نقاشی‌مان نیز تبلور پیدا کرده است. همه اینها دست‌مایه  کارهای جدید من قرار گرفته است. این نشانه‌های فرهنگی وارد گفتمانی می‌شوند که برخی مواقع یکی بر دیگری تسلط پیدا می‌کند و گاهی در راستای یکدیگر حرکت می‌کنند. این حرکت به شکلی کاملا واقع گرایانه نمایش داده شده و نه به شکل ایده‌آل‌گونه، ‌یعنی همان چیزی که ما انتظارش را داریم. من از نگارگری ایرانی شروع کردم و در نمایشگاه قبلی خودم یک بازخوانی روایی از «منطق‌الطیر» عطار داشتم که خودم آن را نگرشی جدید به جامعه‌ای می‌دانم که در آن زندگی می‌کنم و همچنین بازخوانی دوباره خودم. این کارها مواجهه یک نقاش ایرانی را با سه مولفه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی نشان می‌دهد. تنها نگارگری این امکان را در اختیار شما قرار می‌داد یا اینکه می‌شد با ابزار دیگری نیز در این زمینه وارد عمل شد؟ اصلا نگارگری توانایی دارد در خدمت آن چیزی قرار بگیرد که خواسته شماست؟ رسیدن به دنیایی رئال و امروزی.در این میان دو مساله را باید مورد لحاظ قرار داد. اول اینکه این آثار چقدر واجد این توانمندی‌ها هستند و از طرف دیگر اینکه باید از هر فرم یک انتظار خاص داشت. توانمندی‌های نقاشی اصولا با هنرهای دیگر متفاوت است و باید از هر شیوه‌ای انتظار خاص خودش را داشت. من با استفاده از فضای سنتی از این حوزه بیرون آمده‌ام و آن را به عنوان ابزاری برای کار خود قرار داده‌ام. یعنی به شکل تصویرسازی رئال از آن بهره می‌گیرم. این اتفاقی است که در این نمایشگاه رخ داده و در کارهای گذشته من نمی‌شد نشانه‌هایی از آن را مشاهده کرد. اما آنچه به عنوان نگارگری مورد استفاده قرار داده‌اید، ‌با آنچه به عنوان این سنت شناخته می‌شود،‌ بسیار متفاوت است.دقیقا همین طور است. همان طور که گفتم اگر قرار بود من اینها را عین خودشان نقاشی کنم،‌ یعنی آنچه شبیه همان فرهنگ ما باشد، نمی‌توانستم آن کارکردی را که انتظار دارم، برآورده کند. این به خاطر ناتوانی این هنر نیست، بلکه ماجرا این است که توان‌گری نگارگری در حوزه‌ خاصی است و آداب مخصوص به خود را دارد. در حالی که در نقاشی این چنین نیست و هنرمند فضای بیشتری را در اختیار دارد و می‌تواند اندیشه‌های خود را به عنوان خالق به ثبت برساند.من در گذشته تلاش بسیاری کردم که بشود نگارگری را در اختیار فرهنگ معاصر قرار داد که این اتفاق کمتر رخ داد. این آثار مقدمه‌ای برای شکستن فضاهای نگارگری سنتی و استفاده از فرم و فضایی متفاوت در این شاخه‌ی هنری بود. در اینجا دیگر نگارگری مد نظر من قرار نداشت، ‌بلکه می‌خواستم تجربه‌ای متفاوت انجام دهم و از آن فاصله بگیرم.  این را باید نشانه ضعف نگارگری و نقاشی سنتی ایران دانست؟‌ به همین خاطر است که این هنر در حال حاضر تا این اندازه مهجور مانده و جز چند نقاش دیگران کار چندانی در این خصوص انجام نمی‌دهند؟‌من چندان موافق این مساله نیستم که نگارگری در ایران مهجور مانده است. این هنر توانمندی‌هایش را نشان داده و از آن طرف زمانی طولانی برای احیای خودش داشت و اساتید بنامی در این زمینه فعالیت می‌کردند. ممکن است در حال حاضر تعداد کمتری از هنرمندان به این گونه هنری توجه داشته باشند، اما این اطمینان وجود دارد که این هنر بتواند بار دیگر در فضای هنری ایران حضوری پررنگ داشته باشد. چرا صورت در این آثار تا این اندازه اهمیت دارد، یعنی به جای اینکه فیگور مطرح باشد، این صورت آدم‌هاست که اهمیت پیدا می‌کند. این به خاطر تعدی نکردن از موازین نگارگری ایرانی است یا دلیل دیگری دارد؟استفاده از صورت آدم‌ها تلاشی بود برای اینکه خودم را مخاطب مستقیم مضامینی قرار دهم که مورد نظر من بوده است. در واقع می خواستم خودم به عنوان یک هنرمند با مضمونی که به آن پرداخته‌ام، وارد دیالوگ شوم. خیلی‌ها به نگاه‌های تندی اشاره کردند که در این تابلو وجود داشت. به نظر من این نگاه‌های اغراق‌آمیز سئوال‌هایی است که در زندگی‌ام با آنها مواجه هستم. سوژه‌ اصلی تمام این تابلوها زنان مدل هستند که فرم‌هایی از اندیشه‌های ایرانی و اسلامی در اطراف آنها دیده می‌شود. من به عمد از این مدل‌ها به عنوان نشانه‌هایی از دنیای واقعی استفاده کردم و عکس‌های آنها را نقاشی کردم تا این واقعیت را به شکلی عینی‌تر به نمایش بگذارداصلا این سئوال‌هایی شما مدام به آن تاکید دارید،‌ از کجا می‌آید؟ جامعه ما جامعه پیچیده‌ای است. در این میان تمام انسان‌ها و به خصوص هنرمندان با سئوالات متعدد مواجه می‌شوند. این پیچیدگی‌ها به خصوص در یک سال و نیم اخیر به شکلی جدی بروز کرده است. بخشی از ماجرا هم به آن بر می‌گردد که ما دچار در ‌هم ‌تنیدگی‌های فرهنگ‌های مختلف از اسلام گرفته تا ایران و غرب شده‌ایم.سوژه‌ اصلی تمام این تابلوها زنان مدل هستند که فرم‌هایی از اندیشه‌های ایرانی و اسلامی در اطراف آنها دیده می‌شود. من به عمد از این مدل‌ها به عنوان نشانه‌هایی از دنیای واقعی استفاده کردم و عکس‌های آنها را نقاشی کردم تا این واقعیت را به شکلی عینی‌تر به نمایش بگذارد. این مدل‌ها نماد و نشانه‌هایی از این فرهنگ هستند که به شکلی انتزاعی در این تابلوها نمایان می‌شود و به واسطه‌ی آنها می‌توانم به کنکاش ذهنی خود پاسخ دهم، حتی در برخی تابلوها کارهایی از نگارگری قدما را به عنوان پس‌زمینه به کار گرفتم. این بحران هویتی که به آن اشاره دارید،‌ در این آثار تا چه اندازه متبلور است؟عنوان نمایشگاه به همین ماجرا اشاره دارد، «‌من سیال می‌شوم». موضوع هویت همواره موضوعی متغیر است که در جامعه تاثیر می گذارد. به همین خاطر است که این مساله هویت در برخی تابلوها با شدت بیشتری دیده می شود و در برخی دیگر کمتر است.خبر آنلاین / سما باباییگروه هنری تبیان / سیما مهاجری





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن