تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820639947




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

استفاده دختران جوان از اینترنت و تأثیر آن بر هویت دینی دختران


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
این استفاده از اینترنت و هویت دینی رابطه معناداری وجود دارد. آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان تأثیر می‏گذارد یا خیر؟ این مقاله تاثیر اینترنت بر برخی از ابعاد هویت اجتماعی (از جمله هویت دینی، هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی) را با استفاده از روش پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. این مطالعه در شهر سنندج در میان دو گروه از دختران، یعنی آنهایی که از اینترنت استفاده می کردند و آنهایی که از اینترنت استفاده نمی کردند، صورت گرفته است. این مطالعه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که میان دو گروه مذکور به لحاظ هویت دینی،‏ هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی تفاوت معناداری وجود دارد و هویت دینی، قومی و خانوادگی و هویت شخصی در افراد گروه اول، نسبت به افراد گروه دوم از قوت كمتری برخوردار بود. به نظر می رسد این موضوع از یک سو نشانگر کاهش تاثیر کانال های سنتی در فرایند هویت سازی و از سوی دیگر بیانگر تحول کیفی مولفه های هویت یابی در عصر جدید است که غالبا خارج از کنترل مراجع سنتی و غیر‏رسمی (خانواده، قومیت و دین) و ساختارهای رسمی (نهادهای متولی نظارت اجتماعی و برنامه ریزی فرهنگی) قرار دارد . نتیجه این که، باوجود تلاش نهادهای سنتی رسمی و غیررسمی در هدایت هویت های فردی و اجتماعی، استفاده از اینترنت بر هویت اجتماعی افراد مورد مطالعه تاثیر تعیین کننده ای داشته است مقدمه امروزه كمتر كسی در این گزاره شك می‏كند كه جهان وارد عصر تازه‏ای شده که نماد آن اهمیت یافتن اطلاعات است. بسیاری از دانشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی بر این باورند كه تركیب و همگرایی فنآوری‏های ارتباطی و تجدید ساختار نظام سرمایه‏داری در دهه‏های اخیر ما را وارد عصر و جامعه ی تازه‏ای كرده است. دانیل بل آن را جامعه ی فراصنعتی، امانوئل كاستلز، جامعه ی شبكه‏ای و تادائو اومه سائو آن را جامعه ی اطلاعاتی نامیده است. جامعه ی اطلاعاتیرا جامعه‏ای می‏دانند كه در آن دسترسی به اطلاعات، افزایش یافته و اطلاعات اهمیت زیادی در زندگی روزمره پیدا كرده و سبب تغییراتی در ساختارهای شغلی شده است. به سبب گسترش دامنه ی تاثیر رسانه‏های جمعی، به ویژه ماهواره و اینترنت و سایر فنآوری‏های اطلاع‏رسانی، جامعه ی اطلاعاتی امروزه بُعدی جهانی پیدا كرده و منحصر به كشور یا كشورهای خاصی نمی‏شود. اقتصاد جهانی مبتنی بر اطلاعات، توسعة فناوری‏های دیجیتالی و فشردگی زمان و مكان از ویژگی‏های این عصر است. موتور محركه ی این تحولات، انقلاب و انفجار اطلاعات و تحولات پرشتاب علمی و فنآورانه بوده است. در این فرآیند، ابتدا رایانه‏ها به جامعه راه می ‏یابند و سپس رایانه‏های شخصی به منازل و حوزه‏های خصوصی افراد و خانواده‏ها وارد می شوند و بزرگراه اطلاعات را از وسط منازل عبور می‏دهند. وصل شدن رایانه‏ها به خطوط تلفن و دسترسی آسان و نسبتاً كم‏هزینه به اینترنت، افراد را به اطلاعات انبوه و جهانی متصل ساخته و این همه، جنبه‏های مختلف زندگی ما را تحت تأثیر قرار می‏دهد. یكی از جنبه‏های مهمی كه از فنآوری های اطلاعاتی و ارتباطی جامعه ی اطلاعاتی تأثیر می‏پذیرد، هویت است. هویت دارای ابعادی مختلف است. بعد روانشناختی آن كه به نام هویت شخصیتی خوانده می‏شود و شامل تعریف فرد از ویژگی‏های منحصر به فرد فیزیكی و روانشناختی خودش است، با هویت اجتماعی تفاوت دارد. هویت اجتماعی به تعریفی كه فرد براساس تعلق و عضویت در گروه‏های اجتماعی از خودش می‏كند، دلالت می کند و شامل هویت های مختلفی است. برخی از این ابعاد هویت خانوادگی، هویت قومی و هویت دینی است. هویت فردی از مجموع هویت شخصیتی و هویت‏های اجتماعی فرد تشكیل می‏شود. در جوامع سنتی، هویت بیشتر متأثر از عوامل انتسابی، از پیش مشخص شده و ثابت است. انسان‏ها شبیه یكدیگرند و انسجام بیشتری در ابعاد مختلف هویت وجود دارد. لذا افراد جامعه به لحاظ هویت‏یابی چندان دچار تغییر و دگرگونی نمی‏شوند و اساساً كمتر مسئله‏ای به نام بحران هویت به وجود می‏آید. اما در جوامع جدید منابع هویت‏یابی متعدد و بیشتر اکتسابی است، زیرا انسان‏ها در گروه‏ها و قشرهای اجتماعی متعددی عضو هستند. لذا هویت انسان‏ها در معرض تغییر است. این‏جاست كه مسئله ی هویت و چالش‏های هویتی بروز می‏كند. جامعه ی اطلاعاتی باعث تحولات گسترده از جمله تحول در مفهوم زمان و مكان شده است. فراهم آمدن منابع و مراجع جدید، ذهنیت و هویت افراد را دچار دگرگونی كرده است و این مسئله به منطقه یا كشور خاصی محدود نمی‏شود بلكه تمام جوامع را كم‏وبیش دربرگرفته است. جامعه ی ما نیز چون دیگر جوامع، در معرض تغییر و دگرگونی قرار گرفته‏ است و آثار و پیآمدهای آن را نیز تجربه می‏كند. جوانان، مستعدترین گروهی هستند که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته‏ اند. كردستان از جمله مناطقی است كه یكی از قومیت‏های مهم و پرجمعیت ایران را در خود جای داده است، ‏ گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی ارتباطی و شبكه‏های ماهواره‏ای و كانال‏های كرد زبان، گسترش راه‏های ارتباطی و رشد كافی‏نت‏ها و كلوپ‏های مختلف در منطقه و رشد شهرنشینی از پدیده های اخیر هستند که به نظر می رسد به تغییرات عمده‏ای در ارزش‏ها و نگرش‏ها و شیوه‏های زندگی افراد منجر گشته و تغییرات هویتی، به ویژه در جوانان شهرنشین این منطقه ایجاد كرده باشد. سوالی که در این شرایط مطرح می شود این است که استفاده از اینترنت چه تاثیراتی بر ابعاد مختلف هویت اجتماعی دختران جوان بر جای گذاشته است؟ از آنجا كه هویت اجتماعی، زمینه‏ساز رفتارهای فردی و اجتماعی است مطالعه چندوچون این تغییرات به ویژه در جوانان از یک سو مسائل وآسیب‏های احتمالی را آشكار می‏سازد و از سوی دیگر می‏تواند در جهت برنامه‏ریزی و رفع مشكلات و نیازهای جوانان، مفید و موثر واقع شود. به ویژه آنكه، با وجود بحث های نسبتاً گسترده در مورد هویت، مطالعه ی جدی درباره تاثیر تحولات مذکور بر دختران جوان کمتر انجام شده است. از این رو شناخت علمی این موضوع برخی از کاستی های موجود در ادبیات را برطرف خواهد کرد. مباحثی که از این پس خواهد آمد در چهار بخش ارایه می شود. بخش اول ادبیات نظری تحقیق را در بر می گیرد و بخش دوم به روش تحقیق و فنون گردآوری داده ها اختصاص دارد. در بخش سوم یافته های پژوهش ارایه شده است و بخش چهارم به جمع بندی مباحث و یافته ها اختصاص دارد. جامعة‏ اطلاعاتی و تحول فرهنگی در خصوص چگونگی پیدایش جامعه ی اطلاعاتی، مانوئل كاستلز به انقلاب فنآورانه ای كه حول محور فنآوری‏های اطلاعات متمركز است اشاره می‏كند كه در سال‏های پایانی قرن بیستم، ‏ چشم‏انداز اجتماعی زندگی انسان را دگرگون ساخته و با سرعتی شتابان در كار شكل‏دهی مجدد بنیان مادی جامعه است (1) با این همه، كاستلز مفهوم «جامعه ی‏ اطلاعاتی» را با احتیاط و به صورت مشروط به كار می‏برد و معتقد است نام بردن از یك جامعه ی اطلاعاتی به معنای همگونی جهانی همة شكل‏های اجتماعی نیست. سخن گفتن از جامعه ی اطلاعاتی یا جامعه ی متكی براطلاعات به دو شرط نیازمند است: از یك سو اعضای این جامعه در شكل كنونی خود، سرمایه‏داری هستند و از سوی دیگر تنوع و چندگونگی فرهنگی و نهادی آنها باید مورد توجه قرار گیرد. بدین معنی اگرچه ژاپن، اسپانیا، چین، برزیل و ایالات متحده آمریكا همگی جزء جوامع اطلاعاتی به شمار می‏آیند اما «هویت خویش را در دیگ جوشان و جهان گسترده و همسان‏ساز سرمایه‏داری متكی به اطلاعات از دست نمی‏دهند» (2). به نظر كاستلز سرمایه‏داری اگرچه به مثابه دیگ جوشان جهان‏گستر و همسان‏ساز عمل كرده اما واقعیت این است كه در این كار خود موفقیتی كسب نكرده و برای مثال اگرچه ژاپن و آمریكا هر دو جزء كشورهای سرمایه‏داری به حساب می‏آیند اما با یكدیگر متفاوت هستند و هركدام هویتی متمایز از دیگری و منحصر به فرد دارند. بنابراین کاستلز به جای اصطلاح جامعه ی اطلاعاتی، ترجیح می دهد جامعه ی شبکه ای را به کار ببرد. به لحاظ تاریخی، كاستلز دگرگونی فنآورانه را كه منجر به ایجاد و اختراع «شاهراه اطلاعاتی» شده با اختراع بزرگ حروف الفبا در یونان 700 سال پیش از میلاد مشابه می‏داند و معتقد است برای نخستین بار در تاریخ رسانه، اَبَرمتن یا فرازبانی شكل گرفته است كه شیوه‏های مكتوب، ‏ شفاهی، ‏دیداری و شنیداری ارتباطات انسانی را در چارچوب یك سیستم، یكپارچه می‏سازد. این پدیده كه «شاهراه اطلاعاتی» نام دارد، ‏ به دلیل قابلیت یكپارچه‏سازی متن، تصویر و صدا در یك سیستم و شبكة جهانی، ماهیت ارتباطات را دستخوش دگرگونی‏های بنیادین ساخته است و از آنجا كه ارتباطات نقش تعیین‏كننده‏ای در شكل‏دهی فرهنگ دارد، فرهنگ نیز به تبع دگرگونی‏های فنآورانه ی جدید، دگرگونی‏های بنیادی دیگری را از سر می‏گذراند (3). در نظر كاستلز یكی از پیامدهای مهم گسترش فنآوری‏های اطلاعات و ارتباطات نوین مبتنی بر آن، دگرگونی فرهنگ‏هاست. از این رو در اثر ایجاد و گسترش شاهراه‏های اطلاعاتی، فرهنگ نوینی در حال ظهور است (4) ویلیام مارتین، جامعه ی اطلاعاتی را جامعه‏ای معرفی می‏كند كه در آن كیفیت زندگی همانند چشم‏اندازهای تحول اجتماعی و توسعه اقتصادی به میزان روبه تزایدی به اطلاعات و بهره‏برداری از آن وابسته است. در چنین جامعه‏ای، استانداردهای زندگی، الگوهای كار و فراغت، نظام آموزشی و بازار كار به گونه ِ كاملاً محسوسی تحت‏الشعاع پیشرفت‏هایی قرار گرفته كه در قلمرو اطلاعات و دانش‏ها روی داده است (5) در همین رابطه، جان فیدر از انقلابی یاد می کند كه در زمینه ی اطلاعات و ارتباطات در جهان روی داده و زندگی همة انسان‏های روی كره زمین را تحت‏تأثیر قرار داده است. انقلابی که مبتنی و متكی بر رایانه و دارای آثار گسترده اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. یعنی از سویی، اطلاعات را به كالایی تجاری و سودآور بدل كرده كه تملك آن باعث قدرت می‏شود و از سوی دیگر، اثرات ماندگاری بر شخصیت و هویت انسان‏ها برجای می‏گذارد (6) فرانک وبستر تعریف مشابهی از «جامعه ی اطلاعاتی» که بر نوآوری‏ وسیع فنآوری‏های اطلاعاتی مبتنی است به دست می دهد. به نظر او در وهله ی نخست در اثر موفقیت‏ علمی در پردازش، ذخیره و انتقال اطلاعات، كاربرد فنآوری‏های اطلاعاتی، تقریباً به همه ی گوشه و كنارهای جوامع و غالب نقاط كره زمین گسترش یافته و استفاده از كامپیوترها همگانی شده است. سپس تحول دیگری در زمینه ی مخابرات صورت گرفته و به توزیع گسترده ی اطلاعات در سطح جامعه، منجر شده كه مردم جهان را هر چه بیشتر در بزرگراه‏های اطلاعاتی و در معرض بهره‏گیری از اطلاعات قرار می‏دهد. به عبارت دیگر مخابرات، كامپیوتری شده است و این بدان معنی است كه كامپیوترهای موجود در سراسر جهان به یكدیگر متصل و مرتبط می‏شوند. این روند كه اكنون به وقوع پیوسته، این امكان را به افراد داده است كه با كمترین هزینه و در دوردست‏ترین نقاط دنیا به شرط این كه برق و مخابرات داشته باشند، به بزرگراه اطلاعاتی دسترسی و در آن امكان حضور داشته باشند. آثار فرهنگی این وضعیت را در جاها و موارد مختلف می‏توان مشاهده كرد. كانال‏های مختلف رادیویی و تلویزیونی، سایت‏های متعدد اینترنتی، هزاران رسانه ی جمعی و مطبوعات، آگهی‏های دیواری و تبلیغاتی، مجلات و كتاب‏های متنوع، همگی نشان از تأثیرات فرهنگی جامعه ی اطلاعاتی دارند. اما این تأثیرات به آنها محدود نمی‏شود، بلكه لباس‏هایی كه می‏پوشیم، سبك آرایش مو و صورت، غذاهایی كه می‏خوریم، آداب معاشرت و معماری منازل نیز در همین زمینه، قابل ذكر است. فرهنگ معاصر به شكلی عجیب و غریب، اطلاعات و ارزش‏های قبل از خود و فرهنگ‏های دیگر را در خود نهفته دارد و از آنها استفاده می‏كند (7) یورگن هابرماس به عنوان یكی از مهم‏ترین نظریه‏پردازان انتقادی به ظهور فن‏آوری‏های ماهواره‏ای و اطلاعات دیجیتالی و تاثیر آن در فرآیند جهانی‏شدن تاکید کرده است. به نظر وی، اگرچه مهم‏ترین بعد این جهانی شدن، جهانی شدن اقتصاد بوده اما در عرصه‏های فرهنگی نیز گرایش به تولیدات فرهنگی خاص نوعی همسانی در فرهنگ‏ها را به دنبال داشته است. وی معتقد است كه فرهنگ كالایی شده آمریكایی نه تنها خود را بر سرزمین‏های دور تحمیل می‏كند بلكه حتی در غرب نیز معنادارترین تفاوت‏ها را كمرنگ و ریشه‏دارترین سنت‏های محلی را سست بنیان كرده است (8) همچنین هابرماس در اثر معروف خود با عنوان "دگرگونی ساختاری حوزه ی عمومی" به چگونگی پیدایش حوزه‏ ی عمومی در جوامع سرمایه‏داری پرداخته و اظهار کرده كه اطلاعات، هسته ی مركزی حوزه عمومی است و رسانه‏های جمعی و نهادهای اطلاعاتی در ایجاد و گسترش این حوزه نقش داشته‏اند. اما در اواخر سده بیستم، غلبه اندیشه‏های فایده‏گرایانه ی بنگاه‏های اقتصادی و یك‏قطبی‏شدن حاكمیت قدرت‏های بین‏المللی، جهانی‏شدن اقتصاد و خصوصی‏سازی، سبب نابودی «حوزه عمومی» شد. درنتیجه، بخشی از اطلاعات از دسترس عموم خارج شده و نوعی فرهنگ كالایی شده ی توده‏ای در سطح جامعه رواج یافته است. هابرماس، رفع این معضل را درگرو گسترش عقلانیت ارتباطی و تضعیف عقلانیت ابزاری می‏بیند و سعی می‏كند كه نظریه و راه‏حلی برای گسترش كنش ارتباطی در سطح جامعه رواج دهد چرا كه در مسیر كنش ارتباطی است كه هویت و نگرش انسانی شكل می‏گیرد و از حالت شی‏ءبودگی و مسخ‏شدگی فاصله می‏گیرد و آنها را از نفوذ فرهنگ توده‏ای یكسان‏ساز بیرون می‏آورد (9) هویت هویت از دو دیدگاه روانشناختی و جامعه‏شناختی قابل بحث است. اولین روان‏شناسی كه ایجاد هویت را مهم‏ترین عامل پیشرفت شخصی در دوره نوجوانی دانسته و آن را گامی حیاتی در جهت نیل به حیاتی شادمانه و مولد معرفی كرده اریك اریكسون است. از نظر اریكسون موفقیت در زندگی و دستیابی به اهداف و آرمان‏های انسانی در دوران بزرگسالی به نحوه ی شكل‏گیری هویت وابسته است كه بیشتر در دوران نوجوانی و جوانی روی می‏دهد. فرد در دوران نوجوانی و جوانی، ‏ ارزش‏ها، باورها، داوری‏ها و هنجارهای موردقبول خانواده و جامعه را زیر سوال می‏برد و در جست‏وجوی راه‏حل و پاسخ های مناسب به كندوكاو می‏پردازد. نتایج موفقیت‏آمیز فرآیند رشد روانی و اجتماعی در دوران كودكی، امكان حل تعارضات روانی و اجتماعی را در مراحل بعدی زندگی به فرد می‏دهد. لذا در مقابل آشفتگی و بحران هویت، فرآیند «شكل‏گیری هویت» و انسجام هویتی قرار دارد (10) جیمز مارسیا هویت نوجوانان را در چهار وضعیت دسته ‏بندی می‏كند كه از نظر تاثیری كه مولفه‏های نوین مانند فنآوری‏های جدید رسانه‏ای بر تحول هویتی دارد، الهام ‏بخش است : الف) دستیابی به هویت: در این وضعیت، فرد با توجه به مطالعه و تحلیل و كشفی كه از قبل در مورد بدیل‏های مختلف به عمل آورده، به یك مجموعه روشن و نظم یافته از ارزش‏ها و هدف‏هایی كه خود، آنها را انتخاب كرده، متعهد می‏شود. از این‏رو دارای احساس سلامت روانی، ‏همانندی و ثباتی نسبی در طول زمان و آگاه از راهی است كه طی می‏كند. ب) تعلیق هویت: افرادی كه در این وضعیت قرار دارند به نظر مارسیا هنوز نتوانسته ‏اند تكلیف خود را نسبت به آرمان‏ها و ارزش‏های جامعه روشن كنند و به جستجوگری و جمع‏آوری اطلاعات مشغول هستند. این افراد امید دارند بتوانند ارزش‏ها و هنجارهایی را شناسایی كنند كه در زندگی راهنمای آنان باشد. پ) توقف هویت: در این وضعیت فرد به ارزش‏ها و آرمان‏هایی معتقد است كه در گذشته هیچ تلاش یا جست‏وجویی برای شناسایی یا كشف آنها نكرده و عمل به آنها صرفاً از آن روی است كه از سوی گروه‏های مرجع به او معرفی شده یا به عنوان تكلیف به او تحمیل شده است. لذا فرد در این وضعیت هویتی از پیش‏تعیین ‏شده دارد و خودش در شكل ‏گیری هویت هیچ نقشی نداشته و صرفاً تماشاگری منفعل بوده است. ت) پراكندگی و عدم انسجام هویت: افرادی كه در این وضعیت قرار گرفته‏اند معمولاً جهت‏گیری روشنی در زندگی خود ندارند. آنها نه به ارزش‏ها و باورهای معینی رسیده‏اند و نه كوششی برای نیل به آن به عمل می‏آورند. انفعال و انزوای این گروه به این علت است كه فكر می‏كنند تلاش برای دستیابی به مجموعه‏ای روشن و منسجم از ارزش‏ها و آرمان‏ها كاری بسیار دشوار است و آنها از عهده آن برنمی‏آیند (11) چگونگی برخورد فرد با مسئله‏ی هویت و هم‏چنین فرآیند شكل‏گیری هویت، صرف‏نظر از عوامل فردی و شخصیتی به عوامل اجتماعی نیز بستگی دارد. برای مثال در جامعه ای كه نوجوان با انبوهی از اطلاعات، آرمان‏ها، ارزش‏ها، هنجارها و شیوه‏های مختلف زندگی روبرو است به سادگی نمی‏توان در وضعیت‏های دستیابی به هویت یا توقف هویت قرار گرفت. در این دوران هویت فرد ممكن است دارای تركیبی از فرهنگ‏ها، ارزش‏ها و آرمان‏های مختلف باشد. به عبارت دیگر ممكن است وضعیت «تعلیق هویت» زمان بیشتری از زندگی فرد را دربرگیرد و چه بسا فرد را دچار بحران هویت یا عدم انسجام هویت نماید. این مسئله در مورد دختران و هویت جنسیتی آنها نیز صادق است. به ویژه در جوامع جهان سوم كه امكان جست‏جو و تحقیق در مورد ارزش‏ها و هنجارها برای دختران بسیار اندك است و آنان معمولاً در هویتی از پیش‏تعیین‏شده متوقف می‏مانند. اما شرایط اجتماعی، امكان تحصیل برای دختران، بزرگ شدن شهرها و دگرگونی خانواده و روابط خانوادگی به ویژه رسانه‏های جمعی، دختران جوان را نسبت به توقف در وضعیت هویتی خویش معترض ساخته و در جهت بازتعریف و بازسازی هویت‏های تحمیلی فعال كرده است. درنتیجه، شماری از این دختران، دورانی را تجربه می‏كنند كه مارسیا از آن به عنوان «تعلیق هویت» سخن گفته است. افزایش طلاق و آمار دختران فراری، افزایش میزان دختران دانشجو و تقاضا برای حضور در صحنه‏های مختلف اجتماعی و پیدایش احساس نابرابری و تبعیض در آنان را باید در این راستا ارزیابی كرددر میان دیدگاه‏های جامعه ‏شناختی، نظریه ی كنش متقابل نمادین، بیش از دیگر دیدگاه‏ها مسئله هویت و شكل‏گیری آن را مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است. براساس این دیدگاه، معناها به طور كلی و هویت به طور خاص در جریان روابط متقابل با دیگران شكل می‏گیرد. جرج هربرت مید، نظریه‏پرداز برجسته ی این دیدگاه، نظریات بدیعی در زمینه ی هویت ارایه می دهد. اگر بپذیریم كه هویت پاسخی است به پرسش من كیستم؟ به نظر مید مجموعه ی ویژگی‏هایی كه فرد برای خود برمی‏شمارد در تعامل با دیگران و در سطح جامعه شكل می‏گیرد. با یادگیری زبان و در مراحل مختلف اجتماعی شدن، هویت فرد یا تصور او درباره خودش شكل می‏گیرد و ساخته می‏شود (12) مانفرد كان، چهره ی‏ شاخص دیگر این دیدگاه، معتقد است كه «خود» در جریان تعامل اجتماعی و با درونی شدن «نگرش‏های» دیگران نسبت به خود شكل می‏گیرد. دیگرانی كه فرد با آنها تعامل یا به نحوی از آنها آگاهی دارد. كان، خود، را مجموعه‏ای از نگرش‏ها و انتظارات دیگران تعریف می‏كند و برای شناخت هویت، آزمون بیست جمله‏ای من كیستم را مطرح می‏سازد (13) كان بعدها دریافت كه پاسخ‏های پرسش «من كیستم» را می‏توان به دو گروه اجماعی consensual و نیمه ‏اجماعی semi consensualتقسیم كرد. پاسخ‏های اجماعی به هویت‏هایی مربوط می‏شود كه برای دیگران آشكار است و شامل مواردی مثل طبقه، جنسیت و تعلق مذهبی است. اما پاسخ‏های نیمه‏اجماعی شامل آن دسته از پاسخ‏هایی است كه در تشخیص هویت خصوصی‏تر تلقی می‏شوند. مانند خوشحالی یا غمگینی، بدبینی یا خو‏ش‏بینی و نظیر آن. براساس نظر كان، افراد ابتدا به هویت های اجماعی و سپس به هویت های نیمه اجماعی فكر می‏كنند و احتمالاً تشخیص هویت اجماعی آسان‏تر از هویت نیمه‏اجماعی است زیرا افراد معمولاً خودشان را در تماس با دیگران می‏شناسند (14) ریچارد جنكینز با الهام از مید، گافمن و بارث ، معتقد است برای درك و فهم هویت فردی و هویت اجتماعی، می‏توان از یك الگوی هویت‏شناسی واحد استفاده كرد. در این الگو، هویت دارای دو وجه «بیرونی» و «درونی» است كه پیوسته با یكدیگر در تعامل‏اند. هویت فردی مبتنی بر تفاوت و تمایز میان افراد است و جایگاه فرد را در رده‏بندی‏ها نمایان می‏سازد و هویت اجتماعی نشان‏دهنده تشابهات است و به تعریفی كه فرد براساس تعلق به یك گروه یا رده اجتماعی از خودش می‏كند، اطلاق می‏شود. با این حال هویت فردی به شدت از هویت یا هویت‏های اجتماعی فرد تأثیر می‏گیرد. به اعتقاد جنكینز تعاملی دوسویه میان هویت و زندگی اجتماعی جریان دارد. از سویی هویت، شرط لازم برای زندگی اجتماعی است و از سویی دیگر در جریان زندگی اجتماعی شكل می‏گیرد، تغییر می‏كند و بازسازی می‏شود (15) آنتونی گیدنز بر نقش فرد در تشكیل هویت تاكید كرده و هویت را آگاهی فرد نسبت به «خودش» می‏داند. برداشتی كه گیدنز از هویت دارد به برداشت كان از هویت نزدیك است. در این برداشت از هویت هم ابعاد اجتماعی و هم ابعاد فردی لحاظ شده اما بر بعد فردی و نقشی كه خود فرد در دنیای مدرن در شكل‏گیری و بازسازی هویت دارد و بر جنبه‏ پویا و متغیر هویت تاكید بیشتری شده است. گیدنز جنبه‏های روانشناختی و چالش‏های هویتی را در دوران جدید مورد توجه و تحلیل قرار داده است و بازاندیشی درهویت را كه در پرتو معیارها و ارزش‏های جدیدی كه دائماً هم در حال تغییر است صورت می گیرد ویژگی دوران جدید و نتیجه ی گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی، ‏ ارتباطاتی و جهانی شدن اقتصادی و فرهنگی می‏داند (16) با توجه به مطالب فوق می ‏توان ویژگی‏های هویت را به شرح زیر خلاصه كرد:‏: هویت اجتماعی، نوعی خودشناسی در ارتباط با دیگران است. فرآیند هویت‏سازی به فرد امكان می‏دهدكه برای پرسش‏های بنیادی معطوف به كیستی و چیستی خود پاسخی مناسب و قانع‏كننده پیدا كند. در واقع، هویت از نیازهای روانی انسان و پیش‏نیاز هرگونه زندگی اجتماعی است كه به فرد امكان می‏دهد تا با دیگران به صورتی معنادار و پایدار ارتباط برقرار كند. بااین‏حال، هویت، پدیده‏ای ذاتی نیست بلكه تاریخی و وابسته به موقعیت و محصول كنش اجتماعی است. درحالی‏كه هویت از انسداد و ثبات، گریزان است با نوعی ثبات شخصیتی و دوام نسبی، همراه است. برای مفهوم هویت اجتماعی ابعاد متفاوتی ذكر شده از جمله:‏ - هویت دینی كه به رابطه‏ی انسان با دین و نسبتی كه با آن پیدا می‏كند اطلاق می‏شود. سنگ بنای هویت دینی تعهد و پایبندی است (17) هویت دینی نشان‏دهنده احساس تعلق و تعهد به دین و جامعه ی دینی است. مهم‏ترین دستاوردهای هویت دینی پاسخ دادن به پرسش‏های بنیادی، جهت بخشیدن به زندگی، وحدت اعتقادی و معنا بخشیدن به جهان است (18) - هویت شغلی یكی از هویت‏های اجتماعی مهم انسان به شمار می‏آی اما تنها افراد شاغل وعمدتاً مردان را در بر می‏گیرد. داشتن شغلی كه ارزش اجتماعی داشته باشد، عزت‏نفس را افزایش می‏دهد و به ایجاد حس ایمنی و هویت باثبات كمك می‏كند. شغل از آن جهت در زندگی اجتماعی فرد مهم است كه بهره‏وری مادی، منزلت، قدرت و نفوذ اجتماعی تا حدود زیادی به آن بستگی دارد. - هویت خانوادگی به یكی از مهم‏ترین گروه‏های مرجع یعنی والدین و خانواده مربوط می‏شود. ویژگی‏های شخصیتی و سبك زندگی والدین بر روی هویت شخصی و اجتماعی فرد به شدت تاثیر می‏گذارد و بدنه ی هویت فرد در كودكی و نوجوانی شكل می‏گیرد (19) هویت خانوادگی را می‏توان تعیین نسبت میان جوان و خانواده و میزان تعلق او به خانواده دانست. عوامل متعددی در ایجاد و تقویت هویت خانوادگی نقش دارند از جمله مقبولیت، تكریم منزلت، تبادل عاطفی، مشورت و تفاهم با اعضای خانواده به ویژه با والدین (20) - هویت قومی: در مطالعه و تحلیل مسائل مربوط به هویت قومی و گروه‏های قومی در جامعه‏شناسی اتفاق نظر وجود ندارد. براساس دیدگاه كنش‏گرایی شش ویژگی برای قومیت وجود دارد كه شامل وابستگی خونی و نژاد، زبان، سرزمین، مذهب و رسوم مشترك است (21). درنهایت، هویت قومی را می‏توان باورهای مشترك و احساس تعلق براساس وابستگی‏های خونی، نژادی، زبانی، سرزمینی و خویشاوندی دانست. براساس این موارد نوعی احساس تعلق در فرد نسبت به عناصر و نهادهای مشترك آن قوم به وجود می‏آید كه می‏تواند تعیین‏كننده ی رفتار شخص باشد. اگر بخواهیم مباحث نظری را خلاصه كنیم موارد زیر قابل ذكرند: - در دوران معاصر مسئله ی هویت بیش از هر عصری، ذهن انسان امروزی را به خود مشغول داشته است. حضور انسان در شاهراه‏های اطلاعاتی و دسترسی او به امكانات جامعه ی اطلاعاتی، هویت‏های سنتی و هویت‏سازی سنتی را با دشواری و چالش‏های عمده‏ای روبه‏رو ساخته است. - در جوامع امروزی، فرد با مراجع مختلف و متنوعی برخورد می‏كند كه هركدام ارزش‏های خاص و سبك زندگی ویژه‏ای را ترویج می‏كند. از سوی دیگر تمامی مرزهای هویتی مثل خانواده، محله، قومیت و ملیت به شدت نفوذ‏پذیر شده‏اند. - در دنیای كنونی، خانواده اقتدار و مرجعیت گذشته خود را از دست داده است. علاوه بر این گسترش فضای اجتماعی و عام شدن بسیاری از امور خاص و درهم‏تنیدگی جهان، موجب شده كه نوجوانان و جوانان امروزی در انتخاب هویت‏هایی منسجم و یگانه با مشكل و حتی بحران مواجه شوند و هویت آنها دچار چندپارگی و انشقاق گردد. لذا آنچه به چشم می‏خورد فرآیند آرام و پیوسته انتقال هویت از نسلی به نسل دیگر نیست بلكه در دنیای كنونی بیشتر شاهد بحران‏های هویتی و به همان نسبت بازسازی‏های هویتی هستیم. - دگرگونی‏های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر و گسترش رسانه های عمومی و فنآوری های اطلاعاتی زمینه دگرگونی ارزش ها و بازتعریف هویت را در دختران و زنان پدید آورده است و از تاثیر کانال های سنتی هویت یابی کاسته است. - با توجه به مطالب یاد شده می‏توان ادعا كرد كه میان استفاده از امكانات جامعع ی اطلاعاتی و هویت دختران، ارتباط وجود دارد. بدین معنی كه با ظهور و گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی و ارتباطاتی به ویژه كامپیوتر، اینترنت و ماهواره، ‏ هویت و معنا و مبنای آن دچار تغییر شده است و از پدیده‏ای نسبتاً پایدار و منسجم به پدیده‏ای متغیر و سیال و چندپاره تبدیل شده است. این موارد را در مدل نظری ذیل می توان خلاصه کرد: ضرایب آلفای كرونباخ را محاسبه كردیم كه در غالب موارد بیش از 70 درصد و نشان‏دهنده پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه است. برای آزمون فرضیات و پاسخگویی به سوال‏های تحقیق از آزمون مقایسه میانگین‏ها استفاده كرده‏ایم. در این پژوهش برای شناخت چندوچون تأثیر فنآوری‏های اطلاعاتی بر هویت دختران جوان، ابتدا دو نمونه از جامعه‏ی آماری برحسب دسترسی و استفاده یا عدم دسترسی به اینترنت انتخاب كردیم. سپس با استفاده از آزمون t تفاوت دو گروه را محاسبه و تحلیل كرد ه ایم. یافته‏ های تحقیق یافته‏های تحقیق در دو بخش زیر ارایه می شود: الف) ویژگی های اجتماعی و اقتصادی افراد نمونه نتایج تحقیق حاكی از آن است كه در هر دو گروه (دارای امكانات و فاقد امكانات موردنظر) 66 درصد پاسخگویان متاهل و 34 درصد آنان مجرد بوده‏اند. به لحاظ وضعیت تحصیلات در میان كسانی كه به ماهواره و اینترنت دسترسی دارند افراد دارای تحصیلات پایین‏تر از دیپلم دیده نمی‏شود اما حدود 9 درصد از افراد گروه فاقد این امكانات تحصیلاتی كمتر از دیپلم دارند و در مجموع كسانی كه از امكانات اطلاعاتی و ارتباطی یاد شده استفاده می‏كنند به لحاظ سطح تحصیلات از میانگین تحصیلی بالاتری برخوردارند. همچنین میانگین سطح تحصیلی والدین افرادی كه از اینترنت و ماهواره استفاده می‏كنند بیشتر از میان سطح تحصیلات والدین در افراد فاقد امكانات یاد شده است. میزان اشتغال در مادران افراد بهره‏مند از امكانات موردنظر 5/37 درصد و بالاتر از مادران افراد بی‏بهره از آن (20 درصد) و بعد خانوار یا تعداد فرزندان در افراد استفاده کننده از اینترنت كمتر از افراد فاقد آن بوده است. به لحاظ توزیع سنی و وضعیت شغلی سعی كرده‏ایم كه دو گروه دارای وضعیت همسانی باشند از این رو نسبت‏های دو گروه در رده‏های سنی و شغلی مشابه و نزدیك به یكدیگر است. گذشته از این 40 درصد افراد دارای امكانات اینترنت و کامپیوتر دارای اتاق مستقل هستد در حالی كه این نسبت در گروه مقابل 30 درصد است. میزان استفاده روزانه از كامپیوتر در كسانی كه دارای دسترسی به اینترنت هستند در 37 درصد پاسخگویان 2 تا 4 ساعت و در 26 درصد آنها كمتر از 2 ساعت است. 10 درصد این افراد 6 تا 8 ساعت در روز و 4 درصد آنها بیش از 8 ساعت در روز از كامپیوتر استفاده می‏كنند. به لحاظ میزان استفاده از اینترنت، 41 درصد پاسخگویان در روز 2 تا 4 ساعت و حدود 35 درصد آنان نیز كمتر از 2 ساعت از این وسیله ارتباطی و اطلاعاتی استفاده می‏كنند. و حدود 7 درصد نیز مربوط به افرادی است كه بیش از 6 ساعت در روز با اینترنت كار می‏كنند. ب) مطالعه و تحلیل رابطه ی استفاده از اینترنت و هویت اجتماعی (در ابعاد دینی، قومی، خانوادگی و شخصی) : تحلیل داده ها نشان می دهد که بین استفاده از اینترنت و هویت دینی رابطه معناداری وجود دارد. پرسش مربوط به این فرضیه این بود كه آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان در شهر سنندج تأثیر می‏گذارد یا خیر؟ نتایج بدست آمده به شرح زیر است. نتایج آزمون مقایسه میانگین‏ها در جدول شماره 5 نشان می‏دهد كه تفاوت بین میانگین‏های دو گروه معنی‏دار است و این بدان معنی است كه استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران سنندجی تأثیر می‏گذارد و تفاوت معناداری بین آنهایی كه از این امكانات استفاده می‏كنند و آنهایی كه استفاده نمی‏كنند وجود دارد. در عین‏حال این رابطه معكوس است. این امر شاید به این دلیل باشد كه استفاده آزاد از امكاناتی چون اینترنت در خانواده‏هایی بیشتر رواج دارد كه اعتقادات و وابستگی‏ها و درنهایت هویت دینی آنها ضعیف‏تر از دیگر خانواده‏ها است. اما این مسئله از عامل دیگری نیز سرچشمه می‏گیرد و آن این است كه چون در جامعه ما از اینترنت و ماهواره به صورت منطقی استفاده نمی‏شود و این رسانه‏ها و امكانات اطلاعاتی و ارتباطاتی بیشتر مروج فرهنگ مادی‏نگر و لذت‏جو و فردگرایانه غربی هستند، یكی از جنبه‏های آسیب‏زای آن كاهش تعلقات دینی و اخلاقی در نوجوانان و جوانان است نتایج جدول6 در خصوص مقایسه میانگین‏ها در متغیر هویت قومی، وجود تفاوتی معنادار میان دو گروه برخوردار از این امكانات و فاقد این امكانات را نشان می‏دهد بدین معنا كه هویت قومی كسانی كه از اینترنت استفاده می‏كنند ضعیف‏تر از كسانی است كه از این وسیله استفاده نمی‏كنند. این نتیجه با آنچه در زمینه همسان‏سازی فرهنگ كشورهای جهان سوم با كشورهای غربی صورت می‏گیرد نیز همخوانی دارد. از آنجا كه ایجادكنندگان و پیام‏فرستندگان و برنامه‏سازان این تكنولوژی‏ ارتباطی و اطلاعاتی عمدتاً كشورهای توسعه‏یافته غربی هستند تعجبی هم ندارد كه انبوه فیلم‏ها و سایت‏های پرمخاطب آنها هویت فرهنگی و قومی كشورهای مصرف‏كننده را تحت‏تأثیر قرار داده و تضعیف نماید. با این حال در سال‏های اخیر در اتاق‏های گفتگو مقاومت‏هایی در برابر این جریان‏ به چشم می‏خورد كه نشانه از ظهور و احیای هویت‏های قومی در اینترنت و ماهواره است. سوال ما در فرضیه‏ی سوم آن بود كه آیا بین استفاده از اینترنت و هویت خانوادگی رابطه‏ی معناداری وجود دارد یا خیر نتایج حاكی از وجود تفاوت معنادار میان استفاده‏كنندگان از اینترنت و گروهی است كه از اینترنت استفاده نمی‏كنند. یعنی گروه اول هویت خانوادگی ضعیف‏تری از گروه دوم دارند. معمولاً جوانانی كه از اینترنت استفاده می‏كنند وقت كمتری را با افراد خانواده می‏گذرانند و درنتیجه تعلقات و ارتباطات عاطفی آنها با اعضای خانواده و به ویژه با والدین كمتر می‏شود. از طرف دیگر بخشی از مطالب و سایت های اینترنت با ارزشها و انتظارات والدین که عمدتا نسل قدیمی و سنتی محسوب می شوند و طالب معنویت گرایی، جمع گرایی و رعایت نظم و اخلاق مذهبی هستند ناهمخوانی دارد. در واقع اینترنت شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان را افزایش میدهد به ویژه آن که در بسیاری از موارد مروج فرهنگ مادی نگر و منفعت طلب و فردگرای کشورهای غربی است که هم این فنآوری را پدید آورده اند و هم بیش ازهمه آن را تغذیه می کنند. تنها کسانی می توانند در برابر این تاثیرات مقاومت کنند که قدرت تحلیل این پیام های متعدد و متنوع را داشته باشند و به جای سرگرمی و وقت گذرانی با اینترنت بتوانند استفاده علمی و سازنده ای از آن به عمل بیاورند. فرضیه چهارم مربوط به وجود رابطه بین استفاده از اینترنت و هویت شخصی دختران بود و این فرضیه در پاسخ به این سوال مطرح شد که استفاده از اینترنت چه آثاری بر هویت شخصی دختران مورد مطالعه بر جای می گذارد. نتایج به دست آمده نشان می‏دهد كه در این زمینه نیز تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. بدین معنی كه گروهی كه از اینترنت استفاده می‏كنند اعتماد به نفس و خودپنداره ضعیف‏تری نسبت به گروه دیگر دارند و درمجموع هویت شخصی آنها ضعیف‏تر و پنداشت آنها از خودشان منفی‏تر است. در اجتماعات سنتی به دلیل انسجام اجتماعی و پیوند تنگاتنگ فضا، ‏ زمان و فرهنگ با مكان و سرزمین معین نیازهای هویتی تامین می‏شود. اما ورود کامپیوتر و اینترنت آنها به زندگی فردو جذابیت آن و به ویژه فضای آزاد و فارغ از هویتی که برای فرد فراهم می کند موجب می‏شود كه وی كمتر در میان خانواده و آشنایان حضور یابد و گاه در میان آنها احساس غربت كند و در فضای مجازی و در كنار انسان‏های بیگانه و ناآشنا احساس رهایی و امنیت بیشتری داشته باشد، لذا تعدد مراجع و كانال‏های ارتباطی و تنوع ارزشی و فرهنگی کسانی که فرد با آنها در تعامل قرار می گیرد، شخص را دچار آنومی ارزشی و سرگشتگی و هویت شخصی او را دستخوش ضعف و عدم انسجام می‏كند. استفاده غیرآسیب زا و سازنده از اینترنت نیاز به آموزش و بلوغ فکری و اجتماعی دارد و چنانچه فرد در کودکی از والدین و افراد شایسته و قابل اعتمادی برخوردار بوده باشد که نیازهای عاطفی اورا به خوبی برطرف کرده باشند و احساس امنیت و اعتماد به نفس را تجربه کرده باشد و درعین حال بنیان های دیتی و اخلاقی به نحو شایسته و با الگوهای عملی در او استوار شده باشد، قدرت مقاومت و ایستادگی او در برابر این جریان های آسیب زا بیشتر می شود و می تواند با بازاندیشی و تامل در برابر پدیده های پیش رویش آنها را تحلیل کرده و بر چالش های هویتی فایق آید. نتیجه‏ گیری فنآوری های ارتباطی جدید و بزرگراه‏های اطلاعاتی آن، به ویژه اینترنت و ماهواره منجر به تحول در شدت و میزان ارتباط انسان‏ها در اقصی نقاط جهان شده و تحولی كیفی در نحوه ارتباط انسان‏ها با یكدیگر ایجاد کرده است. بدین معنی كه امروزه با استفاده از اینترنت و باحضور در این بزرگراه، امكان بهره‏گیری از انبوهی از اطلاعات در كمترین زمان ممكن و برقراری ارتباط گفتاری نوشتاری و دیداری با هزینه‏ای نسبتاً كم فراهم آمده است. ظهور این پدیده اگرچه خود معلول تحولاتی چند بوده اما پس از ظهور، خود منشاء تحولات عدیده‏ای گردیده است. یكی از این تحولات تحول در مبنا و معنای مفهوم «هویت» از یك سو و «هویت اجتماعی» افراد به ویژه جوانان از سوی دیگر است. در دنیای كنونی كه انفجار اطلاعات در آن به وقوع پیوسته و بخش عظیمی از انسان‏ها و به ویژه جوانان در معرض پیامدهای آن قرار گرفته‏اند، هویت مبنا و معنای گذشته خود را از دست داده است و شدت و دامنه تغییرات هویتی در نسل‏های جدید به حدی است كه در برخی موارد چالش‏ها و بحران‏های هویتی را پدید آورده است و برخلاف گذشته، فرآیند انتقال هویت بیش از آن كه در زمینه ارزش‏ها، باورها و رفتارها و خلاصه هویت‏شان از والدین خویش متاثر باشند از رسانه‏ها، صنعت فرهنگ، همسالان وجوانان دیگر كه چه بسا از دیگر كشورها باشند، تأثیر می‏پذیرند. در این شرایط كه ابعاد مختلف هویت تحت تأثیر عوامل یادشده، دستخوش تغییرات وسیع و سریع می شود، برای پژوهش حاضر موضوع تأثیر اینترنت بر روی هویت اجتماعی و شخصی دختران جوان در شهر سنندج را انتخاب كرده مورد مطالعه قرار داده ‏ایم. نتایج این پژوهش را كه به صورت پیمایشی اجرا شده به شرح زیر می‏توان خلاصه كرد: نتایج تحقیق حاكی از آن است كه در مجموع كسانی كه از اینترنت استفاده می‏كنند به لحاظ سطح تحصیلات از میانگین تحصیلی بالاتری برخوردارند. همچنین میانگین سطح تحصیلی والدین افرادی كه از اینترنت و ماهواره استفاده می‏كنند بیشتر از میان سطح تحصیلات والدین در افراد فاقد امكانات یاد شده است. میزان اشتغال در مادران افراد بهره‏مند از امكانات موردنظر بالاتر از مادران افراد بی‏ بهره از آن و بعد خانوار یا تعداد فرزندان در افراد استفاده کننده از اینترنت كمتر از افراد فاقد آن بوده است. یافته‏های پژوهش در مورد اینكه آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان در شهر سنندج تأثیر می‏گذارد یا خیر؟ نشان می‏دهد كه بین دخترانی كه از این امكانات استفاده می‏كنند و آنهایی كه استفاده نمی‏كنند به لحاظ هویت دینی تفاوت وجود دارد و رابطه بین این دو متغیر معكوس است . این امر شاید به این دلیل باشد كه استفاده آزاد از امكاناتی چون اینترنت در خانواده‏هایی بیشتر رواج دارد كه اعتقادات و وابستگی‏ها و درنهایت هویت دینی آنها ضعیف‏تر از دیگر خانواده‏ها است. اما این مسئله از عامل دیگری نیز سرچشمه می‏گیرد و آن این است كه چون در جامعه ما از اینترنت به صورت منطقی استفاده نمی‏شود و این رسانه ‏ها و امكانات اطلاعاتی و ارتباطاتی بیشتر مروج فرهنگ مادی‏نگر و لذت‏جو و فردگرایانه غربی هستند، یكی از جنبه‏های آسیب‏زای آن كاهش تعلقات دینی و اخلاقی در نوجوانان و جوانان است. در رابطه با استفاده از اینترنت و تاثیر آن بر هویت قومی، یافته‏ها نشان داد كه هویت قومی كسانی كه از اینترنت استفاده می‏كنند ضعیف‏تر از كسانی بوده كه از این وسیله استفاده نمی‏كنند. این نتیجه با آنچه در زمینه همسان‏سازی فرهنگ كشورهای جهان سوم با كشورهای غربی صورت می‏گیرد نیز همخوانی دارد. از آنجا كه ایجادكنندگان و پیام‏فرستندگان و برنامه‏ سازان این تكنولوژی‏ ارتباطی و اطلاعاتی عمدتاً كشورهای توسعه‏یافته غربی هستند تعجبی هم ندارد كه انبوه فیلم‏ها و سایت‏های پرمخاطب آنها هویت فرهنگی و قومی كشورهای مصرف‏كننده را تحت‏تأثیر قرار داده و تضعیف نماید. تحلیل داده ها در خصوص رابطه استفاده از اینترنت و هویت خانوادگی آشكار ساخت كه گروه اول هویت خانوادگی ضعیف‏تری از گروه دوم دارند. معمولاً جوانانی كه از اینترنت استفاده می‏كنند وقت كمتری را با افراد خانواده می‏گذرانند و درنتیجه تعلقات و ارتباطات عاطفی آنها با اعضای خانواده و به ویژه با والدین كمتر می‏شود. از طرف دیگر بخشی از مطالب و سایت های اینترنت با ارزشها و انتظارات والدین که عمدتا نسل قدیمی و سنتی محسوب می شوند و طالب معنویت گرایی، جمع گرایی و رعایت نظم و اخلاق مذهبی هستند ناهمخوانی دارد. در واقع اینترنت شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان را افزایش میدهد تحلیل داده‏ ها در مورد ارتباط میان استفاده از اینترنت و هویت شخصی نشان داد كه در این زمینه نیز تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. بدین معنی كه گروهی كه از اینترنت استفاده می‏كنند اعتماد به نفس و خودپنداره ضعیف‏تری نسبت به گروه دیگر دارند و درمجموع هویت شخصی آنها ضعیف‏تر و پنداشت آنها از خودشان منفی‏تر است. در اجتماعات سنتی به دلیل انسجام اجتماعی و پیوند تنگاتنگ فضا، ‏ زمان و فرهنگ با مكان و سرزمین معین نیازهای هویتی تامین می‏شود. اما ورود کامپیوتر و اینترنت آنها به زندگی فردو جذابیت آن و به ویژه فضای آزاد و فارغ از هویتی که برای فرد فراهم می کند موجب می‏شود كه وی كمتر در میان خانواده و آشنایان حضور یابد و گاه در میان آنها احساس غربت كند و در فضای مجازی و در كنار انسان‏های بیگانه و ناآشنا احساس رهایی و امنیت بیشتری داشته باشد، لذا تعدد مراجع و كانال‏های ارتباطی و تنوع ارزشی و فرهنگی کسانی که فرد با آنها در تعامل قرار می گیرد، شخص را دچار آنومی ارزشی و سرگشتگی و هویت شخصی او را دستخوش ضعف و عدم انسجام می‏كند. استفاده غیرآسیب زا و سازنده از اینترنت نیاز به آموزش و بلوغ فکری و اجتماعی دارد و چنانچه فرد در کودکی از والدین و افراد شایسته و قابل اعتمادی برخوردار بوده باشد که نیازهای عاطفی او را به خوبی برطرف کرده باشند و احساس امنیت و اعتماد به نفس را تجربه کرده باشد و درعین حال بنیان‏های دینی و اخلاقی به نحو شایسته و با الگوهای عملی در او استوار شده باشد، قدرت مقاومت و ایستادگی او در برابر این جریان های آسیب زا بیشتر می شود و می تواند با بازاندیشی و تامل در برابر پدیده های پیش رویش آنها را تحلیل کرده و بر چالش های هویتی فایق آید. منبع: www.zibaweb.com





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1986]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن