واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فاصله علم تا يقين
چرا خيلي از ماها با اينکه به آخرت٬ جهنم٬ عذاب٬ قيامت و مرگ علم داريم٬ ولي در مسير زندگي و عبوديت٬ پايمان سست ميشود و گاه و بيگاه از مسير صحيح و سالم خارج ميشويم.هستند کساني که با وجود اطلاعات کافي و گسترده نسبت به مسائل ديني٬ هنوز٬ نميتوانند آنطور که بايد و شايد٬ جلوي نفس اماره بايستند و يا در بزنگاه گناه٬ خود را حفظ کنند. از طرف ديگر٬ گروهي هم جزء اين طيف نيستند و اطلاعات و علم کافي ندارند٬ ولي خداترسي بيشتري دارند؟براي پاسخ به اين سوال بيانات امام خميني رحمه الله را که ذيلا بيان شده مطالعه بفرماييد: كسى كه هنوز حجابهاى ظلمانى را پاره نكرده، كسى كه تمام توجه او به عالم طبيعت است و، العياذ باللّه، منحرف عن اللّه مىباشد، و اصولا از ماوراء دنيا و عالم روحانيت بي خبر بوده و منكوس إلى الطبيعه است، و هيچ گاه در مقام [اين] برنيامده كه خود را تهذيب كند، حركت و نيروى روحانى و معنوى در خويشتن ايجاد نمايد، و پردههاى سياهى را كه روى قلب او سايه افكنده كنار زند، در اسفل سافلين كه آخرين حجب ظلمانيست قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلين (1) در صورتى كه خداوند عالم بشر را در عاليترين مرتبه و مقام آفريده است:لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ في احْسَنِ تَقويمٍ (2) انسان بر اثر معاصى و دلبستگى به دنيا بتدريج اين حقايق را منكر مىگردد مقامات اوليا را انكار ميکند.كسى كه از هواى نفس پيروى مىكند و از روزى كه خود را شناخته به غير عالم ظلمانى طبيعت توجهى ندارد و هيچگاه فكر نمىكند كه ممكن است غير از اين دنياى آلوده تاريك جا و منزل ديگرى هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلمانى فرو رفته، مصداق اخْلَدَ الى الارْضِ و اتَّبَعَ هواه (3) گرديده است. او با آن قلب آلوده به گناهى كه در پرده ظلمانى پوشيده شده و روح گرفتهاى كه بر اثر كثرت گناه و معصيت از حق تعالى دور گشته، آن هوا پرستيها و دنيا طلبيهايى كه عقل و چشم حقيقت بين او را كور كرده است، نمىتواند از حجابهاى ظلمانى برهد، چه رسد اينكه حجب نورانى را پاره كرده انقطاع إلى اللّه حاصل نمايد. او خيلى معتقد باشد كه مقام اولياى خدا را منكر نشود عوالم برزخ، صراط، معاد، قيامت، حساب، كتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصى و دلبستگى به دنيا بتدريج اين حقايق را منكر مىگردد مقامات اوليا را انكار مىكند، با اينكه مقامات اوليا بيش از اين چند جملهاى كه در دعا و مناجات وارد شده نمىباشد. گاهى مىبينى كه به اين واقعيات علم دارد، ليكن ايمان ندارد. مردهشوى از مرده نمىترسد، زيرا يقين دارد كه مرده قدرت اذيت و آزار ندارد آن وقت كه زنده بود و روح در بدن داشت كارى از او ساخته نبود، چه رسد اكنون كه قالب تهى كرده است ولى آنان كه از مرده مىترسند براى اين است كه به اين حقيقت ايمان ندارند فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالماند، ولى يقين ندارند از آنچه عقل درك كرده قلب بيخبر است. ولى بعضى از شماها همه چيز را پايمال مىكنيد از بزرگان اسلام غيبت مىنماييد. اگر ديگران نسبت به بقال و عطار سر كوچه بدگويى و غيبت مىكنند، اينان به علماى اسلام نسبتهاى ناروا داده اهانت و جسارت مىنمايند زيرا ايمان راسخ نشده و كيفر اعمال و كردار خود را باور ندارند. طبق برهان مىدانند خدايى است و معاد و قيامتى در كار است، ولى همين برهان عقلى ممكن است حجاب قلب شده نگذارد نور ايمان بر قلب بتابد تا خداوند متعال او را از ظلمات و تاريكيها خارج كرده به عالم نور و روشنايى وارد سازد:اللَّه وَلِىُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَى النُّورِ (4) و آنكه خداوند تبارك و تعالى ولىّ او بوده و او را از ظلمات خارج ساخته است، ديگر مرتكب گناه نمىشود غيبت نمىكند تهمت نمىزند به برادر ايمانى كينه و حسد نمىورزد و در قلب خويش احساس نورانيت كرده، به دنيا و ما فيها ارج نمىنهد. چنانكه حضرت امير (ع) فرمود: اگر تمام دنيا و ما فيها را به من بدهند كه پوست جوى از دهان مورچهاى جابرانه و بر خلاف عدالت بگيرم، هرگز نمىپذيرم. (5) ولى بعضى از شماها همه چيز را پايمال مىكنيد از بزرگان اسلام غيبت مىنماييد. اگر ديگران نسبت به بقال و عطار سر كوچه بدگويى و غيبت مىكنند، اينان به علماى اسلام نسبتهاى ناروا داده اهانت و جسارت مىنمايند زيرا ايمان راسخ نشده و كيفر اعمال و كردار خود را باور ندارند. منبع:1. تين٬ 5.2. تين٬ 4.3. اعراف٬ 176.4. بقره٬ 257.5. نهج البلاغه٬ ص 346.جهاد اکبر٬ ص47.تهيه و فرآوري: محمد حسين امين- گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]