تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند:...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815379423




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وقتی که شعر می‌بارد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقتی که شعر می‌بارد
وقتی که شعر می‌بارد
«سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی / چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی» این را «سعدی» گفته است. خوب هم گفته. آن هم در روزگاری که بسیاری از شاعران با استفاده از کلمات مهجور و دشوار با شعر خود فخرفروشی می‌کردند! برای همین است که  اساتید ادبیات فارسی شعر سعدی را «سهل و ممتنع»  می‌دانند؛ یعنی شعر او در حین این‌که از زبانی ساده و قابل فهم  برخوردار است؛ معانی عمیقی را نیز در برمی‌گیرد که سرودن آن از عهده‌ی هرکسی برنمی‌آید. این مقدمه برای این بود که برسیم به مبحث «سادگی زبان شعر امروز» که یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی اشعار بسیاری از شاعران معاصر است. سادگی زبان در شعر معاصر  اما هم در اشعار کلاسیک بروز پیدا کرده؛ مانند شعرهای «قیصر امین‌پور» و «محمدعلی بهمنی» و هم در اشعار نیمایی و سپید؛ مانند شعرهای «عمران صلاحی» و «شمس لنگرودی».شعرای نامبرده اتفاقاً از محبوب‌ترین شاعران زمانه هستند و دارای کتاب‌های شاخصی که به سرعت، به چاپ‌های بعدی می‌رسد که همین امر نشان دهنده‌ی نیاز و استقبال مخاطب به اشعار شاعرانی است که داشتن زبان قلمبه‌سلمبه را از ویژگی‌های لاینفک یک شعر نمی‌دانند!مجموعه شعر «وقتی که برف می‌بارد» سروده‌ی «علیرضا بهرامی»، یکی از نمونه‌های خوب همین شعرهایی است که ذکر خیرشان بود! مجموعه‌ای با حجمی در اندازه‌ی حوصله‌ی مخاطب امروز منتشر شده است.در شعرهای علیرضا بهرامی، «عاطفه» برجسته‌ترین عنصری است که به چشم می‌آید. عاطفه‌ای که دل مخاطب را نمی‌زند و بسیار ملموس و محسوس است: امشب سر راه که می‌آمدم/ ایستادم و خیره ماندم/ به زباله‌های گل‌فروشی/ -‌آه؛/ میخک و مریم! این عواطف شاعرانه حتی وقتی که شدت پیدا می‌کنند؛ به‌دلیل تشبیهات قدرتمندی که دارند؛ دلنشین هستند و مخاطب را ـ ‌با هر گونه عقیده‌ای ‌‌ـ وادار به لذت بردن از شعر می‌کنند!:  پیراهن سفیدت را دوست دارم/ آن‌چنان‌که/ در برف صبحگاهی غلت زدن را. در بعضی از شعرهای وقتی که برف می‌بارد، روایتی شاعرانه و رمانتیک جایگزین شعری مصور و مخیل می‌شود. مثل شعر «روزها و شب‌ها» که  کمی نیز مخاطب را به یاد شعر «رفتار من عادی است» قیصر امین‌پور می‌اندازد:  این روزها همه از من می‌پرسند:/ چرا این‌قدر ساکتی؟!/ حرف نمی‌زنی،‌ نمی‌خندی،‌ آواز نمی‌خوانی؟!/ چرا این‌قدر در خودت فرو رفته‌ای؟!/ اما هیچ‌کس نمی‌پرسد/ شب‌ها که نیستی/ با تو تا کجاها می‌روم؟!  «تضاد» یکی از بارزترین عناصر سازنده‌ی «طنز» است و بر همین اساس می‌توان رگه‌هایی از طنز را هم در بعضی از اشعار بهرامی پیدا کرد:  هوای تهران شرجی است/ نکند دریا/ بلیت اتوبوس لوکس گرفته/ -‌با یک فیلم و ساندیس‌-/ و همین حوالی پنچر شده باشد؟! منبع: لوحگروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن