واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فیلم خارجی "خداحافظ بافانا" ساخته بیل اوگوست که از برنامه سینمایک پخش شد، با استفاده از حضور بازیگران نامآشنا در نقشهای ضدکلیشه توانسته جذابیتهای درام را وارد یک فیلم مستند سیاسی کند. به گزارش خبرنگار مهر، فیلم "خداحافظ بافانا" از آن دسته فیلمهای زندگینامهای است که تلاش کرده با تکیه بر سندیت کتاب خاطرات موجود، مقطعی از زندگی یکی از سیاستمداران عصر حاضر را به تصویر بکشد. فیلم هر چند متکی است بر کتاب خاطرات جیمز گرگوری زندانبان نلسون ماندلا با نام "خداحافظ بافانا: نلسن ماندلا، زندانی من، دوست من"، اما توانسته این خاطرات مستند را با تمهیداتی دراماتیزه کند و از یک فیلم صرفاً سیاسی فاصله بگیرد. این مهم با انتخاب بازیگران مشهور هالیوودی نیز توانسته تا حدی تأمین شود. جیمز گرگوری افسر سفیدپوست نژادپرست که مدت بیست سال زندانبان نلسون ماندلا انقلابی سرشناس سیاهپوست بوده، شخصیت اصلی و قهرمان فیلم است. قرار است محور اصلی فیلم بر تأثیرپذیری تدریجی این زندانبان از شخصیت ویژه ماندلا قرار بگیرد که از همجواری آنها حاصل میشود. شاید به نوعی بتوان قهرمان اصلی فیلم را کاراکتر نلسون ماندلا هم دانست که با نفوذ شخصیت خود میتواند یک سفیدپوست نژادپرست را بدل به هواداری افکار خود کند که همین نقطه پتانسیل کافی برای دراماتیزه شدن این رابطه خاص دارد. رابطهای که چه بسا در درازمدت و با تکیه بر اتفاقاتی تدریجی شکل گرفته اما با فشرده شدن در 90 دقیقه توانسته جوابگوی یک فیلم سینمایی باشد. فیلم متأثر از بستر واقعیت موجود، شکلگیری این رابطه دونفره را مد نظر قرار داده و گریزی هم نبوده از اینکه جو و فضای سیاسی حضوری پررنگ در فیلم پیدا کند. به این ترتیب تأثیرپذیری گرگوری از ماندلا فراتر از آنکه نشانه تغییر یک فرد باشد بیانگر نفوذ دیدگاههای این مبارز انقلابی به یک اندیشه و طرز تفکر است. از همین روست که تلاش شده گرگوری هر چند نمونهای عام از افسران نژادپرست ترسیم شود، کدهایی مستعد در وی برای تأثیر گرفتن از شخصیت ماندلا طراحی شود. به این ترتیب میرسیم به الگوی آشنای شخصیتهایی که هر چند متعلق به یک قشر شناسنامهدار هستند، اما با کدهایی مستعد از آنها مجزا شده و بیش از هر چیز سوالات ذهنی آنهاست که وقتی طرح شده و به زبان میآید مسیرشان را تغییر میدهد. گرگوری شخصیتی است با تمام تعاریف اولیه برای یک افسر نژادپرست وفادار به افکار و آرمانهایی که برای او تعریف شده اما آنچه میتواند او را از این جمع متفاوت کند توجهی است که او به زوایای پنهان شخصیت و حرفهای ماندلا دارد. او برای پی بردن به صحت ادعاهای این رهبر انقلابی به اگر و اماها اکتفا نمیکند و خودش به تنهایی در صدد پاسخگویی برمیآید. اینجاست که اگر هم به پاسخی میرسد در نتیجه تحلیل و حرکت شخصی است و نه نوعی مقهور شدن در مقابل شخصیت با نفوذ ماندلا. بعلاوه این نکته قابل ملاحظه است که گرگوری مطابق همه شخصیتهای نمونه وار که از قشر خود متفاوت میشوند، برای این حرکت فردی باید تاوان بپردازد و مانند همه این شخصیتها هم پای آن میایستد. این تاوان میتواند طرد شدن خود و خانواده از جمع هم نژادانش، متزلزل شدن آینده تحصیلی فرزندش و حتی قرار گرفتن در معرض اتهام شود ولی حاصل آن چیزی است که به نظر میآید تم اصلی فیلم باشد. اینکه حقانیت پیام و رسالت یک فرد در طول زمان است که میتواند تأثیرگذاری خود را بر افراد و جوامع نشان دهد و تاریخ این اصل را به اثبات رسانده است. آزاد شدن ماندلا در پایان فیلم هر چند متکی بر واقعیتی مستند است اما این اهمیت ویژه را به اصل اشاره شده نیز میدهد که همیشه نباید منتظر مرگ و گذار زمان طولانی برای اثبات یک اندیشه و تفکر بود. در واقع جهان معاصر میتواند تصویری خوشبینانهتر از این قهرمان انقلابی را در ذهن ثبت کند. از تمهیداتی که توانسته دراماتیزه شدن واقعیت را در فیلم "خداحافظ بافانا" برجستهتر کند حضوری خاص از بازیگران هالیوودی در نقشهایی متفاوت از کاراکتر آشنای خود است. جوزف فاینس بازیگری که حضورش در فیلمهای عشقی / عاطفی همواره یادآور کاراکتری عاشقپیشه و رمانتیک بوده، این بار در فیلمی با فضای مردانه و سیاسی میتواند جلوههای جدید از هنرش را را به نمایش بگذارد و این رابطه را باورپذیر جلوه دهد. فیلم "خداحافظ بافانا" با استفاده از حضور بازیگران نام آشنا در نقشهای ضد کلیشه توانسته جذابیتهای درام را وارد یک فیلم مستند سیاسی کند. فیلمی که متأثر از افکار سیاسی نژادپرستانه، آن را در تقابل و تعامل با پیام انسانی و اخلاقی رهبر انقلابی سیاهپوست قرار میدهد. فیلم سینمایی "خداحافظ بافانا" پنجشنبه دهم مرداد ساعت 22 در قالب برنامه سینما یک از شبکه اول روی آنتن رفت. این فیلم به کارگردانی بیل اوگوست فیلمساز نامدار دانمارکی و سازنده فیلم مطرح "پله فاتح" درباره ارتباط بین نلسن ماندلا و جیمز گرگوری زندانبان اوست. فیلم بر مبنای کتاب "خداحافظ بافانا: نلسن ماندلا، زندانی من، دوست من" نوشته گرگوری ساخته شده و نقش ماندلا را در آن دنیس هیسبرت بازی میکند و جوزف فاینس بازیگر فیلم "شکسپیر عاشق" در نقش گرگوری ظاهر میشود. دایان کروگر ستاره "تروا" نیز نقش همسر او را دارد. "خداحافظ بافانا" تولید مشترک آلمان، فرانسه، بلژیک، آفریقای جنوبی، ایتالیا، بریتانیا و لوکزامبورگ و 140 دقیقه است. این فیلم در جشنواره برلین 2007 در بخش مسابقه نمایش داده شد و جایزه فیلم صلح را برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]