تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مهدى مردى است از ما، از نسل فاطمه.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805562332




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

براي بزرگداشت علي حاتمي در فجر ...


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دريغ، يازده سالي گذشته است كه سينما انتظار مي‌كشد كه يك حاتمي سينماشناس،‌ ايران دوست پارسي‌گوي، شيرين زبان با آن عشق به ايران و سنت و اعتقاد پيدا شود و اين چند كار نوشته‌ي زمين مانده‌اش را بسازد.به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در يازدهمين سال فقدان "علي حاتمي" و در بيست و ششمين جشنواره‌ي فيلم فجر قرار است بزرگداشت سازنده‌ي فيلم‌هاي "مادر"، "دلشدگان"، "كمال‌الملك"، "سوته‌دلان" برگزار شود. در سالهاي اخير و در گفت‌و گوهاي مختلفي كه پيشكسوتان سينماي ايران با ايسنا داشته‌اند از علي حاتمي گفتند كه در ادامه آنها را بازخواني مي‌كنيم. "حاتمي" سعدي سينماي ايران بود جمشيد مشايخي مي‌گويد: زنده‌ياد "حاتمي "سعدي سينماي ايران بود كه ديالوگ‌هاي حساب شده‌اي در فيلم‌هايش استفاده مي‌كرد. او حرف امروز را در قصه‌هاي ديروز مي‌گفت و تاريخ برايش وسيله بود. حاتمي هنرمند توانايي بود كه به تاريخ وادبيات اشراف كاملي داشت و اثر را از فيلتر ذهن خود خارج و روايت مي‌كرد. من در داستانهاي مولوي، سلطان صابحقران، سوته‌دلان، كمال‌الملك و هزاردستان با او همكاري داشتم. ضمن اينكه قرار بود در "دلشدگان" هم حضور داشته باشم و حتي تست گريم دادم و قرارداد بستم. يك روز هم علي حاتمي با حسين دهلوي خانه ما آمدند و قرار شد او هم به ما كمك كند. مدتي هم تار زدن ياد گرفتم تا استيل ساز زدن را در فيلم به شكل درست داشته باشم. حاتمي به من گفت تا شهريور كاري با من ندارد و دراين فاصله سريال "پيك سحر" پيشنهاد شد. به گونه‌اي قرارداد بستم كه كارم اول شهريور تمام شود. اما 10 مرداد حاتمي مدير توليد را سراغ من فرستاد و به خاطر اينكه كاخ گلستان را جلوتر گرفته بودند، خواستند كار را شروع كنند كه نتوانستم در فيلم بازي كنم. در "مادر" هم قرار بود بازي كنم آن هم نشد. "ورسيون اول "تختي" را هم به من داد و قرار بود نقش "مردم" را در مقابل پيروزي‌ها و شكست‌هاي "تختي" بازي كنم. اما عده‌اي نمي‌خواستند علي با من كار كند وهمين افراد باعث شدند دلخوري‌هايي بين ما بوجود آيد. من كار با او را خيلي دوست داشتم و خود حاتمي معتقد بود ديالوگ‌هايش را من از همه بهتر مي‌گويم و به همين دليل هنوز هم بعضي ازديالوگ‌هايش را حفظ هستم. او به ايران و تاريخ آن اهميت مي‌داد علي نصيريان هم با بيان اينكه "علي حاتمي" ريشه در تئاتر داشت و از بچه‌هاي تئاتر بود، مطرح مي‌كند: از همان ابتدا او را مي‌شناختم و با شيوه كاري‌اش هم آشنا بودم. او اسكلتي از قصه و چيزي كه مي‌خواست بسازد را مي‌نوشت و به هنرپيشه‌اش مي‌داد و مي‌گفت چهارچوب و قاب قضيه اين است و ديالوگ‌ها را شب قبل از فيلمبرداري مي‌نوشت و صبح كه مي‌خواست برداشت شود به بازيگر مي‌داد. اين يك مقدار براي من و بازيگران ديگر سخت بود، چون هم زبان كار عادي و راحت نبود و هم اينكه فرصت بسيار محدود بود و تنها مشكل من با حاتمي همين بود. ولي از لحاظ كار چهارچوب‌ها و ديدهايي داشت كه در اول كار مطرح مي‌كرد و در هنگام كار دخالتي در كار هنرپيشه نمي‌كرد و فقط ميزانسن‌ها را توضيح‌ مي‌داد. حاتمي با تمام عواملش خيلي با محبت ارتباط داشت و كارش هم به نظر من منحصر به فرد بود و فرم خاص خودش را داشت. او به ايران و تاريخ ايران و آدم‌هايي كه در تاريخ بودند و حتي اشيا، معماري و رنگ اينها اهميت زيادي مي‌داد و اصرار داشت همه چيز درست دربيايد. "حاتمي" از پايه‌گذاران سينماي ملي بود محمد علي كشاورز كه به‌سابقه‌ي همكاري‌اش با زنده‌ياد علي حاتمي اشاره دارد، به ايسنا مي‌گويد: سال 59 مشغول بازي در سريال "سربداران" بودم كه علي حاتمي "هزار دستان" را شروع كرد و اين اولين كار من با او بود. البته قبلا نمايشنامه‌هايي كه نوشته بود را در تئاتر كار كرده بودم. علي از بچه‌هايي بود كه از اداره هنرهاي دراماتيك بيرون آمد و در رشته ادبيات دراماتيك تحصيل مي‌كرد و در بعضي كلاس‌ها با هم بوديم. فيلم‌هاي خوبي هم ساخته بود مثل "سوته دلان" و "ستارخان" و در واقع فيلمنامه‌نويس ماهري بود و هنوز كسي روي دست او در ديالوگ‌نويسي بخصوص در زمان قاجار بلند نشده است. او ادامه مي‌دهد: هنگام ساخت "هزار دستان" به من مي‌گفت؛ حالا ديگر بايد با من كار كني. او فيلنامه‌اش را به كسي نمي‌داد البته اينكه مي‌گويند چيزي آماده نداشت اشتباه است. علي همه چيزش آماده بود منتهي دست كسي نمي‌داد و فقط به تعداد معدودي كه با آنها آشنا بود مي‌داد. "هزار دستان" را من، مشايخي و انتظامي خوانديم ولي به خيلي از بازيگران نداد. حتي اينكه مي‌گويند سركار مي‌آمد و مي‌نوشت اصلا درست نيست، تمام اين چيزها را علي قبلا نوشته بود، منتهي وقتي سر صحنه مي‌آمد آنها را به كساني كه بايد بازي مي‌كردند مي‌داد. وقتي نقش "شعبان بي مخ" را به من پيشنهاد كرد گفتم:اجازه بده روي نقش مطالعه كنم و ببينم دوستش دارم يا نه، ديدم با اين كار مي‌شود يك تجربه كار هنرپيشگي كرد. با جاهل‌هاي قديمي و لوطي‌هاي محله‌هاي مختلف صحبت كردم تا به نقش نزديك شوم. نزديك به 5 بار هم گريمم عوض شد كه هر بار 4 ساعت طول مي‌كشيد من و انتظامي سنگين‌ترين گريم را داشتيم. به هر حال شروع به كار كرديم.شعبان بي‌مخ نقشي بود كه دوست داشتم و خوشبختانه از نظر مردم هم موفق بود. علي هم دقت زيادي روي كار داشت و حتي به جزئيات مي‌رسيد. "هزار دستان" واقعه‌اي تاريخي به روايت علي حاتمي بود. او به همراه فرخ غفاري از پايه‌گذاران سينماي ملي بودند علي مطالعه زيادي داشت و مردم را خوب مي‌شناخت و نقشش را به كسي مي‌داد كه بتواند آنرا حس كند و حتي وسايلي كه در صحنه انتخاب مي‌كرد، حتما بايد اصل مي‌بود و آنها را از موزه‌ها به امانت مي‌گرفت كه هنرپيشه با ديدن اين اجسام قديمي يك حس جديدي را تجربه كند. بازيگرانش همه برايش مهم بودند چه آنكه نقشي بلند داشت و چه آنكه نقشش كوتاه بود. در فيلم "كمال الملك" هم همكاري‌ام با علي ادامه پيدا كرد كه نقش "اتابك اعظم" را بازي مي‌كردم و براي اين فيلم هم تحقيقات و مطالعات زيادي را انجام دادم. او با وسواس عجيبي كار مي‌كرد مرتضي احمدي از اينكه علي حاتمي بچه محل‌اش بوده است ياد كرد و بيان كرد: كوچه‌اي بنام حاتمي بود كه هنوز هم هست و در آنجا با عمويش زندگي مي‌كردند. اسم كوچه هم براي عمويش "عزيزالله خان حاتمي" نويسنده بزرگ راديو بود. علي در كنار عمويش به اينجا رسيد. علي مرد بامرامي بود و ديالوگ‌هايش مينياتور بود و فكر نمي‌كنم كسي پيدا شده باشد كه بتواند مانند او ديالوگ بنويسد. علي يك برادر و يك خواهر داشت كه برادرش حسين هنوز هم با من تماس دارد. در فيلم "حسن كچل" به كارگرداني علي حاتمي فقط در تيتراژ خواندم و بازي نكردم و در مقابل اصرار حاتمي براي بازي كردن، گفتم: «علي جان من هر كار هم بكنم به اندازه تيتراژ مورد توجه مردم قرار نمي‌گيرد» كه همينطور هم شد. "باباشمل"و"قلندر"را هم با او كار كردم و از كارهاي بعد از انقلابش هم بازي در "هزاردستان" را پيشنهاد داد كه آن زمان مساله بيماري همسرم مطرح بود كه مبتلا به سرطان بود كه همه دار و ندارم را خرج او كرده بودم و خواه ناخواه من بايد زياد كار مي‌كردم و نمي توانستم 2 سال مشغول يك كار باشم، "هزاردستان" 8سال طول كشيد. به او هم گفتم من دوست تو هستم. بچه محل هستيم من چيزي را از تو لاپوشاني ندارم، خيلي بدهكارم، بايد كار كنم. علي هم حرف مرا قبول كرد و چيزي نگفت. ولي به عنوان 2 تا بچه محل و دو تا دوست با هم تماس داشتيم و مرگش هم براي من خيلي سخت بود.علي حاتمي با وسواس عجيبي كار مي‌كرد و به همين دليل تمام آثارش به يادگار مانده است. او فيلمش را در هنگام دوبله هرس مي‌كرد منوچهر اسماعيلي از دوبلورهاي پيشكسوت هم از سابقه‌ي رفاقتش با علي حاتمي مي‌گويد: با علي حاتمي از "حسن كچل" كه شروع كارش بود رفيق بودم و به همين دليل علاقه خاصي به هم داشتيم و اين همكاري از آن كار كه پيش صدا ضبط كرديم تا فيلم آخرش ادامه داشت. از كارهاي علي حاتمي اصلا نمي‌توان گذشت، خود او معتقد بود و بارها و بارها هم گفت: «كه من فيلمم را در زمان دوبله هرس مي‌كنم و به بار مي‌آورم و معتقد بود كه لحن كارهايشان در دوبله در مي‌آيد.» چند تا فيلم هم مثل "دلشدگان" سر صحنه گرفت و دوبله نكرد، يكي هم "حاجي واشنگتن" بود كه تقريبا همه هنرپيشه‌ها به جز يكي دو نفر خودشان صحبت كردند و جايي براي دوبله آنچناني نداشت، ولي "كمال‌الملك" و"مادر" او مثال زدني است. ايمان بچه‌ها پشت حاتمي بود و لحظه‌اي كه حضور نداشت ما كار نمي‌كرديم و صبر مي‌كرديم بيايد و بدون دستور او حتي يك كلمه هم نمي‌گفتيم. با اينكه اطمينان كامل داشت ولي به خودمان اجازه نمي‌داديم. اين اعتقاد اين احترام را براي همه ما واجب مي‌كرد. مادر" آخرين همكاري من با مرحوم حاتمي است. در اين فيلم هم جاي سه شخصيت اصلي صحبت كردم، پسر بزرگ خانواده كه نقش آنرا محمد علي كشاورز بازي مي‌كرد و آقاي حاتمي گفت، همان شعبان استخواني را مقداري ارتقاء بده و در واقع حساب بانكي‌اش را زياد كرديم و چهار تا كلمه آلماني هم در حرفهايش آورديم. پسر عقب افتاده خانواده با بازي اكبر عبدي كه آن هم شبيه كه نه؛ ولي از جنس "سوته‌دلان" بود كه در واقع بايد گفت، هيچ كدام از پرسوناژ‌ها در تفكر علي حاتمي از دسترسش دور نبودند و هر كدام در يك جايي در فيلمهايش حضور داشته‌اند و برادر ناتني كه جمشيد هاشم پور آنرا بازي مي‌كرد و براي اين نقش آقاي فردوسي‌زاده مترجم زبان عربي خيلي به من كمك كرد و با حضور او تمام اعراب‌گذاري‌هاي را رعايت كردم. البته زياد با اين زبان غريبه نيستم و سابقه ذهني‌ام از اداي كلمات خيلي زياد است و با يك بار گفتن ايشان توانستم صحبت كنم. زنده‌ياد علي حاتمي چند بار سر فيلمبرداري اين فيلم در همان خانه‌اي كه مي‌خواست كار كند، در خيابان سوم اسفند ماه از من دعوت كرد كه با حال و هواي فيلم آشنا شوم. اجل مهلت نداد آخرين پيامبر (ص) را بسازد عزت الله انتظامي هم از فيلم‌نامه‌ي نساخته‌ي علي حاتمي به نام آخرين پيامبر (ص) ياد مي‌كند و به ايسنا مي‌گويد: "آخرين پيامبر(ص)" كه به زندگي حضرت محمد (ص) مربوط مي‌شد از جمله فيلم‌نامه‌هاي‌ آماده‌ي مرحوم علي حاتمي بود كه مجال ساختنش را پيدا نكرد و براي هميشه بايگاني شد. «زين‌العابدين رهنما» كتاب زيبا و قشنگي درباره‌ي حضرت محمد (ص) نوشته بود كه علي حاتمي تصميم گرفت فيلم‌نامه‌اي براساس اين كتاب آماده كند و آنرا در قالب سريالي بسازد. به اتفاق ايشان به منزل رهنما رفتيم و اجازه اين كار را گرفتيم فيلم‌نامه آماده شد و گفتند بايد به قم برود تا آنجا اجازه ساخت بگيرد كه اين سناريو در آنجا رد شد و آقاي حاتمي آنرا به آقاي رهنما برگرداندند. علي حاتمي خيلي دوست داشت راجع‌به حضرت محمد (ص) كاري بكند و سناريوي ديگري را با نام «آخرين پيامبر» آماده كرد و آنرا به همراه دو فيلمنامه ديگر به نام‌هاي «آق‌بانو» و «گاردن‌پارتي» به من داد تا آنرا بخوانم و نظرم را بدهم. آنرا خواندم و خيلي خوشم آمد در واقع خيلي خوب روي آن كار شده بود. فقط پيشنهاد كردم به خاطر اينكه فضاي كار درست در بيايد در كشورهاي عربي ساخته شود كه نظر خود حاتمي هم همين بود. اين سناريو مورد تاييد مراجع قم هم قرار گرفت وپروژه بسيار عظيم بود و بعد از سريال «هزاردستان» تنها سريالي بود كه دوست داشتم در آن بازي كنم كه نشد. در واقع حاتمي مي‌خواست دولت‌هاي ديگر را براي ساخت اين مجموعه به مشارت بكشاند كه اجل مهلتش نداد. آقاي بازيگر معتقد است: سناريوهاي علي حاتمي خاص بود و با وجود اينكه سناريوي اين سريال كامل است اما شخص ديگري نمي‌تواند اين كار را بسازد. در واقع سبك حاتمي اين بود كه سناريوها را كامل نمي‌نوشت اما وقتي مي‌خوانديم به پيكره كار پي مي‌برديم. او سر كار صبح به صبح ديالوگي را به بازيگران مي‌داد. حاتمي تبحرش را در ساخت آثار تاريخي با "كمال‌الملك"، "سلطان صاحبقران" و "هزار دستان" نشان داده است. و صادق ماهرو از دوبلورهاي پيشكسوت به ايسنا مي‌گفت: با علي حاتمي در «حسن كچل» همكاري كردم ومعتقدم او يك دانشمند بود كه خيلي مي‌فهميد. از من خواست صدايم را براي نقش غول بسازم و بعد هم تلافي كرد و اسم من را در تيتراژ، بزرگ بالاي گوينده‌هاي ديگر نوشت. چنگيز جليلوند ديگر دوبلور پيشكسوت مطرح كرد: فكر مي‌كنم يكي از قشنگ‌ترين كارهايي كه در سينما دوبله كردم فيلم "طوقي" ساخته علي حاتمي بود كه به جاي وثوقي و ملك مطيعي صحبت مي‌كردم و هر دو، صداهايي كاملا متفاوت داشتند كه با راهنمايي‌هاي خوب حاتمي اين نقش‌ها درآمد. به گزارش ايسنا، علي حاتمي در چهاردهم آذرماه سال 1375 پس از يك بيماري طولاني درگذشت. از آثار سينمايي او مي‌توان به "طوقي" 1349 ، "باباشمل" 1350 ، "قلندر" 1351 ، "سوته دلان" 1356 ، "حاجي واشنگتن" 1361 ، "كمال‌الملك" 1363 ، "مادر" 1368"دلشدگان" 1370 و... است. سال گذشته بود كه محمد مهدي دادگو در مراسم رونمايي تنديس علي حاتمي خطاب به مسوولان فرهنگي اعلام كرد: «عمده آثار ارزشمند علي حاتمي همچون همه‌ي سينماگران كشور بر روي نگاتيو ثبت شده است، اين منبع و سرمايه‌ي اصلي سينما ملي در حال نابودي است. ميراث فرهنگي تصويري ايران كم از بناهاي تاريخي و ميراثي ندارد. ولي اخبار خوشي از اين ميراث نمي‌رسد، مي‌توان با بهره‌گيري از فن‌آوري جديد از نابودي اين بخش مهم از ميراث فرهنگي ايران زمين پيشگيري كرد، حتي با استفاده از آنچه در زمينه دانش فن اين امر در جهان رخداده است اين آثار را حفظ كرد.» او تاكيد مي‌كرد: «نسل‌هاي آينده، مخاطبان بالقوه اين آثار هستند، آنان را از اين اتصال و تداوم فرهنگي، هنري محروم نكنيد. آثار علي حاتمي به‌صورت ويدئويي ديگر موجود نيست، به صورت نگاتيو جسته و گريخته و پراكنده هنوز وجود دارد، كه آنهم قطعا در وضعيتي نابسامان و در حال رنگ باختگي يا خرابي است. همتي والا مي‌خواهد با كمك تمام دستگاه‌هاي زيربط و به دور از دغدغه‌هاي روزمره، اين مهم به صورت تكليفي فرهنگي - تاريخي به اجرا درآيد.»




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن