واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قاتل بالفطره صحنهها بهدنبال حقيقت
بيشتر بازيگران سينما كار خود را با تئاتر شروع ميكنند. براي آنها تئاتر خاستگاه هر گونه آفرينش هنري استخاستگاهي كه اگر نه شهرت بلكه موفقيت و هنر بازيگري خود را مديون آنند و از همين روست كه شروع و پايان و حتي اوج فعاليت هنري خود را در تئاتر جستوجو ميكنند. چندي پيش «كرك داگلاس»، هنرپيشه معروف سينما در سن نود و اندي سالگي نمايش تكنفرهاي را به برادوي آورد. «مريل استريپ» همچنان در صحنه تئاتر، كارنامه پرباري دارد و «آنتونيو باندراس» كه با ساخت نخستين فيلم خود به جرگه كارگردانان پيوسته است همچنان به تئاتر عشق ميورزد و تصميم دارد به زودي در يك نمايش پا روي صحنه بگذارد. تازهترين هنرپيشه معروفي كه اين روزها با يك كار نمايشي متفاوت اما تحسينبرانگيز روي صحنه حضور دارد «جان مالكوويچ» است؛ هنرپيشهاي كه كار خود را سالها پيش با تئاتر شروع كرده بود و اين بار در قالب يك قاتل معروف زنجيرهاي، دوستدارانش را به پاي گيشهها ميكشاند. بيشتر هنرپيشگان در دنياي تئاتر به سراغ نقشهاي متفاوت ميروند. ولي نقش مالكوويچ در اين نمايش چالش برانگيزتر از نقشهاي سينمايياش نيست. اونتر وگر شخصيتي كه مالكوويچ در اين نمايش نقش او را ايفا ميكند در مصاحبهاي درباره دوره محكوميتش در زندان به جرم قتل زني در سال 1976 حرف ميزد و تعريف ميكرد كه چطور با كمك روشنفكراني كه كافهها را پاتوق خود كرده بودند و همچنين با دستور عفو رئيسجمهوري آن زمان اتريش (كورت والدهايم) موفق شد دوباره زندگي عادي خود را در جامعهاي كه او را طرد كرده بود از سر بگيرد. مالكوويچ در مصاحبهاي با نشريه گاردين درباره شناختي كه از اين قاتل پيدا كرده بود ميگويد: «آن زمان واقعا نميفهميدم مردم چرا به كسي اعتماد دارند كه واضح بود دروغ ميگويد و همه حرفها و كارهايش تصنعي است.»داستاني كه مالكوويچ به صحنه تئاتر اتريش آورده است و بهزودي در سرتاسر اروپا آن را اجرا خواهد كرد اگر چه درباره اونتر وگر است اما درباره پر تناقضترين وجه شخصيت اوست: زنداني اصلاح شدهاي كه تبديل به يك روزنامهنگار و شاعر معروف نيز شد اما همان زمان به فاصله 6 ماه پس از آزادياش دست به مجموعهاي از قتلهاي زنجيرهاي زد. مالكوويچ ميگويد: «وقتي براي اولين بار او را ديدم هنوز در مرحله نقشه كشيدن براي جنايات آينده خود بود. او در همان سالي كه آزاد شد مرتكب 3 قتل شد.»در فاصله سالهاي 1990 تا 1993 اونتر وگر ،11 زن خياباني را در وين، پراگ و لسآنجلس به قتل رساند و در كشتن آنان از شيوه واحدي استفاده ميكرد. درست در همان روزها بود كه كتابهايش از جمله اتوبيوگرافي معروفي به نام «برزخ» درباره خاطرات دوران محكوميتش، در مدارس آموزش داده ميشد، راديو نمايشنامههاي قصههايي را كه براي كودكان نوشته بود پخش ميكرد و خود او هم بهعنوان يك روزنامهنگار در يك خبرگزاري دولتي در مورد موج جنايتهايي كه خودش مسئول و سردسته آنها بود و هيچكس از اين حقيقت خبر نداشت گزارش تهيه ميكرد!او حتي از طرف يك نشريه اتريشي به لسآنجلس فرستاده شد تا گزارشي درباره وضعيت آنجا و جناياتي كه گفته ميشد آنجا رخ داده است تهيه كند! مالكوويچ كه نقش اونتر وگر را در اين نمايش با عنوان «كمدي جهنمي: اعترافات يك قاتل زنجيرهاي» بازي ميكند ميگويد: «او حتي مصاحبههايي با اين زنان در مورد مشكلاتشان انجام داد و البته چيزي از اين مشكلات كم نشد چون بلافاصله پس از مصاحبه آنان را ميكشت. با اين حال او به خواسته خود رسيد؛ سفري مجاني به كاليفرنيا براي به قتل رساندن اين زنان و مشهور كردن خودش.» مالكوويچ تقريبا 10سال پيش بود كه پروژهاي را براي ساخت فيلمي درباره اونتر وگر شروع كرد و وقتي بيش از پيش مجذوب ساخت فيلم يا نمايشي درباره او شد كه به شباهتهاي بسيار بين اين قاتل اتريشي و قاتل ديگري به نام «جك هنري آبوت» پي برد. داستاني كه مالكوويچ به صحنه تئاتر اتريش آورده است و بهزودي در سرتاسر اروپا آن را اجرا خواهد كرد اگر چه درباره اونتر وگر است اما درباره پر تناقضترين وجه شخصيت اوست: زنداني اصلاح شدهاي كه تبديل به يك روزنامهنگار و شاعر معروف نيز شد اما همان زمان به فاصله 6 ماه پس از آزادياش دست به مجموعهاي از قتلهاي زنجيرهاي زد.اين قاتل آمريكايي پس از چاپ كتابي بهنام « در دل وحوش» كه خاطرات دوره محكوميتش در يك ندامتگاه آمريكايي بود بلافاصله يك شبه به شهرتي عالمگير در دنياي ادبيات دست يافت. همانگونه كه اونتر وگر از سوي نويسندگان صاحب نامي همچون رمان نويسان برنده نوبل «الفريده يلينك» و « گونترگراس» مورد دفاع قرار ميگرفت، آبوت نيز از سوي قشر روشنفكران و ادبيات دوستان كشورش همچون «نورمن ميلر» و «كورت ونهگات» مورد حمايت قرار ميگرفت؛ بهطوري كه اين حمايت به كم شدن دوره محكوميتش و در نتيجه آزادي زودهنگامش از زندان انجاميد؛ همان چيزي كه در مورد اونتر وگر اتفاق افتاد. آبوت نيز 6هفته پس از آزاد شدن از زندان به ضرب چماق، مردي را به قتل رساند.«مارتين هوسل باك»، سازنده موسيقي اين نمايش كه با اونتر وگر در جريان يكي از جلسات كتابخوانياش در زندان آشنا شد معتقد است باز شدن آغوش جامعه روي اين قاتل، نشانهاي از تغيير زمانه است. او ميگويد: «اين نشانه رواج اين تفكر است كه همه ميتوانند متحول شوند.» او افزود كه انتظار دارد تماشاگران اين نمايش «تركيبي عجيب» از علاقهمندان اونتر وگر، طرفداران خود مالكوويچ و دوستداران اپرا باشند.هنوز هستند كساني كه فكر ميكنند اونتر وگر بيگناه بود و اين قتلها را او مرتكب نشده بود. «كمدي جهنمي: اعترافات يك قاتل زنجيرهاي» كه به زودي در اسپانيا، فرانسه و سال آينده در لندن نيز اجرا خواهد شد با اين گفته خود اونتر وگر پايان مييابد: «من همانقدر دنبال حقيقتام كه شما هستيد» و سپس دست به خودكشي ميزند.خود اونتر وگر هم در زندگي واقعي يك شب پس از آنكه از سوي دادگاه به ارتكاب 9فقره قتل محكوم شد با خودكشي به زندگي جنجالياش پايان داد.مالكوويچ كه به بازي در نقش آدمهاي منفي و خطرناك اما با سرگذشتهاي شخصي گيرا عادت دارد ميگويد شخصيت اونتر وگر را تراژيك و در عين حال رعبآميز يافته است؛ شخصيتي كه گاهي آنقدر براي او ملموس ميشد كه وقتي روي سن ميرفت ديالوگهايش را فراموش ميكرد!بازي در نقش اونتر وگر بيشك نقطه عطفي در كارنامه حرفهاي جان مالكوويچ خواهد شد. قاتلي فريبنده با وجداني دوگانه كه نه تنها دنيا، بلكه دوستداران تئاتر نيز هميشه او را به ياد خواهند داشت. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]