واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آسیبشناسی سينماي انیمیشن ایران نويسنده: امیر فرمانی هنر پویانمایی (انیمیشن) در ایران اشاره:من در اين بررسي سعي ندارم حرفهاي هزار بار گفته شده دربارهي پويانمايي (انيميشن)، تاريخچهي آن و اينكه اولين انيميشنها در غار «لاسكو» كشف شده و يا در جاي ديگر را تكرار كنم. اين حرفها بارها در كتابها چاپ شده و يا توسط اساتيد مختلف و به زبانهاي گوناگون تكرار گرديدهاند. قصد من اين است كه از زاويهيي جديد و كاربردي به اين رشته نگاه كنم؛ زاويهيي كه راهگشاي توليد انيميشن در ايران باشد، تا بتوان از طريق آن به آسيبشناسي هنر - صنعتي پرداخت كه روند رو به رشد هم در جهان دارد و هم در ايران و امروزه به يك سلاح ايدئولوژيك تبديل شده است.تاريخچهي انيميشن در ايراندر اين مقال قصد اين ندارم تا روايتگر تاريخي باشم كه بارها و بارها به رشتهي تحرير درآمده و بيشتر از آن، به رشتهي كلام پيچيده شده است. قرار است كه از زاويهيي ديگر به تاريخ انيميشن در ايران نگاه كنيم؛ زاويهيي كه كاربرديتر باشد، چرا كه اعتقادم به سخنان كاربردي بسيار زياد است و به نظرم حرفي كه دردي را درمان نكند بيهوده است. پس، از اين به بعد كه قصد بررسي سينماي انيميشن را داريم (لفظ سينما اين اشتباه را به ذهن متبادر نكند كه تنها به بعد سينمايي اين رشته خواهم پرداخت؛ منظور از اين لفظ، انيميشن با تمام شاخههاي آن است)، نگاهي كاربردي به آن خواهيم داشت، نگاهي كه راهگشاي اين هنر - صنعت باشد. از پيش اعلام ميكنم كه قصد توهين به هيچ شخص حقيقي و حقوقي را ندارم، اينها تنها برداشتهاي كسي است كه حدود 15 سال به صورت حرفهيي و نه تفنني به اين رشته پرداخته و در ارتباطي نزديك با مسايل و مشكلات آن بوده و هست.و اما ورود انيميشن؛ تاريخ محكمي در باب چگونگي ورود اين هنر به ايران وجود ندارد، چرا كه حتي در مقطعي خاص، كسي چون ناصرالدينشاه حكم بر وارد شدن آن نكرد. ورود و نمايش آثار اوليهي كمپانيهايي چون «ديزني» كه اغلب بر روي نوارهاي فيلم بود، تماشاي اين نوارها و مقايسهي فريمهاي نقاشي شده با يكديگر، نقاشاني كه در دواير دولتي كار ميكردند را بر آن داشت تا تجربياتي هر چند ابتدايي در اين مسير داشته باشند. از اولين نفراتي كه در اين زمينه دست به تجربه زد و قدمهايي در اين راه برداشت، ميتوان به استاد «اسفنديار احمديه» اشاره كرد كه همچنان نيز در مركز «صبا» مشغول به كار است. در همين راستا نام «ابراهيم تجارتچي» هم به چشم ميخورد كه چندين كار تبليغاتي، كه در زمان خود نمود بسياري داشت، ساخت. البته تقدم و تأخر نامها كمكي به ما نميكند، مسير ورود اينگونه بود، از راه آزمايش و خطا. نگاههاي اوليه به انيميشنكمكم نفراتي به اين گروه تجربهگر اضافه شدند و گسترش علاقهمندان سازمانهايي را به فكر واداشت تا قدمهايي جديتر در اين مسير بردارند و سرمايهگذاريهايي هر چند اندك در جهت ترويج انيميشن ايجاد كنند. هر كدام از اين سازمانها به خاطر مسايل سياسي زمان خود، مسيري متفاوت براي اين هنر - صنعت برگزيدند؛ وزارت فرهنگ راهي را برگزيد و كانون راه ديگري. ابتدا به كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان ميپردازيم، چرا كه سردمداران وقت اين مركز داعيهي روشنفكري بيشتري نسبت به مراكز ديگر داشتند؛ شايد هم به لحاظ كار بايد اينگونه مينمود تا هنرمندان به اصطلاح روشنفكر را گرد خود جمع ميكرد. كانون پرورش فكري كه ادعاي كار براي كودكان و نوجوانان را داشت، تعدادي از افراد مورد اعتماد خود را براي فراگيري اين رشته به كشورهاي بلوك شرق آن زمان گسيل داشت تا با يادگيري اصول آن، پايههايش را در ايران مستحكم كند. پس از بازگشت اين گروه، توليد انيميشن در كانون شروع شد اما نه در جهت گسترش اين هنر و براي مخاطب كودك، بلكه براي مقاصد سياسي، جشنوارههاي خارجي و مخاطب بزرگسال.از همان توليدات اوليه، تنها چيزي كه به آن توجه نميشد كودكان بودند و بيشترين تأكيد بر جشنوارههاي خارجي بود (نگاه شود به جوايزي كه فيلمهاي كانون از جشنوارههاي مختلف دريافت كرده است)؛ اتفاقا نقدي كه بر شيوهي گسترش انيميشن در ايران وارد است، از همين نوع نگاه سرچشمه ميگيرد. ما از همان ابتدا مرجع و الگوي مناسب و سالمي براي ترويج اين هنر - صنعت نداشتيم و انتخاب نكرديم. كشورهاي الگو، كشورهايي بودند كه اغلب درگير مسايل سياسي و جنگ سرد بوده و ديدگاههايي متفاوت با ما داشتند. موضوعات آنها دغدغهي جوان ايراني و مردم ايران نبود.از همان زمان به جواناني كه وارد اين رشته ميشدند القا ميكردند كه فيلم موفق انيميشن، فيلمي است كه اولا زماني كوتاه داشته باشد، ثانيا يك بيانيهي سياسي در پس آن عنوان شود. الگوهاي اين جوانان نيز كساني بودند كه با نام كودك، فيلمهايي سياسي ميساختند.البته رشتهي انيميشن شاخههاي مختلف دارد و منكر بخش جشنوارهيي آن نيستيم، ولي حالا، پس از سالها كه مدعي هستيم سابقهي توليد انيميشن در ايران به نيم قرن ميرسد، وقتي به پيشينهي آن نگاه ميكنيم، متوجه بيراههرفتنهاي آقايان ميشويم. امروز وقتي كه ميبينيم درآمد حاصله از توليد انيميشن در بعضي از كشورها بيشتر از درآمد نفتي كشور ماست، تازه متوجه به خطا رفتن آنها ميشويم؛هنر - صنعتي كه پس از 50 سال هنوز جايگاه عواملش را نميداند؛ چرا؟ مقصر كيست؟ آيا نوع نگاه ما به يك پديده نميتواند عامل انحراف باشد؟ نتيجهي نگاه كشورهاي اروپاي شرقي به انيميشن، دليل اين بيراهه رفتن هنر - صنعت پويانمايي ما نيست؟در بخش ديگر اين بررسي، بيشتر به اين مسئله خواهيم پرداخت.ادامه دارد ...منبع: سینمافردا
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 697]