واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فیلم داستان دختری است که پدرش برای کار کردن او در یک کارگاه قالی بافی موهایش را میتراشد تا به لباس یک پسر درآید. فیلم به فرش و فرش بافی نگاهی عاشقانه و دراماتیک دارد.... فرش ایران در فیلمهای ایرانی جایگاه متفاوتی دارد؛ فرش از مولفههای فرهنگی و ملی مهم ایران زمین است که موضوع آن در سینمای ایران در برخی فیلمها محوری و در برخی دیگر حاشیه ای بوده است. به گزارش مهر، سینمای ایران در مقاطع مختلف به نمایش عناصر و مولفههای خاص فرهنگ ایرانی توجه نشان داده و از وجوه متنوع آن با پرداختهای متفاوت بهرهمند شده است. مرور فیلمهای ایرانی از وجه کمیت و کیفیت حضور فرش در این آثار میتواند در این مقطع جذابیت خود را داشته باشد. «ترنج» محمدرضا اعلامی سال 65 با بازی علی نصیریان، پروانه معصومی و کمند امیرسلیمانی ساخته شد. فیلم، داستان تلاش یک طراح فرش برای وابسته نبودن به دیگران است. هر چند ایادی یعقوب با مرگ همسر، شکستن دار قالی و انگشتان احمد مانع او میشوند، اما بازگشت به ریشهها، وی را پس از سالها به احیای طرحهای قدیمی به کمک دخترش ترنج وا میدارد. در «ترنج» هر چند فرش بافی، دار قالی و طراحی نقشه مولفههای این هنر است، اما در واقع مقطع گذار از رکود و ظلمی که به شخصیت اصلی میشود با تکیه بر مفاهیم بازگشت به گذشته و ریشهها مفهوم پیدا میکند که فرش برجستهترین نماد و عینیت آن است. «گبه» سال 74 ساخته شد؛ فیلمیبا حضور یک بازیگر تازه کار؛ شقایق جودت و قرار گرفتن در متن واقعیت مستند زندگی عشایر که تلاش میکند به گونه ای خاص روند تولد یک فرش گبه را روایت کند. در واقع «گبه» روایتی سینمایی از چگونگی بافته شدن یک گبه است که قهرمان اصلی فیلم با توجه به زندگی روزمره اش آن را میبافد. در این فیلم علاوه بر این که این نوع خاص فرش به گونه ای جذاب به مخاطب معرفی میشود، وجه عاشقانه این بافت و جایگاه آن در اتفاقهای زندگی بافنده از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ وجهی که جایگاهی خاص به این بافته میدهد. ورود رنگهای مختلف به متن فرش، حکایتی از زندگی روزمره و روند مرگ، زندگی، تولد و عشق در سرنوشت یک ایل دارد. فیلم «گبه» از مهم ترین آثاری است که به گونه ای برجسته و آسیب شناسانه فرش را محور روایت خود قرار داده و همه وجوه سینمایی هم چون کارگردانی و بازیگری برای ارزش گذاری به این وجه است. «گبه» داستان دختری جوان از عشایر است که پدرش مانع از ازدواج او با فرد مورد علاقه اش میشود. گبه در طول انتظاری که برای رسیدن به آرزویش دارد فرشی میبافد و اتفاقهای روزمره زندگی در ایل، کوچ، مرگ و تولد را با رنگهای مختلف وارد زمینه فرش میکند. فرش وقتی آماده میشود تنها داشته زوجی است که برای رسیدن به هم فرار را انتخاب میکنند. «دختران خورشید» به نویسندگی و کارگردانی مریم شهریار سال 78 ساخته و مهجور واقع شد و به درستی دیده نشد، اما فرش و فرش بافی در آن نقش محوری و تعیین کننده دارد. فیلم داستان دختری است که پدرش برای کار کردن او در یک کارگاه قالی بافی موهایش را میتراشد تا به لباس یک پسر درآید. فیلم به فرش و فرش بافی نگاهی عاشقانه و دراماتیک دارد. «فرش باد» به نویسندگی محمد سلیمانی و کارگردانی کمال تبریزی سال 81 ساخته شد. این فیلم محصول مشترک ایران و ژاپن، در واقع محصول مقطعی است که بحث گفت وگوی تمدنها در سینمای ایران تازه بود و به گونه ای حرفه ای و آسیب شناسانه به آن توجه میشد. رضا کیانیان، فریبا کامران، مریم بوبانی و محمود حریرچیان بازیگران ایرانی این فیلم هستند. در این فیلم چگونگی بافت یک فرش در مهد فرهنگ ایران؛ اصفهان با طنزی ظریف روایت میشود. نکته ای که این بستر را از یک وجهی شدن نجات داده همان تم گفت و گوی تمدنها و تقابل دو فرهنگ ایرانی و ژاپنی است که توانسته است طی مسیر به نتیجه ای قابل توجه بینجامد. در این مسیر آسیب شناسی این دو فرهنگ با نگاهی منصفانه به تصویر درآمده است. به دوستیها، دشمنیها، اشکها و لبخندها و گوشه چشمیبه سنتها و آن چه به عنوان آداب خاص فرش بافی مطرح است در این فیلم به گونه ای دراماتیک پرداخته شده است که برای مخاطبان ایرانی و خارجی جذابیت دارد. سفر مرد ژاپنی با دخترش به اصفهان برای تحویل گرفتن فرشی که همسرش قبل از مرگ سفارش داده، جرقه ای است تا همراهی و تقابل بر بستری از آداب، سنتها و رفتارهای فراموش شده یا تغییر کرده به تصویر درآید. دو گره رنگی که پسرک ایرانی و دخترک ژاپنی پنهانی به فرش میزنند در کارناوال انتهای فیلم نشانی است از عشق و عاطفه ای که مشمول فراموشی میشود.«فرش ایرانی» شامل 15 اپیزود از 15 فیلم ساز سینمای ایران به تهیه کنندگی رضا میرکریمی محصول مشترک مرکز ملی فرش ایران و بنیاد سینمایی فارابی در سال 85 ساخته شد. این فیلم برگزیده سینمای ایران از نگاه ملی در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر و از گزینههای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار هشتاد و یکم بود که برگزیده نشد. اپیزودهای فیلم عبارت است از: «فرش عشایری»، «مشترک مورد نظر در دسترس نیست»، «قالی سخن گو»، «گره گشایی»، «فرش زمین»، «فروشی نیست»، «فرمایش آقاسیدرضا»، «شازده کوچولو»، «فرش، اسب، ترکمن»، «فرش و زندگی»، «درخت زندگی»، «دست آفرینی هدیه به دوست»، «فرشته و فرش»، «خاطره، خاطره» و «کپی برابر اصل نیست». بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، مجید مجیدی، جعفر پناهی، مجتبی راعی، بهمن فرمان آرا، کمال تبریزی، رخشان بنی اعتماد، خسرو سینایی، محمدرضا هنرمند، بهروز افخمی، رضا میرکریمی، نورالدین زرین کلک و سیف ا... داد کارگردانان این 15 اپیزود هستند.در این مجموعه کارگردانهای مختلف با توجه به گرایش و دغدغههای خود نگاهی خاص به فرش و حضور آن بر بستر روایی فیلم داشته اند. در این مجموعه از شکل پویانمایی تا فیلمیفانتزی و سوررئال، اثری رئالیستی و رگههای طنز نیز وجود دارد و وجهی که میتواند آنها را به هم مرتبط کند، ارزش گذاری فیلم سازها به جایگاه فرش ایرانی در زندگی است. «ده رقمی» به نویسندگی علیرضا محمودی و کارگردانی همایون اسعدیان در سال 86 ساخته شد و ابتدا قرار بود در فرمت فیلم تلویزیونی ساخته شود ولی در مرحله پس از تولید، سینمایی شد. جواد رضویان، بهاره رهنما، بهنوش بختیاری، رضا فیض نوروزی، مهران رجبی، فریده سپاه منصور و احمد پورمخبر از بازیگران این فیلم طنز هستند.این فیلم هم چون آثاری است که در آنها فرش بهانه ای است برای طرح موضوعی سطحی و ساده که میتوانست با دستاویزهای دیگر هم قابل دسترسی باشد، چرا که تنها به گونه نمایشی به ارزش یک فرش عتیقه موزه ای اشاره میشود که از موزه دزدیده میشود و چند دست میچرخد تا به موزه بازگردانده شود. در واقع «ده رقمی» متکی است بر جذابیتهای صوری فرش و آن چه در این میان مهجور میماند اهمیت فرش است، چرا که اگر جای فرش با یک جنس عتیقه و دیگر میراث فرهنگی عوض شود، تغییری در روند ماجرا ایجاد نمیشود. این جاست که میتوان مدعی شد فیلم فرش تنها دستاویزی برای همراهی با موج اخیر توجه به فرش در فیلمها و البته حمایت سازمانهای مرتبط است. «سه زن» به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی منیژه حکمت در سال 85 ساخته شد. نیکی کریمی، مریم بوبانی، پگاه آهنگرانی، رضا کیانیان، بابک حمیدیان، صابر ابر و آتیلا و ستاره پسیانی از بازیگران این فیلم هستند که روایتگر قصه 3 نسل از زنان جامعه است که یکدیگر را گم کرده اند و در جست وجو برای یافتن پیوندهای گمشده یکدیگر را بازمییابند.مینو، مادرش و پگاه 3 نسل از یک خانواده هستند که هر کدام تنها و تک افتاده در جست وجویی ناخودآگاه هستند و در انتها به سه فرش میرسند. فرش در این فیلم نمادی است از ریشهها، گذشته و تکیه گاهی مطمئن که میتواند به سرگشتگیهای زنان در جامعه امروز پایان دهد؛ نقشی تعیین کننده که ابعاد مختلف و عینی و نمادین فرش ایرانی را مد نظر قرار میدهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 898]