واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه شناسی سوگواری مذهبی در ایران(4) نويسنده: محسن حسام مظاهری هیأت به مثابه سبک زندگی سبک عبارت است از مجموعه ای از صورت های بیانی نو و بدیع، که به صورت نمونه های خاص (:زبان، مد، حرکات بدنی، موسیقی و...) تجلی می یابند. (شفرز/ راسخ، ۱۹۸:۸۳) شیوه (سبک) زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد، چون نه فقط نیازهای جاری او را برآورده می سازند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران تجسم می بخشند. (گیدنز/ موفقیان، ۱۲۰:۸۳) به اعتقاد برخی جامعه شناسان مانند ورث، شیوه زندگی مفهومی است که با شهر و شهرنشینی (به مفهوم نوین و امروزی اش) ملازمت دارد. (بیرو/ ساروخانی، ۹۰۴:۷۶) و (گیدنز/ صبوری، ۵۹۹:۷۸) و در کنش متقابل با محیط زندگی شکل می گیرد. (فیالکوف/ نیک گهر، ۶۳:۸۳) «شیوه زندگی» اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربرد ندارد، چون ملازم نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان های موجود است و در عمل، نه فقط از نسل گذشته «تحویل گرفته نمی شود» بلکه «پذیرفته» می شود. به باور گیدنز شیوه های زندگی به صورت عملکردهای روزمره درمی آیند؛ عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار و محیط های مطلوب برای ملاقات با دیگران تجسم می یابند. (گیدنز/ موفقیان، ۱۲۰:۸۳) البته ممکن است مسأله شیوه زندگی تا حدی مبتذل به نظر برسد، چون اغلب منحصراً در چارچوب نوعی مصرف گرایی سطحی مطرح می گردد و منظور از آن شیوه های زندگی پر زرق و برق است که مجله های چشم فریب و پیام های بازرگانی بازاری عرضه می دارند. اما در فراسوی آنچه این مفهوم القا می کند، نکته بنیادی تری وجود دارد: در دنیای متجدد کنونی، همه ما نه فقط از شیوه های زندگی معینی پیروی می کنیم، بلکه به تعبیری دیگر که اهمیت زیادی هم دارد، ناچار به این پیروی هستیم. در حقیقت، ما انتخاب دیگری جز گزینش نداریم. (همان: ۱۱۹-۱۲۰) با در نظر گرفتن این تعاریف، می توان گفت امروزه هیأت های پاپ، خود به مثابه یک شیوه زندگی مؤمنانه در زندگی جوانان مذهبی شهرنشین ما، ایفای نقش می کند؛ شیوه زندگی ای که استانداردهای خاص خود (اعم از نوع پوشش، آرایش و تعامل) را دارد و به فرد، هویت مشخص و جدیدی (:بچه هیأتی) می بخشد. ۴- هیأت به مثابه نمودی از جنبش جوانان «رفتار جمعی» را «پاسخ یک عده از مردم به یک وضعیت یا مسأله ای خاص» تعریف کرده اند. (جلایی پور، ۱۹:۸۱) «جنبش های اجتماعی» به عنوان یکی از انواع رفتارهای جمعی و اعتراضی و به عنوان شبکه وسیعی از افراد، محافل و گروه های غیررسمی و رسمی، پدیده ای مختص جوامع مدرن هستند. (همان: ۲۰-۲۱) در یک تقسیم بندی کلی، جنبش های اجتماعی را می توان به دو دسته «متعارف» (در مفهوم کلاسیک و تا چندی پیش جنبش) و «امروزی» (در معنای نوپدید و امروزی جنبش) تقسیم نمود. یکی از معروف ترین جنبش های امروزی، بی شک «جنبش جوانان» است؛ جنبشی در ارتباط مستقیم با پدیده «جوانی» و مقوله «فرهنگ جوانان» ؛ که این هر دو نیز از محصولات زندگی جدید محسوب شده و خاص جوامع مدرن اند. فرهنگ جوانان، حامل این فرض است که تمامی جوانان در علایق و مشغولیات یکسانی در اوقات فراغت شریک اند و جملگی در شکلی از طغیان علیه بزرگتران خود درگیرند. ظهور این نوع فرهنگ متمایز جوانان، با افزایش خودمختاری آنها، [به دلیل افزایش درآمدشان] و نیز افزایش حس انزوای آنها [به دلیل افزایش تحصیلات شان] رابطه مستقیم دارد. (شوکر/ فرهادپور، ۳:۸۱) جنبش جوانان در بدو تأسیس در اروپا (حوالی سال های ۱۸۹۰-۱۹۲۰) در واقع، واکنش در برابر سر سختی، تنگ نظری و سنت گرایی جامعه شهروندی یا بورژوایی بود. آن هم در دوره ای که از نظر روانی، زمینه برای پشت کردن به نهادهای متعارف موجود چون خانواده ،مدرسه، شغل و کار فراهم بود. (شفرز/ راسخ، ۶۰:۸۳) به اعتقاد برخی جامعه شناسان، با کمی تساهل می توان عموم جنبش های اجتماعی (اعم از متعارف و امروزی) را در دارا بودن ۴ خصلت مشابه دانست: اول- وجود یک شکاف (تضاد) بین دو دسته/ قشر از جامعه؛ که بهانه و علت شکل گیری یک تضاد دوگانه و نهایتاً یک جنبش می شود. دوم- وجود یک «گفتمان» (یا در معنای کلاسیک اش: «ایدئولوژی» )؛ که آموزه ها، ایده ها و شعارهای مشترک هواداران جنبش را شامل شود و برای ایشان در جریان قبول یا استقبال از این آموزه ها، موجبات ایجاد و احساس آگاهی، هویت و همبستگی نسبت به یکدیگر را فراهم آورد. سوم- وجود یک شبکه وسیع روابط جمعی و غیررسمی در میان دسته ای از همفکران، همکاران و دوستان؛ شبکه ای که نهادهای حکومتی را یارای از بین بردن آن، به آسانی نباشد. چهارم- امکان شکلی از اعتراض جمعی. چنین امکانی معمولاً وقتی فراهم می شود که یا ساختارهای دولت، اجازه فعالیت به جنبش ها بدهد؛ یا دولت ضعیف باشد و قادر به کنترل فعالیت جنبش ها نباشد؛ و یا نیروی ناشی از بسیج مردمی جنبش، چنان قوی باشد که دولت نتواند آن را کنترل کند. (نقل به اختصار از: جلایی پور، ۲۹:۸۱-۳۰) هیأت های نوپدید پاپ و نیز «شبه هیأت»ها به عنوان پدیده هایی خاص فرهنگ جوانان، از ویژگی هایی برخوردارند که می توان آنها را به عنوان نمودی از جنبش نوپدید جوانان در ایران محسوب کرد. در برداشتی کلی می توان هیأت های پاپ و شبه هیأت ها را جریاناتی اعتراضی در برابر قوانین، آداب و اسلوب های سفت و سخت هیأت های سنتی و انعطاف ناپذیری، انحصارطلبی و افراط در سیاسی کاری هیأت های انقلابی دوران صلح دانست. جریاناتی که «جوان بودن» اعضا، «ساختار شکنی» (در فرم و محتوا) و ارایه یک رویکرد «دیگر» به دینداری و برخی مقولات مذهبی شیعه (از جمله: محبت اهل بیت) از مشخصه های بارز و منحصر به فرد آنان است. به عبارت دیگر روند حرکت هیأت های پاپ و شبه هیأت ها را می توان در راستای خارج ساختن نهاد هیأت های مذهبی و اصولاً ادب دینی و دینداری از اسلوب های «رسمی» (هیأت های انقلابی) و «سنتی» (هیأت های سنتی) معمول خود و ارایه یک شیوه زندگی و سبک جدید از عمل دیندارانه، که در آن مقتضیات زندگی جدید و امروزی و نیز ذایقه ها و سلایق نسل جوان و نوجوان به خوبی رعایت و لحاظ شده باشد، دانست. البته نمی توان ادعا کرد که این جهت گیری، کاملاً آگاهانه و نیتمند است؛ اما می توان وجود آن را در جریان کلی این هیأت ها استنباط کرد. ضمن آن که نمود بیرونی این حرکت متفاوت آن قدر در جامعه مذهبی شفاف و بارز است که بتوان از وجود «شکاف» بین هیأت های پاپ و شبه هیأت ها و دیگر گونه های هیأت های مذهبی سخن گفت. شاهد مدعا مخالفت ها و اعتراضاتی است که چه از سوی سنتی ها و چه انقلابی ها، خصوصاً در بدو پیدایش و نیز در دوران تثبیت این هیأت ها، صورت می گرفت و کمابیش هنوز هم ادامه دارد. نتیجه این چالش ها، شکاف محسوس و نه چندان پنهانی است که بین اعضا، مداحان و مخاطبان هیأت های پاپ و شبه هیأت ها و اعضا، مداحان و مخاطبان هیأت های سنتی و خصوصاً هیأت های انقلابی ایجاد شده است. هیأت های پاپ و شبه هیأت ها، گفتمان دینی متفاوتی را هم دارا هستند. گفتمانی که در ادبیات و گرایش دینی آنها حضور بارزی دارد. از نظر شبکه روابط جمعی هم این هیأت ها، در مقایسه با گونه های دیگر از رشد چشمگیر و هماره با نرخ مثبتی برخوردارند و با وجود عمر کوتاه خود، توانسته اند شبکه وسیعی از هواداران پروپاقرص و محکم از بین جوانان و نوجوانان دارای انگیزه ها و علایق دینی گرد آورند. شبکه ای البته [هنوز] غیر منسجم و متشکل از کلونی های پراکنده و بدون رابطه مشخص و تعریف شده تشکیلاتی و سازمانی با یکدیگر. منبع:روزنامه همشهری
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]