واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: كلمه استرس را نويسندگان مختلف به شيوههاي مختلف استفاده ميكنند. بعضي از اين نويسندگان از استرس براي مراجعه به خواستهها و فشارهايي استفاده ميكنند كه شخص با آن روبهروست و گرفتگي و تنش را واكنش شخصي در برابر آن موقعيت ميدانند. برخي ديگر استرس را سطحي از حالات منفي كه شخص با آن روبهروست ميدانند و دسته سوم معتقدند اگر تقاضا از شخص بيش از توان او باشد، شخص دچار استرس ميشود. استرس آموزگار را ميتوان تجربه آموزگار از احساسات منفي ناخوشايند از قبيل خشم، ناراحتي، اضطراب و افسردگي ناشي از برخي از جنبههاي كاري وي تعريف كرد. تدريس حرفهاي، پراسترس است و استرس زياد در تدريس ميتواند روحيه آموزگار را تضعيف كند و از شور و اشتياق وي به تدريس بكاهد. در نتيجه باعث ميشود كار تدريس نامطلوب شود و آموزگار زمان و نيروي كمتري را صرف تدريس كند. همچنين ميتوان گفت استرس روي كيفيت ارتباط آموزگار با دانشآموزان تاثير منفي ميگذارد و باعث عدم ارتباط موثر آموزگار با دانشآموزان و در نتيجه خراب شدن روحيه معلم در برابر دانشآموزان ميشود. با توجه به بررسيهاي به عمل آمده 3 تيپ شخصيتي آموزگاران بيش از بقيه در برابر استرس، آسيبپذير هستند. 1- تيپ شخصيتي «الف» اصولا آموزگاراني با تيپ شخصيتي الف براي انجام كارها، ناشكيبا و پرخاشگرند و معمولا سعي ميكنند خودشان را با انواع كارها مشغول كنند. علت مستعد بودن شخصيت تيپ الف براي روبهرو شدن با استرس اين است كه پيوسته در تلاشند خود را تحت فشارهاي شديد قرار دهند. اين اشخاص با افراد تيپ شخصيتي ب تفاوت دارند. تيپ شخصيتي ب در مجموع در برخورد با زندگي نگرش ملايمتري دارد. 2- شخصيتهايي كه معتقدند كنترل در دست عوامل بيروني است آموزگاراني كه معتقدند از آنها كاري ساخته نيست و همه چيز را عوامل بيروني كنترل ميكنند، معتقدند نميتوانند روي اتفاقات و امور مهم زندگيشان تاثير بگذارند و تنها عوامل بيروني است كه همه چيز را كنترل ميكند. اشخاصي با اين ذهنيت وقتي با مشكلي جدي روبهرو ميشوند، احساس ياس و درماندگي كرده و در نتيجه دچار استرس ميشوند. 3- شخصيت روان رنجور اغلب اشخاصي كه داراي شخصيت روان رنجور هستند، انتظار بدترين حوادث را دارند و به بسياري از حوادث احتمالي و فرضي فكر ميكنند. در نتيجه بخش قابل ملاحظهاي از استرس آنها ناشي از فكر كردن به حوادثي است كه ممكن است هيچگاه اتفاق نيفتد و بنابراين آموزگاراني با شخصيت روان رنجور آمادگي زيادي براي استرس دارند. سواي ويژگيهاي شخصيتي كه با آسيبپذيري در برابر استرس ارتباط دارند، جنبههاي ديگري نيز در كارند كه ميتوانند به استرس در محيط كار اضافه شوند. يكي از مهمترين آنها اين است كه آيا شخص (آموزگار) در ساير زمينههاي زندگي خود نيز استرس را تجربه ميكند يا خير؟ براي مثال دورهاي كه به طلاق منجر ميشود يا وقتي كه با مسائل جدي مالي روبهرو ميشود، اين گونه استرسها سبب ميشود حساسيت در قبال مسائلي كه در مدرسه شكل ميگيرند به مراتب بيشتر شود و امكان اين كه استرس محيط كار روي آنان اثر بگذارد افزايش مييابد. منابع استرس براي آموزگاران در ردههاي مختلف، متفاوت است. براي مثال آموزگاراني كه در مدارسي درس ميدهند كه والدين دانشآموزان ميخواهند فرزندانشان به موفقيتهاي سطح بالا برسند، اغلب تحت فشار شديد والدين هستند يا آموزگاران كودكاني كه با اختلالات رفتاري و عاطفي مواجه هستند، اغلب با رفتارهاي غيرقابل پيشبيني روبهرو ميگردند. عوامل كليدي استرس با توجه به مطالعات انجام شده در زمينه استرس آموزگاران 10 منبع مهم براي ايجاد استرس شناسايي شدهاند كه عبارتند از: 1- تدريس به محصلان بيانگيزه 2- حفظ نظم و ترتيب 3- فشارهاي زماني و زيادي حجم كار 4- روبهرو شدن با تغيير 5- ارزيابي از سوي ديگران 6- روبهرو شدن با همكاران 7- عزت نفس و موقعيت شغلي 8- نقش مديران و مسوولان مدرسه 9- تعارضهاي نقشي و ابهامات 10- شرايط كاري بد تدريس به محصلان بدون انگيزه بسياري از دانشآموزان، مودب و اجتماعي هستند و معمولا آموزگاران در مورد آنها مشكلي ندارند. با اين حال اين دانشآموزان انگيزه كافي براي خوب درس خواندن ندارند و برعكس از هر فرصتي براي حركت كندتر استفاده ميكنند كه اين مساله يكي از عوامل عمده استرس بسياري از آموزگاران است. حفظ نظم و انضباط براي برخي از آموزگاران موضوع نظم و انضباط و توجه به آن ابدا مسالهاي نيست، اين آموزگاران كساني هستند كه در زمينه حفظ نظم و انضباط در كلاس مهارتهاي لازم را آموختهاند. اما براي جمعي ديگر از آموزگاران كنترل كلاس، كار بسيار دشواري است و روبهرو شدن با مشكلات انضباطي سر كلاس استرس فراواني براي آنان توليد ميكند. فشارهاي زماني و زيادي كار هر چند داشتن برنامههاي منظم روزانه و استفاده از مهارتهاي موثر مديريت زمان ميتواند از بروز بسياري از مشكلات جلوگيري كند، اما بارها اتفاق ميافتد كه بار كاري زياد و ضربالاجلهاي موجود باعث استرس آموزگار شده و اگر سطح عملكرد وي از سطح توقعاتي كه از او ميرود پايينتر باشد، وي استرس قابل ملاحظهاي را تجربه ميكند. روبهرو شدن با تغيير كار تدريس به گونهاي است كه پيوسته با تغيير روبهرو ميشود. بسياري از روشهاي موفق گذشته در مدتي كوتاه ازدور خارج ميشوند و آموزگاران بويژه وقتي مجبور شوند در روشهاي كاري خود تجديدنظر نمايند، استرس پيدا ميكنند. ارزيابي شدن از سوي ديگران كار آموزگاران به طور غيررسمي و پيوسته از طرف محصلان، ساير آموزگاران و گاهي والدين ارزيابي ميشود. سواي اين ارزيابي غيررسمي، انواعي از ارزيابيهاي رسمي هم هستند كه به طور منظم انجام ميشوند. ترديدي نيست كه اين ارزيابيها، استرس شديدي را براي آموزگاران ايجاد ميكند، چراكه بسياري از آنان انتقاد از كارشان را به حساب انتقاد از خود ميگذارند و اين امر روي عزت نفسشان اثرگذار است. روبهرو شدن با همكاران كار تدريس به گونهاي است كه پيوسته با تغيير روبهرو ميشود و آموزگاران بويژه وقتي مجبور شوند در روشهاي كاري خود تجديدنظر نمايند، استرس پيدا ميكنند گاهي اتفاق ميافتد كه اختلافاتي ميان آموزگاران بروز ميكند. برخي از آموزگاران ميتوانند به طرز حرفهاي و مثبت اختلاف سليقهها را از ميان بردارند، اما در مواقعي ممكن است اين اختلاف سليقهها بسيار شديد باشد و همچنان باقي بماند و در نتيجه براي طرفين توليد استرس كند. عزت نفس و موقعيت شغلي حملات نهادها و اشخاص به كيفيت تدريس و پايين رفتن استانداردها در مدارس ميتواند روحيه آموزگاران را ضعيف كند و از عزت نفسشان بكاهد و اغلب آنان به اين نتيجه ميرسند آنطور كه لازم بوده و انصاف حكم ميكرده، درباره كارشان قضاوت نشده است. نقش مديران و مسوولان مدرسه آموزگاران جداي تدريس در كلاس، وظايف اداري نيز به عهده دارند كه از آن جمله ميتوان به ترتيب دادن برگزاري مراسم، كمك به تصميمگيريهاي مقامات مدرسه و ... اشاره كرد. اين موضوع در حالي است كه بسياري از آموزگاران معتقدند اين فعاليتها جزو كارشان محسوب نميشود. تعارضهاي نقشي و ابهامات آموزگاران اغلب مجبورند در نقشهاي مختلفي ظاهر شوند. براي مثال بايد در برابر دانشآموز بدرفتار، قاطعيت به خرج دهند و از سوي ديگر ممكن است همين دانشآموز بشدت احتياج به حمايت عاطفي داشته باشد. اينجاست كه آموزگار تحت تاثير اين تعارض نميتواند در برخورد با مشكل توفيق يابد و در نتيجه گرفتار استرس ميشود. شرايط كاري بد نبود منابع و مواد لازم، شرايط فيزيكي ضعيف ساختمان مدرسه، نبود حمايت كافي از طرف مدير و كاركنان و عواملي از اين قبيل جزو شرايط كاري بد براي آموزگاران است و از عوامل مهم استرس محسوب ميشوند. افزون بر اين كيفيت شرايط كاري بد موجب اثر ذهني منفي آموزگار ميشود و ميتواند نتايج معكوس داشته باشد. پيشگيري از استرس كارهاي زيادي هست كه آموزگاران براي مهار كردن عوامل استرسزا ميتوانند انجام دهند كه اين اقدامات پيشگيرانه را ميتوان به 5 دسته تقسيم كرد: - مديريت زمان - داشتن قاطعيت - مهارتهاي سازماني - سلامت جسماني - سلامت ذهني مديريت زمان مهمترين اقدامي كه آموزگار براي به حداقل رساندن منابع استرس خود ميتواند انجام دهد، كسب مهارتهاي مديريت زمان است. بدين معنا كه آموزگار بايد به اين فكر كند كه براي انجام دادن هر كاري چه زماني را ميخواهد صرف كند و چگونه ميتواند از وقت خود به بهترين شكل استفاده نمايد. داشتن قاطعيت قاطعيت داشتن يك مهارت اجتماعي است و با پرخاشگري تفاوت دارد. آموزگار قاطع كمترين ميزان استرس را تحمل ميكند و كنترل بيشتري بر اعمال و رفتار خود دارد و در عين حال در برخورد با ديگران رفتار احترامآميز دارد و اقداماتي به صلاح همه انجام ميدهد. مهارتهاي سازماني مهارتهاي سازماني مفيد و موثر براي آموزگاران شامل دقت در برنامهريزي، پيشبيني مسائل احتمالي، انتخاب روشهاي موثر براي انجام كارها و يادداشتبرداري از كارهايي است كه بايد انجام شود. سلامت جسماني تدريس به جسم سالم نياز دارد. مراقبت از صدا و طرز و حالت بدن و آمادگي جسماني سه جنبه مهم و لازم سلامت جسماني براي يك آموزگار است، چراكه نداشتن سلامت جسماني خود به تنهايي باعث آسيبپذيري در برابر استرس ميشود. سلامت ذهني مثبت باقي ماندن و احساس سلامت ذهني داشتن اقدامي پيشگيرانه در برابر استرس است و عواملي چون داشتن شخصيت متعادل، نگرش مثبت براي حل مسائل و اعتماد به نفس زياد ميتواند در اين زمينه نقش مهمي داشته باشد. نتيجهگيري به طور كلي ميتوان گفت در تمام مشاغل استرس وجود دارد و هيچ اقدامي نيست كه به كمك آن بتوان استرس را به طور كامل ازميان برداشت. آنچه آموزگاران بدان نيازمندند، احاطه به روشهايي است كه استرس را به حداقل برساند. سياستهاي حمايتگرانه مديران و بالا بردن روحيه آموزگاران به آنها براي مقابله با استرس كمك فراواني ميكند و آموزگاراني كه در مدرسه از شرايط روحي خوبي برخوردارند، براحتي ميتوانند با مشكلات كنار بيايند. همچنين ايجاد فضايي حمايتگرانه از طرف مديران و سازمانهاي ذيربط يكي از عوامل مهم كاهش استرس آموزگاران است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]