واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: مراحل رشد كودكان بسيار گسترده است ما ميتوانيم در سنين مختلف رشد كودكان، مهارتهاي معيني را از آنها انتظار داشته باشيم. پدر انتظار ندارد باقر 7 ساله در ساعت 8 شب به رختخواب برود. اما انتظار دارد كه او اهميت خواب كافي را بفهمد. هركودك با سرعت خاص خودش رشد ميكند. سهيلا و سوسن هر دو 11 ساله و دوستان خوبي هستند اما سهيلا نميفهمد كه چرا سوسن دائما ميخواهد موهايش را شانه كند و به دوستانش تلفن بزند. او دلش ميخواست سوسن هنوز هم مثل گذشتهها با او و خواهرش سه تايي قايم باشك بازي كند و برادر كوچكش را براي تفريح به اين طرف و آن طرف ببرد. درك مراحل رشد به والدين كمك ميكند بدانند از فرزندشان چه انتظاري داشته باشند. رشد اجتماعي در دوره شيرخوارگي در اولين سال زندگي رابطه عاطفي كودك با اطرافيان بخصوص مادر نقش تعيينكنندهاي در رشد اجتماعي او دارد؛ يعني نحوه ارضاي نيازهاي اوليه كودك از جمله گرسنگي و تشنگي، سازنده نگرش آينده او نسبت به ديگران است. كودك براي آنكه مورد پذيرش اطرافيان واقع شود، بتدريج بايد توقعات آنان را برآورده كند، قوانين و مقررات را رعايت كند، آهسته و بيصدا غذا بخورد و مدفوع و ادرارش را كنترل كند. چنانچه توقعات اطرافيان از كودك نامناسب و خارج از توان او باشد، كودك نگران و ناراحت ميشود و رشد اجتماعي او مختل ميشود. بنابراين اطرافيان بايد با توجه به سن كودك، از او انتظار معقول داشته باشند. كودك 4 ماهه شكل افراد مختلف را در نظر مجسم ميكند، قيافه و صداي مادر را بدرستي تشخيص ميدهد و با ديدن قيافه آشنايان خوشحال ميشود. در 7ماهگي گر چه بيشتر اوقات خود را به بازي كردن با خودش سپري ميكند، به اطرافيان آشنا و بيگانه واكنشهاي متفاوتي بروز ميدهد. كودك 10 ماهه به تقاضاي اطرافيان پاسخ ميدهد. دوست دارد مورد توجه قرار گيرد و به بازي كردن بسيار علاقهمند است. رابطه كودك 20 ماهه با اطرافيان بر اساس گرفتن است، نه دادن. او از انجامدادن كارهايي كه خلاف ميل ديگران باشد، لذت ميبرد و هنوز مايل به همكاري و مشاركت نيست. كودك 2 ساله تعادل و آرامش دارد. در انجام دادن كارهاي شخصي پيشقدم ميشود، از تشويق و ستايش خوشش ميآيد، ميخواهد اطرافيان را راضي كند و نسبت به محيط و انسانها كنجكاو است. هر چه والدين كودك را در اين زمينه بيشتر تشويق كنند، احساس استقلال در او بيشتر رشد ميكند. در مقابل، حمايت افراطي يا تمسخر تلاشهاي ناموفق كودك ممكن است او را نسبت به توان خودش مردد كند. رشد اجتماعي در دوره كودكستان كودك بتدريج از طريق ارتباط با ديگران بر مهارتهاي اجتماعي خود ميافزايد. در اين دوره دوستان و همبازيها تاثير بسزايي در رشد اجتماعي كودك دارند و بر اثر آميزش با همسالان در كودكستان و كوچه، بتدريج پي ميبرد كه برخي آموختههايش مناسب و مقبول نيست و بايد تغيير يابد. اگر كودكستان از امكانات كافي برخوردار باشد، مهارتهاي اجتماعي كودك را افزايش ميدهد. او در آنجا به يادگيري و تجربه ميپردازد و روشهاي ارتباط با ديگران را ميآموزد و به نقاط ضعف و قوت خود پي ميبرد. كودكستان بايد بر قوه ابتكار و اعتماد به نفس كودك بيفزايد و مهارتهاي اجتماعي را گسترش دهد و رفتارهاي نامناسب او را اصلاح كند. كودك پيش دبستاني بيشتر با همجنسهاي خود طرح دوستي ميريزد و در گزينش دوست بتدريج دگرگون ميشود، دوستيهاي موقتي و زودگذر به دوستيهاي عميق و پايدار در دورههاي بعد مبدل ميشود. كودك پيش دبستاني وابستگي شديدي به اعضاي خانواده دارد. كودك براي حل مشكلات از والدين كمك ميطلبد و براي انجام دادن و ادامه كارها به اطمينان و تسلي آنان نيازمند است و همواره دوست دارد همراه والدين باشد. مادر، كودك را به كسب استقلال تشويق ميكند و انتظار دارد كودكش هرچه زودتر خودش لباس بپوشد، بهتنهايي استحمام كند، مشكلاتش را حل كند و خود را سرگرم كند. مادراني كه با كودكان خود رفتار ثابتي ندارند و هر لحظه با او به نوع متفاوتي رفتار ميكنند، كودك را با تعارض و ترديد مواجه ميكنند. مادراني كه كودك را به وابستگي تشويق ميكنند، او را موجودي وابسته و ناتوان به بار ميآورند. كنترل پرخاشگري و رقابت صحيح با ديگران از علائم رشد اجتماعي محسوب ميشود. رقابت كودكان با يكديگر متفاوت است. برخي بشدت رقابت ميكنند و عدهاي رقابت را دوست ندارند. كودك ميل برتري و غلبه بر ديگران را در خانواده ميآموزد و رفتارهايي كه در اين جهت ميباشد به وسيله والدين تقويت ميشود. كودكاني كه با خواهران و برادران خود رفتار مناسبي دارند، با ديگران كمتر به رقابت نامناسب ميپردازند. وضعيت خانوادگي و آموزشهاي قبلي كودك در چگونگي رقابت و همكاري كودك با اطرافيان نقشمهمي داردهمانندسازي كه به آن وسيله كودك رفتار فرد يا افراد مورد علاقه خود را الگو قرار ميدهد، در رشد اجتماعي او بسيار اهميت دارد. براي ايجاد همانندسازي، خواست كودك و نيز تقويت رفتارهاي مطلوب او توسط اطرافيان ضرورت دارد. كودك از رفتار والدين تقليد ميكند و چون تشويق ميشود بتدريج به انجام دادن آن خو ميگيرد. به نظر روانكاوان، كودك در همانندسازي با والدين با عقده اديپ و الكترا مواجه ميشوند. در پسرها عقده اديپ حاصل ميشود كه زاييده تمايل او به جلب توجه و محبت مادر و حسادت به پدر است. در دخترها الكترا پديد ميآيد كه درآن دختر درصدد جلب توجه و محبت پدر برميآيد و از مادر دور ميشود. حل عقده اديپ در تكوين شخصيت نقش مهمي دارد و اگر به طريق مناسبي با آن برخورد شود، آثار نامطلوبش در دوره نوجواني و بزرگسالي بروز خواهد كرد. كودك 3ساله ميل به مشاركت و همكاري دارد، به بازي علاقهمند است و با كودكان كوچكتر از خودش با مهرباني رفتار ميكند.در 4 سالگي با دوستانش روابط اجتماعي متقابل برقرار ميكند و به بازيهاي گروهي علاقهمند ميشود، از دستورات والدين و بزرگترها سرپيچي ميكند و به مخالفت با آنان برميخيزد. كودك6 ساله توقعات و انتظارات بسياري از اطرافيان دارد و خواستار احترام از جانب ديگران است. همچون گذشته از انجام دادن دستورات ديگران سرباز ميزند و لجوج و سرسخت است. رشد اجتماعي كودكان در دوره دبستان رشد اجتماعي كودك در دوره دبستاني بسيار سريع است و معلمان و همبازيها در آن نقش مهمي دارند. كودك در مدرسه علاوه بر تقويت آموختههاي خانواده، مطالب جديد و روش زندگي را ميآموزد. مدرسه اجتماعي شدن كودك را تسريع ميكند، روابط او با ديگران گسترش ميدهد، روش حل مساله و انجام دادن صحيح امور را به كودك ميآموزد و مهارتهاي ذهني او را تقويت ميكند. از اين رو معلم بايد با كودك رفتار مسوولانه و محبتآميزي داشته باشد تا كودك با علاقه و اشتياق درمدرسه حاضر شود و او را الگو قرار دهد. آموزشهاي خانواده در اطاعت و سركشي كودك در برابر معلم نقش مهمي دارد. معلم ميخواهد كودكان پاكيزه باشند، دروغ نگويند و دزدي نكنند. اگر اين گونه رفتارها در خانواده به كودك آموخته شود، كودك انتظارات معلم را بسادگي برآورده ميكند. دانشآموزان دبستاني به رقابت با يكديگر ميپردازند و ميخواهند از ديگران پيشي بگيرند. رقابت كودكان كه در آغاز ملايم است. بتدريج شدت مييابد و بر رشد اجتماعي آنان اثر ميگذارد. معلم بايد رقابت سالم و سازنده بين كودكان را تقويت و تشويق ميكند همكاري بين آنان را فزوني بخشند. وضعيت خانوادگي و آموزشهاي قبلي كودك، در چگونگي رقابت و همكاري كودك با اطرافيان نقش مهمي دارد. دوستان و همكلاسيها در رشد اجتماعي كودك دبستاني تاثير فراوان دارند. كودك از طريق ارتباط با دوستان، علاوه بر كسب رضايت و تسلي خاطر، به امكانات خود و انتظارات ديگران پي ميبرد و روشهاي همكاري و آميزش با اطرافيان و حل مساله را ياد ميگيرد. همچنين ارتباط با دوستان در تغيير يا تحكيم نگرشهاي قبلي كودك و نيز ايجاد رفتارهاي جديد موثر است. چنانچه رفتار دوستان با ارزشهاي كودك متفاوت باشد، او با تعارض مواجه ميشود و براي حل آن در بيشتر مواقع ارزشهاي خانواده را رها ميسازد و خود را با دوستان همانند و سازگار ميكند. كودكان 8 ساله پر جنش و جوش و فعال است و از انجام دادن كارهاي تازه لذت ميبرد. كودك در 9سالگي براي مستقل شدن اصرار ميورزد و معتقد است كه بزرگ شده و والدين نبايد به او دستور بدهند ، در اين زمان عقايد و نظرهاي دوستان به افكار خواستههاي والدين ارجحيت دارد و كودك به انجام دادن كارهاي گروهي و گردشهاي دستهجمعي علاقهمند ميشود. كودك 10 ساله از دستورات والدين تبعيت ميكند و نسبت به اطرافيان با محبت و صميميت رفتار ميكند و در رفتارش انعطافپذيرتر است. سخن آخر با در نظر گرفتن اين كه رشد و تحول يك جريان دائمي است و چگونگي رشد و عكسالعمل ما در مراحل رشد اجتماعي كودك در زمان حاضر پايه و اساس رشد و شكوفايي وجود او را در آينده تشكيل ميدهد و نيز از آنجايي كه رشد كاري ظريف و پيچيده كه همزمان در ابعاد مختلف شخصيت انسان صورت ميپذيرد و آثار و نشانههاي آن در جنبههاي بدني، ذهني، عاطفي و اجتماعي ظاهر ميگردد، ناگزير هستيم كه در هر دوره از رشد كودك حداكثر كوشش خود را براي شناخت تمامي ويژگيها، تبيين همه نيازها و حسن تامين آنها صرف كنيم. تذكر اين نكته نيز بسيار مهم است كه بسياري از والدين در جريان رشد و تحول كودكان و نوجوانان، عمدتا به رشد جسماني توجه دارند و ديگر جنبهها را مورد غفلت قرار ميدهند يا آنگونه كه بايسته و شايسته است، به آن نميپردازند. پس شايسته است كه طي مراحل رشد كودك به همه جنبههاي رشدي آنچه از نظر جسمي، عاطفي، (اجتماعي) و ذهني كودك توجه شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]