واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن-رابطه تغذيه و خلق و خو از جمله مقوله هاي جذاب و پيچيده علم تغذيه است كه تا كنون كمتر مورد بحث و ارزيابي قرار گرفته است. در آغاز سخن شايد بهتر باشد تعريفي از خلق و خو ارائه داد : خلق عبارتست از هيجاني مستمر كه به طور ذهني احساس مي شود و نمونه هاي آن شامل افسردگي ، خشم ، رضايت ، هوشياري ، آرامش است. خلق و احساسات فقط از طريق گزارش خود فرد قابل بررسي مي باشد . مطالعات نشان مي دهند كه خلق و انتخاب غذا اثرات متقابلي بر هم دارند . خلق و احساسات مي توانند از طريق اثرات فيزيولوژيكي بر انتخاب غذا اثر گذارند . از سوی ديگرتغيير خلق ممكن است ممكن است نتيجه انتخاب غذا باشد . همچنين عوامل ديگر مانند : مسائل اجتماعي و فرهنگي ، در دسترس بودن يك غذاي خاص ، تجربه قبلي ناشي از خوردن غذا ، مكان و موقعيتي كه در آن غذا مي خوريم و بوي يك غذاي لذيذ همه مي توانند در انتخاب غذا اثر بگذارند . وجود چرخه خواب و بيداري و ريتم بيولوژيك تفسير اثرات غذا را پيچيده مي كنند . يك ريتم شبانه روزي بيولوژيك معمولي مي تواند به صورت زير باشد : 10-1 صبح : حداكثر هوشياري و بهترين زمان براي به خاطر سپردن مطالب در حافظه كوتاه مدت است . 13-12 ظهر : احساس خواب آلودگي نيمروزي به وجود مي آيد . بعد از ظهر : بهترين زمان براي ياد گيري و به خاطر سپردن مطالب در حافظه بلند مدت مي باشد . 7-5 بعد از ظهر بهترين زمان براي فعاليت بدني و ورزش است . 11 شب : معمولاٌ خواب آلودگي به حداكثر خود مي رسد . 5-3 صبح : خواب عميق وجود دارد . وجود اين نوع ريتم باعث مي شود كه بعضي از افرادخلق مناسب را در صبح و برخي ديگر اين حالت را در شب داشته باشند . مواد مغذي مختلفي روي خلق اثر دارند كه به اختصار به برخي اشاره مي شود : كربوهيدرات : طبق نظريه موجود ، مصرف كربوهيدرات باعث توليد نروهورمون سروتونين در مغز مي شود كه عملكرد آن تنظيم خواب ، تقويت خلق و رهايي از افسردگي است . تريپتوفان اسيد آسيد آمينه اي است كه پيش ساز سنتز سروتونين است و براي ورود به مغز با بقيه اسيدهاي آمينه مشابه رقابت مي كند . با افزايش دريافت كربوهيدرات مقدار بيشتري تريپتوفان توسط آنزيم تريپتوفان هيدروكسيلاز در مغز به سروتونين تبديل مي شود . مطالعات نشان مي دهند كه افراد 14 الي 30 دقيقه پس از دريافت كربوهيدرات احساس انرژي پيدا كردند در حالي كه دو ساعت بعد به دليل رهايي انسولين و كاهش سطح گلوكز خون احساس خستگي مي كنند . همچنين در مطالعه اي كه به مدت 9 روز انجام شد دريافت اندك كربوهيدرات منجر به افزايش پرخاشگري و افسردگي شد . اين نتايج مي تواند هشداري براي افرادي باشد كه جهت كاهش وزن نان ، برنج و ساير غذاهاي پر كربوهيدرات را از رژيم غذايي خود حذف مي كنند . از سوي ديگر مشاهده شده است كه در برخي اختلالات نظير سندرم پيش از قائدگي (PMS) مصرف شكلات و غذاهاي شيرين و پر كربوهيدرات بالا مي رود . شكلات حاوی کاکائوی تیره داراي مواد فعال شبه داروئي نظير آناندآميديس ، تئوبرومين ، تیرامين ، فنيل اتيل آمين ، كافئين و همچنين منيزيم است كه موجب اشتياق و بروز اثرات خوشايندي در مغز افراد مي شود . تاثير گلوكز خون بر خلق : گلوكز پلاسما توسط عوامل متعدد هورموني و عصبي هر روزه در محدوده بين 144-72 mg/dL حفظ مي شود در صورتي كه سطح گلوكز خون زير mg/dL 50 باشد و علائم ايجاد شده پس از مصرف كربو هيدرات بر طرف شود، فرد دچار هيپوگليسمي است . اين علائم شامل تعريق ، رنگ پريدگي ، تپش قلب ، اضطراب ، تحريك پذيري ، گرسنگي ، تهوع و استفراغ ، سردرد و خستگي يا خواب آلودگي ، گيجي ، تاري ديد ، رفتار غير طبيعي ، فراموشي واختلال درک هستند . برخي محققين علت بروز رفتار هاي جنون آميز را به هيپوگليسمی نسبت داده و ذكر كرده اند كه گلوكز خون در اين افراد كاهش بارزي داشته است آنان همچنين متوجه رهايي سطح بالايي از انسولين شده اند. البته اين نتايج از سوي بعضي ديگر از محققین مورد قبول واقع نشده است. و انها معتقد هستند كه براي اثبات اين نظريه بايد سطح گلوكز خون اين افراد در لحظه ارتكاب مورد ارزيابي قرار گيرد . بعضي ويتامين ها و مواد معدني به صورت مستقيم روي خلق و احساسات موثر هستند كه مي توان به موارد زير اشاره نمود : فوليك اسيد : پژوهشگران دريافته اند كه كمبود فولات باعث بروز نشانه هاي افسردگي مي شود و يك سوم تا يك دوم افراد مبتلا به اختلالات رواني در معرض كمبود فولات قرار دارند . معمولا نشانه هاي روانشناختي – عصبي كمبود هاي فولات و ويتامين B12 به طور قابل ملاحظه اي مشترك هستند ولي گفته مي شود كه تاثير كمبود ويتامين B12 روي اعصاب محيطي و كمبود فولات بيشتر روي عملكرد مغز است . از نشانه هاي رواني اين دو كمبود مي توان موارد زير را ذكر كرد : اختلالات خلقي ، واكنش هاي روان پريشانه نظير توهم و نادرست انگاري ، گيجي ، سردرگمي ، رفتار خشونت آميز ، خستگي ، فرسودگي ، بي خوابي ، كاهش توانايي در تمركز ، گفتار هاي نامربوط ، اختلالات شديد در به ياد آوري وقايع اخير و تغييرات سريع بين فقدان علاقه و هيجان . تعيين مقادير ويتامين B12 و فولات در افرادي كه دچار اختلالات خلقي و افسردگي هستند و به درمان پاسخ ضعيف مي دهند، ضروري است . تیامين : در متابوليسم انرژي در مغز و متعادل كردن احساسات نقش دارد و از سيستم عصبي حمايت مي كند. پژوهشگران دريافته اند كه با بهتر شدن وضع ويتامين ، وضعيت خلق نيز بهتر مي شود . از سوي ديگر كمبود تیامين منجر به خستگي ، احساس تنبلی و كاهش اعتماد به نفس مي شود . آهن : كمبود آهن باعث بروز خستگي و كاهش انگيزه براي انجام فعاليت هاي روزانه مي شود . مشاهده شده است افراد مبتلا به فقر آهن علائم افسردگي و اضطراب نشان مي دهند . روي : طي يك پژوهش مشخص گرديد ميزان غلظت روي سرم در افراد افسرده مثل مقادير سرمي افراد سالم بود . از سوی دیگر، طي مطالعه اي روي دانشجويان دختر دانشگاه اهواز مشاهده شد كه دريافت عنصر روي در رژيم غذايي دانشجويان افسرده حدود نصف دريافت دانشجويان شاهد سالم بوده است . اسيدهاي چرب امگا 3 : اسيدهاي چرب امگا 3 در فرايند يادگيري و شناخت نقش دارد . مكمل یاري با اسيد هاي چرب امگا 3 با كاهش عصبانيت ، افسردگي و اضطراب همراه بوده است . همچنين نشانه هاي كمبود اين اسيد هاي چرب در كودكان مبتلا به بيش فعالي مشاهده شده است . دريافت اندک چربي های غير اشباع چند گانه با افزايش خطر تمايل به خود كشي ارتباط داشته است . اسيد آسكوربيك (ويتامين C ) : در برخی سطوح پايين ويتامين C سرم خون با سطح پايين عملكرد مغزي و فرآيندهاي شناختي همراه بوده است . نتيجه گيري : در حال حاضر داده هاي موجود نشان مي دهند كه ويتامين ها و مواد معدني ذكر شده در بهبود وضعیت خلق اثر دارند و رژيم غذايي افرادي كه داراي اختلالات خلقي هستند بايد از نظر كمبود مواد مغذي مورد ارزيابي قرار گیرد . از سوي دیگر برخي كمبود هاي تعذيه اي با بروز افسردگي ارتباط داشتند ( از آن جمله كمبود اسيد فوليك ، ويتامين B12 و روي ) به نظر مي رسد مصرف كربوهيدرات ها و كاكائو در بهبود خلق تاثير دارد . براي اثبات اثرات نامطلوب قند هاي ساده نظير قند و شكر بر رفتار نيازمند تحقيقات بيشتر و دقيق تري هستيم .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]