واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: آيا تا به حال ديده ايد كساني را كه وقتي كوچكترين حرفي بر خلاف نقطه نظرات خود مي شنوند ساعت ها در گير بحث و جدلي طولاني مي شوند تا حتما" طرف مقابل را متقاعد كرده و هم عقيده خود نمايند و نهايتا" نيز اگر نتوانستند ، بگويند : فلاني اصلا" حرف حساب سرش نمي شود ! آيا ديده ايد كساني را كه فكر مي كنند دين ، آئين ، سنت ها ، اخلاق ، تفكرات و .... خودشان برترين است و مرتبا" در حال تقبيح و تمسخر ديگرانند ؟ و اصلا" تصور دارند هر آنچه در مغز ديگران است غلط بوده و حتما" آنگاه دنيا اصلاح خواهد شد كه همة افراد دنيا شبيه به آنها رفتار كرده و شبيه به آنها فكر كنند و انگار تنها در اين صورت است كه آحاد بشر سر عقل آمده و انسان مي شوند ؟ بله !!! اين افراد بسيارند شايد روزانه بارها ديده باشيم و شايد خودمان خود خود ما نيز تا حدي جز همين دسته از افراد باشيم !!! حالا براي سرگرمي هم كه شده مي خواهيم به نحوة شكل گيري خودمان ( چگونگي ورود اطلاعات در مغزمان و شكل گيري باور هايمان ) از منظر ديگري نگاه كنيم . فرض كنيد كه شما در شهر وين و از يك پدر و مادر مسيحي به دنيا آمده بوديد ! خوب ، الآن چگونه آدمي بوديد ؟ چه ديني سر لوحه زندگي شما بود ؟ از چه سنت ها و باور هايي سخت و تا سر حد عصبانيت دفاع مي كرديد ؟ آلان چه رفتارهايي از نظر شما درست بود و چه رفتارهايي از نظر شما نادرست بود ؟ و ... بله ، امكان داشت كه الآن شما از پيروان حضرت مسيح عليه السلام باشيد ، به كليسا برويد ، سنت هاي كشور اطريش را جز ارزش هاي زندگي خود بدانيد و همين طور كه الآن به اين سختي از اطلاعات موجود در مغزتان با شدت و حدت دفاع مي كنيد آن موقع از آن اطلاعات فرضي كه بيان شد دفاع كنيد و در آن صورت هم فكر كنيد لابد هر آنچه در مغز شما وجود دارد اول و آخر تمام درستي هاي كاينات است !!! خوب حالا مي بينيد كه چگونگي ورود اطلاعات در مغز هر كدام از ما و شكل گيري باور هايمان ( خود ) حاصلضرب پاره اي از اتفاقات است كه كاملا" از كنترل ما خارج بوده است . اينكه ما كجا به دنيا بيائيم ، از چه پدر و مادر ي ( با چه نوع دانش ، باور ها ، اعتقادات ، كمبود ها ، نقايص و ... ) ، با چه معلماني ، با چه دوستاني و .... چيزي است كه انتخاب ما نبوده در عين حال چه بخواهيم و چه نخواهيم اعتقادات ما را شكل مي دهد و نتيجتا" در طول زندگي رفتار هاي ما و واكنش هاي ما را تحت تاثير خود قرار مي دهد . يعني كامپيوتر مغز ما ( كه هنگام تولد حافظه آن كاملا" خالي است ) به دلخواه ما و به انتخاب خودمان برنامه ريزي نشده است خيلي اتفاقي و توسط آدم ها و حوادثي كه اتفاقا" در كنار ما قرار گرفته و حادث شده اند پر شده و برنامه نويسي شده است . پس : 1- اطلاعات موجود در مغز هر كدام از ما حاصلضرب بسياري از متغييراتي است كه نتيجة اين ضرب ها در هيچ دو انساني يكسان نيست و باور اينكه كسي در دنيا وجود داشته باشد كه دقيقا" هر آنچه اطلاعات در مغز ما وجود دارد در مغز او هم وجود داشته باشد كاملا" غلط است . 2- مغز انسان ها ( كه در هنگام تولد مثل يك حافظة خالي كامپيوتر است و هر طور كه در آن برنامه نويسي كنيم در آينده همانطور پردازش كرده و پاسخ مي دهد ، ) هر كدام به يك روش كاملا" منحصر به فرد و غير انتخابي برنامه ريزي شده است . 3- برداشت و درك هركدام از ما نسبت به يك مسئله و رويداد به ميزان و نوع اطلاعات و چگونگي برنامه ريزي شدن مغزمان بستگي دارد و عكس العمل ما نيز در آن مسئله به چگونگي پردازش اين اطلاعات موجود در مغز بستگي دارد . ( به قول مولانا : هر كسي از ظن خود شد يار من . ) و نهايتا" مي خواهيم به اين نتيجه برسيم كه همواره بر آنچه كه با تجزيه وتحليل ما درست به نظر مي رسد ، قطعيت صد در صد قائل نباشيم و براي دفاع از آن تا مرز عصبانيت مقابله نكنيم و اين امكان را بدهيم كه ديگران نيز قاعدتا" با تجزيه و تحليل خويش ( درست مثل ما ) اعمال خودشان را صحيح مي دانند و بدانيم كه علت اكثر سوء تفاهمات و تضاد ها ، ريشه در متفاوت بودن فضاهاي رشد و نمو ما دارد و هر گاه تصميم گرفتيم واقعا" براي ايجاد و حفظ يك رابطه انرژي بگذاريم ، سعي كنيم اولا" خوب گوش كنيم چون دنياي درون افراد ، نوع تفكر شان ، مشكلاتي كه در گذشته داشته اند ، خوشحالي ها ، ناكامي ها و ... به راحتي از لابه لاي حرف هايشان سر بيرون مي آورد . دوما" در مورد علت رفتارهايمان خوب توضيح دهيم و آنرا بديهي و واضح ندانيم چون باور كنيد هيچ كس ، هيچ كس نمي داند درون مغز ما چيست ، چه مي گذرد و رفتار هاي ما تحت تاثير چه تجربياتي در حال شكل گيري است . فرستنده : س - نوری شاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]