تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836406750




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پسران برتر از پدران


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پسران برتر از پدران  محمدبن ابی‌بكر" در 25 ذیقعده‌ سال 10 هجری، زمانی كه پیامبر اسلام، قصد انجام آخرین حج زندگی خویش را داشتند فریضه‌ حج داشت، متولد شد[1] و "عایشه"، خواهر وی كنیه‌ او را "ابا القاسم" گذاشت.[2]"اسماء بنت عمیس"، مادر محمدبن ابی‌بكر، از زنان پاك روزگار خود بود. این بانو، نخست، همسر "جعفربن ابی‌طالب" بود. پس از شهادت جعفر در جنگ موته، به عقد "ابوبكر بن ابی قحافه" درآمد. حاصل این ازدواج، محمدبن ابی‌بكر بود.[3] اسماء بعد از مرگ ابوبكر، به عقد حضرت علی(ع) درآمد كه حاصل این ازدواج "یحیی بن علی بن ابی‌طالب" بود.[4]
امام علی(ع)
 زندگی محمد در خانه امیرالمؤمنین علی(ع) محمدبن ابی‌بكر، از همان سنین كودكی، با حضرت علی(ع) ‌آشنا شد، بعد از مرگ ابوبكر، و ازدواج اسماء با حضرت علی (ع)‌، محمد در خانه آن حضرت پرورش یافت و از نزدیك با شیوه‌ زندگی امام علی (ع) و سیره‌ آن حضرت آشنا شد، و این باعث شد كه محمد علاقه‌ وافری به حضرت پیدا كند، حضرت علی (ع) نیز متقابلاً محمد را دوست می‌داشت و می‌فرمود:«محمد از صلب ابوبكر و فرزند من است»[5]محمد كم‌كم در خانه‌ امیرالمؤمنین رشد كرد و معارف دین را بی‌واسطه از آن حضرت فرا می‌گرفت و از مردان بزرگ روزگار خود به حساب می‌آمد. یكی از مهم‌ترین حوادث دوران زندگی محمدبن ابی‌بكر، واقعه‌ یوم‌الدار یا همان جریان كشته شدن عثمان است كه روایات ضد و نقیضی در این باره نقل شده است.در كتاب "استیعاب ابن عبد البر اندلسی"، چندین روایت آمده كه محمدبن ابی‌بكر را به عنوان قاتل عثمان معرفی میکند، ولی نویسنده استیعاب، در پایان با عنوان صحیح‌ترین روایت، این روایت را آورده كه:«اسدبن موسی از محمدبن طلحه روایت می‌كند:شخصی به اسم كنانه گفت: من در یوم‌الدار، در زمان كشته شدن عثمان حضور داشتم و شهادت می‌دهم كه محمدبن ابی‌بكر، عثمان را نكشت، بلكه وارد خانه عثمان شد و عثمان به او گفت: لَسْتُ بصاحبی (من بزرگ‌تر تو نبودم) و با محمد صحبت كرد، بعد از آن محمد از پیش عثمان بیرون آمد، بدون اینكه به عثمان آسیب برساند، محمد به طلحه گفت: پس چه كسی او را كشت؟ گفت: مردی از اهل مصر كه به او "حیلة بن الأیهم" گفته می‌شود.»[6]ای مردم، شما را به تقوا وصیت می‌كنم و از انجام اعمالی كه فردا از آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت كوتاهی نكنید، شما در گرو اعمال خود هستید و با آنها حركت می‌كنید و روزی به آنها خواهید رسید همچنین در كتاب "البدایه و النهایه" آورده كه محمدبن ابی‌بكر، عثمان را نكشته، بلكه از كسانی بوده كه فقط وارد خانه‌ عثمان شد، بلكه عثمان را مورد عتاب قرار داده كه چرا دین خدا را منحرف كردی و سنت رسول خدا(ص) را نابود كردی، ولی پس از مشاجراتی كه بین آن دو صورت گرفت، بیرون رفت و عده‌ای از اهل مصر عثمان را كشتند.[7]  وقتی حضرت علی(ع) محاصره خانه‌ عثمان را دید، به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرمودند: كه خانه عثمان را مورد محافظت قرار دهند، هم‌چنین طلحه و زبیر با دیدن این جریان، فرزندان خود را به این كار گماردند. در این اثنا مردم كه به ستوه آمده بودند، حمله كردند و به سوی خانه‌ عثمان یورش بردند و قصد از بین بردن او را داشتند، در این حین، سر مبارك امام حسن(ع) شكسته شد، به طوری كه خون بر سر و صورت حضرت جاری شد و وضع بدی پیدا كرد، عده‌ای از مصریان به همراه محمدبن ابی‌بكر، از پشت خانه‌ عثمان وارد شدند و كسی متوجه آنها نشد.[8] و البته این جای سؤال است كه چطور مردان و غلامان عثمان، متوجه ورود آنها نشدند؟ به هر صورت، عثمان به چنگ مصریان افتاد، محمدبن ابی‌بكر، عثمان را گرفت و به زمین زد و از او پرسید، چرا معاویه به كمك تو نیامد؟ چرا اطرافیان تو، تو را یاری نكردند؟ چرا دین خدا را منحرف كردی؟ عثمان به محمد گفت: اگر پدر تو، مرا در این حالت می‌دید، بر من می‌گریست. محمد با این سخن، عثمان را رها كرد و از خانه‌ عثمان، بیرون آمد، ولی عده‌ای از مصریان بیرون نیامدند و عثمان را كشتند، كه قاتل عثمان، مردی از مصریان، به نام "سودان بن حمران مرادی" بود.[9]
مالک اشتر
ولایت مصر به دستور حضرت علی(ع)، محمدبن ابی‌بكر بعد از عزل "قیس بن سعد"، در سال 36 هجری، به جای او به ولایت مصر منصوب شد.[10] محمد وقتی وارد مصر شد در میان مردم حاضر شد و نامه‌ علی(ع) را برای آنان قرائت كرد. حضرت در آن نامه فرمودند: «ای محمد، تقوا پیشه كن و از خداوند اطاعت نما و در نهان و آشكار، از خداوند بترس و ظاهر و باطن خود را یكی كن...».[11]  حضرت علی (ع) در نامه‌ای دیگر برای محمدبن ابی‌بكر و مردمان مصر نامه‌‌ای نوشت و به آنان این چنین فرمود:«ای مردم، شما را به تقوا وصیت می‌كنم و از انجام اعمالی كه فردا از آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت كوتاهی نكنید، شما در گرو اعمال خود هستید و با آنها حركت می‌كنید و روزی به آنها خواهید رسید...[12]ای بندگان خدا از مرگ بترسید و اسباب و وسائل و زاد و توشه برای آن تهیه نمائید، مرگ شما را به جاهای سختی می‌كشاند و حوادث بزرگی در پی دارد...»[13] محمد بن ابی‌بكر، یك ماه در مصر توقف كرد و بعد برای كسانی كه از بیعت با علی(ع)، خودداری كرده بودند، نامه فرستاد كه یا بیایید و بیعت كنید و یا از شهر ما خارج شوید. اما این گروه از بیعت امتناع كردند و از وی خواستند كه به آنان مهلت بدهد، ولی محمدبن ابی‌بكر، پیشنهاد آنان را قبول نكرد. در همین اثنا جریان جنگ صفین پیش آمد، این گروه متمرد وقتی شنیدند كه جریان جنگ صفین، به پایان رسید و شامیان به شام و عراقیان به عراق برگشتند، بر محمدبن ابی‌بكر شورش بردند، اما شورش‌های آنان با شكست مواجه شد، در این میان شخصی به نام "معاویه بن خدیج" به خونخواهی عثمان، قیام كرد. من در یوم‌الدار، در زمان كشته شدن عثمان حضور داشتم و شهادت می‌دهم كه محمدبن ابی‌بكر، عثمان را نكشت حضرت علی (ع) وقتی از حوادث مصر آگاه شد، مالك‌ اشتر را برای آرام كردن اوضاع مصر به آن منطقه فرستاد. در این میان معاویه با دسیسه‌ای مالك را در منطقه‌ی "قلزم مصر" مسموم و به شهادت رساند. مصر برای معاویه اهمیت زیادی داشت، لذا معاویه از هر ابزاری استفاده می‌كرد تا مصر را تصرف كند. معاویه به كمك عمروعاص و عده‌ای از بزرگان قریش طرحی  ریختند كه با استفاده از آن اوضاع داخلی مصر را ناآرام كرده تا بتواند از بیرون با حمله‌ای سریع و پرقدرت مصر را بگیرد. معاویه گفت: برای موافقین و مخالفین خود نامه‌ می‌نویسم، پیروان خود را به پایداری فرمان دهیم و آنها را منتظر ورودمان به مصر سازیم و دشمن خود را به صلح و سازش دعوت كرده... و آنان را از نبرد خود بترسانیم، اگر آنچه می‌خواهیم، یعنی تصرف مصر، بدون نبرد انجام گیرد، این همان چیزی است كه ما دوست داریم و گرنه جنگ با آنان را در پیش می‌گیریم. عمروعاص گفت: هر چه خواهی عمل كن اما عاقبت كار جنگ است.[14] نهایتاً همین شد. معاویه لشكری به رهبری عمروعاص به جنگ محمدبن ابی‌بكر فرستاد كه در این نبرد عمروعاص با كمك نیروهای داخل مصر، محمد را محاصره كرد و بعد "معاویه بن خدیج" او را دستگیر كرده و او را گردن زد و بدن مباركش را در شكم یك الاغ مرده گذاشت و سوزاند.[15]محمد بن ابی‌بكر این یار مخلص علی (ع)، تنها در جنگ جمل توانست به یاری مولا و امام خویش بشتابد و نهایتاً توسط دشمن خود معاویه به شهادت رسید و دعوت حق را لبیك گفت و در بیست و هشتمین بهار زندگی خود در سال 38 هجری به دیدار معبود شتافت.[16] هنگامی كه خبر شهادت محمدبن ابی‌بكر را به حضرت علی (ع) رساندند، حضرت به شدت محزون و بی¬تاب گشتند. وقتی فردی در آن میان، از علت بی‌تابی ایشان پرسید، حضرت فرمودند: چرا از مرگ او اندوهگین نباشم، او تربیت شده‌ من بود و در خانه‌ام رشد یافت، او برای فرزندانم، برادر به حساب می‌آمد. من پدر او بودم و او را فرزند خود می‌دانستم.[17]پزوهشکده باقر العلومتنظیم برای تبیان: رضا سلطانیپاورقی: [1]. استیعاب، ج 3، ص 1366، مؤلف ابن عبدالبر (م 463)؛ تحقیق علی محمد البحاوی، بیروت، دارالجبل. [2]. اسدالغابه، ج 4، ص 326، مؤلف ابن اثیر (م 630)، بیروت دارالفكر [3]. استیعاب، ج 3، ص 1366. [4]. اسدالغابه، ج 4، ص 326. [5]. الغارات، ص 158، مؤلف ابراهیم بن محمد ثقفی كوفی (م 283)، ترجمه عزیز ا... عطاردی، انتشارات عطارد، 1372. [6]. استیعاب، ج 3، ص 1376. [7]. البدایه والنهایه؛ ج 7، ص 185، مؤلف ابن كثیر دمشقی (م 774)، بیروت، دارالفكر. [8]. مروج الذهب، ج1، ص 700 تا 703، مؤلف مسعودی (م 346)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم 1374. [9]. همان. [10]. طبری، ج 6، ص 2492، مؤلف محمدبن حریر طبری، (م 310)؛ ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات اساطیر، سال 1362 [11]. همان. [12]. نهج‌البلاغه، نامه 27. [13]. همان. [14]. الكامل، ابن اثیر، ج 4، ص 158 تا 168، ترجمه عباس خلیلی، انتشارات كتب ایران. [15]. الغارات، ص 131. [16]. الكامل، ج 3، ص 352. [17]. الغارات، ص 158.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن