واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: زیست شناسان این عقیده را دارند که دختر و پسر تفاوتهای بنیادی دارند، بدین معنا که تفاوتهای آنها در درجه اول ارثی است نه محیطی.
اما جامعه در مورد آنها پیش می گیرد. آنها می گویند که این دو جنس در اساس با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند بلکه رفتار اجتماع موجب می شود که آنها گرایش های متفاوتی را پیدا کنند.
اما آیا این تفاوتها فطری هستند یا محیطی؟
پاسخ اکثر کارشناسان این است که تقریباً هر دو مورد در این امر دخیل هستند و سهم دقیق هر یک از آنها در ایجاد این تفاوتها کار بسیار دشواری است. در این جا نگاهی به برخی از تفاوتهای اساسی بین دو جنس می اندازم:
تفاوت در رشد
جنین پسر در رحم مادر خیلی سریعتر از جنین دختر رشد می کند، نوزاد پسر سنگین تر و درازتر از نوزاد دختر است این تفاوت تا هفت ماهگی ادامه می یابد. دختران نسبت به پسران، چربی بیشتری دارند و به هنگام بلوغ در زیر پوست چربی بیشتر جمع می شود، حال آنکه پسران همین آنها چربی از دست می دهند. پسر بچه ها از همان طفولیت ماهیچه های قویتر از دختر بچه ها دارند. دوره استراحت قلب در هر ضربان، در پسرها کوتاهتر از دخترها است و فشار خون حاصل از انقباض قلب بیشتر است.
پسرها از همان دوران جنین، از نظر پختگی اعضا بدن نسبت به دخترها، تاخیر دارند و این تاخیر تا رسیدن به سن کمال ادامه دارد مثلاً نوزاد دختر، از نظر پختگی ساخت و عملکرد اعضا و دستگاههای بدن معادل یک پسر بچه ۱/۵ ماهه است. پختگی حرکات یک دختر دو ساله از یک پسر دو ساله بیشتر است. استخوانی شدن و تشکیل دندان در دخترها زودتر از پسرها صورت می گیرد. رفتار دختران نیز سریعتر از پسران رشد می کند. مثلاً دختر بچه ها زودتر از پسر بچه ها می نشینن، می خزند و راه می روند. همچنین دختر بچه ها زودتر از پسر بچه ها سخن می گویند.
رشد هوشی دختران بیشتر از طریق زبان آموزی شروع می شود در صورتی که رشد هوشی پسران از طریق مهارتهای عملی صورت می گیرد از نظر سیالی کلامی دخترها بهتر از پسرها هستند اما از نظر ادراک کلامی پسرها بهترند. پسرها کارهای مکانیکی را بهتر انجام می دهند و ارتباطهای مکانیکی را نیز بهتر درک می کنند. در استعدادهای ریاضی نیز پسرها به مراتب بهتر از دخترها هستند. اما در کارهای دستی، مخصوصاً کارهایی که نیاز به چالاکی انگشتان دارد دخترها بهترند و شاید هم به همین دلیل است که بیشتر دوزندگان و بافندگان زنها هستند. چابکی دستها و انگشتان زنها به آنها اجازه می دهد که ماشین نویس خوبی باشند و کارهای دفتری و منشی گری را نیز بهتر از مردها انجام دهند. از نظر کنجکاوی، دختر بچه ها نسبت به پسربچه ها کنجکاوی کمتری دارند. از نظر آفرینندگی نیز بطور کلی در همه جوامع افراد نابغه همیشه مردها بوده اند و در این خصوص تعداد زنها بسیار اندک بوده است.
تفاوت در پرخاشگری
مشاهدات نشان می دهد که حتی از زمان خردسالی پسرها پرخاشگر تر از دخترها هستند و در سنین بالا نیز پسرها از دخترها پرخاشگرترند. آمار بزهکاران و جنایتکاران در سراسر جهان نشان می دهد که همیشه تعداد پسرها از تعداد دخترها پرخاشگر ترند تنها موردی که دخترها پرخاشگری بیشتری نشان می دهند عبارت است از پرخاشگری کلامی بدین معنا که دخترها نسبت به پسرها، زمانی که عصبانی می شوند و حالت پرخاشگری به آنها دست می دهد بیشتر به فحاشی و دشنام دادن می پردازند، حال آنکه پسرها به مشت زنی و لگد پرانی متوسل می شوند. عده ای معتقدند که علت پرخاشگر تر بودن پسرها نسبت به دخترها را باید در رفتار اجتماع جستجو کرد!
تفاوت در علایق و رغبتها
نوع دوستی، توجه به دیگران، صمیمیت و ارتباط های حمایتی از خصوصیات دخترهاست که تفاوت آشکاری با پسرها دارند. پسران جوان بیشتر به جنبه های سیاسی علاقه دارند و دختران بیشتر از پسران به مسائل اخلاقی تمایل دارند و از همجواری و داشتن مصاحب بیشتر از پسرها لذت می برند. دختر بچه های کودکستانها بیشتر وقت خود را با همبازی ها صرف می کنند و حال آنکه پسر بچه ها با وسایل ورزشی و اسباب بازی سرگرم می شوند. دختر بچه ها در مصاحبت با بچه های از خود کوچکتر تمایل نشان می دهند و در حمل اشیاء سنگین، بستن دکمه لباس و بند کفش آنها را یاری می رسانند، در صورتی که پسربچه ها به معاشرت با افراد بزرگتر از خود تمایل دارند علایق زیباشناسی، اجتماعی و دینی دختران بیشتر از پسران است مثلاً تماشای شکل و قد و قامت خویش در دختران به مراتب بیشتر از پسران است و ساعات بیشتری از روز در جلو آیینه می ایستند.
به نظر می رسد که نوزادان دختر اجتماعی تر از پسران هستند و در تکلم و گفتار، نسبت به پسران ماهرترند . در نخستین هفته های زندگی، دختران تقریباً دو برابر پسران لبخند می زنند و در خلال ماه های دوم و سوم، در مقایسه با پسران بیش تر سر و صدا تولید می کنند. این تفاوت نیز همانند مو عامل ذاتی دیگر می تواند به رفتار خود شما نسبت به کودک مربوط باشد.
اگر چه روانشناسان معتقدند که مادران در چهل و هشت ساعت نخست تولد نوزادشان، به لبخند زدن و صحبت کردن با دختران و در آغوش گرفتن و بازی شیطنت آمیز با پسران تمایل دارند.
اثر اجتماع در ایجاد تفاوتها
دیدیم که پسر قویتر اما در مقابل آسیب پذیرتر از دختر است، استقلال و اتکا به نفس بیشتری دارد، حادثه جو تر، پرخاشگرتر و کنجکاوتر از دختر است، استعداد مکانیکی، عددی و تجسم فضایی او نیز در مقایسه با استعدادهای دختر بیشتر است و دختران استعدادهایی دارند که ارتباط او با دیگران را تسهیل می کنند و از نظر بدنی و روانی زودتر از پسران بالغ می شوند، مهارتهای کلامی و مخصوصاً سیالی کلامی او زودتر رشد می کند و … زیربناهای زیستن فوق از همان لحظه تولد تحت تاثیر بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار می گیرد.
مثلاً از همان اوایل کودکی دخترها را وادار می کنند که رفتارهای مادران و پسران را وادار می کنند فشارهای پدران را تقلید کنند. اگر دختر بچه ای رفتار مادرش را تقلید کند تشویق می شود و در اثر این تشویق تقویت می شود و به تکرار آن رفتار می پردازد و بر عکس اگر رفتار مردانه را تقلید کند نه تنها تشویق نمی شود بلکه از انجام آن منع می گردد. در مورد پسر بچه ها هم این نوع عکس العمل در جهت تقلید رفتار مردانه دیده می شود. بنابراین، در تاثیر رفتار والدین در شکل دادن رفتار کودکان، *جای تردید وجود ندارد و یا به عبارتی می توان گفت تا حدودی تفاوتهای دو جنس در رفتار توسط اجتماع تعیین می شود به عنوان مثال دخترها اجازه دارند که به راحتی گریه کنند و در رفتار خود لطافت و محبت نشان دهند، اما پسرها باید دلیر، مصمم و قادر به کشیدن رنج و درد در خلوت باشند. پس کلیه تفاوتهای فردی و کلیه تفاوتهای دختران و پسران در اثر کنش متقابل محیط و توارث به وجود می آید.
آخرین کلام:
وجود تفاوت بین دختر و پسر به معنای برتری یکی بر دیگری نیست.
چرا تفاوت زن و مرد
هر چه فاصله انسان از روز خلقت یا ولادت او بیشتر شود تفاوت رفتاری و ساختاری جنس مونث و مذکر بویژه در دوران نوجوانی و جوانی افزایش می یابد و میدان ناسازگاری و اختلاف بین آندو گسترده تر می شود. اگر چه تفاوت بین زن و مرد برای ایجاد زمینه جذب و تحقیق شرایط تولید مثل بسیار لازم و حیاتی است، لیکن وجود آن در سطح گسترده بدون وجوه تناسب و تعادل رابطه بین آندو را محدود به همان روابط جنسی و حیوانی می کند، فضای خانواده را از عواطف عالی انسانی خالی می سازد و زمینه رشد و تربیت صحیح را از بین می برد.
بدین جهت خداوند حکیم تدابیری را برای تعدیل یا تحلیل تضاد و ناسازگاری فوق و برگرداندن تفاوتها به تناسب، تدارک دیده و با قرار دادن ابزارها و مکانیسم های مناسب در نهاد زن و مرد و بوجود آوردن زمینه های همگرائی روانی و وابستگی عاطفی، آندو را به شدت بهم نیازمند ساخته است، بطوریکه جدا کردن مطلق دو جنس مخالف انسانی از همدیگر نه تنها موجب سلب آرامش جسمی و روانی آندو خواهد شد، بلکه در دراز مدت اصولاً امری محال و ممتنع می باشد.
به هر حال، نظام تربیتی غلط و ستم پر در اغلب جوامع بشری و روحیه سلطه گرانه اغلب مردان و اجحاف و تجاوز به حدود و حقوق زن در طول تاریخ، بویژه تحقیر مقام و مرتبت او در اذهان برخی از زنان این باور را بوجود می آورد که هر چه مربوط و متعلق به جنس مذکر می باشد مایه برتری و علامت رشد و کمال است! لذا گروهی از زنان به اصطلاح روشنفکر بدون آگاهی از واقعیت امر، تحت تاثیر تبلیغات مسموم سردمداران نظام سوداگری غرب قرار گرفته و فریاد سر داده و از تسوی حقوق زن و مرد سخن می گویند و خواهان شرکت در همه نوع فعالیتهای مردانه می شوند!!
تلاشهای مذبوحانه اکثر حامیان تساوی حقوق زن و مرد، نه تنها موجب فراموشی وظائف خاص زنانه، بلکه سبب انحطاط و سقوط زن از مقام و مرتب والای انسان خواهد شد. به همین جهت می بینیم پس از ازدواج حضرت علی ( ع ) با حضرت زهرا ( س ) هر دو برای تعیین وظائف زندگی اشتراکی خود به محضر رسول اکرم ( ص ) رسیدند و پیامبر ( ص ) به دنبال تقاضای آندو وظائف خانه را بر عهده حضرت فاطمه و وظائف خارج از خانه را بر عهده امام علی ( ع ) قرار داده است.
واضح است که این تقسیم وظایف صرفاً بر مبنای یک قرارداد و اعتبار اجتماعی نبوده بلکه متناسب با ساختمان آفرینش و استعداد طبیعی زن و مرد می باشد . خالق متعال هستی بخش همانطور که زنان و مردان را با ویژگی خاص خودشان آفریده، در عین حال نیز برای هماهنگی بیشتر فکری جنس مونث و مذکر، بین آندو وابستگی و پیوستگی های روانی و حیاتی عمیق بوجود آورده به نحوی که جدائی و گسیختگی از یکدیگر برایشان غیر ممکن می نماید و بدین صورت ناهمگونی و تفاوت بین زن و مرد را به تناسب و تجانس برگردانده است.
مقایسه عاطفه زن و مرد با یکدیگر
زن به جهت رسالت اصلی خود که پرورش کودک و تربیت نسل انسانی در دامان پر مهر و محبت خویش می باشد باید روحیات و عواطف بسیار لطیف و ظریف و در عین حال انعطاف پذیر داشته باشد، زیرا مشکلات مهم تربیت جسمی و روانی فرزند در ایام خطیر طفولیت ( که به اعتقاد اکثر روان شناسان در آن ایام سنگ بنای اولیه شخصیت انسانی گذشته می شود ) تنها با وجود عواطف شدید و حس فداکاری و ایثار و عشق عمیق به اولاد قابل تحمل است، از طرف دیگر واضح است که شخصیت سالم انسانی اصولاً در فضای آکنده از مهر و محبت و عشق و شور و صداقت می تواند رشد کند و شکوفا شود و زندگی سالم و آباد اجتماعی نیز از افرادی بوجود می آید که در تا بشر انوار وجود زنان و مادرانی صبور و پاک سیرت پرورش یافته باشند.
بدین صورت زن سرچمه جوشان مهر و محبت و صلح و صفا و عشق و وفا در زندگی انسان است. مردان بر عکس زنان، به جهت نوع ساختار روانی و وظائف تکوینی خود، دارای روان و رفتاری سخت و خشن می باشند زیرا انجام مسئولیتهای بیرون از خانه مخصوص مردان است. به همین جهت مردان از لحاظ عواطف انسانی در مقایسه با زنان بشدت ضعیف می باشند. البته این تفاوت در عواطف باعث بوجود آمدن یکسری توقعات و انتظارات از طرف مقابل ( همسر ) می شود به عنوان مثال:
مردان توقع دارند همسر آنها در تمام ابعادی وجودی خود یک زن به تمام معنا و سرچشمه لطف و نیکی و صداقت و پاکی باشد، زنان هم از شوهرانی که فاقد روحیات و رفتار مردانه و قدرت تدبیر و ذکاوت و شجاعت و حتی گاهی روحیات خشک و خشن مردانگی بوده و در برخورد با مشکلات اجتماعی، ضعیف النفس و بزدل هستند، بشدت اظهار عدم رضایت و حتی گاهی ابراز نفرت می کنند. زنان از صمیم دل دوست دارند که مردان آنها، افرادی با غیرت، شجاع، سرسخت، مصمم، با کفایت و تدبیر باشند و در کنار او با آرامش روانی به زندگی خویش ادامه دهند. اما به غیر از موارد ذکر شده تفاوتهای رفتاری دیگری نیز بین زن و مرد وجود دارد که به اختصار به آنها می پردازیم:
استقلال:
اولین مضمونی که در سن یک تا سه سالگی مطرح است، استقلال است و طبیعی و نرمال این است که بچه های ما روی پای خودشان بایستند و استقلال داشته باشند. مردها کمتر از زنان استقلال دارند و در طول تاریخ شواهد بسیاری است که نشان می دهد زنان بیشتر از مردان مستقل اند و شاید به این دلیل باشد که زنانی که شوهر خود را از دست می دهند سالهای طولانی به خوبی زندگی خود را اداره می کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]