تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818909586




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آموزه پسران از پدران؛ رفع بلا


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آموزه پسران از پدران؛ رفع بلا
محمد چرم شير

قريب به يقين، 200 سال پيش از اين، پدران پدران مديران تئاتر ما، بي دغدغه فرهنگ و تئاتر به كار روزمره خود مشغول بوده اند و هرگز در خيال شان نمي گنجيده كه روزگاري فرزندان فرزندان شان به چنان مسووليتي گمارده شوند كه چگونگي رفتارشان در حيات گروه بزرگي از افراد جامعه دخيل باشد. مطمئناً اگر اين را مي دانستند، چنان به تربيت اين فرزندان همت مي گماشتند كه امروز هيچ كس را ياراي آن نباشد كه به اينان خرده يي بگيرد. اما آنان بي خبر از آينده پيش روي، به فرزندان آن را آموختند كه در يك زندگي مشابه با خودشان كارا باشد و جوهر اين آموزه هيچ نبود به جز آموزش مراقبت. به گمان آنان جهان وادي بلا بود و انسان كاري نمي توانست انجام دهد جز دفع بلا. همان بلايي كه كشت پدران را به زميني خشك بدل مي كرد و گله هايشان را تلف مي كرد و كاسبي را از سكه مي انداخت. جهان اين پدران نه در كار بهبود بود و نه در كار ابداع، فقط حفظ و نگهداري از آنچه بوده است و خواهد بود. پدران اين آموزه را خوب خوب خوب به فرزندان شان آموختند. مديران تئاتر ما سخت به جهان پربلا معتقدند و به آن مراقبتي مي انديشند كه انتهايش رسيدن به اين معناي كليدي است كه؛«بهتر است كاري نكرد تا آب از آب تكان بخورد.» اين جمله كه در ذات و جوهره خود كاري نكردن را صورت عملي خويش مي داند، معناي همه تئاتر امروز ما است و آن ميراثي كه مديران تئاتر ما بر سفره اش نشسته اند. به گمان اينان تئاتر همان كشت است و همان گله يي كه بايد از بلا محفوظ اش داشت. اما يك تفاوت فاحش هست ميان آن پدران و اين فرزندان فرزندان. پدران همه آنچه بلا مي دانستند را پيش چشم داشتند و فرزندان فرزندان در جهان پيچيده امروز نمي دانند بايد در برابر چه چيز قد علم كنند. سنت مراقبت برايشان يك اصل است اما نمي دانند اين مراقبت بايد از چه باشد و چگونه. پس فرزندان فرزندان ساده ترين كار را انجام مي دهند؛ تئاتر موقعيت موجودي است كه آنقدر بر آن اصرار مي شود كه كاهيدن و فرسوده شدنش به چشم نمي آيد. پس تعجب آور نيست كه فرضيه اين مديران خلق دشمني فرضي باشد در بيرون، كه مي خواهد تئاتري باقي نباشد و پافشاري بر اين ايده كه نبايد كاري كرد تا اين دشمن فرضي به هدفش برسد. راه دفع آن دشمن تنها كاري نكردن است، حفظ موجوديتي است كه از درون خالي مي شود تا هيچ از آن نماند، همان كه امروز شده است و فردا هم خواهد شد. صورت اين دشمن فرضي آنقدر ناپيداست كه بتوان هر صورتي براي آن متصور شد؛ از فلان مدير سابق تا جواني كه سودايش فقط تئاتر است و تئاتر. امروز صورت آن دشمن فرضي را بايد در عمل تئاتر جست وجو كرد؛ در صورت مردان و زناني كه دلخواه شان كار كردن در محيطي است فرهنگي. دشمن امروز تئاتر خود تئاتر است و فرزندان فرزندان به پاس ميراث پدران به سنت مراقبت مشغولند.
 يکشنبه 23 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن