تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804051715




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هرمنوتیك


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 هرمنوتیك
هرمنوتیك نويسنده:جان بی.تامسونترجمه: سیدنصیر احمدحسینیمنبع:فصلنامه معرفت بحث از هرمنوتیك و تاویل و تفسیر متون مقدس به روش خاص خود، از جمله مباحث جدیدی است كه به تازگی وارد ادبیات و زبان فارسی شده است و هنوز هم، همچون بسیاری از اصطلاحات و واژگان‏های بیگانه، ابعاد مبهم و ناگشوده فراوانی در آن وجود دارد.آنچه می‏خوانید نیم‏نگاهی است‏به این بحث.لازم به ذكر است كه طرح این‏گونه مباحث در نشریه به منزله تایید محتوای مقالات نیست‏بلكه صرفا با هدف اطلاع‏رسانی صورت می‏گیرد.بدین‏روی، معرفت‏برای تنویر افكار و تضارب آرا آمادگی خود را برای چاپ مقالاتی از این دست و یا نقد بر چنین مباحثی اعلام می‏دارد.معرفت«هرمنوتیك‏»، (HERMENEUTICS) واژه‏ای است كه برای توصیف دیدگاه‏های نویسندگانی به كار می‏رود كه دغدغه فهم و تاویل داشته‏اند.دانشمندان علوم اجتماعی انگلیسی زبان از طریق آثار ماكس وبر، (Maxweber) با برخی موضوعات مربوط به هرمنوتیك آشنا شدند.ماكس وبر به عنوان شركت‏كننده در مباحث روش شناختی كه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در آلمان صورت گرفت، با دیدگاه‏های فیلسوفان و مورخانی هم‏چون ویلهلم دیلتای، (Wilhelm Dilthey) ،هاینریش ریكرت ( Heinrich Rickret) و ویلهلم ویندلباند، (Wilhelm Windleband) آشنا بود; كسانی كه معتقد بودند مطالعه جهان به لحاظ اجتماعی و تاریخی، نیازمند به كار بستن روش‏هایی است متفاوت با روش‏های به كار رفته در پژوهش پدیده‏های طبیعی.این استدلال‏ها (مباحث) در تاكید خود وبر بر مفهوم فهم، (Verstehen) تاثیر گذارد. با آن كه ماكس وبر نقش مهمی در آشنا ساختن بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی با اندیشه‏هایی در زمینه هرمنوتیك ایفا كرد، اما سنت اخیر درست‏به دوره پیش از عصر وبر می‏رسد.«هرمنوتیك‏» مشتق از فعل یونانی hermeneuein به معنای روشن ساختن چیزی و اعلام كردن یا آشكار نمودن پیامی است.می‏توان گفت: رشته هرمنوتیك نخست‏با تاویل هومر و دیگر شاعران در عصر روشنگری یونان شكل گرفت.از آن پس، هرمنوتیك پیوند نزدیكی با فقه اللغه (لغت‏شناسی) و نقد متون پیدا كرد.علم هرمنوتیك در عصر نهضت اصلاح دینی، هنگامی كه پروتستان‏ها حقانیت‏سنت را به چالش كشاندند تا تاویل نوشته‏ها و متون مقدس را معین نمایند، رشته بسیار مهمی گردید.هم عالمان و هم متالهان سنتی كوشیدند تا قواعد و شرایط حاكم بر تاویل معتبر متون را روشن سازند. ویلهلم دیلتای (در قرن نوزدهم) دامنه هرمنوتیك را تا حد زیادی گسترش داد.دیلتای به عنوان یك مورخ و فیلسوف بر این موضوع واقف بود كه متون صرفا گونه‏ای از آن چیزی است كه او آن را «عینیت‏یافتگی‏های زندگی‏» می‏نامید.بنابراین، مساله تاویل باید با این پرسش عام‏تر، كه چگونه معرفت جهان تاریخی - اجتماعی ممكن است، ارتباط داده شود.به نظر دیلتای، چنین معرفتی مبتنی بر مناسبات متقابل تجربه، بیان و فهم است.پدیده‏های فرهنگی از قبیل متون، آثار هنری، كنش‏ها و اشارات بیان‏های هدفمندی از زندگی انسانی می‏باشد.آن‏ها در حوزه توافق‏ها و ارزش‏هایی كه [انسان‏ها] به طور جمعی [در آن‏ها ]شریكند، عینیت می‏یابد; بدان صورت كه نگرش انسان به واسطه زبان می‏تواند عینیت‏یابد.دریافتن پدیده‏های فرهنگی همان درك آن‏ها به عنوان بیان‏های عینیت‏یافته زندگی است.نهایت این‏كه كنش خلاق دوباره تجربه می‏شود و تجربه دیگری مجسم می‏گردد.در حالی كه نوشته‏های دیلتای هرمنوتیك را در جهت تامل بر مبانی Geisteswissensc haften یا «علوم انسانی‏» متمایل می‏ساخت، كشمكش میان كاوش عینیت و میراث رمانتیسم را حفظ كرد. شخصیت كلیدی هرمنوتیك در قرن بیستم مارتین هایدگر، (Martin Heidegger) است.در حالی كه مساله هرمنوتیكی در آثار دیلتای با مساله «معرفت‏» مرتبط است، این بحث در آثارهایدگر با مساله «وجود» (being) پیوند می‏خورد: مسائل فهم و تاویل هنگامی رو در روی هم قرار می‏گیرند كه ویژگی‏های بنیادین «بودن - در - جهان‏» ما را آشكار نمایند.از نظر هایدگر، «فهم‏» پیش از هر چیز، موضوع فرافكندن چیزی است كه قادر به انجام آن هستیم.این خصلت «پیش‏گویانه‏» (anticipatory) فهم، به زبان هستی‏شناسی، صورت‏بندی مجددی است از آنچه عموما «دور هرمنوتیكی‏» (hermeneutical circle) نامیده می‏شود.درست همان‏گونه كه جزئی از متن را از رهگذر پیش‏گویی ساختار كل [آن ] می‏فهمیم، همین‏طور نیز هر فهم متضمن «پیش فهم‏» ی (understanding - pre) است كه حاكی از اتحاد ازلی ذهن و عین می‏باشد.ما پیش از این كه موضوعاتی ذهنی مدعی داشتن معرفت درباره موضوعات عینی در جهان باشیم، هست‏هایی در جهان هستیم كه با امور دم‏دستی (hand - to - ready) آشناییم و از آن مراقبت می‏كنیم. آن‏گونه‏كه‏هانس‏گئورگ گادامر، (Hans - George Gadamer) كوشیده است نشان دهد، آثار هایدگر دارای استلزاماتی است، بدان سان كه در مورد علوم انسانی تصور می‏شود. گادامر در كتاب حقیقت و روش (1975 [1960]) پیوندی میان خصلت پیش‏گویانه فهم و مفاهیم به‏هم پیوسته «پیش‏داوری‏» ، «مرجعیت‏» و «سنت‏» برقرار می‏كند.این فرض كه پیش‏داوری‏ها الزاما منفی می‏باشد.خود داوری ناموجهی است كه به نظر گادامر، از عصر روشنفكری سرچشمه می‏گیرد.این فرض مانع از آن شده است تا بدانیم فهم همواره نیازمند «پیش‏داوری‏» است و «پیش‏داوری‏های مشروع (درست) » (legitimate prejudice) مبتنی بر معرفت مرجعیت است و یك شكل از مرجعیت، كه از ارزش خاصی برخوردار است، سنت می‏باشد.ما همواره غرق در سنت‏هایی هستیم كه برای ما پیش‏داوری‏هایی را فراهم می‏آورند كه فهم را ممكن می‏سازند.بنابراین، در بیرون از تاریخ، دیدگاهی (نقطه‏ای) نمی‏تواند وجود داشته باشد كه بتوان به فهم تمام آثار (پدیده‏های) تاریخی راه برد.در عوض، باید به فهم به عنوان «ادغام افق‏ها» ی تاریخی گشوده و دایم تازه شونده نگریست. یورگن هابرماس (jurgen Habermas) و دیگر نمایندگان «نظریه انتقادی‏» نظریه تحریك‏آمیز گادامر را در نیمه دهه 1960 مورد پرسش و تردید قرار دادند.هابرماس با اذعان به اهمیت هرمنوتیك گادامر در فلسفه علوم انسانی، پیوند میان فهم و سنت را مورد حمله قرار داد; زیرا چنین پیوندی گستره‏ای را كه سنت می‏تواند برای آن منبع قدرت نیز باشد، نادیده می‏گیرد; منبع قدرتی كه فرایند ارتباط را تحریف می‏كند و به تامل انتقادی فرا می‏خواند.هابرماس با توسل به الگوی «روان‏كاوی‏» چارچوب رشته «هرمنوتیك عمقی‏» (psychoanalysis) را ترسیم كرد كه با عقیده رهایی سازگار باشد. پل ریكور، (Paul Ricoeur) (1981)بحث میان هرمنوتیك و نظریه انتقادی را مورد ارزیابی مجدد قرار داد.ریكور در مقام فیلسوف هرمنوتیك، كه با نقد سر و كار دارد، كوشید با تاكید مجدد بر مفهوم متن میان دیدگاه‏های گادامر و هابرماس میانجی‏گری كند.متون، برخلاف تجربه متعلق به یك سنت، فاصله یا فاصله‏گذاری را از شرایط اجتماعی، تاریخی و روان‏شناختی خلق خود پیش فرض قرار می‏دهد.تاویل یك متن، كه هم متضمن تبیین ساختاری «معنا» ی آن و هم فرافكندن خلاق «مرجع‏» آن است، امكان ایجاد نسبت انتقادی در برابر جهان و خویشتن را ممكن می‏سازد.ریكور نشان می‏دهد كه چگونه الگوی متن و روش تاویل آن می‏تواند به طرز سودمندی برای مطالعه پدیده‏های گوناگونی هم‏چون استعاره، كنش و ضمیر ناخودآگاه گسترش یابد. آن‏گونه كه از مباحث‏برمی آید، این مسائل كه قرن‏ها تحت عنوان «هرمنوتیك‏» مورد بحث واقع شده، هنوز هم بسیار زنده و مطرح است.نقد و بررسی متون و آثار هنری، مطالعه كنش و نهادها، فلسفه علم و علوم اجتماعی، در تمام این حوزه‏ها، فهم و تاویل به عنوان مسائل اساسی شناخته می‏شود.در حالی كه برخی از فیلسوفان هرمنوتیك معاصر خواهان آن هستند كه تمایز میان علوم طبیعی و علوم انسانی را بدان‏گونه كه اسلافشان در قرن نوزدهم ایجاد كردند، پدید آورند، با این همه، عده زیادی می‏خواهند از خصلت ویژه پژوهش اجتماعی و تاریخی دفاع كنند; زیرا موضوعات عینی (متعلقات) چنین پژوهشی حاصل كار موضوعات ذهنی (افرادی) است كه قادر به كنش و فهمند به گونه‏ای كه معرفت ما از جهان اجتماعی و تاریخی نمی‏تواند آشكارا از موضوعاتی كه آن جهان را پدید می‏آورد جدا باشد. نشانی منبع: The Social Science Encyclopedia, 2nd edition, edited by Adam Kuper & Jessica Kuper (Routledge press,1996),PP.360-361.
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن