واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جاودانه های موذن زاده و شجریان
نگاهی به اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی و ربنای محمدرضا شجریان در گفتگو با سید ابوالحسن مختاباد رمز ماندگاری نغمهها در چیست؟ وچگونه اثری موسیقایی درنهاد جانها مینشیند و تكرار آن یاد آور خاطراتی است و زنده كننده خاطراتی دیگر؟ چه سری در این گونه آثار است كه در تاریخ میمانند و سالها در ذهن و ضمیر آدمیان مینشینند و بر لب به زمزمه در میآیند. از این گونه آثار اگر چه در خاطره موسیقایی ما فراوان است، اما هنگامیكه پای اجماعی ملی به میان آید، تعداد آنها به تفرقه و پراكندگی و تقلیل میگراید و در نهایت از تعداد انگشتان یك دست هم كمتر میشود. شاید این خصلت یك ملودی یا اثری در سطح ملی است كه باید تمامی ذائقهها را د ربرگیرد تا بتوان شمولیت ویژه ای به آن بخشید. ویژگی این نغمهها درا ین است كه تكرار آنها نه تنها اسباب آزردگی خاطر نمیشود، بلكه همانند فولادی است كه با هربار صیقل آبدیده و جلا یافته تر میشودو بیشتر تلالو و درخشندگی مییابد.درحوزه موسیقی مذهبی و آیینی، اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی و نیز ربنای شجریان یا مثنوی افشاری ایشان كه به مثنوی پیچ هم معروف است كه چند دهه ای است، مشام جان ما ایرانیان را در كنار سفره افطار عطر آگین میكند. اذانی در اوج ظرافت و زیبایی استاد موذن زاده اردبیلی اذان معروف خود را سال 1334در استودیوی بزرگ شش، واقع در میدان ارگ (15 خردادكنونی) خواند. آنچنان كه آن زنده یاد در گفت و گویی با ایسنا بیان كرده بود« در یكی از روزها به مهندس محبی مسئول استودیو گفتم، كه میخواهم به یادگار اذانی بگویم.وی گفت كه بهتر است این اذان را پس از افطار بخوانم. اما من دوست داشتم با دهان روزه این اذان را بگویم كه در آواز بیات ترك و گوشه روح الارواح آن را اجرا كردم و در عمل همانی است كه اكنون همگان آن را میشنوند.»آنهایی كه در موسیقی ردیفی ایران دستی چیره دارند میدانند كه بیات ترك از جمله آوازهایی است كه بوی قدمت و كهن بودن از آن میآید، آوازی حماسی كه برخی از ماندگار ترین آوازهای بزرگان موسیقی آوازی ما دراین نغمه خوانده شد، بنا براین انتخاب این آواز از سوی مرحوم موذن زاده اردبیلی، نشانه ای از درك دقیق وی از ساختار و ظرفیتهای آواز بیات ترك دارد، آوازی كه یاد آور غمیسهمگین اما امید بخش و بهجتزا است.تاكیدها و نیز وزانتی كه در ادای تحریرها و گوشههای این آواز نهفته است را د ركمتر دستگاه دیگری میتوان سراغ كرد. یادم نمیرود كه زمانی (سالهای ابتدایی دهه 70 )به اتفاق دوستی به نزد استاد محمد رضا لطفی رفته بودیم و استادنیز ما را به كلاسی فراخواندكه در آن درباره ردیف دستگاهی ایران بحث و گفت وگو میكرد و گوشه ای كه مورد بحث وگفت وگو بود، گوشه شهناز در دستگاه شور بود. جناب لطفی در ضمن اشاره به مقدمه شكوهمندی كه شنهاز شور دارد و ایستها و طمانینه وتانی ای كه باید آوازه خوان در ضمن خواندن این گوشه رعایت كند، از دو كس نام برد كه اولی چه شورهای زنده یاد عارف كه با تنظیم مرحوم روح الله خالقی و صدای بنان در همین گوشه شهناز ساخته شد و سپس مقدمه مرحوم موذن زاده اردبیلی. آقای لطفی هنگامیكه به این جای سخن خود رسید، مقدمه استاد موذن زاده را خواند و نحوه ایست و طمانینهای را كه وی در گوشه روح الارواح به كار گرفت را مثال آوردو گفت همین طمانینه باید در در آمد آوازی– تحریری گوشه شهناز به كار گرفته شود تا حق آن گوشه ادا شود. این گفتهها تاكیدی است بر این نكته كه اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی در اوج ظرافت و زیبایی خوانده شدو پیچیدگیها و ظرایف خاصی در آن به كار رفت كه هر كدام از آنها در نهایت به چنین مقصود واثری منتهی شد. حجم شگفت انگیز صدای مرحوم موذن زاده، به همراه پشتوانه ای كه وی از آموختههایش از ردیف آوازی موسیقی ایرانی داشت،كه در همان گفت وگو هم به این نكته اشاره كرد، ونیز تسلط وتمرین وممارست فراوان به همراه ایمانی كه جانش را در آن لحظه به سیطره خود در آورده بود، همگی دست به دست هم داد تا این اثر شگفت انگیز خلق شود. ربنا؛ اوجی شگفت انگیز همین آشنایی و توجه و البته تمرین و ممارست را در اثر ربنای استاد شجریان هم میتوان ملاحظه كرد.آقای شجریان این اثر را برای درس خوانده بود و نه برای پخش وخود میگوید«من ربنا را برای پخش نخوانده بودم،برای درس(دادن)خواندم و یکی دو نفر از خوانندگان،آن را فرا گرفتند و در استودیو ضبط کردیم. یک روز قبل از ماه رمضان نوار را دادم.بعد دیدم ربنا را با صدای خودم پخش کردند.تلفن زدم و گفتم چرا پخش کردید؟گفتند:تیر از کمان در رفت!»(1). اگر اندكی در نحوه تمرینات و اصولاسلوك هنری- موسیقایی و اخلاقی شجریان در آن دوره دقیق شویم، در مییابیم كه استاد دراین دوره سخت به كار خواندن قرآن سرگرم بود و دستگاههای قرآنی را به شدت كار میكرد و در همین دوره بود كه درمسابقات قرآنی كشور اول شدو حتی چنانكه خود درا ین گفت وگو از استاد عرب تبار ادبیات فارسی وعربی كه قرائت قرآن شجریان را شنیده بود، نقل كرده كه گفته بود« این شجریان را شكار كنید، دنیا را میگیرد»(2) ربنا در اوج شروع میشود و حجم و ظرفیت صدای شجریان هم برای خواندن این اثر نیز در آن دوره دراوج قرار داشت.اوج خوانی در موسیقی ایران یك مزیت به شمار میآید و اگر خواننده ای نتواند تحریرهای اوج را اجرا كند و به اصطلاح اشاره ای به پردههای بالا داشته باشد، در آواز خوانی وی تردید روا داشته میشد..به نظر میرسد ربنای شجریان در نقطههایی چنان اوجی میگیرد كه خواندن آن برای خوانندگان چپ كوك هم بسیار دشوار میشود. اكنون كه غریب به 52 سال از خواندن اذان موذن زاده اردبیلی و بیش از 28 سال از خواندن ربنای شجریان میگذرد، این دو نغمه همچنان دراوج قرار دارند چرا كه به قول شاعر مردم این نغمه را به خاطر سپرده اند و سالها با آن همذات پنداری كرده و میكنند. به قول شاعر : زندگی صحنه ی یكتای هنرمندی ماستهركسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پیوسته بجاستخرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد. 1 – كتاب راز مانا، ص200 نكته جالب توجه این كه آقای شجریان در این گفت و گو نقل میكنند كه سه الی چهار ماه کلاس درس گذاشتندو همه دعاها را خواندند و پسندیده است كه دست اندركاران صداو سیما در آرشیوها بگردند كه اگر از این آثار چیزی ضبط شده است، آن را پخش كنند. 2 - همان ، ص 201منبع: همشهری آنلاین، با تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 519]