واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خبرگزاري فارس: «كيوان هنرمند» با اشاره به اين كه موسيقي در پويانمايي تجربه هيجانانگيزي است، گفت: صدا براي فيلم نقش روح را بازي ميكند و موسيقي در حد لباس براي اثر است. اگر صدا خوب نباشد، فيلم بيروح ميشود و مخاطب از آن فاصله ميگيرد. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، چهارمين نشست تخصصي هفتمين جشنواره بينالمللي پويانمايي تهران، عصر روز چهارشنبه هجدهم اسفند، با موضوع «بررسي نقاط ضعف و قوّت در توليد موسيقي براي آثار پويانمايي در ايران» و سخنراني «كيوان هنرمند» از ساعت 16 در مؤسسه فرهنگي هنري صبا برگزار شد. هنرمند در ابتداي اين نشست به جايِ خالي مديران در اين نشست اشاره كرد و گفت: مديران، تصميمگيرندگان اصلي هستند و بهتر بود در اين جلسه حضور داشتند تا براي اتخاذ راهكارهاي بهتر تصميم بگيرند. وي ادامه داد: «مسأله اول در سينما و پويانمايي امكانات كم و مشكلات زياد است. با اينكه كاملاً حقيقت دارد، امّا الان فرصت آن نيست كه ايران را با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. پويانمايي در ايران زير مجموعهاي از سينما است. سينما هم مشكلات جدّي و عمدهاي دارد. قاعدتاً تمام مشكلات سينما در اين زيرمجموعه نيز وجود دارد و پويانمايي مشكلات خاص خودش را هم دارد. هنرمند اظهار كرد: مشكل جديتر اين است كه مردم عادي، كه مخاطب محسوب ميشوند، در طول سال، دو يا سه فيلم خوب از كارهاي شركتهاي بزرگ را ميبينند كه كيفيت خوبي دارند و آن فيلمها را با فيلمهاي ايراني مقايسه ميكنند. اين موضوع به تنهايي مشكل نيست. مردم حق دارند، مقايسه كنند امّا اين ارزيابي درست نيست. * پويانمايي هيجانانگيزترين شاخه موسيقي براي آهنگساز است هنرمند درباره موسيقي در پويانمايي گفت: من فكر ميكنم موسيقي در پويانمايي تجربه هيجانانگيزي است. درواقع، پويانمايي هيجانانگيزترين شاخهاي است كه آهنگساز ميتواند براي آن موسيقي بسازد. خلاقيت و امكان ظهور ناممكنها در پويانمايي هيجان خاصي بههمراه دارد. وي با بيان اشتباههايي كه در موسيقي پويانمايي اتفاق ميافتد، افزود: اگر كارگردان مسلط نباشد با مشكلات خيلي جدي برخورد ميكند كه اين مشكلات باعث طولاني شدن كار و بيشترشدن هزينهها ميشود و او در لحظات آخر كار به اين فكر ميافتد كه براي فيلمش به صدا و موسيقي هم نياز دارد. در اينجا ما با پروژهاي روبهرو هستيم كه هيچكسي آن را دوست ندارد. كارگردان ميخواهد فقط كار تمام شود. دلِ تهيهكننده هم خيلي پُر است. آنها وقتي به آهنگساز مراجعه ميكنند اولين صحبتشان اين است كه زمان و بودجه ندارند. در اين ميان تكليف آهنگساز چيست؟ او هم از اين كار لذت نميبرد و نتيجه نيز موسيقي خوبي نخواهد بود. * نبايد بعد از مراحل نهايي به فكر موسيقي افتاد هنرمند تأكيد كرد: يكي از بزرگترين مشكلات لحظه ورود آهنگساز به پروژه است. وقتي كه آهنگساز خيلي دير به جريان وارد ميشود، ناخودآگاه مشكلات زيادي بهوجود ميآيد كه نميتواند كار خودش را درست انجام دهد و يا اگر انجام دهد، شانسي است. بهنظر من مهمترين قضيه در توليدات ما اين است. اگر آهنگساز زودتر به كار دعوت شود، در داستان و سير پروژه ميتواند مشورتهاي خوبي ارائه بدهد. هر چهقدر كه آهنگساز زودتر وارد شود، بيشتر كار خواهد كرد و ميتواند با ايدههاي جديدتر و شيوه كار دقيقتر، موسيقي را پيش ببرد. حُسن آن نيز متوجه كليت كار است. نبايد بعد از اتمام پروژه و در مراحل نهايي به فكر صدا و موسيقي افتاد. اين آهنگساز گفت: بهترين مرحله براي موسيقي، زمان نگارش فيلمنامه است. دراين حالت جداي اينكه آهنگساز ميتواند مشورتهاي خوبي در نگارش فيلمنامه بدهد، در طي كار نيز كارگردان متوجه ميشود كه آيا اين آهنگساز، آهنگساز او هست يا نيست؟ و فرصت كافي براي تغيير آهنگساز وجود دارد. هنرمند ادامه داد: مرحله دوم، زماني است كه فيلمنامه تكميل شده است و كارگردان ميخواهد عوامل مختلف فيلم را تعيين كند. مرحله سوم، مرحلهاي نيمهمنطقي است و آهنگساز در زمان تدوين به كار دعوت ميشود. مرحله نهايي، وقتي است كه تدوين هم تمام شده و فقط صداگذاري و موسيقي اثر باقي مانده است. زمان بسيار كوتاهي در اختيار صداگذار و آهنگساز ميگذارند و توقع كار خوب هم دارند. با يك پيشبيني دودوتا، چهارتا مشخص است كه كيفيت كار تا چهاندازه پايين ميآيد. هنرمند افزود: مسأله دوم كه در تعيين كيفيت موسيقي مؤثر است نوع قرارداد با آهنگساز است. روش اشتباه اين است كه كارگردان به آهنگساز ميگويد من اينقدر پول دارم و در برابرش اينقدر آهنگ ميخواهم. درحاليكه بهتر است كارگردان درصدهايي از اين مبلغ را براي نوازنده درنظر بگيرد و براي ضبطهاي پرزحمت نيز بايد درصدي به مبلغ قرارداد، اضافه كند. اين نوع تقسيمبندي بودجه، مشوقي براي آهنگساز است. در اينجا مبلغ مهم نيست بلكه نوع كار اهميت دارد. رعايت اين موارد، كيفيت كار را افزايش ميدهد و درنهايت، كارگردان راضي ميشود و هم آهنگساز لذت ميبرد و هم خروجي آن بهتر خواهد بود. وي تصريح كرد: مديريت اشتباه در زمانبندي كار يكي از اشتباههاي كارگردانها و تهيهكنندهها است. آنها تصور ميكنند هر چقدر كساني كه در موسيقي نقش دارند كمتر باشند، هزينهها پايينتر ميآيد و كار سريعتر پيش ميرود. در ادامه اين بحث، هنرمند به تفاوتهاي موسيقي ديجيتال و اجراي موسيقي با نوازنده اشاره كرد و با پخش نمونه موسيقيهاي مرتبط، گفت: استفاده منطقي از نمونهبرداريهاي رايانهاي موسيقي (sample) پسنديده است. در بسياري از پروژههاي خيلي موفق نيز از سمپلها استفاده شده، اما خيلي درست و دقيق. آنقدر هوشمندانه كه تشخيص آن بياندازه دشوار است. امّا با اينكه سمپلهاي خوبي داريم، اين موسيقي حس و حال موسيقي يك نوازنده خوب را ندارد و بهتر است براي صداهاي اصلي از موسيقي با ساز استفاده شود. بهنظر من استفاده از سمپل براي صداهاي اصلي يكجور خودكشي است. وي با طرح اين پرسش كه چرا از سمپلها استفاده ميكنيم؟ در پاسخ، مساله مالي و كمبود زمان را بهعنوان دلايل اصلي مطرح كرد و گفت: كاش مديران در اين جلسه حضور داشتند و درباره اين موضوع صحبت ميكرديم. براي اينكه اگر بين توليدكنندههاي پويانمايي در ايران مثل كانون پرورش فكري، مؤسسه صبا، مركز گسترش سينماي تجربي و ... هماهنگي وجود داشته باشد آنها ميتوانند براي موسيقي پروژههاي مختلف، با همديگر مشاركت كنند. هيچ امكان عجيب و غريبي نياز نيست و تنها يك مديريت ساده لازم است. براي نمونه، ما پنچ پروژه داريم كه بايد براي موسيقي آنها فلوت نواخته شود. هر پروژه مدت زماني دارد بهقدر 5 ثانيه و دستمزد نوازنده براي يك اجراي فلوت در يك پروژه با پنج پروژه تفاوت زيادي ندارد و اگر اين كار همزمان صورت بگيرد، هزينه بين پنج پروژه تقسيم خواهد شد. * عدمهماهنگي صداگذار و آهنگساز معضل بزرگ موسيقي پويانمايي هنرمند در پايان از عدمهماهنگي صداگذار و آهنگساز بهعنوان معضل بزرگ در موسيقي پويانمايي در ايران ياد كرد و گفت: هر دو اين قشر خيلي دير به كار دعوت ميشوند و در مشكلات يكديگر شريك هستند و همديگر را بهخوبي درك ميكنند. از اين رو كارگردان بايد شرايطي را فراهم كند تا اين دو با هم كار كنند و تبادل اطلاعات داشته باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]