تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را براى بزرگداشت خداوند زيبا بنويسد، خداوند او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806958727




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دلتنگ ‌براي ‌كانون


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: با اجراي برنامه «نردبان» او را شناختيم. در سريال‌هاي متعددي ايفاي نقش كرد اما آنگونه كه در «رستگاران» ديده شد، در سريال‌هاي ديگر به چشم نيامد «محسن» شخصيتي بود كه شايد نسبت به شخصيت‌هاي ديگر داستان كمتر بازي داشت اما همان مقدار كه وارد قاب تصوير مي‌شد، دلهره و نگراني را براي خواهرش «پونه» و بيننده به ارمغان مي‌آورد. «عباس غزالي» ايفاگر نقش «محسن» يكي از هنرجويان كانون فرهنگي تربيتي حر است. به گفته خودش تنها محلي كه توانست او را با بازيگري و دنياي هنر آشنا كند، كانون حر بود. مركزفرهنگي قديمي در منطقه ما، حاشيه ميدان راه‌آهن. «از كودكي علاقه‌مند به بازيگري بودم و اين علاقه‌ام را با تقليد از برخي هنرمندان مانند مرحوم «منوچهر نوذري» در مسابقه هفته يا شخصيت «آقا تقي» در سريال «آينه عبرت» نشان مي‌دادم. نمي‌دانستم كه بازيگري خلق شخصيت است. شخصيتي كه ممكن است حتي وجود خارجي هم نداشته باشد. در خانواده و اقوام و آشنايان هيچ فردي را نداشتم كه مرا راهنمايي كند. علاقه‌ام به بازيگري روز به روز بيشتر شد تا در مدرسه شهيد كدخدايي كه دوره راهنمايي را آنجا گذراندم، اطلاعيه گروه تئاتر مدرسه نظرم را جلب كرد. روز موعود حدود 70 يا 80 نفر به نمازخانه آمدند و مربي تئاتر كه بعدها متوجه شدم او از مربيان كانون حر است مشغول تست گرفتن از بچه‌ها شد. از ميان اين گروه 30 نفر انتخاب شدند و من نيز جزو آنها بودم. بعد از چند روز تست ديگري از علاقه‌مندان گرفته شد كه خوشبختانه در ليست 15 نفره كاراكترهاي نمايش «مقصران بي‌گناه » بودم. تمرين‌ها آغاز شد و خوشحال از اين كه توانستم در گروه نمايش حاضر شوم. از همان كودكي يك حس عجيبي در وجودم بود كه هنوز هم با من است و آن هم تمركز فوق‌العاده روي كار است. وقتي روي سن يا جلوي دوربين هستم، غرق در ايفاي نقشم و اصلاً متوجه اطراف يا تماشاچي نيستم. » بازي در نمايش مدرسه، عباس غزالي را به رقابت‌هاي استاني و بعد كشوري رساند و توانست در رقابت‌هاي كشوري موفق به كسب رتبه اول در بازيگري شود. بازي نوجوان 12ساله مدرسه راهنمايي كدخدايي مورد پسند داوران جشنواره قرار گرفت. يكي از داوران، «سيد جواد‌هاشمي» مسئول هنري كانون حر بود كه او را تشويق به حضور در كلاس‌هاي بازيگري كانون حر كرد. شاگرد كلاس اول راهنمايي از اين پيشنهاد در پوست خود نمي‌گنجيد. پسربچه شيطان مدرسه كه شايد ديوار راست را بالا مي‌رفت، حالا ديگر براي تعطيلي مدرسه لحظه‌شماري مي‌كرد تا خود را به خانه برساند و پس از صرف ناهار، راهي ميدان راه‌آهن شود: «تا آن زمان بارها از ميدان راه‌آهن به همراه خانواده گذر كردم اما هيچگاه متوجه كانون فرهنگي تربيتي حر نشدم. زماني كه با اين كانون آشنا شدم، از ساعت 3 سركلاس مي‌رفتم تا 7 بعدازظهر و پس از آن هم از زمين فوتبال استفاده مي‌كردم و ساعت 8 يا 9 به خانه برمي‌گشتم.» غزالي در خانواده‌اي رشد كرده كه خوشحالي و موفقيت برايشان با اهميت بوده و خانواده مانع حضورش در كانون نبوده است: «خانواده‌ام به خصوص مادر از خوشحالي‌ام خرسند بود و در مورد من به يك اعتماد رسيده بود و مانع فعاليت‌هاي هنري‌ام نمي‌شد. اگر جز اين بود، شايد سرنوشتم كاملاً متفاوت مي‌شد. مادرقوت قلبم بود و در همه جاي زندگي، لطف خداوند شامل حالم شد. » او خاطرات كودكي را به خوبي به ياد مي‌آورد و حضور در خيابان آذربايجان يكي از خاطرات شيرين كودكي‌اش است: «چون از شهر ري به منطقه 11 آمديم، در كودكي برايم اين منطقه بالاي شهر محسوب مي‌شد. كلاس چهارم دبستان را در مدرسه امام سجاد¨ع© تقاطع كارگر ـ جمهوري ثبت‌نام كردم و برادر بزرگ‌ترم در دبيرستان اسدآبادي ثبت‌نام شد. هفته اول مدرسه، هنوز خانه ما در خيابان آذربايجان بالاي ميدان پاستور آماده نبود و من و برادرم مجبور بوديم مسافت طولاني را طي كنيم. روز اول به همراه مادر و پدر به مدرسه آمدم. حضور در دبستان امام سجاد¨ع© برايم بسيار خوشايند بود. شايد يكي از دلايلش پول توجيبي‌ام بود كه افزايش يافت و از روزي 5 تومان به 50 تومان رسيد، من مي‌توانستم پفك و پيراشكي را به دلخواه و هر تعدادي كه خواستم تهيه كنم و مجبور نبودم براي تهيه ورقه امتحاني، از خوراكي‌هاي مورد علاقه‌ام صرفنظر كنم.» غزالي از محله خاطرات بسياري دارد و معتقد است حضور در منطقه 11 يكي از شانس‌هاي زندگي‌اش بوده زيرا با كانون حر و فعاليت‌هاي هنري آشنا شد و توانست در مسير علايق‌اش گام بردارد. شيطنت‌هاي دوران نوجواني در مدرسه راهنمايي كدخدايي به قدري بود كه باعث شد 2 بار آسيب جدي ببيند: «در حياط مدرسه گانيه و قلعه زياد بازي مي‌كرديم. هنگام بازي گانيه وقتي يكي از افراد تيم مقابل را در گوشه‌اي از حياط محبوس كردم، همشاگردي‌ام فرار كرد و من محكم به ديوار آجري مدرسه برخورد كردم. صورتم غرق خون شد و تا مدتي همه تصاوير را به قول سينمايي‌ها اسلو¨آرام© مي‌ديدم.. با مربي پرورشي‌ام آقاي اصفهاني به درمانگاه رفتيم و سرم بخيه خورد. از آن پس آرام‌تر شدم. پس از پايان دوره راهنمايي، زمان دريافت كارنامه از مدير مدرسه، آقاي قلنجي به شوخي از من خواست تا ديگر به مدرسه نروم، » علاقه به ورزش فوتبال او كانون حر را در شناسايي و پرورش استعدادش بسيار مؤثر مي‌داند و معتقد است: «من هيچ اطلاعي از كلاس‌هاي بازيگري نداشتم. كانون حر براي نوجواني با علاقه و پشتكار من بسيار مناسب بود. سيد جواد‌هاشمي استعداد مرا كشف كرد و مرا به اين كانون راهنمايي كرد. بعدها در كلاس‌هاي خودش شركت كردم و بسيار آموختم و موفق شدم سال‌ها در نمايش «يتيمان كوفه» او را همراهي كنم. مزيت ديگر كانون حر، وابسته بودن آن به آموزش و پرورش بود و همين امر اعتماد خانواده‌ها را جلب مي‌كرد. در آن روزگار كه هيچ اطلاعي از بازيگري نداشتم، اگر با كانون حر آشنا نمي‌شدم شايد سرنوشتم جور ديگري رقم مي‌خورد. كانون براي حضور من و بسياري از هنرجويان مناسب بود. علاوه بر آموزش و تمرين، فضاي ورزشي برايم بسيار دلچسب بود. در نوجواني علاقه بسياري به فوتبال داشتم. علاقه به حدي بود كه روي آسفالت خيابان برگردان مي‌زدم و اين نيازم نيز در كانون با حضور در زمين چمن و بازي با دوستان پاسخ گفته مي‌شد. اما الان كه به آموزش‌هاي آن زمان نگاه مي‌كنم، مي‌بينم در زمان‌هايي به تكرار افتاده بوديم. جز چند مربي، از حضور مربي‌هاي متخصص ديگر محروم بوديم و تنها از كلاس‌هاي چند نفر بهره مي‌برديم. به شخصه كانون حر را تا پايان دوره دبيرستان ترك نكردم. با اينكه منزل ما ازخيابان آذربايجان به بهارستان منتقل شد اما به خاطر حضور در كانون، دوره دبيرستانم را در مدرسه پاسداران اسلام گذراندم و در آنجا نيز فعاليت داشتم. اما شايد در سال‌هاي آخر، بيشتر از فضاي كانون و سالن تمرين استفاده مي‌كرديم و به دانش و اطلاعات مان در زمينه بازيگري چيزي اضافه نشد.» او معتقد است: «كانون‌ها چون زير نظر آموزش و پرورش يا شهرداري اداره مي‌شوند، براي خانواده‌ها مورد اعتماد هستند و بايد در هر منطقه احداث شوند تا كودكان و نوجوانان مستعد، استعدادهايشان شكوفا شود. از سوي ديگر كانون‌ها بايد مربيان متخصص و كارآمد در اختيار بگيرند تا به تكرار نيفتند و افراد به صورت حرفه‌اي كلاس‌ها را دنبال كنند. ممكن است هزينه حضور استادهاي متخصص زياد باشد، اما بايد نهادها اين مبالغ را تأمين كنند تا افراد از محضر اين اساتيد بهره‌مند شوند.» ترديد در انتخاب غزالي استعداد خوبي در زمينه فوتبال داشت و ميان انتخاب بين بازيگري و فوتبال مردد بود و در نهايت بازيگري را انتخاب كرد: «هميشه بعد يا قبل از كلاسم فوتبال بازي مي‌كردم. اگر بازيگر نمي‌شدم، حتماً كاپيتان تيم ملي بودم، هنوز هم به فوتبال علاقه‌مندم و وقتي مشغول كار نيستم، حتماً با دوستان و اقوام فوتبال بازي مي‌كنم.» حضور مستمر او در محله باعث شد تا محمد درمنش او را براي بازي در سريالش انتخاب كند: «براي حضور در سريال «انتظار سرخ» انتخاب شدم و بايد در كنار بازيگراني چون مهدي فقيه، جهانگير الماسي و شراره يوسف‌نيا بازي مي‌كردم. كار در تهران و كاشان تصويربرداري شد. كار سختي بود. اولين حضورم در كنار بازيگران مطرح تلويزيون بود اما احساس مي‌كردم در اين رشته مي‌توانم پيشرفت كنم و موفق شوم. تمام سختي‌ها را به جان خريدم.» غزالي از بازيگراني است كه سرصحنه با اولين يا دومين برداشت، كارش ضبط مي‌شود اما در اين باره اعتقادي به برداشت كم ندارد: «متأسفانه ذهنيت اشتباهي در ميان علاقه‌مندان به بازي و حتي بازيگران وجود دارد و آن هم برداشت كم است. به عقيده من برداشت‌هاي مختلف باعث مي‌شود تا بازيگر با هر برداشت زواياي ديگري از شخصيت را به نمايش بگذارد. اما اين فرهنگ غلط وجود دارد و در سريال اخيرم «رستگاران » با يك برداشت آقاي مقدم راضي بود كه در برخي از صحنه‌ها از او خواهش مي‌كردم تا برداشت ديگري هم داشته باشند تا من بتوانم بيشتر و بهتر ابعاد دروني «محسن» را به نمايش بگذارم.» وي پس از تحصيل در رشته ادبيات و علوم انساني، موفق به اخذ مدرك ديپلم شد و براي حضور در دانشگاه در رشته هنر، در دوران پيش دانشگاهي رشته هنر را برگزيد اما نتوانست در دانشگاه ادامه تحصيل دهد و به صورت حرفه‌اي بازيگري در سريال‌ها و فيلم‌ها را دنبال كرد: «معتقدم بايد تجربه را با دانش تئوري براي ايفاي بهتر نقش توام كرد اما به دليل بازي در سريال‌ها و فيلم‌هاي متعدد نتوانستم در دانشگاه تحصيل كنم. كتاب‌هاي متعددي در زمينه بازيگري را مطالعه مي‌كنم تا از دانش روز عقب نمانم.» غزالي همزمان با فعاليت‌هاي تصويري، بازي در نمايش‌هاي متعدد را تجربه كرده است: «كارهاي نمايشي بسياري در سالن‌هاي مختلف داشتم. در دوران راهنمايي در رقابت كانون‌ها با بازي در نمايش «خنجر» توانستم مقام اول بازيگري را كسب كنم. جشنواره تئاتر دفاع مقدس با نمايش «زير باران آهني» موفق به كسب رتبه اول بازيگري شدم.» وقتي قرار است خاطره خوشي از كارهايش در كانون حر را به خاطر بياورد، خاطرات خوش بازي در نقش قاضي در نمايش «مقصران بي‌گناه» را به ياد مي‌آورد و هنوز برايش بازي در آن نمايش دلچسب و زيبا است: «در آن دوران با هيچ تكنيكي آشنا نبودم و تنها زير نظر مربي تئاتر كار مي‌كردم اما هنوز بازي دراولين نمايش صحنه‌اي‌ام برايم خاطره انگيز و دلچسب است. هميشه به اين فكر مي‌كنم كه اگر در محله ديگري زندگي مي‌كردم چگونه استعدادم در زمينه بازيگري را مي‌شناختم و زمينه رشد آن فراهم مي‌شد. حضور در محله آذربايجان و منطقه 11 نقطه عطفي در زندگي من بود زيرا توانستم با كانون حر آشنا شوم و سرنوشتم اين گونه رقم بخورد. اما معتقدم اطلاع‌رساني كانون‌ها و كلاس‌هاي متعدد آنها در سطح مدارس حتي خارج از منطقه بسيار اندك است. من تا قبل از حضور در تئاتر مدرسه و پيشنهاد جواد‌هاشمي هيچ اطلاعي از كانون حر نداشتم. در حالي كه فعاليت‌هاي كانون‌ها بايد در سطح مدارس تبليغ و اطلاع‌رساني شود تا افراد مستعد جذب كانون شوند.» موهايم را تراشيدم ايفاي نقش «محسن» جواني كه ما تنها او را در شرايطي خاص دنبال مي‌كرديم، برايش با اهميت بود. براي بازي در اين نقش از بازي درسريال «شب هزار و يكم» و تله فيلم منصرف شد: «قبل از آنكه فيلمنامه به صورت كامل نوشته شود، سعيد نعمت‌اله نويسنده رستگاران از شخصيت محسن برايم گفت. بدون آن كه بدانم اين نقش به من سپرده خواهد شد، به محسن فكر مي‌كردم و اتودهايي براي رفتارش مي‌زدم. تا زماني كه آقاي مقدم مرا براي بازي در نقش انتخاب كرد.» بزرگ‌ترين تفريح «عباس غزالي» ديدن فيلم و حضور در باشگاه است: «زماني كه مشغول كار نباشم، بزرگ‌ترين تفريحم ديدن فيلم و حضور در باشگاه است و بازي فوتبال با دوستان و رفقا.» غزالي در حال حاضر مشغول بازي در تله فيلم «آخريش مي‌تونه باشه» است و پيشنهاد بازي در تله فيلم‌ها و يك فيلم سينمايي را نيز در برنامه كاري خود دارد. منبع:همشهری




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن