واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایسکانیوز: ماه آذر برای اهالی فرهنگ و هنر ماه متفاوتی است ماهی است که غم و شادی را توامان به همراه دارد، سومین ماه اذر یاد آور غروب دو تن از ماندگاران تاریخ سینما و تلویزیون ایران زمین است، علی حاتمی و منوچهر نوذری. دو سال قبل در 16 آذر سال 1384 منوچهر نوذری پدر مجریان تلویزیون ایران پس از دو ماه مبارزه با بیماری به دلیل عوارض قلبی، کلیوی و دیابت در بیمارستان مدرس تهران و در سن 69 سالگی دار فانی را وداع گفت. نوذری 10 اردیبهشت 1315 در قزوین به دنیا آمد ، پدرش حسابدار و نقاش قالی و اهل کاشان بود. وی بیش از 53 سال در عرصههای هنر ایران فعال بود و از بنیانگذاران صنعت دوبله در ایران به شمار می رفت. وی فعالیت هنری را سال 1332به عنوان دوبلور در رادیو آغاز کرد. مرحوم نوذری سینمای حرفه ای را سال 1341 با بازی در فیلم «لاله آتشین» به کارگردانی محمود نوذری و هوشنگ لطیف پور آغاز کرد و با ساخت فیلم «ایوالله» نخستین تجربه اش در کارگردانی را مقابل دوربین برد. در سال 1347 در شبکه ی BBC یک دوره ی شش ماهه را گذراند و در سال بعد استودیو دوبلاژ تندیس را تأسیس کرد. نوذری در دهه 1350 با مهاجرت به مصر فیلم «الو من گربه هستم» را ساخت. تا سال 1356 در مصر بود، سپس مدت چهار ماه و نیم به سوریه و پنج ماه نیز به اردن رفت و از آنجا به ایران بازگشت. فعالیت مجدد در رادیو را از اسفند 1366 با فعالیت در برنامه ی صبح جمعه با شما و راه شب شروع کرد. برنامههای صبح جمعه با شما و مسابقه هفته او سالها از پر طرفدارترین کارهای تلویزیون و رادیو به شمار رفت. مرحوم نوذری اولین کسی بود که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفت و خطاب به تماشاگران جعبه جادویی گفت تصویر من را در جعبهای که میبینید نامش تلویزیون است و به همین دلیل از وی به عنوان پدر مجریان تلویزیون ایران نام می برند. برای تمام هم نسلان من نام منوچهر نوذری یاد اور کهن خاطره ای دوست داشتی است از دوران کودکی و نوجوانی، دورانی که شب های جمعه مینشستیم و با همهی اعضای خانواده مسابقهی هفته میدیدم: مسابقهای بس دوستداشتنی برای من - و به گمانام یکی از معدود مسابقههایی که واقعا خوب بود. هنوز آن جمله های معروف نوذری از یاد ما نرفته است جمله ای که هر وقت شرکت کننده ای جواب سوالی را نمی توانست دقیق بدهد می گفت: "همونی که درفیلم گفت را بگو". و این جمله تا سال ها تکیه کلام مردم بود و هست. خاطرهی ماندگار دیگری که نوذری از خود به جای گذاشته ، برنامهی صبح جمعه با شما بود. جمعه صبحها تنها زمانی بود که رادیوی خانه ها روشن بود و همه دوست داشتند آن برنامهی رادیویی را تا آخرین لحظهاش بشنوند تا شاد و شادتر شوند. 17 ساله بود که کار دوبله را شروع کرد، استاد لطیف پوردوست برادر مرحومش محمود نوذری اولین کسی بود که استعداد وی را در دوبل کشف کرد و نوذری را برای کار به پیش خودش برد. اولین فیلمی که صحبت کرد دختر نمکزار محصول ایتالیا بود. همزمان با دوبله، وارد رادیو شد و اجرای برنامهها را از جمله داستان شب به عهده داشت. 21 سالش بود که با شروع کار تلویزیون در ایران و آن موقع که هنوز کسی نمیدانست تلویزیون چی است به همراه مرحوم تابش، متوجه و مرحوم مبشر شب در تلویزیون ظاهر شد و به مردم گفت که تلویزیون چه هست. وی تعدادی نمایش نیز مانند توی این دیونه خونه چه خبره؟، تو این خونه چه خبره به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر اجرا کرده است. نوذری سه فیلم بلند را به عنوان نویسنده و کارگردان در کارنامه دارد: ایوالله(1350)، خیلی هم ممنون(1351) و خیالاتی(1353). غیر از این در شماری از فیلمهای قبل و بعد از انقلاب بازی کرد که آخرین آنها چند میگیری گریه کنی؟ اکران شد . علاوه بر کارگردانی و بازیگری، فعالیتهای سینمایی دیگری از جمله تدوین، صدابرداری و نوازندگی موسیقی هم در کارنامه این نمایشگر فقید دیده میشود. نوذری در دوبله هم بسیار فعال بود و خاطره دوبلههای دنی کی و خصوصا جک لمون با صدای او از یادها نخواهد رفت. بینندگان تلویزیون هم نوذری را با اجرای عالی برنامه مسابقه هفته و سریالهای کوچه اقاقیا و باجناقها به یاد میآورند. 16 آذر سالمرگ کسی است که در طی 53 سال صدا و چهراه اش جزو جدایی ناپذیری از زندگی مردم شده بود گویی اینکه این اواخر با بیماری دست و پنجه نرم می کرد و حتی به دلیل کم توجهی بسیار از دست مسولان دلگیر بود. روحش شاد و نامش گرامی باد که لبخند را بر لبان مردم می نشاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]