واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم:ساخت فيلم در ژانر سينماي کمدي همواره با فراز و فرودهاي بسياري روبه رو بوده است؟ اين فراز و فرودها هم از سوي مخاطب و هم از جانب بدنه توليد سينماي ايران حائز اهميت بوده و هست. چرا که تجربه اکران اين گونه فيلمها نشان داده که عموم مردم از فيلمهاي با رنگ مايه هاي کمدي استقبال مي کنند. در واقع نوع زندگي ماشيني امروز و قرار گرفتن در روزمرگي ، مخاطب را نه تنها مايل بلکه در برخي موارد مجبور مي کند تا براي ساعتي خنديدن راهي سينما شود و به تماشاي فيلمي بنشيند که شايد از جهت کيفيت در محتوا و ساختار، حرفي براي گفتن نداشته باشد. بنابراين ، اين نوع سينما پتانسيل هاي بسياري براي کار و عرضه در ميان مردم که معمولا توده اي چند ميليوني هستند، دارد. اما برآيند کلي از ساخت اين گونه فيلمها در بسياري موارد نشان دهنده ضعف کارگردان در مديريت و ساختمان فيلم هم از جهت محتوا و هم از جهت ساختار است. اما اين را که چرا سينماي کمدي با وجود استقبال عمومي با سطح کيفي پاييني ارائه مي شود، بايد از زبان سينماگران جويا شد... تهمينه ميلاني فيلمساز درباره ساخت فيلم در ژانر سينماي کمدي مي گويد: خنداندن مردم کار ساده اي نيست چرا که مردم به هر مساله اي با هر عنواني براحتي نمي خندند، البته اين موضوع جاي خوشحالي دارد. به نظر من دوران خنديدن به خوش مزگي هاي پيش پا افتاده ، شوخي با لهجه و يا زمين خوردن کاراکتر که جزو کليشه هاي رايج سينماي کمدي بوده و دوران موفقي را هم پشت سر گذاشته ديگر قابل استفاده براي خنداندن مردم نيست ؛ به همين دليل بايد از موقعيت هاي طنزآلود که برگرفته از زندگي اجتماعي و فرهنگي مردم است ، استفاده کرد. فرهاد توحيدي ، فيلمنامه نويس ، ساخت فيلم کمدي را سليقه اي مي داند و عنوان مي کند: در ابتدا بايد بگويم که مايلم از سينماي طنز به جاي واژه کمدي استفاده کنم چون سينماي طنز، کمدي را هم شامل مي شود. برهمين اساس معتقدم که به تعداد دست اندرکاران سينما؛ از فيلمنامه نويس و کارگردان گرفته تا بازيگر و تهيه کننده همگي نظرهاي متفاوت وجود دارد و نمي توان بسادگي براي اين نوع سينما و ميزان علاقه مردم نسخه پيچيد. اين موضوع هم خاص سينماي طنز نيست بلکه در ژانرهاي مختلف سينماي ايران اين سليقه و يا حتي اعمال نظر وجود دارد و به نظر من سينماگران در سطوح مختلف از تمام ظرفيت گونه هاي سينمايي بويژه ژانر سينماي طنز استفاده لازم و بجايي را نمي کنند. مضمون سينماي کمدي بايد اصلاح شود ابراهيم وحيدزاده که او را به عنوان فيلمساز فيلمهاي کمدي مي شناسيم ، درباره کيفيت ساخت فيلمهاي کمدي و ميزان پذيرش آن از سوي مخاطب ، به کيفيت فيلمنامه اشاره مي کند و مي گويد: اين که مردم فيلمي را دوست دارند و با ديدن آن سرشوق مي آيند و ديگران را تشويق به تماشا مي کنند، تنها خاص سينماي طنز نيست ، بلکه فيلمهاي تراژيک در گونه هاي مختلف اجتماعي ، پليسي يا حتي سينماي وحشت را نيز دربرمي گيرد؛ بنابراين ايراد بيشتر از آن که متوجه ساختار باشد به مضمون و محتوا برمي گردد. به اين معني که ممکن است يک فيلم علي رغم ساختار و کارگرداني ضعيف به لحاظ مضمون جذاب و ديدني باشد، در نتيجه مخاطب ساختار نامناسب را فراموش کرده و داستان را دنبال مي کند؛ بنابراين آنچه فيلم را داراي ارزش مي کند و ساختار و کيفيت فيلم را بالا مي برد، مضمون است. اگر مضمون ساده و پيش پا افتاده باشد با يک ساختار خوب قابل ديدن مي شود. کمااين که يک مضمون با چند سليقه و ساختار متفاوت ساخته مي شود اما در نهايت يکي از آنها خوب و ديدني مي شود و اين مساله بستگي به بضاعت کارگردان و تيم سازنده اش دارد. ميلاني که فيلم کمدي «ديگه چه خبر» را در پرونده کاري خود دارد به ساخت فيلمهاي فرهنگي در ژانر سينماي کمدي اشاره مي کند و مي گويد: همان طور که گفتم بخشي از سينماي طنز به کليشه هاي رايج در اين ژانر تعلق دارد؛ اما اين کليشه ها در فيلم فرهنگي که در عين حال خنده دار هم هست ، متفاوت است. به اين معني که اگر کارگرداني بخواهد فيلمي فرهنگي و طنزگونه بسازد و از هيچ يک از شوخي هاي کليشه اي هم استفاده نکند قدم به حيطه سختي از کار گذاشته است ؛ بنابراين ساخت فيلمي فرهنگي در ژانر سينماي کمدي دشوار است. سينماي طنز دچار رکود شده است توحيدي در توضيح موانع ساختاري براي عرضه يک فيلم با کيفيت مي گويد: طنز زماني شکل مي گيرد که نويسنده روي يک ناهنجار اجتماعي مطالعه مي کند و بر جنبه هاي طنز آن انگشت مي گذارد و بايد بدانيم اين ناهنجار اخلاقي به کدام حوزه ارباب قدرت مربوط مي شود؛ منطقا طنز جايي کاربرد پيدا مي کند که مسائل مهم مردمي را مطرح مي کند. اما متاسفانه زماني که فيلمنامه نويس روي هر عنواني دست مي گذارد، با سوء تفاهمي روبه رو مي شود؛ در واقع کساني که در حوزه سينما بويژه در حال و هواي طنز کار مي کنند و دست و بالشان براي انتخاب موضوع بسته است که مبادا شخص يا ارکاني دچار سوء تفاهم شوند، در نتيجه فيلمنامه نويس با هر عنواني شوخي نمي کند يا وقتي درباره مساله اي طنز مي سازد، بلافاصله سوئتفاهم و اختلاف نظر شکل مي گيرد و از کار کردن پشيمان مي شود، به همين دليل سينماي طنز در ايران با رکود و رخوت روبه رو شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]