محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828791948
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - حسین معززینیا دراین چند سال اخیر، هر وقت پیش آمده یاد سید مرتضی آوینی بیفتم و خاطرهای از او را در ذهنم مرور کنم، همزمان به یاد آنتوان دو سنت اگزوپری هم افتادهام. درست نمیدانم چرا. تا به حال خودم را مقید نکردهام به این که بگردم و دلیل این اتفاق را پیدا کنم؛ ذهنم بهاین همراهی عادت کرده و تلاش نکردهام مانعی برای این تصور ایجاد کنم. شاید بهاین دلیل که همیشهاین مقایسه را موجه دانستهام، بی آن که سعی کنم تا دلایل منطقیاش را پیدا کنم و برای خودم توضیح دهم اما حالا که نوشتن این یادداشت را شروع کردهام و دوبارهاین وضعیت ذهنی برایم شکل گرفته، دارم دنبال شباهتهای قابل توضیح این دو نفر میگردم. شاید نقلقولهای متعدد و منحصر به فرد آوینی از شازده کوچولو در مقالات متفاوتش باعث شده که این تقارن در ذهنم شکل بگیرد؛ خصوصاً که آن وقتها رو به رو شدن بااین نقلقولها باعث شد که رجوع دوبارهای به کتاب جادویی اگزوپری داشته باشم و جنبههای جدیدی در آن پیدا کنم. یا شاید تعبیرهای مشابهی که در نوشتههای این دو وجود دارد، آنها را به هم نزدیک کرده؛ هر دو مهمترین گمشده عالم امروز را «راز» میدانند و در پس هر واقعه، رازی را جستوجو میکنند و دریافتهاند «چیزی که بیابان را زیبا میکند چاه آبی است که در گوشهای از آن پنهان است.» هر دو اعتقاد دارند «آن چه اصل است از دیده پنهان است» و بنابراین به باطن عالم توجه دارند و حتی وقایع جغرافیایی و سیاسی را هم براین مبنا تفسیر میکنند. شاید هم تنهایی و سلوک انفرادیشان، این تشابه را در ذهن من به وجود آورده؛ اگزوپری در تمام سالهای جنگ دوم، سوار بر هواپیمای کوچکش به مأموریت میرفت اما ذهن شاعرانهاش در طولاین مأموریتهای جنگی، زمینه نوشته شدن کتابهایی از قبیل زمین انسانها، خلبان جنگ و پرواز شبانه را فراهم میکرد. او سوار بر هواپیمای کوچکش و در حال انجام مأموریتی جنگی، از آن ارتفاع به چراغهای کوچک خانههای آدمیان پراکنده بر روی سیاره زمین خیره میشد و سعی میکرد تخمین بزند که هر کس در زیر این سقفها و در کنار چراغها به چه فکر میکند و به چه کاری مشغول است و با تشبیه این چراغها به آتشهایی در پهنه دشت، مینوشت: «هر یک از آنها دراین دریای ظلمت بر معجزه جانی آگاه دلالت میکند.» و سید مرتضی آوینی در طول هشت سال جنگ، شبانهروز در اتاق کوچکش، پشت میز مونتاژش نشست و به ندرت چیزی خورد یا به خواب رفت و مدام به تصاویری که از جبههها برایش میآوردند خیره شد تا آدمهای این جنگ را بشناسد و راز این جنگ و باطن آن را از درون این تصاویر بیرون بکشد و نریشنهای شاعرانه بنویسد و با همراهی صدا و لحن خودش، ترکیبی بسازد که باطن رازآمیز این جنگ را به دیگران بشناساند. او سالها دراین اتاق ماند و سلوکی شخصی را تجربه کرد و در نهایت، هر دو از همین مسیر، زندگیشان را به پایان رساندند؛ اگزوپری در چهل و چهار سالگی سوار بر هواپیمایش شد و به آسمان رفت و بازنگشت. به همراه هواپیمایش ناپدید شد و انگار آگاهانه و ارادی، سرنوشتی همچون شازده کوچولو (قهرمان مهمترین اثرش) برای خود رقم زد و آوینی در چهل و شش سالگی، به دنبال یافتن همان رازی که در جبههها جستوجو میکرد، به درون همان تصاویری رفت که سالها به آنها خیره شده بود و در میان رملهای فکه گم شد و انگار آگاهانه و ارادی، سرنوشتی همچون شهدای فیلمهایی که مونتاژ میکرد برای خود رقم زد. هر دو پیش از آنکه عمرشان به سر برسد، مرگشان را انتخاب کردند و با ورود به دنیایی که در آثارشان خلق کرده بودند، به همان دنیا پیوستند و افسانه شدند. منتظر پیری و بیماری و مرگ غیرمنتظره نماندند؛ مجرای ورود به باطن عالم را پیدا کردند و با «راز» یکی شدند. درست به همان ترتیب که شازده کوچولو، خودش را در معرض نیش مار قرار میدهد و به ما میگوید: «من به ظاهر خواهم مرد ولی این راست نیست... من نمیتوانماین جسم را با خود به آنجا بکشم. خیلی سنگین است ولی این جسم مانند قشر کهنهای خواهد بود که به دورش بیندازند. قشر کهنه که غصه ندارد.» دلم میگیرد از تصویر زمخت و بدقوارهای که در سالهای اخیر از آوینی و منش او تحویل مخاطبان میدهند. این تصویر، ارتباطی با حقیقت وجود او ندارد و فقط پوستهای است که عدهای برای زیبا جلوه دادن خودشان و عقایدشان تدارک دیدهاند. مثل کسانی که در بالماسکه حاضر میشوند و ماسک یک آدم مشهور را جلوی صورتشان میگیرند تا به تدریج با هویت و نام آن صورتک مورد خطاب قرار بگیرند. آوینی شخصیت منحصر به فردی دارد که تعمیمپذیر نیست و فقط با رجوع به خودش و تصوراتش و فضایی که در آن زیسته، قابل شناخت است. این «منحصر به فرد بودن» را در مدح یا ذم او به کار نمیبرم؛ دارم توصیفش میکنم. آدمها از این جهت با هم فرق دارند: بعضیها در شرایطی رشد میکنند و فعالیت میکنند که با قرار دادنشان در یکی از دستهبندیهای مرسوم و مشهور فکری، فرهنگی یا سیاسی میتوان ویژگیهایشان را آسانتر درک کرد و توضیح داد اما کسانی هستند که چنین وضعیتی ندارند و مشی شخصی و متفاوتشان باعث میشود که حتی اگر به برخی گرایشهای عمومی رایج نزدیک میشوند، باز هم بیشتر فاصلهشان با نشانههای متعارف آن جریان دیده شود تا نزدیکیشان. قرار گرفتن در هر یک از این دو نوع دستهبندی، لزوماً نه امتیاز میآورد و نه نقص محسوب میشود؛ شرایط زمانه و احوال آدمها اقتضا میکند که برخی در دسته اول قرار بگیرند و برخی در دسته دوم اما اگر این تفاوت را نفهمیم واین مرز را در نظر نگیریم، اصلاً موفق به درک جوهر افکار و آثار بعضی از این شخصیتها نخواهیم شد. آوینی علیرغم تعلق خاطر جدیاش به دین، انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)، دفاع مقدس، تفکرات مشترکی با کسانی که امروز مدعی ارزشها و متصدی گسترش فرهنگ انقلاب و جنگ شدهاند، ندارد و در بسیاری از موارد دقیقاً خلاف چیزی را گفته و نوشته که اینها به او منسوب میکنند. آوینی یک مارک و یک جور نشان استاندارد برای اطمینانبخشی به مشتری نیست که بتوان تصورات منحرف فکری و فرهنگی را با انتساب به او موجه جلوه داد؛ او مشی شخصی خودش را دارد که ابتدا باید در کمال آرامش و در یک فضای فرهنگی و بدون اغراض سیاسی درک شود. تفکر او در بسیاری از موارد پیچیده و دشوار است و به ظاهر متناقض و غیرکاربردی و به همین دلیل نمیتواند به سرعت فرموله شود و به یک جور مانیفستایدئولوژیک فرهنگی تبدیل شود. کسانی که در همه این سالها طوطیوار تکرار کردهاند که آوینی بهترین الگو در عرصه فرهنگ و هنر ماست و باید از آوینیهای فعلی حمایت کنیم و زمینه را برای پیدایش آوینیهای آینده فراهم کنیم، حرفهای بیمعنا و عوامانهای زدهاند که حتی کارکردهای ناقص سیاسی هم ندارد. از یک جهت دیگر هم آدمها به دو دسته قابل تقسیماند: بعضیها همین طور بیوقفه به زندگیشان مشغولند تا زمانی که اجلشان برسد و کهنسالی یا بیماری یا یک حادثه طبیعی، جریان ممتد حیاتشان را قطع کند اما زندگی بعضیها به شکل حیرتآوری تنظیم شده و دقیق به نظر میرسد و انگار از لحظه تولد میدانستهاند که چند سال وقت دارند و با وجود تحولات مداوم روحی، در مسیری مشخص از نقطهای به نقطهای رسیدهاند و در زمان مقرر از زندگی دست کشیدهاند. انگار که دیگر کارشان در دنیا به پایان رسیده و دلیلی نمیبینند که بمانند و جسمشان را فرسوده کنند. به نظر میرسد این دسته از آدمها، مرگ از پیش تعیینشدهای دارند و میدانند تا رسیدن به لحظه مرگ قرار است چه تجربههایی را از سر بگذرانند تا آماده شوند. آوینی خودش در مقاله «بشر در انتظار فردایی دیگر» درباره مرگ زودهنگام اگزوپری نوشته است: «هنرمندان آن همه عمیق میزیند که زودازود پیمانه سهمشان از حیات پر میشود و میروند.» بر این نکته اصرار دارم که درک درست ویژگیهای عملی و نظری آوینی فقط از همین منظر ممکن است؛ باید به تمام روزهای زندگی او نظر داشت و به تمامیتجربیاتش از بیست و یکم شهریورماه سال 1326 تا بیستم فروردینماه سال 1372. بعضیها دوست دارند به تجربیات او در سالهای پیش از انقلاب اصالت ببخشند و دوران روشنفکری و ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتن و شعر نو سرودنش را به یاد بیاورند و بگویند آوینی واقعی همان است. عده دیگری هم آوینی را با آن چهره تکیده سالهای جنگ به خاطر دارند که در بیشتر روزهای سال روزه میگرفته و فرعیترین احکام شرعی را هم به جا میآورده و در مجله اعتصام، مقالاتی درباره اسرار وضو و صلوات و تسبیح مینوشته. کسانی او را فقط «هنرمند بسیجی» و سازنده فیلمهای روایت فتح میدانند و فعالیتهای دیگرش را فرعی و حاشیهای میدانند، و عدهای نام او را با نوشتن نقدهای تند و تیز علیه سینمای روشنفکرانه و دفاع از سینمای پرمخاطب به یاد میآورند. میدانم که روزگار ما روزگار خطکشی و تعیین تکلیف کردنهای شبه سیاسی است اما آوینی در این جدولبندیها جا نمیگیرد. آوینی فقط زمانی قابل درک است که ویژگیهای متنوعش را با هم جمع کنید و فراموش نکنید که آوینی همهاینهاست. او هم فلسفه و ادبیات غرب را خوب خوانده بود و هم به کتاب مصباحالهدایه امام(ره) عشق میورزید. در مقالاتش هم از نیچه نقل قول کرده، هم از گلشنراز و هم از نهجالبلاغه. در همان روزهایی که فیلمهای هیچکاک را مرور میکرد و مقاله درخشان «عالم هیچکاک» را مینوشت، مجموعه تکاندهنده «شهری در آسمان» را درباره شهدای خرمشهر آماده میکرد و شبها اشک میریخت و گفتار متن آن مجموعه را مینوشت. فرهنگ و فلسفه غرب را میشناخت و از داستایوسکی و کافکا به عنوان «بزرگمرد» یاد میکرد اما دلش نمیخواست آینده فکری و فرهنگی ما همان باشد که به واسطه گسترش مدرنیته در عالم رخ داده است. به استفاده از مظاهر فرهنگی و تکنیکی غرب معتقد بود اما تکنولوژی را ابزاری برای برآورده کردن اهدافمان نمیدانست. تأکید میکرد که سینما هم هنر است و هم صنعت، اما آن را ابزار نمیدانست. میدانم که این اعتقادات، عجیب و غریب به نظر میرسند و با مشهورات این روزگار هماهنگ نیستند اما حرفم همین است که برای شناختن آوینی بایداین تناقضهای ظاهری را درک و به کلیت فکر و نظر او توجه کرد. البته که میشود درباره همه تعابیر او بحث و مباحثش را نقد کرد و در بسیاری از آنها چون و چرا کرد اما به هر حال سلیقه او و نگاهش همان است که در آثارش ثبت شده، نه چیزهایی که ما به او نسبت میدهیم. امروز آوینی از حوزه فکر و فرهنگ خارج شده و به تابلویی برای سیاستپرستان تبدیل شده؛ وضعیتی که اثباتکننده عمق مظلومیت فرهنگ و غلبه ناهنجار و بیمارگونه سیاست بر تمام شئون زندگی ماست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 499]
صفحات پیشنهادی
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر-فرهنگ > سینما - حسین معززینیا دراین چند سال اخیر، هر وقت پیش آمده یاد سید مرتضی آوینی بیفتم و خاطرهای از او را در ذهنم مرور.
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر-فرهنگ > سینما - حسین معززینیا دراین چند سال اخیر، هر وقت پیش آمده یاد سید مرتضی آوینی بیفتم و خاطرهای از او را در ذهنم مرور.
پسر جوان قربانی قتل خاموش
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر · ارزيابي آسوشيتدپرس از سينماي هاليوود ... رنگ براى كسانى كه پوست گندمگون دارند پسر جوان قربانی قتل خاموش · فرماندارگناوه: ...
گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر · ارزيابي آسوشيتدپرس از سينماي هاليوود ... رنگ براى كسانى كه پوست گندمگون دارند پسر جوان قربانی قتل خاموش · فرماندارگناوه: ...
سخنان این مرد بی اهمیت تر از همیشه بود
سخنان این مرد بی اهمیت تر از همیشه بود · زنان و یک بیماری آهنین · گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر · انتخاب اسباب بازی مناسب برای کودکان ... انتقاد شدید خبرگزاری ...
سخنان این مرد بی اهمیت تر از همیشه بود · زنان و یک بیماری آهنین · گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر · انتخاب اسباب بازی مناسب برای کودکان ... انتقاد شدید خبرگزاری ...
شازده کوچولوی دوران ما
او به نوعی رنج دوران کودکی و نوجوانی خود را در آن ها منعکس می کرد و از بی عدالتی و ریاکاری و ظلم قصه ها می ساخت. گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر درست به همان ترتیب ...
او به نوعی رنج دوران کودکی و نوجوانی خود را در آن ها منعکس می کرد و از بی عدالتی و ریاکاری و ظلم قصه ها می ساخت. گوشههای خاموش و پنهان یک تفکر درست به همان ترتیب ...
یادی از یک قهرمان ملی
یادی از یک قهرمان ملی گفتگو با بازماندگان شهيد رئيس علي دلواري در خصوص ابعاد ... قلعه هنوز نمايي از قلعه را داشت و حکايت از تفکر جنگي تنگستاني ها مي کرد. ... از يگانه خواستم ماشين را در گوشه اي متوقف کند تا به اتفاق همکارم بهرام از پيکره ي سرداري ... نتوانستم ذوقم را پنهان کنم و سؤالي را که شايد بايد بعد از چند سؤال ديگر مي ...
یادی از یک قهرمان ملی گفتگو با بازماندگان شهيد رئيس علي دلواري در خصوص ابعاد ... قلعه هنوز نمايي از قلعه را داشت و حکايت از تفکر جنگي تنگستاني ها مي کرد. ... از يگانه خواستم ماشين را در گوشه اي متوقف کند تا به اتفاق همکارم بهرام از پيکره ي سرداري ... نتوانستم ذوقم را پنهان کنم و سؤالي را که شايد بايد بعد از چند سؤال ديگر مي ...
سكوت؛ بستري براي خودسازي
از اين رو براي هر يك از قوا و توانايي هاي بشري آموزه ها و دستورهائي بيان شده است تا آن را .... هر چند كه دندان به لب گزيده و خاموش به كنجي نشسته، ولي در دل او غوغايي است كه از بيرون ... براين اساس تفكر يك ساعت، از عبادت هفتاد سال برتر دانسته شده است. ... تحت لسانه؛ سخن بگوييد تا شناخته شويد چرا كه انسان درزير زبان خود پنهان است.
از اين رو براي هر يك از قوا و توانايي هاي بشري آموزه ها و دستورهائي بيان شده است تا آن را .... هر چند كه دندان به لب گزيده و خاموش به كنجي نشسته، ولي در دل او غوغايي است كه از بيرون ... براين اساس تفكر يك ساعت، از عبادت هفتاد سال برتر دانسته شده است. ... تحت لسانه؛ سخن بگوييد تا شناخته شويد چرا كه انسان درزير زبان خود پنهان است.
نگاه و زبان شعر سهراب سپهری
نگاه و زبان شعر سهراب سپهری-نگاه و زبان شعر سهراب سپهریفهمیدن شعر یک شاعر ... ( هشت کتاب- درهی خاموش- ص 41) اثر ... روی خطاب شاعر با مرغی است که در جایی پنهان است و شاعر از او میخواهد که آفتابی شود. کنار هم نشستن این دو ترکیب، در یک آن چندین کار میکند: از یک سو خواننده را به اعجابی فرو میبرد که مقدمهی تفکر است و از سوی ...
نگاه و زبان شعر سهراب سپهری-نگاه و زبان شعر سهراب سپهریفهمیدن شعر یک شاعر ... ( هشت کتاب- درهی خاموش- ص 41) اثر ... روی خطاب شاعر با مرغی است که در جایی پنهان است و شاعر از او میخواهد که آفتابی شود. کنار هم نشستن این دو ترکیب، در یک آن چندین کار میکند: از یک سو خواننده را به اعجابی فرو میبرد که مقدمهی تفکر است و از سوی ...
رازهای عشق
راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید . ... راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری . ... اما بلبل راز پنهان غم دانشجو را دریافت و خاموش بر درخت شاه بلوط نشست و به رمز و راز عشق اندیشید. ... خانمها : رازهای او را هیچ گاه به کسی نگویید ، آن رازها تنها برای گوشهای شما هستند.
راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید . ... راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری . ... اما بلبل راز پنهان غم دانشجو را دریافت و خاموش بر درخت شاه بلوط نشست و به رمز و راز عشق اندیشید. ... خانمها : رازهای او را هیچ گاه به کسی نگویید ، آن رازها تنها برای گوشهای شما هستند.
- مردم فیلم سالم خانوادگی می خواهند
برای یک فیلم است تا اینکه از شیوه های مرسوم تبلیغاتی استفاده کنیم. ... و ملموسی که ممکن است در یک شهرستان کوچک در گوشه کشور و یا هر جای دنیا اتفاق بیافتد ... آخرین مرحله مقابله آن تفکر و ایده هستند با مخاطب و همچنین سایر عناصر بصری از .... که خاموش می کند و بعد غیبش می کند در یک سوزاندنی است که داخل آن پرتاب می شود.
برای یک فیلم است تا اینکه از شیوه های مرسوم تبلیغاتی استفاده کنیم. ... و ملموسی که ممکن است در یک شهرستان کوچک در گوشه کشور و یا هر جای دنیا اتفاق بیافتد ... آخرین مرحله مقابله آن تفکر و ایده هستند با مخاطب و همچنین سایر عناصر بصری از .... که خاموش می کند و بعد غیبش می کند در یک سوزاندنی است که داخل آن پرتاب می شود.
اسلام در فرهنگ قرن بيستم (1)
اين طرز تفکر درباره ي آفريدگار جهان ، درست و واضح ، مشخصات ايمان مسلمان مرا نشان مي دهد ... عبادت در نظر اسلام سبب احساس نزديکي انسان به خداوند جهان است و در نتيجه يک .... بلکه در حال روشن و روز محسوب مي شود و چون سرد و خاموش شد روز و شب پديد آمد . .... من نهان آسمانها و زمين را مي دانم و علم دارم به آنچه که آشکار مي کنيد و پنهان مي داريد ؟
اين طرز تفکر درباره ي آفريدگار جهان ، درست و واضح ، مشخصات ايمان مسلمان مرا نشان مي دهد ... عبادت در نظر اسلام سبب احساس نزديکي انسان به خداوند جهان است و در نتيجه يک .... بلکه در حال روشن و روز محسوب مي شود و چون سرد و خاموش شد روز و شب پديد آمد . .... من نهان آسمانها و زمين را مي دانم و علم دارم به آنچه که آشکار مي کنيد و پنهان مي داريد ؟
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها