واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - آواز گنجشکها در آمریکا 100 هزار دلار فروخت. علی اناری: فیلم سینمایی «آواز گنجشکها» به کارگردانی مجید مجیدی پس از 70 روز نمایش بینالمللی به فروشی معادل 100 هزار دلار دست یافت. 75 هزار دلار از این 100 هزار دلار مربوط به فروش فیلم در ایالات متحده بوده و جالب آنکه همه این فروش تنها متعلق به یک سینماست. معادله 70 روز، یک سینما، 75 هزار دلار فروش، ما را به جواب فروش روزانه کمی بیش از یک هزار دلار میرساند که خیلی نمیتواند جالب باشد. البته طی روزهای آینده قرار است چهار سینمای دیگر نیز در آمریکا «آواز گنجشکها» را روی پرده ببرند که در صورت تحقق این موضوع بیشتر از قبل میتوان روی فروش جهانی این فیلم حساب باز کرد. همچنین فروش آخرین اثر مجیدی در دیگر نقاط دنیا به غیر از ایران و آمریکا در حدود 25 هزار دلار بوده که از میان کشورهای اکرانکننده میتوان به هلند، بلژیک، آلمان، نروژ و یونان اشاره کرد. پخش نسخه دیویدی فیلم در کشور بلژیک هم از دیگر نکات قابل توجه در زمینه حضور جهانی این فیلم است. شکست یا موفقیت؟با توجه به حضور جهانی فیلمهای ایرانی در بازار فروش و اکران بینالمللی به هیچ روی نمیتوان فروش به دست آمده برای «آواز گنجشکها» را یک موفقیت به حساب آورد. این فیلم حتی در مقایسه با دیگر آثار مجیدی که اکران جهانی را تجربه کردهاند در رتبه پایینی از نظر فروش و اقبال جهانی قرار دارد. در واقع سینمای ایران فروش گسترده بینالمللی را از فیلم «طعم گیلاس» ساخته عباس کیارستمی تجربه کرد. «طعم گیلاس» در سال 1997 جایزه نخل طلای جشنواره کن را کسب کرد و در اکران بینالمللی به فروشی معادل 250 هزار دلار دست یافت. چنین فروشی در سال 97 میلادی موفقیتی درخور تلقی میشد. بعد از آن فیلمهای دیگری چون «سفر قندهار» ساخته محسن مخملباف و «بچههای آسمان» به کارگردانی مجیدی مجیدی پس از کسب جوایز مختلف در جشنوارههای بینالمللی وارد عرصه اکران جهانی شدند و اتفاقاً هر دو توانستند به فروشهایی چشمگیر دست پیدا کنند. افول از پس فروغ شکی نیست که این روند در سالهای اخیر دچار سکته شده و فروش نسبتأ ناچیز «آواز گنجشکها» در سینماهای آمریکا و اروپا موید ادعای فوق است. برای بررسی و آسیبشناسی غروب اقبال فیلمهای ایرانی در بازارهای جهانی شاید قبل از هر چیز لازم باشد به بررسی دوران فروغ آن بپردازیم و با مقایسه شاخصها به نتیجه مطلوب برسیم. وقتی میگوییم سینمای ایران فروش گسترده بینالمللی را از فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی تجربه کرد باید این مهم را مدنظر داشته باشیم که این فروش معلول علتی به نام نخل طلای جشنواره کن بود. در واقع «طعم گیلاس» با کسب این جایزه مهم جهانی علاوه بر پر آوازه ساختن نام کارگردان خود، راه خود را برای حضور در بازارهای بینالمللی هموار کرد. داستان «سفر قندهار»، «بچههای آسمان» و «رنگ خدا» نیز به همین منوال است. «بچههای آسمان» با راهیابی به فهرست پنج فیلم نهایی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و «سفر قندهار» با کسب جوایز جهانی بیشمار توانستند راه خود را به اکران جهانی باز کنند. همه چیز در دست پخشکنندهها موضوعات خاص فیلمها، شهرت کارگردانها و مهمتر از همه توجهی که هیأتهای انتخاب و داوری جشنوارههای رده الف به این فیلمها نشان دادند موجب پیوستن سومین و شاید اصلیترین و کاراترین حلقه یعنی عامل «پخشکننده بینالمللی» به این زنجیره شد. بیهیچ شک و شبههای پخش کنندههای جهانی را باید عامل اصلی شناساندن سینمای ایران به مخاطبان خارج از مرزها دانست. از نقش جشنوارهها نباید گذشت اما اعتباری بیش از یک معرف خوب هم نباید برای آنها قائل شد. این پخشکنندهها هستند که وظیفه بازاریابی و اکران جهانی را بر عهده دارند و در این میان هرچه پخشکننده با اسم و رسمتر باشد سهم بیشتری را از بازار به دست میآورد. اهمیت پخشکننده خارجی را میتوان در سخنان محمد اطبایی کارشناس بینالمللی سینمای ایران پیدا کرد. او در خصوص اکران جهانی «آواز گنجشکها» اینگونه اظهار نظر میکند: «مزیت بسیار ممتازی که «آواز گنجشکها» دارد، حضور شرکت فورتوسیمو به عنوان پخشکننده بینالمللی فیلم است که در جهان، نام بسیار شناخته شدهای است و همین نکته تمایز، میتواند به دیده شدن «آواز گنجشکها» در جهان کمک کند». ذائقه جهانیفارغ از بحثهای ارزشی و توجه به مقوله شناساندن سینمای ایران به مخاطبان جهانی، موضوع دیگری که در این میان مهم جلوه میکند بحث سودآوری و فروش ارزی فیلمهای ایرانی در آن سوی آبهاست. هزینه تولید فیلم در ایران بالاست اما به نسبت جهانی این هزینه سرمایه هنگفتی به حساب نمیآید. حال اگر بلیت فیلمهایی که به ریال ایران ساخته شدهاند در بازارهای خارجی به دلار فروخته شوند به شکل خودکار سودی مضاعف و چند برابر نصیب سرمایهگذار ایرانی و در دیدی بازتر سینمای ایران میکنند. حال این فروش هر چقدر که باشد میتواند مرهمی بر زخمهای مالی این سینمای نیمه ورشکسته باشد. اگرچه که همین فروش هم قرار نیست نصیب همه فیلمهای ایرانی شود و فقط فیلمهای خاصی که در جشنوارهها خوش درخشیدهاند یا اراده محکمی برای نمایش جهانیشان وجود داشته است آن را تجربه کردهاند. زمانی فیلمهایی چون «رنگ خدا» و «سفر قندهار» فروشی معادل یک میلیون دلار را در سینماهای آمریکا و اروپا تجربه کردند اما در حال حاضر حتی تصور یک چنین فروشی هم کار سختی به نظر میرسد. جدای از بحث جشنوارهها و پخشکنندهها بد نیست از منظر دیگری هم این افول را بررسی کنیم؛ به نظر میرسد ذائقه مخاطبان جهانی دیگر مانند گذشته به فیلم ایرانی حساسیت نشان نمیدهد و آن را طلب نمیکند و این موضوعی است که به تنهایی میتواند باب گزارش و بحثی جدید باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 509]