محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832868974
ديوارها گواهي ميدهند دري هست
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک:
نگاهي به نمايشگاه اخير عكسهاي عباس كيارستمي در نگارخانه 10 تهران هفته گذشته نمايشگاه عكسهاي عباس كيارستمي با نام «ديوار» در نگارخانه 10 تهران به نمايش در آمد. نمايشگاهي كه بازهم علاقهمندان بسياري را به اين نگارخانه كشاند تا آثار هنرمندي مشهور در عرصه سينما را اين بار در قاب عكس ببينند. كيارستمي در اين نمايشگاه10 اثر عكس رنگي در ابعاد 155 در 230سانتيمتري را به نمايش گذاشته است.كيارستمي حضور رسمياش را در كسوت عكاسي با نمايش مجموعهاي از عكسها كه او از درختان گرفته بود، آغاز كرد. «پرندهها» عنوان مجموعه بعدي او بود كه اين مجموعه با استقبال مثبت منتقدان و هنردوستان روبهرو شد. البته اين پايان كار نبود، زيرا «باران پشت شيشه ماشين» مجموعه بعدي اين سينماگر برجسته كشورمان درست در زماني به نمايش در آمد كه ديگر عكسهاي او در گالريهاي هنري بخوبي به فروش ميرفتند. متن زير به خوانش عكسهاي او در آخرين نمايشگاه هنرياش در اين نگارخانه ميپردازد. «پنجرهها رو به حياط»، «در»، «ديوار» عنوان 3مجموعه جديد عباس كيارستمي است كه نگاه متفاوت او به هنر عكاسي را در زماني نشان ميدهد كه او در جايگاه مناسبي در زمينه هنر فيلمسازي ايستاده و در عكاسي نيز كارهاي سادهاش به دنبال سرك كشيدن به دنياي بزرگان اين هنر است.هرچند از 3 مجموعه اخير او تنها مجموعه ديوار در ايران به نمايش در آمده است، اما اين سه مجموعه را ميتوان سهگانهاي از او دانست كه حداقل خواسته نگاه متفاوتتري نسبت به مجموعههاي قبلياش داشته باشد. او خودش در اين باره ميگويد: من سوژههايم را در عكسهاي قبلي ام پيدا ميكنم. هر موضوع جديدي در عكسهاي مجموعه قبلي سرك ميكشند به عنوان مثال ديوارها در مجموعه درها سرك كشيدند و من درها را از كادرم بيرون كردم و ديوارها را سوژه اصلي قرار دادم. همه مجموعهها از دل همديگر بيرون آمدهاند.نكتهاي كه از آثار عكاسي كيارستمي بسادگي ميتوان دريافت عنوانهاي اين مجموعههاست؛ عناويني كلي كه ميتوانند بار معنايي زيادي را به دوش بكشند و البته بدون نماد گرايي لغوي بهدنبال القاي معناي كامل موضوع عكاسي بودهاند. كيارستمي اين مجموعه را از ديوارهاي تمامي نقاط دنيا عكاسي كرده است. به گفته خودش در اين مجموعه از تمام ديوارهايي كه به نظرش المان جالب توجهي داشته در هر جاي دنيا عكاسي كرده تا در ايران به نمايش بگذارد، البته از تمام عكسهايش تنها مجموعه برفهاي كيارستمي متعلق به ايران است و ساير آثارش در جاي جاي دنيا عكاسي شده است.كيارستمي كه همانند گذشته در اين مجموعه نيز طبيعت را محور اصلي آثارش قرار داده باز به سراغ درختان رفته تا سايه درختان و رويش گياهاني مانند خزه و علف را روي ديوارها به تصوير بكشد. شايد عنوان فيلمساز رئاليست شاعرانه كه قصههاي فيلمش را آهسته روايت ميكند تا مخاطب آرامآرام به حرفهايش گوش دهد بهترين تعريف از او براي ارائه آثار سينمايياش باشد. اما براي عكاسي چه؟ او از كدام زمره عكاسان است؟ آيا او را ميتوان عكاس مستند اجتماعي ناميد؟ آيا موتيفها و المانهاي به كار رفته در آثارش را ميتوان تلنگرهاي اجتماعي براي بيان مفهوم دانست؟ او خودش در اين باره ميگويد: حدود 32 سال است كه من عكاسي ميكنم و كار را با طبيعت آغاز كردم اما هيچ وقت عكاس اجتماعي نبودم و نخواهم بود. هيچ عكسي در مجموعه ديوار نيست كه تاثير طبيعت روي ديوارها حس نشود يا تاثير فوري سايههاي درختان مجاور روي ديوارها نمايان نشده باشد. گاهي هم نمايي از خزه و علفها كه از لاي ترك و درزهاي ديوارها روييدهاند، ديده ميشود. ديوارها، ديوارهاي سيمانياند، ولي نفوذ طبيعت باعث شده ما ديگر ديوار را سيمان نبينيم. كيارستمي در اين مجموعه ديوار را ديوار نديده زيرا او معتقد است هيچ ديواري نيست كه يك دري در انتهايش نباشد زيرا به هر ديوار دري وصل است. ديوارها را ميتوان فصلي جديد از عكسهاي كيارستمي ناميد؛ فصلي كه از نگاه كيارستمي، انسان مدرن را در ايجاد و تخريب يك مفهوم به تصوير كشيده است. انسانهايي كه ديوار ميكشند تا محافظت شوند و در عين حال ديوارها را خراب ميكنند، چرا كه معتقدند ديوار مانع آزاديشان است. او در آثار قبلياش به هيچ عنوان اين نگاه را دنبال نكرده و صرفا به ثبت طبيعت آنطور كه هست، پرداخته است. اما با اين تعبير، دخالت هنرمند در خلق هنري چه ميشود؟ كيارستمي اين امر را با دستكاريهاي هنري و تغييرات جزئي در ماهيت عكسها جبران ميكند. او خودش در اين باره ميگويد: من حتما در كارهايم دخالت ميكنم و تقريبا بيشتر عكسها، آنهايي نيست كه روي ديوار نگارخانه ميروند، زيرا معتقدم از امكانات موجود براي آنكه عكس بهتري روي ديوار ببرم بايد استفاده كنم. او براي آنكه به عمد يا هرچيز ديگر اين دستكاري را توجيه كند ميگويد: اگر گاهي روي عكسها كار نكنم به عكسهايم مشكوك ميشوم كه آيا قابليت روي ديوار رفتن را دارند يا خير. اين امر هم از آن رو نشات ميگيرد كه تصور ميكنم خودم هيچ دخل و تصرفي روي عكسها نداشتهام. با خودم ميگويم از سويي ژاپنيها دوربينم را ساختهاند، درختان را هم كه ديگران كاشتند و برف هم كه همه جا را تميز كرده پس خلاقيت من كجا رفته است؟ نور روي ديوارها اين يك واقعيت است كه عكاسي ماهيت خود را از نور مييابد. اصلا كليديترين نكته در عكاسي نور است كه اصولا عكاسي با آن امكانپذير ميشود. عكاس در واقع با ذخيره كردن جلوهاي از نور ميتواند لحظات را ثبت كند.در تعريف آكادميك تاثير نور در عكاسي آمده است: نور تنها يك منبع روشنايي نيست. به بيان ديگر نور صحنه پيش روي شماست، چون اين نور آن چيزي است كه مغز شما قادر به پردازش آن به عنوان تصوير دريافتي است. اما اين تنها نگاه آكادميك به مفهوم مهمي است كه هر عكاسي ميخواهد با دستمايه قرار دادن آن به تعريف شخصي خود از هنر عكاسي برسد. نور در عكسهاي كيارستمي نشات گرفته از خود طبيعت است. او هيچوقت در دورههاي مختلف كاريش نخواسته با نور مصنوعي و تابش آن بر مضمون به خلق اثر بپردازد. موضوعي كه او دربارهاش اينگونه حرف ميزند: طبيعت را براي فرار از مناسبات شهرنشيني انتخاب ميكنم. اما آيا با گفتن اين جمله ميتوان كيارستمي را يك طبيعتگرا دانست؟ يا آن كه او ناتوراليستي (طبيعتگرايي) است كه ميخواهد با نمايش طبيعت از خود يا جامعهمدرن فرار كند؟ شايد تمايز اين نگاه در رفتارهاي هنري كيارستميچه با ابزار دوربين فيلمبرداري و چه ابزار دوربين عكاسي كاري آسوده نباشد، اما به هر حال ميتوان او را در زمره هنرمندان طبيعتگرا به شمار آورد. هنرمنداني كه ميخواهند هنرشان وام گرفته از طبيعت باشد و در اين مسير حتي نميخواهند درگير دنياي مدرن شود. ابزار مدرن به كار ميبرند اما خود را وابسته و پيوسته به سنت و طبيعت ميپندارند. اگر براي عكسهاي كيارستمي اصطلاح ناتوراليسم به كار برده ميشود دقيقا تاكيدي بر اين موضوع است كه او هرگز يك هنرمند رئاليست يا واقعگرا نيست. طبيعتگرايي است كه خواسته با پررنگكردن انرژهاي دريافتياش از نظام هستي بر واقعگرايي آن غلبه كند. به عبارت ديگر بنا به نظر طبيعتگرايان، وراثت و محيط تعيين كننده اصلي تقدير انسان هستند. فرق اين مكتب با رئاليسم در اين است كه در آثار رئاليستي انسان هميشه از محيط پيرامونش مهمتر بود، اما در ناتوراليسم اهميت انسان از اهميت اشيا بيشتر نيست. به عنوان مثال پيروان اين سبك در ادبيات نگاهي متفاوت را دنبال ميكنند كه بر اين اساس نويسندگان ناتوراليست اغلب زشتيها را بيان ميكنند. مثلا مشهورترين نويسنده اين سبك، اميل زولا معتقد بود ادبيات بايد علمي يا نابود شود. اما استفاده كيارستمياز مفهوم نور طبيعي در آثارش بسيار هوشمندانه بوده است. خودش در اين باره ميگويد: من نور را نميآفرينم، بلكه تنها از آن مراقبت ميكنم زيرا معتقدم عكاسي بدون نور مانند عكس گرفتن بدون دوربين است و اصلا امكان ندارد. به گفته كيارستمي او گاهي براي ثبت يك لحظه توسط دوربين ساعتها صبر كرده، زيرا معتقد است نكته مهم در حوزه نور نشانهگذاري و نشانهشناسي است كه با چه ويژگيهايي الماني خارج از كادر ميتواند در فضايي در عكس موجوديت پيدا كند و حتي به عنوان يك گواه به تاثير طبيعت شهادت دهد. كيارستمي براي آنكه حرفهايش را در اين زمينه كامل كرده باشد ميگويد: اين ديوارها مجرد نيستند، بلكه از گل و گياهي كه روي ديوارها سايه افكنده يا سايههاي درختان پيادهرو پيداست كه زندگي در آنها جريان دارد. جريان داشتن زندگي در آثار كيارستمي موضوعي است كه او با تشكيك در وجود آن در فضاي شهري ميخواهد آن را بيان كند. اگر عكس سياه و سفيدي از درختاني ميان برف مياندازد يا آنكه اگر ديوارهاي لخت را نشان ميدهد، جريان زندگي را ميخواهد به تصوير بكشد. زندگياي كه در عين سياه بودن ميخواهد جريان داشته باشد.به عبارت ديگر او در عكسهايش و بخصوص در اين مجموعه از نور، كمال استفاده را كرده و آن را هدايت ميكند و به سمتي پيش ميبرد كه خودش ميخواهد. سمتي كه در انتهاي آن نور، فضاي نرم و دراماتيك را در كارهايش به وجود آورده است. عكاس يا فيلمساز بسياري با قدمگذاشتن به نمايشگاه حاضر در نگارخانه 10 ، برداشتهاي هنري كيارستمي را در قالب عكس با محصولات تصويري او در قالب فيلم مقايسه ميكنند. اين امر موضوعي اشتباه است، زيرا شخصيت هنري كيارستميدر عكسهايش با شخصيت فيلمسازياش زمين تا آسمان تفاوت دارد. هرچند كه رگههاي مشخصي از شباهتهاي رفتاري در ارائه اثر هنري را در 2 شيوه بيان، ميتوان سراغ گرفت، اما كيارستمي عكاس، چيزي متفاوتتر از آن تعريفي است كه از وي يك فيلمساز تمامعيار ميسازد. هنرمندي كه سادگيهاي موجود در تك عكسهايش را ميتوان به خلأهاي به عمد جانمايي شده براي بيان هنرياش در عكس نسبت داد. سوالي كه در اين ميان مطرح ميشود آن است كه هنرمندي با اين طرز فكر چگونه ميتواند همان فيلمسازي باشد كه ميليونها فريم را در كنار هم ميچيند تا يك حرف را بزند. نكته: كيارستمي در اين مجموعه ديوار را يك پديده عيني نديده زيرا او معتقد است هيچ ديواري نيست كه يك دري درانتهايش نباشد و به هر ديوار دري وصل است البته از نگاهي ديگر مگر ابزار هنري براي يك هنرمند فرقي هم دارد وقتي كه او ميخواهد حرفش را به هر طريق ممكن بزند؟ در دنياي امروز تنها ابزارها فرق ميكند و گرنه هنرمندان خود را محدود به ابزار واحد براي بيان واحد نميكنند. اصولا مولتيمديا (چندرسانهاي) بودن هنرمند نيز با همين انديشه شكل گرفته است. از سويي ديگر هنر جديد با تمام زيرشاخههايش راهي براي برونرفت از بيان هنري جديد است كه هنرمند ميخواهد آن را به شيوهاي نو بيان كرده باشد.حال اين موضوع بماند كه به طور كل كيارستمي نه خود را فيلمساز ميداند و نه عكاس. نقاشي بوده است كه به قول خودش آنقدر نقاشياش بد بوده كه چندين سال طول كشيده تا بتواند فارغالتحصيل اين رشته شود، اما ميخواسته به هر طريق حرف بزند. در تحليل محتوايي آثار كيارستمي ميتوان آثار او را به دور از شاخه مشخصي از هنر دانست. البته او به عمد خواسته كه اينچنين باشد. شايد از نگاهي او ميخواهد تا در موج جهاني اقبال از آثارش كه نزديك به يك دهه چند برابر شده به دنبال بيان هنري چند ابزاري برود تا اندك مخاطباني كه در اين مسير از دست داده را نيز به دست بياورد. يا آنكه اصلا او با شكست مرزهاي هنري به دنبال بيان خاصي از هنر رفته كه او را در اين زمينه متمايز ميكند. كيارستمي وقتي به سراغ شعرهاي حافظ و سعدي ميرود و تا تفسير شخصياش را در قالب بههمريختگي كلمات به مخاطب عرضه كند، شايد بهترين گواه در اين زمينه باشد. عكاس و نوشتن تفسير براي حافظ؟ در عين حال او اما عكاسي را بيشتر از فيلمسازي دوست دارد. اين موضوع را دقت نظرش در سختگيري نسبت به ثبت واقعيتهاي دور و برش نشان ميدهد. او درباره اين نمايشگاه ميگويد: «عكسها به روحياتم نزديكتر از فيلمها هستند. بعد از هر فيلمي خودم را به عكاسي موظف ميكنم و يك دوره عكاسي طولاني را پشت سر ميگذارم. در واقع با عكاسي زندگيام را سر ميكنم، يا بهتر بگويم خستگيام را در ميكنم.» او براي اينكه حرفهايش را در اين زمينه كامل كرده باشد، ميگويد: من در هنگام ساخت فيلم به عنوان كارگردان به صندليهاي سينما تعهدي دارم و نميتوانم فكر كنم كه خودم تنها هستم. اما در عكاسي تنها سلايق شخصي عكاس اعمال ميشود و خودتي و دوربين؛ هيچ آدمي كنارت نيست. به نظر من طبيعي است كه در عكاسي آزادتر و راحتتر كار كنم. شايد اين جمله كاملترين تفسير براي عكاس بودن كيارستمي است. براي درك اين مفهوم بهتر است بگوييم كه او اگر عكاسي ميكند آنقدر متفاوت ميشود كه خواسته براي اولين بار دوربين فيلمبرداري را به دست بگيرد. عكسهاي كيارستمي چه ميگويند در واقع جهانبيني كيارستمينسبت به مفهوم عكس را ميتوان نوعي فردگرايي تصور كرد كه او به عنوان محور در مركز آن قرار دارد.ابراز وجود هنري با ابزاري به نام دوربين براي هنرمندي كه شاخههاي متعدد هنري را آزموده است و در كنار آن به موفقيتهايي نيز دست يافته است نشان ميدهد اين نظريه در مورد او بسيار صدق ميكند. بيان هنري براي به ثمر رسيدن اهداف فردياش از يكسو و ويژگيهاي منحصر بهفرد در خلق آثار متفاوت هنري دقيقا ويژگيهاي انسانهاي فردگراست. وقتي در عكسهايش به نوعي انسانگريزي را به نمايش ميگذارد، اما دوست دارد بگويد من انسانگريز نيستم شايد بهترين توجيه براي اين موضوع باشد. او بارها اعلام كرده است كه من در عكسهايم انسانگريز نيستم.انسانگريزي كيارستمي شايد سوال بسياري از منتقدان در برخورد با آثار عكس او باشد. از او ميپرسند كه چرا انسانگريز هستي، ولي او پاسخ ميدهد ردپاي انسان را در كارهايم ميتوانيد ببينيد. او درست ميگويد حتي در مجموعه عكسهاي «برف» و در بيابانهاي پوشيده از برف نيز ميتوان ردپاي انسان را ديد. به زباني ديگر او ردپاي انسان را به جاي حضور خودش در عكسها ترجيح داده است. اين غيبت حضور عامل انساني در آثار او بخوبي نشاندهنده رفتار ناتوراليستي او در ارائههاي هنري است. اما مگر عكاس هم بهعنوان جزئي از اثر هنري در تمامي آثار عكساش غايب باشد! اين غيبت به نوعي همان شاه كليد ارتباط خاص هنري كيارستمي با مخاطبان خاصش است. شايد بتوان گفت مخاطبان خاص او نيز از جمله انسانهايي هستند كه با اين ادبيات به دنبال خلق دنيايي متفاوت ميگردند. انسانهايي كه به هر دليل گريزان از مدرنيسم حاكم بر زمان خويش هستند و به دنبال راه فراري از اين مشكل ميگردند. مهدي نورعليشاهي / گروه فرهنگ و هنر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]
صفحات پیشنهادی
ديوارها گواهي ميدهند دري هست
ديوارها گواهي ميدهند دري هست نگاهي به نمايشگاه اخير عكسهاي عباس كيارستمي در نگارخانه 10 تهران هفته گذشته نمايشگاه عكسهاي عباس كيارستمي با نام «ديوار» در ...
ديوارها گواهي ميدهند دري هست نگاهي به نمايشگاه اخير عكسهاي عباس كيارستمي در نگارخانه 10 تهران هفته گذشته نمايشگاه عكسهاي عباس كيارستمي با نام «ديوار» در ...
چرا «كيارستمي» تغيير موضع ميدهد؟
ديوارها گواهي ميدهند دري هست هر موضوع جديدي در عكسهاي مجموعه قبلي سرك ميكشند به عنوان مثال ديوارها در ... كيارستمي اين امر را با دستكاريهاي هنري و تغييرات جزئي در ...
ديوارها گواهي ميدهند دري هست هر موضوع جديدي در عكسهاي مجموعه قبلي سرك ميكشند به عنوان مثال ديوارها در ... كيارستمي اين امر را با دستكاريهاي هنري و تغييرات جزئي در ...
قطبی رفتنی است
اینک در و دیوار گواهی می دهند که افشین قطبی روزهای سختی را می گذراند و شانس رسیدن وی به جام ملتهای آسیا تنها اندکی بیشتر از اندک است. حال باید دید که یک مربی ...
اینک در و دیوار گواهی می دهند که افشین قطبی روزهای سختی را می گذراند و شانس رسیدن وی به جام ملتهای آسیا تنها اندکی بیشتر از اندک است. حال باید دید که یک مربی ...
گفت و گو با مادر خاتمی: نمی گذارم محمد کاندیدا شود
خاتمي، خلوت ميگزيند و زمزمه و نجوا از سر ميگيرد و از او ياد نميكند مگر با القابي ... است و در يزد دري از خانه پرمهرشان به روي مسافري از دنياي خبر و رسانه گشوده ميشود. ... بر چهره پرچين نخواهد بود تا گواهي دهند كه اينك 86 بهار از عمر سكينه ضيايي ميگذرد. در سه كنج اين اتاق آينهكاري شده زيبا كه همه جمعيت اتاق در حجم آينههاي چهار ديوار و يك ...
خاتمي، خلوت ميگزيند و زمزمه و نجوا از سر ميگيرد و از او ياد نميكند مگر با القابي ... است و در يزد دري از خانه پرمهرشان به روي مسافري از دنياي خبر و رسانه گشوده ميشود. ... بر چهره پرچين نخواهد بود تا گواهي دهند كه اينك 86 بهار از عمر سكينه ضيايي ميگذرد. در سه كنج اين اتاق آينهكاري شده زيبا كه همه جمعيت اتاق در حجم آينههاي چهار ديوار و يك ...
جامعه ایران، جامعه بیمطالعه
همه اینها هست اما مسئله، اینها نیست. بسیار جوانانی را در فضای عمومی میتوان مشاهده کرد که ساعتها سرگرم ارسال ... جامعه ی ایرانی با کتاب و خط قهر است ، این را آمارهای تایید شده و نشده گواهی می دهند. ... اما ملتی که در خود نیازی به آگاهی نمی بیند و هیچشش تشنه ی معرفت و آگاهی نیست، از در و دیوار هم کتاب ببارد لختی چشم بر کتاب نخواهد دوخت ...
همه اینها هست اما مسئله، اینها نیست. بسیار جوانانی را در فضای عمومی میتوان مشاهده کرد که ساعتها سرگرم ارسال ... جامعه ی ایرانی با کتاب و خط قهر است ، این را آمارهای تایید شده و نشده گواهی می دهند. ... اما ملتی که در خود نیازی به آگاهی نمی بیند و هیچشش تشنه ی معرفت و آگاهی نیست، از در و دیوار هم کتاب ببارد لختی چشم بر کتاب نخواهد دوخت ...
تولد یک زندگی
بعضی ها دست به کمر و بعضی تکیه به دیوار. ... پسر جوانی گواهی به دست خارج می شود. ... اما تولد، شادی و نشاطی که توی این بخش هست به آدم انرژی می ده. ... بیماران اتاق های دیگر، هرکدام نوزاد را می بینند، سری به نشانه تاسف و دلسوزی تکان می دهند. یکی از ...
بعضی ها دست به کمر و بعضی تکیه به دیوار. ... پسر جوانی گواهی به دست خارج می شود. ... اما تولد، شادی و نشاطی که توی این بخش هست به آدم انرژی می ده. ... بیماران اتاق های دیگر، هرکدام نوزاد را می بینند، سری به نشانه تاسف و دلسوزی تکان می دهند. یکی از ...
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن
21 فوريه 2007 – در اين شماره توصيهها و نكاتي به شما يادآوري ميشود تا از اين به بعد دكتر رفتنتان .... كند و نه در و ديوار گچبريشده و لوستر چهل چراغ مطب ميتواند درد شما را درمان كند. ... هر چي غده در بدن هست و بيماريهاي مربوط به آنها، مربوط به اين گرايش است؛ از ... ج- گواهي گواهي ولادت، گواهي استعلاجي، گواهي فوت و هر چه با «گواهي ميشود.
21 فوريه 2007 – در اين شماره توصيهها و نكاتي به شما يادآوري ميشود تا از اين به بعد دكتر رفتنتان .... كند و نه در و ديوار گچبريشده و لوستر چهل چراغ مطب ميتواند درد شما را درمان كند. ... هر چي غده در بدن هست و بيماريهاي مربوط به آنها، مربوط به اين گرايش است؛ از ... ج- گواهي گواهي ولادت، گواهي استعلاجي، گواهي فوت و هر چه با «گواهي ميشود.
اثر تغييرات آب و هوايي بر خشكسالي دنيا رو به خشكسالي
30 ژوئن 2008 – ساختار كنوانسيون آب و هوا به اين شكل است كه دري را براي امضا باز ميگذارد و .... اما هلند از همين الان در بسياري از مناطق ساحلياش ديوار كشيده است. ... از خلال اين فعاليت گواهياي به نام CER ميگيرد كه ميتواند اين گواهي را به جاي تعهد خودش ...
30 ژوئن 2008 – ساختار كنوانسيون آب و هوا به اين شكل است كه دري را براي امضا باز ميگذارد و .... اما هلند از همين الان در بسياري از مناطق ساحلياش ديوار كشيده است. ... از خلال اين فعاليت گواهياي به نام CER ميگيرد كه ميتواند اين گواهي را به جاي تعهد خودش ...
نیمه پنهان موبایل
البته طبیعی است که خانواده نگران فرزندان خود هستند و ترجیح می دهند با استفاده از موبایل در همه لحظات از آنها باخبر باشند. اما باید دانست که مدرسه .... اداره ثبت، گواهي فوت يك مشهدي را به دست خودش داد . ... "حس پنهان" بعد از "هم خانه"، "دعوت" بعد از "دیوار" .
البته طبیعی است که خانواده نگران فرزندان خود هستند و ترجیح می دهند با استفاده از موبایل در همه لحظات از آنها باخبر باشند. اما باید دانست که مدرسه .... اداره ثبت، گواهي فوت يك مشهدي را به دست خودش داد . ... "حس پنهان" بعد از "هم خانه"، "دعوت" بعد از "دیوار" .
آموزش و پرورش و حقوق معلمان آمریکایی
متاسفانه امروزه در بسیاری از مدارس ما معلمان بی تجربه مشغول کارند، و برای تدریس موادی که درس می دهند آموزش لازم را نگرفته اند، و گاه این نوع معلمان تمامی کادر آموزش ...
متاسفانه امروزه در بسیاری از مدارس ما معلمان بی تجربه مشغول کارند، و برای تدریس موادی که درس می دهند آموزش لازم را نگرفته اند، و گاه این نوع معلمان تمامی کادر آموزش ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها