تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820399389




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«علي‌اصغر» كوچك‌ترين شهيد صحراي كربلا


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «علي‌اصغر» كوچك‌ترين شهيد صحراي كربلا خبرگزاري فارس: در ميان لشگر عمر بن سعد، درباره آب دادن به علي اصغر (ع) فرزند شيرخواره حسين (ع) اختلاف افتاد. ابن‌سعد ملعون به حرمله گفت: «اين نزاع را قطع كن!» به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، قيام حسيني با همه رمز و رازهاي آشكار و نهانش، شاهدي براي از جان گذشتگي و ايثار افلاكياني است كه بدون توجه به ظواهر دنيايي، زيباترين و خوش‌ترين عاقبت‌ها را براي خود خريداري كردند. شهداي كربلا را بايد جزو برترين انسان‌هاي تاريخ و همنشين انبيا‌ء و اولياء در بهشت جاويدان خدا ناميد. اين سلسله مطالب، نوشتاري كوتاه از شرح حال تعدادي از اولياي دشت نينوا با استناد به دانشنامه امام حسين (ع) است كه در اين بخش چگونگي شهادت كوچك‌ترين پسر امام حسين (ع) معرفي مي‌شود. * كودك خردسال اباعبدالله (ع) امام حسين (ع) شش پسر داشته كه دو تن از آنان عبدالله و علي اصغر نام داشته‌اند. احتمالاً ـ همان طور كه ابن طلحه گفته ـ اين دو فرزند امام (ع) هر دو در روز عاشورا شهيد شده‌اند، با اين تفاوت كه يكي از شيرخواره بوده است و ديگري چند ساله. گزارش‌هايي كه كلمه «رضيع (شيرخواره)» در آنها به كار رفته و يا تصريح مي‌كنند كه فرزندي از امام (ع) كه در روز عاشورا به دنيا آمده بود، روي دست پدر، تير خورد و شهيد شد، به شهادت يكي از اين فرزندان اشاره دارد. البته بايد توجه داشت آنچه مكرر شنيده مي‌شود كه آن كودك، شش ماهه بوده، سند معتبري ندارد. اما گزارش‌هايي كه به شهادت فرزند سه ساله امام (ع) اشاره كرده‌اند، يا تعبيرهايي مشابه و نزديك به آن دارند، مربوط به شهادت فرزند ديگري از ايشان است. به نظر مي‌رسد كه از يك سو، تشابه شماري از گزارش‌هاي مربوط به شهادت اين دو كودك، و از سوي ديگر، اختلاف شماري ديگر از آنها و همچنين، اختلاف در نام فرزند خردسال امام (ع) كه شهيد شده، حاكي از بي‌دقتي گزارش‌گران در گزارش شهادت اين دو كودك (و عدم تفكيك آنها از يكديگر) است. در «زيارت ناحيه مقدسه» آمده است: «سلام بر عبدالله بن الحسين، كودك شيرخواره تير خورده ضربت خورده به خون تپيده كه خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تير، سر بريده شد! خدا لعنت كند حرمله بن كاهل اسدي و همراهانش را كه به او تير زدند!» همچنين در «زيارت ناحيه دوم» آمده است: «سلام بر علي بزرگ! سلام بر شيرخواره كوچك!» گفتني است كه در شماري از منابع متأخر مطالبي در ذكر مصائب علي اصغر، گزارش شده است كه در منابع قابل استناد ديده نمي‌شود؛ مانند آنچه در «روضة‌الشهدا»‌ در پايان نقل زير، درباره بي‌شير شدن مادر علي اصغر آمده است كه: [امام حسين عليه‌السلام] علي اصغر را روي دست آورده و آواز داد كه: «اي قوم! اگر به زعم شما من گناه كرده‌ام اين طفل باري هيچ گناهي ندارد. وي را يك جرعه آب بدهيد كه از غايت تشنگي شير در پستان مادرش نمانده.» يا آنچه در كتاب «مصرع الحسين (ع)» آمده كه: در ميان لشكر عمر بن سعد، درباره آب دادن به علي اصغر، اختلاف افتاد. اين سعد به حرمله گفت: «اين نزاع را قطع كن» يا آنچه در «سوگ‌نامه آل محمد (ص)» آمده است كه: حرمله به مختار گفت: «اكنون كه مرا مي‌كشي. بگذار كارهاي خودم را بگويم تا قلبت را بسوزانم. اي امير من سه تير سه شاخته داشتم كه آنها را با زهر آميخته كرده بودم. با يكي از آنها گلوي علي اصغر را در آغوش حسين دريدم؛ با دومي، قلب حسين را نشانه رفتم... و با سومي گلوي عبدالله بن حسن را!» يا آنچه در «محرق القلوب» آمده است كه: علي اصغر بعد از تير خوردن،‌ به روي پدر نگريست و تبسمي كرد و سپس به شهادت رسيد. يا آنچه در «عنوان الكلام» آمده است كه: شب يازدهم بعد از خوردن آب، شير در پستان رباب آمد. پستان‌هايش را سر دست گرفت. همي گفت: «نور ديده علي اصغر كجايي؟ پستان‌هاي من پر از شير است.» يا اين كه به عملكرد سپاهيان ابن سعد بعد از واقعه عاشورا اشاره دارد: قندقه علي اصغر را از زير خاك بيرون آوردند و سر او را به نيزه نمودند. آنچه در منابع قابل استناد، درباره كودك خردسال امام حسين (ع) گزارش شده عبارت است از: «الملهوف»: هنگامي كه حسين (ع) شهادت جوانان و محبوبانش را ديد، تصميم گرفت كه خود به ميدان برود و ندا داد: «آيا مدافعي هست كه از حرم پيامبر خدا (ص) دفاع كند؟‌ آيا يكتاپرستي هست كه درباره ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسي هست كه به خاطر خدا به داد ما برسد؟ آيا ياري دهنده‌اي هست كه به خاطر خدا، ما را ياري دهد؟» پس صداي زنان به ناله برخاست. امام (ع) به جلوي در خيمه آمد و به زينت (س) فرمود: «كودك خردسالم را به من بده تا با او خداحافظي كنم». او را گرفت و مي‌خواست او را ببوسد كه حرمله بن كاهل، تيري به سوي او انداخت كه در گلويش نشست و او را ذبح كرد. امام (ع) به زينب (س) فرمود: «او را بگير». سپس كف دستانش را زير خون «گلوي او» گرفت تا پر شدند. خون را به سوي آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه بر من وارد مي‌شود، برايم آسان است؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست». امام باقر (ع) درباره آن خون فرموده است: «از آن خون يك قطره هم به زمين باز نگشت» «تاريخ الطبري» به نقل از ابومخنف: سليمان بن ابي راشد از حميد بن مسلم برايم نقل كرد كه: وقتي حسين (ع) نشست يكي از كودكانش را برايش آوردند. حسين (ع) او را در دامانش نشاند. اين كودك را عبدالله بن حسين پنداشته‌اند. عقبة بن بشير اسدي، گفته است: امام باقر (ع) به من فرمود: «ما از شما بني اسد، خوني طلب داريم» گناه من در اين ميان چيست؟ ـ خدايت رحمت كند اي ابو جعفر ـ ماجرا چيست؟ باقر (ع) فرمود: «روز عاشورا يكي از كودكان حسين (ع) را برايش آورند. در دامانش نشسته بود كه يكي از شما اي بني اسد تيري به سويش انداخت و او را ذبح كرد. حسين (ع) خونش را گرفت و هنگامي كه كف دو دستش از خون پر شد آن را بر زمين ريخت و سپس گفت: اي خدا اگر ياري آسماني‌ات را از ما دريغ كردي آن را براي جاي بهتري قرار ده و انتقام ما را از اين ستم‌پيشگان بگير.» «البداية والنهاية» به نقل از ابومخنف: حسين (ع) درماند و بر در خيمه‌اش نشست. كودك خردسالي از فرزندانش به نام عبدالله را برايش آوردند. او را در دامانش نشاند و بوسيدن و بوييدن او خداحافظي با او مشغول بود و به خانواده‌اش وصيت مي‌كرد كه در اين حال مردي از بني اسد به نام «پسر آتش افروز» تيري به سوي او انداخت و آن پسر را ذبح كرد. حسين (ع) خونش را از دستش گرفت و به سوي آسمان پاشيد و گفت: «پروردگارا! اگر ياري آسماني‌ات را از ما دريغ داشتي، آن را براي جاي بهتري قرار ده و انتقام ما را از اين ستمكاران بگير». «الامالي» شجري به نقل از زيد بن علي بن الحسين (ع) و يحيي بن ام طويل و عبدالله بن شريك عامري و غير ايشان ‌در يادكرد نام‌هاي كشته شدگان كربلا: [ديگر] عبدالله بن حسين كه مادرش رباب، دختر امرؤ القيس بن عدي بن اوس بن جابر بن كعب بن حكيم كلبي بود. او را حرملة بن كاهل اسدي والبي كشت. او در هنگامه نبرد، [در روز عاشورا] به دنيا آمد. وي را نزد امام حسين (ع) كه نشسته بود آوردند. امام (ع) او را گرفت و در دامانش نشاند و كامش را با آب دهان خود برگرفت و او را «عبدالله» ناميد كه در اين ميان حرملة بن كاهل، او را با تيري زد و گلويش را شكافت. حسين (ع) خونش را گرفت و آن را جمع نمود و به سوي آسمان پاشيد كه قطره‌اي از آن خون به زمين باز‌نگشت. فضيل مي‌گويد: «ابو ورد، برايم گفت كه شنيده كه امام باقر (ع) مي‌فرمايد: «اگر قطره‌اي از آن خون به زمين مي‌افتاد، عذاب نازل مي‌شد.» اين هماني است كه شاعر، درباره‌اش گفته است: و نزد قبيله غني قطره‌اي از خون ما (ابو بكر بن حسن) است و خوني ديگر (عبدالله شيرخوار) نزد قبيله بني اسد به شمار و ياد است. انتهاي پيام/ك/1




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن